پل هاي اصفهان در عصر ماشين(1)

آن گاه که نطفه ي شهري بسته مي شود، روستايي کوچک آرام آرام بزرگ شده،به روستاهاي مجاورمي پيوندد،گذرها و معابر آن نيز راه خود را باز نموده،محلات و اماکن را به هم پيوند مي دهند؛اما بدون نقشه قبلي، تنگ و پُرپيچ و خم.هرکس خانه اش را در رديف خانه همسايه مي سازد و سرانجام کوچه اي يا خياباني شکل مي گيرد. اين معابر
سه‌شنبه، 27 ارديبهشت 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پل هاي اصفهان در عصر ماشين(1)

پل هاي اصفهان در عصر ماشين(1)
پل هاي اصفهان در عصر ماشين(1)


 

نويسنده: عبدالمهدي رجايي(1)




 

اشاره
 

آن گاه که نطفه ي شهري بسته مي شود، روستايي کوچک آرام آرام بزرگ شده،به روستاهاي مجاورمي پيوندد،گذرها و معابر آن نيز راه خود را باز نموده،محلات و اماکن را به هم پيوند مي دهند؛اما بدون نقشه قبلي، تنگ و پُرپيچ و خم.هرکس خانه اش را در رديف خانه همسايه مي سازد و سرانجام کوچه اي يا خياباني شکل مي گيرد. اين معابر در روزگار خود براي آدم ها و چهارپاياني که بايد ازآن مي گذشتند، متناسب بود و قرن ها جوابگوي اين نياز، اما مشکل از آنجا آغاز شد که يک قرن پيش کم کم سروکله موجودي به نام اتومبيل در اين گذرها و معابر پيدا شد و وقتي آنها زياد و زيادتر شدند، ديگراين گذرها مناسب نبودند.مي بايست فکر ديگري مي شد. خانه هاي بسياري را خراب کردند و گذرهاي شهري را وسيع نمودند.کف آنها را مسطح کردند، بعضي را آسفالت ريختند و بدين شکل، خيابان ها از درون آنها پديدار شدند. دوره ي رضاشاه در اصفهان شاهد اين تغييرات در معابر شهري بود.
تا پيش از آن تاريخ، يعني سال1300هـ.ش.، شهراصفهان توده ي دايره اي شکلي از خانه هاي درهم و متراکمي بود که معابري پيچ در پيچ و تنگ و گاه مسقف به نام کوچه آنها را از هم جدا مي کردند. از بالا که به شهر مي نگريستيد، از دل اين دايره، محوري که خيابان چهارباغ عباسي باشد، بيرون آمده بود و به سمت جنوب، آن را به رودخانه وصل مي کرد.مستطيل منظمي نيز در گوشه ي آن ديده مي شد که ميدان نقش جهان نام داشت.پيدا بود که اين وضعيت براي ورود به عصر ماشين، مناسب نيست.
همين ضرورت موجب شد در سال1308هـ.ش،بلديه ي اصفهان نقشه اي را براي شهر بکشد و به وزارت داخله ارسال دارد. در اين نقشه،احداث خيابان هاي سپه، خوش، مطهري و کاشاني پيش بيني شده بود.(2)
از سال بعد(1309) احداث خيابان هاي جديد اصفهان آغاز شد. کوچه هاي قديم يکي يکي وسيع و با شن رودخانه مسطح شدند. مهمترين خيابان هايي که دراين دوره احداث شدند، يکي خيابان شاهپور (آيت الله کاشاني) بود، که خياباني شمالي- جنوبي بود و از محلّ دروازه شمالي شهر که به جاده تهران متصل مي شد تا رودخانه زاينده رود امتداد داشت. در دل اين خيابان نيز خيابان خوش (طالقاني فعلي) راه را براي مسافراني که مي خواستند به مرکز شهر بروند، باز مي کرد. گفتني است خيابان خوش نيز در يکي از پروژه هاي شهرداري چندسال بعد تعريض شد.دراين سوي شهر نيز خيابان شمالي-جنوبي ديگري که همان خيابان هاي مجلسي،نشاط و هاتف فعلي باشند، کشيده شد.اين خيابان نيز پل خواجو را به دروازه شمالي طوقچي وصل مي کرد. پس از آن براي اتصال به بخش شمالي شهربه نقاط مرکزي و ايجاد محور سراسري چهارباغ، خيابان چهارباغ پائين(از دروازه دولت تا ميدان شهدا) احداث گرديد. به اين ترتيب، استخوان بندي گذرهاي شهري اصفهان در اين دوره ريخته شد.(3)
اما ماشين اقتضائات خود را نه تنها بر کوچه ها و معابر، بلکه بر پل هاي شهر نيز تحميل مي کرد. پل هاي شهر که از قرن ها شاهد گذر کاروان هاي شتر و اسب و قاطر بودند، ازآن به بعد مي بايست بار سنگين توده متراکمي از آهن و فولاد را بر گرده هاي خود تحمل مي کردند. وضع وقتي بدتر مي شد که کاميون هاي باري چندتني با بار خود روي آنها مي گذشتند و راهي جنوب يا شرق کشور مي شدند؛ موضوعي که براي پل هاي مذکور قابل تحمل نبود. به خاطر داشته باشيم که اهميت پل هاي تاريخي فقط
مانند عمارات ديگر کاربري «نمايشگاهي» ندارد،بلکه اين پل ها بايد «پُل» بودن خود را نيزحفظ کنند.پس سخت مورد نياز مردم روزگار خود مي باشند.
اين مقاله تعامل ميان انسان و پل هاي زاينده رود درشهراصفهان را در عصر جديد بررسي کرده،سرانجام بدان نقطه مي رسد که انسان راه ديگري نداشت جز آنکه به احداث پل هاي جديد با مصالح امروزي بينديشند. پس دست به کار شد و به احداث شش پل بتني- فلزي ديگر در لابه لاي پنج پل آجري پيشين اقدام کرد.ازسوي ديگر،از آنجا که پل هاي جديد بخشي از مبلمان و معماري شهربه حساب مي آيند،پس توجه به پيشينه و تاريخچه آنها اهميت شاياني دارد.

مرمت پل هاي برجاي مانده
 

در روزهاي آغازين ورود ماشين،«اداره ي فوايد عامه» که امور راهها را برعهده داشت، به مرمت پل هاي اصفهان همّت مي گماشت، بدان سبب که پل ها جزء راههاي خارج شهر محسوب مي شدند. يک نمونه از مرمت پل مارنان توسط اين اداره در سال1308 گزارش شده است، پلي که به قول روزنامه «اخگر»، «به کلّي در شُرف انهدام و اضمحلال بود.»(4)
اداره ي فوايد عامه پس از مرمت پل مارنان به سراغ سي وسه پل و پل خواجو هم رفت و آجرهاي چندساله شکسته آنها را نيز سرجاي خود نشانيد.دراين ميان روزنامه اخگر پيشنهاد کرد فکري هم براي پل مهجور شهرستان بشود:
«از وقتي که جديداً اداره فوايد عامه اصفهان تحت نظر آقاي پاک زاد تشکيل شده، ازطرف آن اداره اقدامات خوب و مهمي براي عمران و آبادي پل ها و جاده هاي خارج-اصفهان به عمل آمده است. علاوه براقدامات مجدانه اي که براي ساختمان پل مارنان کرده اند، مرمت پل هاي مهم سي و سه چشمه و خواجه را هم وجهه همّت خود قرار داده، بانهايت جدّيت و مراقبت به ساختمان آنها اشتغال ورزيده اند.
حفظ پل هاي مزبور ازبهترين اقداماتي است که از چندسال بدين طرف وزارت فوايد عامه عهده دار گرديده و هرچند مدّت يک دفعه به تعمير و مرمت آنها مبادرت مي نمايد. به عقيده ما اگراداره فوايد عامه اصفهان براي تعمير و ساختمان خرابي هاي وارده به پيکرپل قديمي شهرستان هم پيش بيني صحيحي کرده و اجازه مرمت آنها را از تهران صادر مي نمود، خدمت خود را به حفظ اين چند اثر تاريخي اصفهان تکميل نموده و عامه اهالي اين شهر را مرهون اين خيرخواهي خود مي نمود.»(5)

پل هاي اصفهان در عصر ماشين(1)

پل هاي اصفهان در عصر ماشين(1)

آغاز اعمال محدوديت ها
 

جداي از موضوع مرمت،بايد عوامل مخرب پل ها نيز کم مي شدند. بنابراين، تصميم ديگري که مديريت شهراصفهان درسال1310 گرفت، آن بود که براي نجات سي و سه پل و پل خواجو بار سنگين کاميون هاي گذري را بر دوش پل مارنان بگذارد؛پلي که به واسطه ي احداث خيابان هاي نظر و شاهپور و قرارگرفتن گاراژهاي شهر درخيابان اخير، بيش از همه مناسب پذيرفتن اين مسئوليت به نظر مي رسيد:
«به طوري که ازطرف حکمران محترم و اداره ي بلديه و طرق درنظر گرفته شده، قريباً به تعمير و مرمت پل هاي مارنان شروع و بلافاصله خياباني را که فعلاً در امتداد محله جلفا واقع است، توسعه داده و مستقيماً تا خيابان هزارجريب [چهارباغ بالا] امتداد مي دهند و پس از تعمير پل هاي مارنان و امتداد خيابان مذکور، کليه کاميون ها و اتومبيل هايي که براي خط شيراز حرکت مي کنند، ازطريق پل هاي سي و سه چشمه و خواجو از آسيب حرکت وسايل نقليه مذکور محفوظ خواهند ماند.»(6)
روزنامه اخگر در تمجيد از اين اقدام شهرداري نوشت:«احداث خيابان نظر از نقطه نظرحفظ پل هاي سي وسه چشمه يکي از بهترين فکرهايي است که بلديه اصفهان نموده اند.سابقاً وسايل نقليه اي که به طرف يزد و کرمان و شيراز و به طورکلّي به طرف جنوب مملکت ازطريق اصفهان مي رفتند،مجبور بودند که از روي پل هاي چهارباغ و خواجو عبورنموده،و همه ساله مبالغي به اين دو بناي تاريخي عظيم القدر خسارت وارد بياورند.حالا ديگر با احداث خيابان کمال اسماعيل و خيابان نظر،اين دو بناي معظم تاريخي لطمه اي نخواهند ديد.»(7) همين روزنامه براي نجات پل خواجو از سنگيني بار اتوبوس هاي شهري پيشنهاد ديگري را نيز ارائه داد:«اگراز عبور و مروراتوبوس هاي عظيم الجثه و سنگين شهري هم جلوگيري به عمل مي آمد، که از روي پل هاي خواجو به طرف تخت فولاد حرکت نکنند و ايستگاه خود را فقط همان منتهي اليه خيابان کمال اسماعيل، که نزديک به تخت فولاد است، قرار دهند، قطعاً به مراتب براي زيان وارد نيامدن به اين دو پل مؤثرتر و مفيدتر بود.»(8)
سرانجام در تير1312 در شرايطي که خيابان صائب کنوني احداث شده، و اين به معناي بازشدن راهي از خيابان شاهپور به پل مارنان بود،عبور ومرور کاميون هاي سنگين منحصربه همين پل گرديد و از پل هاي ديگر ممنوع اعلام شد: «چون مدتي است که تسطيح و ساختمان خيابان جنب مادي نياصرم، که منتهي به پل مارنان مي شود، و همچنين تعمير پل مارنان تکميل شده، لذا ازطرف اداره بلديه قدغن شده است که براي حفظ سي وسه پل و پل هاي خواجو،وسايل نقليه سنگين و کاميون هايي که به قصد جنوب حرکت مي کنند،ازخيابان نياصرم و پل مارنان به خيابان نظرعبور و حرکت نمايند و از راه سابق که از روي پل هاي فوق عبور مي کرد، بعدها عبور ننمايند.و تابلوهاي منع عبور هم ازطرف بلديه تهيه و در نقاط لازمه ي سي و سه پل و خواجو نصب گرديده است.»(9) البته اين تصميم براي پل مارنان بسيار سنگين تمام شد چراکه چهارماه بعد مرمتِ آن لازم به نظر رسيد: «تعمير پل مارنان که از چندي پيش ازطرف بلديه شروع شده، قريب به اتمام است و پس از خاتمه تعمير، مجدداً کاميون هاي خط جنوب از پل مارنان عبور و مرور خواهند کرد.»(10)

پل هاي اصفهان در عصر ماشين(1)

آسفالت پل ها
 

درسال1311 وقتي نخستين بار پديده اي به نام آسفالت در زبان ها افتاده بود، آسفالت کردنِ سطح دوپل اصلي چهارباغ در دستور کار مديران شهر قرار گرفت. به همين دليل، در خبر آمده است «چون پيشنهاد راجع به آسفالت نمودن روي سي و سه پل چهارباغ مورد تصويب وزارت داخله واقع گرديده است، لذا در اين چند روزه که آقاي رئيس بلديه از تهران مراجعت نموده اند، با اداره «پرس آذنفط» مشغول مذاکره شده اند که قراردادي براي آسفالت ريزي روي پل ها را با اداره ي مزبورمنعقد نمايند که زودترشروع به آسفالت ريزي نمايند.»(11) واقعيت آن است که وجود آسفالت مانع از آن مي شد که هرسال با شن ريزي يا سنگ فرش کردنِ سطح پل ها بار آنها را هرچه بيشترسنگين نمايند. اما به عللي که بر نگارنده معلوم نيست، سطح سي و سه پل تا چندسال بعد که در يک برنامه کلّي چند خيابانِ اصلي شهرآسفالت شدند،آسفالت نگرديد. اين برنامه درسال1319هـ.ش. وقتي که خيابان چهارباغ، سپه و خوش آسفالت شدند، اجراء گرديد.

فکر احداث پل جديد
 

طرح اساسي ديگري که به ذهن مديران شهر رسيد، آن بود که براي نجات پل هاي چهارباغ از تحمل اين همه بار سنگين و شايد روان سازي رفت و آمد شهري، بهترين راه آن است که پل جديدي برروي رودخانه بسته شود. محلي که درنظرگرفته شد، روبروي خيابان تازه احداث شاهپور بود که از دروازه تهران تا ساحل رودخانه امتداد داشت. مسيو نيمکر، مهندس شهرداري درسال1312 دست به کار شد: «از امروز مسيو نيمکر، مهندس بلديه با عملجات ولوازم کار، برحسب تصويب وزارت داخله مشغول تعيين خط ونقشه و برآورد مخارج ساختمان پل جديدي که خيابان شاهپور را به خيابان نظر جلفا متصل خواهد کرد،ازطرف مسيو نيمکر مهندس تکميل گرديده،لذا ازطرف بلديه درقسمت جلفا ازاول رودخانه تا خيابان نظر شروع به خرابي و احداث خياباني که پل جديد به آن متصل خواهد شد،گرديده است، و قسمت هايي ازآن خيابان خراب شده است.»(13)
مهندس بلديه معتقد بود که پل شاهپور بايد ازجنس «سنگ و سمنت» ساخته شود، چراکه اين نوع پل ها از پل هاي آهني دوام بيشتري دارند.شايد معماري و زيبايي پل هاي سنگي نيز برتصميم مهندس بلديه بي تأثير نبوده است.هرچه بود،اين پل به حساب مهندس نام برده يکصدهزار تومان خرج بر مي داشت.به خاطرداشته باشيم که اين پول تقريباً معادل با يک سال بودجه بلديه اصفهان بود:«به قراري که مي شنويم، مخارج ساختمان اين پل ازطرف آقاي نيمکر مهندس،به يکصدهزار تومان برآورد گرديده و با سنگ و سمنت و آهک ساختمان خواهد شد.چراکه معتقدند پل آهني به حکم تجربه معلوم شده است که دوام پل هاي سنگي را نخواهد داشت.درهرصورت ساختمان اين پل براي حفظ پل هاي قديمي نهايت لزوم را خواهد داشت.»(14)
اما با اين همه ضرورت،و با يادآوري اين حقيقت که زاينده رود آنچنان عمقي ندارد، ساخت پل شاهپوربه تعويق مي افتاد؛چنانکه عصر رضاشاه به پايان رسيد.علّت چه بود؟ روزنامه اخگر سالها بعد پس از ذکر تاريخچه موضوع،نبود برنامه محوري و اعمال سلايق شخصي را از عوامل تأخير
در ساخت پل ذکر کرد:«هنوز فراموش نمي کنم که دربرنامه پنج ساله اي که درسال1315 يا 1316 ازطرف شهرداري در زمان حکومت آقاي صوراسرافيل تهيه و تنظيم و به انجمن پيشنهاد شد،يکي از مواد آن ساختمان پل آهنيني بر روي رودخانه ي زاينده رود بود و بايستي درسال1318 به ساختمان آن آغاز شود و درهمان سال هم پايان يابد!اين پل، که بدون شک ازلحاظ حفظ پل هاي تاريخي اصفهان جز واجبات اصلاحي اين شهرستان به شمار مي رود، اکنون کجاست؟ چرا ساخته نشد؟ چرا در جزء مواد آن برنامه آمد و پس از آن اجرا نشد؟ براي اينکه به آنچه که مي گفتيم، ايمان نداشتيم.و به آنچه نوشتيم، قبل از هرچيزاعتقاد نداشتيم.و اگرهم فرضاً به گفته و نوشته خود اعتقاد داشتيم،ديگراني که بعداً مصدر کار مي شدند،به گفته و نوشته ي ما وقعي و به افکارو نيات و مقاصد ما احترامي نمي گذاشتند.»(15)
اعمال دوباره محدوديت عبور و مرور

پل هاي اصفهان در عصر ماشين(1)

در آذر1312 که شکاف هاي دو چشمه از سي و سه پل آشکار شد،محدوديت ها روي پل مذکور تجديد گرديد؛بدين شکل که فقط عابرپياده مي توانست از آن عبور کند: «نظر به اينکه برحسب تشخيص مسيو نيمکر مهندس،تاقِ دوچشمه از چشمه هاي پل چهارباغ (سي و سه پل) شکست يافته و عبورو مرور وسايل نقليه از روي پل مذکور خطرناک گرديده، در معبرهاي طرفين پل ازطرف اداره بلديه تيرانداخته شده و درنظراست که قريباً شبکه آهني به جاي تيرهاي مزبور نصب نمايند وعبور و مرور از روي پل هاي چهارباغ را فقط اختصاص به اشخاص پياده دهند.»(16)
البته روزنامه نويس اخگربا اين سخت گيري چندان موافق نبود: «به عقيده ما عبور و مرور کاميون ها و اتومبيل هاي سنگين، و اگرخيلي احتياط کار باشيم به طور کلّي اتومبيل،ازروي پل هاي چهارباغ اگر قدغن شود، با سرعت سيري که دارند مانعي نخواهد داشت، ولي براي اشخاص سواره و درشکه ها مخصوصاً درشکه هاي کرايه، بستن راه پل مزبور بسي شاق و سخت خواهد بود. ما معتقديم که بلديه بايد هرچه زودتر دو چشمه ي شکست يافته را مرمت و در اوقات روز رفت و آمد اشخاص «مال سوار» و درشکه را آزاد بگذارد و شب ها درهاي طارمي هاي طرفين پل را ببندند. به اين طريق،قطعاً صدمه اي به پل وارد نمي آيد و درعين حال موجبات آسايش جمعي از عابرين هم فراهم خواهد شد.»(17)
سال بعد نه شهرداري اصفهان، بلکه وزارت داخله دستور داد که عبور وسايل نقليه ازسي و سه پل و پل خواجو ممنوع اعلام شود.البته فکري هم براي عبور ماشين ها شده بود: «براي محافظت پل هاي خواجو و سي و سه چشمه، ازطرف وزارت داخله مقرر شده است عبور وسايط نقليه از آنها به کلّي ممنوع [شده] و در مواقع بهار و زمستان، که آب رودخانه طغيان دارد،از پل هاي مارنان عبور کنند و در تابستان که رودخانه چندان آبي ندارد، کف رودخانه منتهي اليه خيابان شاهپور را تسطيح و به خيابان نظرجلفا اتصال دهند که از آنجا اياب و ذهاب نمايند.»(18)
منع عبور و مرور از پل هاي تاريخي مقطعي بود و نياز شديد موجب مي شد که بعد از مدّتي قوانين مذکور شکسته شده و راهي براي مديران شهر باقي نماند جزآنکه هرچند وقت يکبار مجدداً منع عبور و مرور مذکور را با شدّت بيشتري اعمال نمايند. چهارسال بعد:«ازطرف اداره شهرداري اصفهان به عموم رانندگان کاميون ها و گاراژدارها اخطار شده است که، ازنظر حفظ آثار تاريخي، عبور و مرور کاميون ها از پل هاي سي و سه چشمه و پل خواجو ممنوع خواهد بود و ازطرف اداره شهرباني تابلوهاي منع عبور و مرور در طرفين پل هاي مزبور نصب گرديده و کاميون ها منحصراً از پل مارنان بايد عبور نمايند. متخلف ازطرف اداره ي شهرباني تعقيب و مجازات خواهد شد.»(19)

توجه به پل مارنان
 

ازآنجا که کارساخت پل شاهپور با مشکلاتي مواجه شده بود،مسئولان شهر مجبور شدند بيشتر به پل مارنان توجه کنند،و احداث خيابان وحيد در دستورکار قرار گرفت. اين خيابان که پل مارنان را مستقيم به جنوبي ترين نقاط شهر متصل مي کرد،برکاربري پل مذکور اثرزيادي داشت:«به طوري که اطلاع يافته ايم،شهرداري درنظر دارد خياباني از پل مارنان تا فرح آباد احداث نمايد و لذا مهندس شهرداري نقشه آن را تهيه و تقويم منازل مسيرخيابان نيز ازطرف شهرداري به عمل آمده است.»(20)
همزمان با قوانين منع عبور و مرور ماشين ها از دوپل ديگر، در انجمن شهرداري براي تعمير پل مارنان عمليات ديگري آغاز شد. سال1318: «موضوع مهمي که در اين نشست مورد بحث قرار گرفت، مسأله تعمير پل هاي مارنان بود، که از چندي قبل مقرر شده است ازلحاظ حفظ پل هاي سي و سه چشمه و خواجو، کاميون ها به طور مطلق ازپل مارنان رفت و آمد نمايند، و چون پل هاي نامبرده نيز داراي آن درجه استحکام نيست که طاقت تحمل چنين فشار سنگيني را داشته باشد،لذا ازطرف جناب آقاي فرماندار،درنظرگرفته شده است که با مراجعه به مهندسان و معماران شهري و با نظر انجمن شهرداري براي تعمير و تحکيم پل مارنان اقدام صحيحي به عمل آيد.»(21)
تعمير پل مارنان به واسطه ي خطر هميشگي و اين حقيقت که اين پل «جورکش» دو پل ديگر نيز شده بود، از دل مشغولي هاي مديران شهربود.دوسال بعد درسال1320 مي خوانيم: «نظر به اينکه اخيراً تاق يک چشمه ازپل هاي مارنان،که چندي است براي حفظ پل هاي چهارباغ به رفت و آمد کاميون هاي بارکش اختصاص داده شده،خراب شده و تعمير فوري آن موردلزوم بود، لذا از اين هفته به ساختمان و تعميرتاق و چشمه هايي که سال گذشته مرمت نشده و استحکامي نداشت،آغاز شده است.»(22)
ماه بعد اعلام شد که اين تعميرات با مصالح جديد(سيمان) خاتمه يافته است. «به طوري که چندي قبل اطلاع داديم، چون براي حفاظت پل هاي تاريخي چهارباغ، رفت و آمد کاميون هاي بارکش از روي پل هاي مارنان اختصاص داده شده و پس از تعميرات خوبي که درسال گذشته از چشمه هاي اين پل شد، درسال حاضر نيز يک چشمه ديگر آن خراب شده بود و رفت و آمد وسايل نقليه از روي آن غيرممکن شد، لذا ازطرف شهرداري به ساختمان چشمه نامبرده مبادرت گرديده و به وسيله آجر و سمنت،بانهايت استحکام ساخته شده و اينک قريب يک هفته است که مجدداً عبور و مرور کاميون ها و ساير وسايل نقليه از روي آن شروع شده است.»(23)
مرمت پل هاي سي و سه پل و پل خواجو براي شهرداري اصفهان از اهميت زيادي برخوردار بود،چراکه اين دو پل شريان هاي حياتي شمال-جنوب شهر را به يکديگر وصل مي کردند. براي شهري که مراکز صنعتي آن در جنوب و مراکز مسکوني آن در شمال شهر قرارداشتند، داشتن راههاي هموار ارتباطي ضرورتي اجتناب ناپذير بود. به خاطر داشته باشيم که در آن زمان حدود ده کارخانه معظم در جنوب شهر اصفهان به راه افتاده بودند و هزاران کارگر بايد هر روز از رودخانه گذشته، خود را بدان سو مي رسانيدند.سال1320:
«شهرداري مرمت پل هاي سي و سه پل(پل الله وردي خان) و پل مجلل خواجو را به زودي شروع خواهد کرد. [مرمتِ] پل مارنان که مدّتي بود تعمير مي شد، پايان [يافته] و قابل رفت و آمد شده است.»(24)

پل هاي اصفهان در عصر ماشين(1)

محوطه سازي پل ها
 

موضوع ديگري که در تاريخچه ي پل هاي خواجو و سي و سه پل بايد به آن اشاره کرد،احداث ميدان هاي اين دو پل است. از وقتي که نگاه به اين دو اثر ارجمند، از پل بودن گذشت و به يکي از بناهاي تاريخي زيبايي آفرين و عظمت بخش اصفهان تبديل شد،بايد اطراف آنها نيز محوطه سازي شده و سامان مي يافت؛ خصوصاً آنکه با احداث خيابان هاتف،پل خواجو تا قلب شهر و بلکه آن سوي شهر،يعني دروازه طوقچي راه يافته بود. بنابراين، درسال1315 احداث ميداني درقسمت شمالي پل خواجو در دستور کار قرار گرفت: «بين پل هاي روي زاينده رود،تنها پلي که خرابي نتوانسته است ارکان آن را بلرزاند، پل خواجو است. اين پل،که حقاً بايد از شاهکارهاي معماري و مهندسي شرق به شمار رود،يک نقصي داشت که اخيراً به رفع آن همّت گماشته شده، درقسمت شمالي پل خواجو، کنار خيابان، که با يک پيچ به راه يزد مي رويم، چند دکان خراب و يک سردر با منظره بسيار وحشتناکي ديده مي شد که به هيچ صورت،اين همسايه هاي بدقواره و زشت براي قرب جواربا پل خواجو داراي صلاحيت نبوده و مانند لکه سياهي پيشاني اين بناي زيبا و محبوب را گرفته بودند. اخيراً تصميم گرفته شده و مقدمات عملي آن هم فراهم شده است که درهمين نقطه، ابتداي جاده يزد و متصل به پل،ميدان وسيعي جاي آن خرابه ها را گرفته و به نزهت و صفا و خوبي موقعيت حول و حوش پل کمک کند. تأثير ايجاد اين ميدان در اصلاح وضعيت طبيعي و غيرطبيعي آن قسمت ازاصفهان به قدري زياد است که بايد گفت ميدان مزبور پس از اختتام، بهترين گردشگاههاي اصفهان خواهد شد.»(25)اندکي بعد ميدان مذکور ساخته شده و بر زيبايي و چشم انداز پل خواجو افزوده شد.
همين ماجرا چندسال بعد بر سي و سه پل نيز گذشت و ميدان مجسمه،که بعدها 24اسفند نام گرفت و اکنون انقلاب ناميده مي شود،درسال1317 شمسي احداث گرديد.(26)
پل چوبي و پل شهرستان هم...
پل هاي مارنان، سي و سه پل و خواجو به دليل کاربرد زياد در رفت و آمد شهري به طوردائم مورد توجه مديران شهر قرار داشتند،اما پل هاي چوبي و شهرستان مهجور افتاده و فرسوده دست باد و آب شده بودند.آن قدرکه روزنامه اخگر درسال1311 پيشنهاد کرد به جاي مرمت ميدان نقش جهان،که بعدها هم مي شود بدان پرداخت،به داد پل هاي مذکور برسند که درحال نابودي مي باشند:«ما درعين اينکه
اقرار مي کنيم شهراصفهان صدها اصلاحات لازمه و فوري در پيش دارد که شايد درنظر سطحي اقدام به اجراء و انجام هريک ازآنها به مراتب واجب تراست،ولي به عقيده ما تعمير و مرمت پل هاي چوبي و شهرستان در همين شهراصفهان از هر اصلاح ديگري لازم تراست. آيا انصاف است که چنين پل هايي را که اجداد ما صدها سال قبل با هزاران خون دل ساخته و امروز ساختمان نظير هريک از آنها خود محتاج دويست هزار تومان است، ازنظر توجه خود دور داشته و با پرداخت چندهزار توماني ازحفظ و نگهداري آنها غفلت نماييم؟به عقيده من مرمت و تعمير اين دو پل از ساختمان خيابان هاي پهلوي و کمال اسماعيل هم لازم تر است.»(27)
اميرقلي اميني، مدير روزنامه ي اخگر، که حساسيت زيادي بر حفظ آثار تاريخي شهر از خود نشان مي داد، براي مرمت اين دو پل پيشنهادهايي نيز ارائه داد: «اداره محترم بلديه مي تواند چون پل هاي چوبي نزديک به کارخانه نساجي وطن است و براي رفت و آمد کارگران و اعضاي اين کارخانه مهم که خود خدمات بزرگي به جامعه اصفهان کرده است، وجودش لازم مي باشد،ازآقايان کازروني نيز براي مرمت اين پل اعانه اي گرفته يا قسمتي ازمرمت آن را به عهده اولياي کارخانه بگذارند و ما يقين خواهيم داشت که آنها هم از انجام اين خدمت ملّي مضايقت نخواهند کرد. اما در قسمت پل هاي شهرستان ما معتقديم که اگر حس مليت و عمران طلبي رياست محترم طرق اصفهان به جوش آمده و نظر توجهي به پل هاي مذکورنمايند و حکمران معظم اصفهان هم با مکاتبات متوالي جلب نظر وزارت طرق را بفرمايند،و يک اعتبار پنج هزار توماني براي مرمت آن بگيرند،قطعاً براي همين سال حاضراين فکر نيزعملي خواهد شد.»(28)
پيشنهاد روزنامه مورد استقبال مدير کارخانه ي وطن قرارگرفت و مقرر گرديد شهرداري با آن مؤسسه به طور مشترک پل چوبي را مرمت نمايند:«پل چوبي،يکي از پل هاي زيباي مورد احتياج شهر اصفهان است و بي جاست که مورد عدم توجه و علاقه مصادر امور قرار گرفته و براي مرمت آن فکري نمي شد.خوشبختانه اخيراً اين موضوع موردتوجه رياست محترم بلديه واقع[شد]، و درنتيجه مذاکراتي که با آقاي ميرزا محمدجعفر کازروني نموده اند، ازلحاظ احتياجي که کارخانه وطن نيز به پل مذکور دارد، قرار شده است که ازطرف بلديه و کارخانه به ساختمان آن شروع و مخارج تعميرات بالمناصفه بپردازند.اقدام به تعمير و ساختمان پل چوبي يکي از بهترين کارهاي خوب بلديه اصفهان است و ما انتظار داريم که هرچه زودتر به اين کار خير شروع بشود.»(29)
پل شهرستان بنابرعکس هايي که برجاي مانده است، ديگر ويرانه اي بيش نبود که يکي از افراد خيّر اين شهر، يعني محمد کازروني، برادر محمدجعفر کازروني، تصميم گرفت از جيب خود به بازسازي آن اقدام نمايد؛ کاري که سخت مورد تمجيد مدير فرهنگ دوست روزنامه اخگر واقع شد:

پل هاي اصفهان در عصر ماشين(1)

«به خاطر دارم که سه يا چهارسال قبل بود شرحي راجع به خرابي و انهدام پل هاي چوبي و شهرستان نوشتم وتوجه رئيس بلديه وقت را به اهميت پل هاي مذکور معطوف ساختم. ولي اقدامي به عمل نيامده و سيل خطرناک سال گذشته جاري شد. قوّت و شدت سيل مزبور سبب شد که يکي دو چشمه پل هاي شهرستان را به کلّي منهدم و بقيه پايه هاي آن را نيز متزلزل و دستخوش خرابي و انهدام بسازد. پل هاي شهرستان داشت خراب مي شد. پاييز گذشته برحسب اتفاق از آن طرف عبور مي کردم، فرو ريختگي و خرابي دوچشمه و در شُرف انهدام بودنِ بقيه چشمه هاي آن را به چشم خود ديدم.چندي قبل شنيدم که يک نفر از اهل خير،که مخصوصاً تظاهري در انجام اينگونه امور ندارد، شروع به ساختمان پل هاي زيباي شهرستان کرده است. باور نمي کردم. بالأخره به کرات اين موضوع را شنيدم و مخصوصاً دانستم که اين امر خير به دست آقاي محمد کازروني، که از صالح ترين فرزندان مرحوم کازروني است و به همين جهت مورد تکريم و احترام اخوان خود نيز مي باشد، انجام مي گيرد.
جاي فکر براي من باقي نماند. تصميم گرفتم که شخصاً براي تماشاي عمليات ساختماني آنجا بروم.چند روز قبل رفتم و عده اي بنّا و عمله را مشغول کار ديدم که از قسمت ساختمان زير بنا فراغت يافته و به ساختمان روسازي آن اشتغال داشتند.پايه هاي پل درنهايت استحکام تعمير، تاق هاي فروريخته ساخته شده،«هو»ها يا تکيه گاههاي پايه ها در منتهاي محکمي بنا گرديده و اينک مشغول ساختمان دست اندازهاي روي پل مي باشند.فقط ساختمان يک چشمه ديگر ازطرف شمالي پل باقي بود که آن را نيزقريباً مي سازند.(30)

پي‌نوشت‌ها:
 

1. کارشناس ارشد تاريخ،دانشگاه تهران، محقق و نويسنده.
2. «بلديه ي اصفهان نقشه اي جهت ساختمان جديده ي شهر و اصلاح خيابان هاي آنجا تهيه و به وزارت داخله ارسال،... راجع به ساختمان خيابان سپه و اتصال آن به ميدان شاه و ساختمان پياده رو و اصلاح خيابان خوش و تکميل ساختمان خيابان تهران و وسعت خيابان پهلوي و خيابان جديدي از چهارسوق تا چهارباغ و خيابان شاهپور پيشنهادهاي لازمه داده که تحت مطالعه مي باشد.»(روزنامه اخگر، سال اول، ش111، 4 ارديبهشت1308).
3. براي بررسي دقيق تر اين حوادث در حوزه ي شهرسازي، ر.ک: عبدالمهدي رجايي،«تحوّلات عمران شهري اصفهان در دوره ي پهلوي اول»، مرکزاصفهان شناسي، چاپ نخست، 137، فصل نخست.
4. روزنامه ي اخگر،سال يکم،ش199، 25شهريور1308.
5. روزنامه ي اخگر،سال دوم،ش226، 6آبان1308.
6. روزنامه ي اخگر،سال چهارم، ش725، 19اسفند1310.
7.روزنامه ي اخگر،سال چهارم، ش743، 18ارديبهشت1311.
8.همان جا.
9.روزنامه ي اخگر،سال پنجم، ش860، 26تير1312.
10.روزنامه ي اخگر،سال ششم، ش897، 25آبان1312.
11.روزنامه ي اخگر،سال ششم، ش897، 25آبان1312.
12. روزنامه ي اخگر، سال ششم، ش895، 18آبان1312.
13. روزنامه ي اخگر، سال ششم، ش898، 29آبان1312.
14. روزنامه ي اخگر،سال ششم، ش898، 29آبان1312.
15. روزنامه ي اخگر، سال سيزده، ش1709، 20آذر1320.
16. روزنامه ي اخگر،سال ششم، ش899، 2آذر1312.
17.روزنامه ي اخگر،سال ششم، ش899، 2آذر1312.
18. روزنامه ي اخگر،سال هفتم، ش1073، 31شهريور1314.
19. روزنامه ي اخگر،سال يازدهم، ش1434، 14خرداد1318.
20.روزنامه ي اخگر،سال هشتم، ش1171، 16شهريور1315.
21.روزنامه ي اخگر، سال يازدهم، ش1449، 4مرداد1318.
22. روزنامه ي اخگر،سال سيزدهم، ش1644، 5خرداد1320.
23. روزنامه ي اخگر،سال سيزدهم، ش1659، 26تير1320.
24. روزنامه ي اخگر،سال هفدهم، ش1889، 31تير1320.
25. روزنامه ي اخگر،سال نهم، ش1221، 13اسفند1315.
26.روزنامه ي اخگر،سال دهم، ش1381، 5آبان1317.
27. روزنامه ي اخگر، سال چهارم، ش753، 19خرداد1311.
28. همان جا.
29. روزنامه ي اخگر،سال ششم، ش899، 2آذر1312.
30. روزنامه ي اخگر،سال هفتم، ش1082،آبان1314.
 

منبع:نشريه دانش نما ،شماره 162-161.
ادامه دارد...




 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط