يوسف همدان، امام روزگار

يوسف همدان، امام روزگار شاعر : عطار صاحب اسرار جهان، بيناي کار يوسف همدان، امام روزگار ديده ور مي‌بنگرد در هرچ هست گفت چنداني که از بالا و پست يوسف گم کرده مي‌پرسد خبر هست يک يک ذره يعقوب دگر تا درين هر دو برآيد روزگار درد بايد در ره او انتظار سر مکش زنهار از اين اسرار باز ور درين هر دو نيابي کار باز صبر خود کي باشد اهل درد را در طلب صبري ببايد مرد را بوک جايي راه يابي از کسي صبر کن گر خواهي وگر نه، بسي هم چنان با خود نشين با...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
يوسف همدان، امام روزگار
يوسف همدان، امام روزگار
يوسف همدان، امام روزگار

شاعر : عطار

صاحب اسرار جهان، بيناي کاريوسف همدان، امام روزگار
ديده ور مي‌بنگرد در هرچ هستگفت چنداني که از بالا و پست
يوسف گم کرده مي‌پرسد خبرهست يک يک ذره يعقوب دگر
تا درين هر دو برآيد روزگاردرد بايد در ره او انتظار
سر مکش زنهار از اين اسرار بازور درين هر دو نيابي کار باز
صبر خود کي باشد اهل درد رادر طلب صبري ببايد مرد را
بوک جايي راه يابي از کسيصبر کن گر خواهي وگر نه، بسي
هم چنان با خود نشين با خود به همهچو آن طفلي که باشد در شکم
نانت اگر بايد همي خور خون دمياز درون خود مشو بيرون دمي
وين همه سودا ز بيرونست بسقوت آن طفل شکم خونست بس
تا برآيد کار تو از دست کارخون خورو در صبر بنشين مردوار


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما