با کسي عباسه گفت اي مرد عشق

با کسي عباسه گفت اي مرد عشق شاعر : عطار ذره‌اي بر هرک تابد درد عشق با کسي عباسه گفت اي مرد عشق ور زنيست اي بس که مرد آيد ازو گر بود مردي، زني زايد ازو مرد نشنيدي که از مريم بزاد زن نديدي تو که از آدم بزاد کار هرگز بر تو نگشايد مدام تا نتابد آنچ مي‌بايد تمام حاصل آيد هرچ در دل آيدت چون بتابد، ملک حاصل آيدت ذره‌اي زين، عالمي از دين شمر ملک نيز اين دان و دولت اين شمر تا ابد ضايع بماني جاودان گر شوي قانع به ملک اين جهان جهد کن تا...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
با کسي عباسه گفت اي مرد عشق
با کسي عباسه گفت اي مرد عشق
با کسي عباسه گفت اي مرد عشق

شاعر : عطار

ذره‌اي بر هرک تابد درد عشقبا کسي عباسه گفت اي مرد عشق
ور زنيست اي بس که مرد آيد ازوگر بود مردي، زني زايد ازو
مرد نشنيدي که از مريم بزادزن نديدي تو که از آدم بزاد
کار هرگز بر تو نگشايد مدامتا نتابد آنچ مي‌بايد تمام
حاصل آيد هرچ در دل آيدتچون بتابد، ملک حاصل آيدت
ذره‌اي زين، عالمي از دين شمرملک نيز اين دان و دولت اين شمر
تا ابد ضايع بماني جاودانگر شوي قانع به ملک اين جهان
جهد کن تا حاصل آيد اين صفتهست دايم سلطنت در معرفت
بر همه خلق جهان سلطان بودهرک مست عالم عرفان بود
نه فلک در بحر او فلکي شودملک عالم پيش او ملکي شود
ذوق يک شربت ز بحر بي‌کنارگر بدانندي ملوک روزگار
روي يک ديگر نديدندي ز دردجمله در ماتم نشينندي ز درد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما