اي که با عاشقان نه پيوندي

اي که با عاشقان نه پيوندي شاعر : عطار بي تو دل را کجاست خرسندي اي که با عاشقان نه پيوندي دم زند جادوي دماوندي زهره دارد که پيش نرگس تو تو ز اشکم چو صبح مي‌خندي من ز شوقت چو شمع مي‌گريم خويش را مي‌دهيم خرسندي تو ز ما فارغي و ما همه روز در تو پيوندم و تو نپسندي چند آخر من جگر خسته اگرش مي‌کني خداوندي بنده‌اي چون فريد نتوان يافت
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي که با عاشقان نه پيوندي
اي که با عاشقان نه پيوندي
اي که با عاشقان نه پيوندي

شاعر : عطار

بي تو دل را کجاست خرسندياي که با عاشقان نه پيوندي
دم زند جادوي دماونديزهره دارد که پيش نرگس تو
تو ز اشکم چو صبح مي‌خنديمن ز شوقت چو شمع مي‌گريم
خويش را مي‌دهيم خرسنديتو ز ما فارغي و ما همه روز
در تو پيوندم و تو نپسنديچند آخر من جگر خسته
اگرش مي‌کني خداونديبنده‌اي چون فريد نتوان يافت


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط