تا ما ره عشق تو سپرديم

تا ما ره عشق تو سپرديم شاعر : عطار صد بار به زندگي بمرديم تا ما ره عشق تو سپرديم در عشق تو هم به تو سپرديم ما را ز دو کون نيم جان بود بگسسته نفس نفس شمرديم بس روز که در هواي رويت دل پر آتش به روز برديم بس شب که چو شمع در فراقت تا در پي نيم جرعه درديم اي ساقي جان بيا که ديري است در گرمي و تشنگي سپرديم آبي در ده که اين بيابان خون گشت و ز روي خود سترديم بي روي تو هر ميي که خورديم چون از دم سرد تو فسرديم عطار مکن به درد گرمي ...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تا ما ره عشق تو سپرديم
تا ما ره عشق تو سپرديم
تا ما ره عشق تو سپرديم

شاعر : عطار

صد بار به زندگي بمرديمتا ما ره عشق تو سپرديم
در عشق تو هم به تو سپرديمما را ز دو کون نيم جان بود
بگسسته نفس نفس شمرديمبس روز که در هواي رويت
دل پر آتش به روز برديمبس شب که چو شمع در فراقت
تا در پي نيم جرعه درديماي ساقي جان بيا که ديري است
در گرمي و تشنگي سپرديمآبي در ده که اين بيابان
خون گشت و ز روي خود سترديمبي روي تو هر ميي که خورديم
چون از دم سرد تو فسرديمعطار مکن به درد گرمي


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط