نيم شب ديوانهاي خوش ميگريست شاعر : عطار گفت اين عالم بگويم من که چيست نيم شب ديوانهاي خوش ميگريست ميپزيم از جهل خود سودا درو حقهاي سر برنهاده، ما درو هر که پر دارد بپرد تا ازل چون سراين حقه برگيرد اجل در ميان حقه ماند مبتلا وانک او بي پر بود، در صد بلا عقل را دل بخش و جان را حال ده مرغ همت را به معني بال ده مرغ ره گرد و برآور بال و پر پيش از آن کز حقه برگيرند سر تا تو باشي از همه در پيش هم يا نه، بال و پر بسوز و خويش هم ...