عالم روشن ضمیر
خصوصیات شهید آيت الله اشرفي اصفهاني از زبان سردار شهيد محمد بروجردي
بسم الله الرحمن الرحيم
من، بيش از دوسال درخدمت شهيد اشرفي اصفهاني بودم وبا ايشان آشنايي داشتم. يعني درتمام مدت خدمتم، در باختران، با ايشان آشنا بودم. البته با توجه به مشکلات منطقه نمي توانستم،آن طور که بايد وشايد، خدمت ايشان برسم واز محضر آن بزرگوار استفاده کنم، ولي هروقت خدمت شان مي رسيديم، ازمشاهده مقام روحاني عميق و روحيه والاي ايشان،برايمان ما نيز افزوده مي شد ومطالبي که مي فرمودند.نشانه حکمت عميقي بود که دروجودشان بود.
آن بزرگوار،وقتي که مي خواستند سرنوشت صدام وامثالهم را به ما بگويند، مثال هاي بسيار ظريف ومحکمي از قدرت لايزال خداوند براي مان مي گفتند که خداوند چگونه اين افراد را در تاريخ نابود کرد وسرنوشت آن ها را آيتي براي ما قرارداد وهمين حکمت ونورالهي باعث مي شد که ايشان در مواضع سياسي، کاملاً خارج از عقيل هاي مادي،به بيانات امام توجه مي فرمايند وهميشه مي گفتند آن چه امام برآن اصراردارند،بايد گفته وبه آن ها عمل شود.
آيت الله اشرفي اصفهاني با اين که بيش از هشتاد سال ازسن شان مي گذشت،کاملاً روحيه اي جوان داشت ودرهنگام سخنراني در نمازجمعه،به سبب کبرسن،بدن شان مي لرزيد.با اين حال، آن چنان با قاطعيت صحبت مي کردند که گويي يک جوان است که خطبه مي خواند وهيچ خطري او را تهديد نمي کند.من، کم تر کسي را ديده ام که با اين وضع ساده زندگي کند واين طور نسبت به مال دنيا بي تفاوت باشد؛ آن هم در تمام مدتي که من او رامي شناختم.
دررابطه با شخصيت روحاني اين بزرگ مرد، قطعاً درصلاحيت من نيست که سخني برانم، ولي همين قدر مشخص است که ايشان جزو پنج روحاني بزرگ وعالمي بودند که هميشه با هم درجهت محکم کردن خطوط انحرافي اطلاعيه مي دادند واعلان مواضع مي کردند که تا به حال چهار نفر از آن ها درمحراب به درجه رفيع شهادت نائل آمدند.
منابع:
برگرفته از کتاب«عروج به ملکوت درمهر خون»
ماهنامه شاهد یاران، شماره 44
بسم الله الرحمن الرحيم
من، بيش از دوسال درخدمت شهيد اشرفي اصفهاني بودم وبا ايشان آشنايي داشتم. يعني درتمام مدت خدمتم، در باختران، با ايشان آشنا بودم. البته با توجه به مشکلات منطقه نمي توانستم،آن طور که بايد وشايد، خدمت ايشان برسم واز محضر آن بزرگوار استفاده کنم، ولي هروقت خدمت شان مي رسيديم، ازمشاهده مقام روحاني عميق و روحيه والاي ايشان،برايمان ما نيز افزوده مي شد ومطالبي که مي فرمودند.نشانه حکمت عميقي بود که دروجودشان بود.
آن بزرگوار،وقتي که مي خواستند سرنوشت صدام وامثالهم را به ما بگويند، مثال هاي بسيار ظريف ومحکمي از قدرت لايزال خداوند براي مان مي گفتند که خداوند چگونه اين افراد را در تاريخ نابود کرد وسرنوشت آن ها را آيتي براي ما قرارداد وهمين حکمت ونورالهي باعث مي شد که ايشان در مواضع سياسي، کاملاً خارج از عقيل هاي مادي،به بيانات امام توجه مي فرمايند وهميشه مي گفتند آن چه امام برآن اصراردارند،بايد گفته وبه آن ها عمل شود.
آيت الله اشرفي اصفهاني با اين که بيش از هشتاد سال ازسن شان مي گذشت،کاملاً روحيه اي جوان داشت ودرهنگام سخنراني در نمازجمعه،به سبب کبرسن،بدن شان مي لرزيد.با اين حال، آن چنان با قاطعيت صحبت مي کردند که گويي يک جوان است که خطبه مي خواند وهيچ خطري او را تهديد نمي کند.من، کم تر کسي را ديده ام که با اين وضع ساده زندگي کند واين طور نسبت به مال دنيا بي تفاوت باشد؛ آن هم در تمام مدتي که من او رامي شناختم.
دررابطه با شخصيت روحاني اين بزرگ مرد، قطعاً درصلاحيت من نيست که سخني برانم، ولي همين قدر مشخص است که ايشان جزو پنج روحاني بزرگ وعالمي بودند که هميشه با هم درجهت محکم کردن خطوط انحرافي اطلاعيه مي دادند واعلان مواضع مي کردند که تا به حال چهار نفر از آن ها درمحراب به درجه رفيع شهادت نائل آمدند.
منابع:
برگرفته از کتاب«عروج به ملکوت درمهر خون»
ماهنامه شاهد یاران، شماره 44
/ج