تسخير لانه جاسوسي آمريکا و سفر کميسيون تحقيق سازمان ملل به ايران (2)

با اعلام احتمال محاکمه و مجازات گروگان هاي امريکايي، فعاليت هايي از سوي برخي اعضاي شوراي انقلاب و وزرا مانند ابوالحسن بني صدر ( وزير خارجه وقت ) و صادق قطب زاده ( وزير خارجه بعدي ) براي مذاکره با امريکا به قصد حل مشکل گروگان ها صورت گرفت. ازسوي امريکايي ها نيز فعاليت هاي مشابهي به عمل آمد. توضيح اينکه پنج روز پس از تصرف
دوشنبه، 13 تير 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تسخير لانه جاسوسي آمريکا و سفر کميسيون تحقيق سازمان ملل به ايران (2)

تسخير لانه جاسوسي آمريکا
و سفر کميسيون تحقيق سازمان ملل به ايران (2)
تسخير لانه جاسوسي آمريکا و سفر کميسيون تحقيق سازمان ملل به ايران (2)


 

نويسنده: اصغر حيدري (1)




 
با اعلام احتمال محاکمه و مجازات گروگان هاي امريکايي، فعاليت هايي از سوي برخي اعضاي شوراي انقلاب و وزرا مانند ابوالحسن بني صدر ( وزير خارجه وقت ) و صادق قطب زاده ( وزير خارجه بعدي ) براي مذاکره با امريکا به قصد حل مشکل گروگان ها صورت گرفت. ازسوي امريکايي ها نيز فعاليت هاي مشابهي به عمل آمد. توضيح اينکه پنج روز پس از تصرف سفارتخانه امريکا، شوراي امنيت سازمان ملل تشکيل جلسه داد و از ايران خواست امريکايي ها را آزاد کنند چهار روز پس از آن، ابوالحسن بني صدر وزير امور خارجه ايران طي
نامه اي به سازمان ملل تقاضا کرد جلسه ويژه شوراي امنيت جهت شنيدن استدلال هاي نماينده ايران تشکيل شود. بني صدر در عين حال خواست امريکا با تحقيق در مورد سياست شاه و باز پرداخت کليه سپرده هاي بانکي او و افراد خانواده اش به دولت ايران موافقت نمايد.
يک روز پس از وصول پيام بني صدر، سايروس ونس، وزير خارجه امريکا و هارولد ساندرز، معاون وزارت خارجه امريکا در مسائل خاورميانه، محرمانه به نيويورک رفتند تا با دبير کل سازمان ملل، کورت والدهايم، درباره نحوه اقدام در قبال ايران مذاکره کنند. والدهايم پس از ذکر فراز مذکور ادامه مي دهد :
در گفتگوهاي طولاني ( با آن دو نفر ) راه حلي را که اميدوار بوديم هر دو طرف را راضي سازد آماده ساختيم. اين راه حل کلي شامل آزاد شدن گروگان ها و تشکيل کميسيوني براي تحقيق پيرامون ادعاهاي ايران در زمينه تجاوزهاي سخت نسبت به حقوق بشر در رژيم شاه مي شد. ضمنا امريکا موافقت داشت که ايران ادعاهاي خود را در زمينه سپرده هاي شاه نزد بانک هاي خارجي در دادگاه هاي ايالات متحده دنبال کند. اما درعين حال راه حل نمونه ما شامل ماده اي بود که ايران را مکلف به رعايت مفاد عهدنامه وين در مورد روابط سياسي و مصونيت مأموران سياسي مي کرد. با اين پيشنهادها در کيف خود به تهران سفر مي کردم.(2)
حاصل مشترک فعاليت هاي دو طرف ايراني و امريکايي، يافتن طرحي براي حل مشکل گروگان ها در قالب مسافرت سه روزه کورت والدهايم ( 11تا 13 1358 ) به تهران بود. هنگام رسيدن وي به تهران، صادق قطب زاده به عنوان وزير خارجه به پيشواز رفت و به طور خصوصي به والدهايم گفت :
طبيعتا ما از شما دعوت کرده ايم که بياييد، اما بايد در برابر افکار عمومي تظاهر کنيم که شما براي مذاکره در مورد آزادي گروگان ها نيامده ايد، بايد از شما تقاضا کنم که در اينجا مدام تأييد کنيد که بازديد شما جنبه پژوهشي دارد و نه مذاکره درباره آزادي
گروگان ها. به شما دلايل بي رحمي ساواک و همچنين دلايل زجر کشيدن ملت ايران را نشان خواهيم داد. با توجه به وضع شديدا متشنج و حساسيت مردم به خصوص دانشجويان تندروي انقلابي در سفارت، بايد نهايت احتياط را به کار بريم.(3)
والدهايم نيز طبق قول و قرار با قطب زاده در هنگام گفتگو با خبرنگاران در فرودگاه مهرآباد گفت :
ديدار من از ايران براي تبادل نظر با مقامات ايراني است و اميدوارم بتوانم در اين سفر همه جنبه هاي بحران موجود را بررسي کنم. لازمه حل مشکلات ايجاد شرايط صلح آميز خواهد بود، بنابراين آگاهي از ديدگاه هاي مقامات ايراني براي من اهميت بسيار دارد. من اجبارا به ايران نيامده ام، من از سوي دولت امريکا به ايران نيامده ام، من فرد مستقلي هستم و شخصا خواستار سفر به ايران شده ام. اين مسئله هيچ ربطي به سياست هاي دولت امريکا در قبال بحران ايران ندارد.(4)
قطب زاده در گفتگو با والدهايم به اطلاع وي رسانيد که ايران استرداد شاه و بازپرداخت ثروت او در مقابل آزادي گروگان ها را مي خواهد. والدهايم نيز برنامه اي را که با امريکايي ها آماده کرده بود ارائه داد که بر اساس آن بايد کميسيون تحقيق تشکيل شود و قبل از تشکيل آن يا همراه با تشکيل آن گروگان ها آزاد شوند. ايلات متحده هم مانعي بر سر کوشش هاي ايران براي پس گرفتن اموال شاه از طريق مراجعه به دادگاه هاي
امريکا ايجاد نکند. اما والدهايم اضافه نمود که ايالات متحده تحت هيچ شرايطي با استرداد شاه موافقت نمي کند.
در دومين دور مذاکرات، قطب زاده به اطلاع والدهايم رسانيد که شوراي انقلاب اين پيشنهاد را که گروگان ها قبل از تشکيل کميسيون تحقيق آزاد شوند را نپذيرفته است. درعين حال قطب زاده علاقه خود را به تشکيل کميسيون تحقيق بين المللي ابراز داشت و افزود : «اجلاس عمومي سازمان ملل بايد چنين نهادي را تشکيل دهد و به محض آنکه نتيجه تحقيقات اين کميسيون انتشار يافت مي توان درباره آزادي گروگان ها هم مذاکره کرد. »(5)
نتيجه چند دور گفتگوي قطب زاده با والدهايم يافتن فرمولي براي تشکيل کميسيون تحقيق بود که منحصرا درباره جنايات شاه، چپاول اموال دولت و دخالت ايالات متحده امريکا در ايران تحقيق و بررسي مي کرد.(6) شهيد آيت الله بهشتي رئيس شوراي انقلاب در ديدار والدهايم با ده عضو شورا نيز به اطلاع وي رسانيد که ايران تشکيل کميسيون تحقيق با وظايف مشخصي را مي پذيرد. شهيد بهشتي سپس خطاب به والدهايم گفت :
تاکنون سازمان ملل هرگز درباره رفتار امريکايي ها، چپاول ثروت هاي ايران توسط امريکايي ها، جنايات ساواک و دزدي ثروت ملي ايران توسط شاه ابراز تأسف نکرده است. اما حالا چون چند نفر امريکايي توقيف شده اند ناگهان افکار عمومي جهان را بر شورانده اند، در حالي که در واقع اين سياست ايالات متحده است که بايد مورد سؤال
قرار گيرد. اين هم از وظايف کميسيوني است که بايد تشکيل شود. هر قدر هم گروگان گيري توسط دانشجويان ايراني را ديگران به شدت محکوم کنند، در ايران اين وطن پرستان از حمايت کامل تمامي مردم برخوردارند. مسئله گروگان ها را نمي توان مجزا از موضع شکايت هاي ايران مورد توجه قرار داد. اين ايالات متحده است که با رفتارش در ايران به شدت از قوانين بين المللي تخطي کرده است. به هر حال بايد استرداد شاه به دولت ايران جزئي از قرار داد احتمالي باشد.(7)
روز بعد از اين ديدار، کورت والدهايم در 13 دي 1358 تهران را ترک کرد. رابط هاي قطب زاده جهت مذاکره با مقام هاي امريکايي، دو وکيل فرانسوي به اسامي « کريستيان بورگه » و « هکتور ويالون » بودند. سازمان سيا در گزارشي راجع به آن دو، بورگه را « فردي سياسي و وکيل فرانسوي چپ گرا که وکالت دولت جديد ايران را در پاره اي از دعاوي به عهده گرفته بود » و ويالون را « فردي شارلاتان و حقه باز بين المللي » معرفي کرده بود.(8) آن دو با دستور قطب زاده به امريکا رفتند و در ديدار با هميلتون جردن رئيس ستاد کاخ سفيد و رئيس دفتر و مشاور کارتر نوار گفتگوي محرمانه کورت والدهايم با اعضاي شوراي انقلاب را در تهران به وي تحويل دادند. اين امر موجب تعجب و البته خوشحالي جردن شد و وي آن را در اختيار سايروس ونس و کارتر قرار داد.(9)
بورگه و ويالون که مأمور گفتگو با امريکايي ها بودند در جلسه 5 بهمن 1358 به جردن چنين گفتند :
بر مبناي مذاکره با وزير خارجه ( قطب زاده ) پيش بيني مي کنيم که ايرانيان از سازمان ملل خواستار تشکيل کميسيوني براي رسيدگي به شکايت خود بشوند. امريکا بايد با تشکيل اين کميسيون مخالفت ورزد، مهم اين است که به ظاهر وانمود شود که کميسيون
مزبور به رغم مخالفت امريکا برپا شده و ايران در سازمان ملل يک پيروزي بر امريکا کسب کرده است. کميسيون براي رسيدگي به شکايات ايرانيان و بررسي وضع گروگان هاي امريکايي به ايران عزيمت خواهد کرد. پس از يک هفته کميسيون گزارشي تقديم سازمان ملل متحد و آيت الله خميني خواهد کرد که در آن اظهارخواهد داشت گروگان ها در شرايطي به سر مي برند که با معيارهاي اسلامي مطابقت ندارد. در يک ژست بخشش و عطوفت اسلامي، آيت الله به مناسبت يکي از اعياد مهم مذهبي دستور آزادي گروگان ها را صادر خواهد کرد. آن گاه کميسيون به نيويورک باز مي گردد و گزارش علني مأموريت خود را در مورد شکايت هاي ايران به سازمان ملل تقديم خواهد نمود.(10)
به گفته هميلتون جردن، جلسه او و چند تن از مقام هاي امريکايي با دو فرستاده قطب زاده، دوازده ساعت به طول انجاميد و سرانجام به آنچه به آن «سناريو » مي گفتند دست يافتند که سندي پنج صفحه اي را شامل مي گشت.(11) در نهم بهمن بورگه و ويالون واشنگتن را به قصد تهران ترک کردند تا « سناريو » را به قطب زاده تحويل دهند.(12) آن دو پس از ديدار و مذاکره با قطب زاده، از سوي او مأموريت يافتند تقاضاي گفتگوي مستقيم وي با هميلتون جردن در اروپا را به امريکايي ها ابلاغ کنند که اين درخواست مورد موافقت امريکا
قرار گرفت (13) و جردن با تغيير قيافه توسط گريمور سازمان سيا مخفيانه به برن آلمان رفت و به مدت سه ساعت با قطب زاده گفتگو نمود. هميلتون جردن مجموع گفتگوي سه ساعته را که به نوشته خودش « بيشتر در مورد آينده بود » در چند پاراگراف خلاصه نموده است. قطب زاده در جواب سؤال جردن که پرسيد : « چگونه مي شود اين بحران را به صورت صلح جويانه و شرافتمندانه حل کرد ؟ » جواب داد : « حل بحران کار آساني است و تنها کار اين است که شاه را بکشيد ! » و چون با تعجب سخت و پاسخ منفي او روبه رو شد، در توضيح خواسته فوق گفت :
اکنون شاه در پاناما است. شايد سيا بتواند آمپولي به او تزريق کند يا هر کاري را که به نظر برسد او به مرگ طبيعي مرده است. من از شما مي خواهم با شاه کاري را بکنيد که سيا طي سي سال گذشته با هزاران ايراني کرده است. يکي از پديده هاي بزرگ انقلاب اين است که ايران نوين پس از اينکه موضوع گروگان ها را پشت سرگذاشت، در مقابله با روسيه شوروي براي شما ( امريکايي ها ) بهتر ازشاه خواهد بود. اگر کارتراز بيان مطالب تحريک آميز خودداري کند و صحبتش را در زمينه فشار عليه ايران متوقف سازد اتباع شما به زودي آزاد خواهند شد و شما مي توانيد به رئيس جمهور ايالات متحده بگوييد که دولت من تمام جزئيات سناريويي را که توسط شما و وکلاي فرانسوي تدوين شده رعايت خواهد کرد.
جردن از واکنش امام خميني به سناريوي تنظيمي پرسش کرد که قطب زاده جواب داد :
در مورد سناريو ما در شوراي انقلاب بحث و مذاکره کرديم. شورا به اين برنامه رأي مثبت داد. آن گاه به قم رفتيم و به حضور امام رسيديم و به ايشان گفتيم که به حد کافي امريکا را بي آبرو کرده ايم و اکنون موقع آن رسيده که به حل مسئله بپردازيم تا با تجهيز نيروي خود در برابر شوروي قادر به ايستادگي باشيم و آسيب پذيرنگرديم.(14)
امام غالبا از پاسخ صريح خودداري مي ورزند، اما ايشان به توضيحات ما گوش دادند و هنگامي که گفتيم شوراي انقلاب و رئيس جمهور منتخب (بني صدر ) اين رويه را تأييد کرده اند سرشان را به علامت تأييد تکان دادند.(15)
با پايان گفتگوي سه ساعته جردن و قطب زاده، وي شماره خصوصي تلفن آپارتمانش در واشنگتن و شماره مستقيم دفترش را به قطب زاده داد و گفت : « هرگاه مايل باشيد با من صحبت کنيد يا خبري را مستقيم اطلاع دهيد لطفا به اين شماره ها تلفن بزنيد. » (16)
دراين ميان تيم ولز گرد آورنده کتاب معروف 444 روز که خاطرات گروگان هاي امريکايي، است ادعا مي نمايد : «نتيجه ملاقات هاي محرمانه نمايندگان ايران و امريکا توافق بر سر اجراي سناريويي بود که در نهايت به حل بحران گروگان ها انجاميد.» آن گاه سناريوي مذکور را چنين توضيح مي دهد :
ابتدا بايد يک کميسيون تحقيق از سوي سازمان ملل متحد عازم ايران شود تا به عنوان يک گروه حقيقت ياب، شکايت هاي ايران عليه شاه را مورد بررسي قرار دهد و نيز با تک تک گروگان هاي امريکايي ديدار کند . بلافصله پس از پايان بررسي هاي کميسيون، دولت ايران امور مربوط به گروگان ها را ازدست دانشجويان شبه نظامي که سفارت امريکا را به اشتغال در آورده بودند تحويل مي گرفت و متعاقبا سرپرستي گروگان ها رسما به دولت ايران واگذار مي شد. آن گاه کميسيون تحقيق، ايران را ترک مي کرد تا گزارش اقدامات و يافته هاي خود را براي انتشار، تسليم کورت والدهايم کند، دو روز بعد ازآن نيز وقتي گروگان ها ايران را به قصد امريکا ترک گفتند، با پا در مياني کورت والدهايم اعلاميه اي از سوي ايران و امريکا منتشر مي شد.
بنا بر توافق قبلي، امريکا دراعلاميه خود بايد تعهد کند که بر حق حاکميت دولت ايران
مجددا تأکيد دارد، از دخالت در امور داخلي ايران مي پرهيزد و شکايت هاي مردم ايران عليه شاه را مورد رسيدگي قرار مي دهد. در مقابل، دولت ايران نيز دراعلاميه خود اعتراف مي کرد که نگهداري گروگان ها کار درستي نبوده [ ! ] ونيز متعهد مي شد که بعد از آن به قوانين بين المللي احترام بگذارد. (17)

پي‌نوشت‌ها:
 

1.کارشناس ارشد ايران شناسي.
2. والدهايم، همان، ص 8.
3. همان، ص 12.
4. روزنامه اطلاعات، (12 دي 1358):ص 2.
5. والدهايم، همان، ص 14.
6. همان، ص 16.
7. همان، ص 20و 21.
8. جردن، همان، ص 145.
9. همان، ص 148 و 157.
10. همان، ص 150 و ا51.
11. همان، ص 155. وي متن سناريو را در کتابش افشا نمي کند.
12. همان، ص 162.
13.همان، 168.
14. با تصرف افغانستان توسط شوروي در سال 1358، سوء ظن شديدي نسبت به هدف هاي آينده آن کشور به وجود آمده بود.
15. جردن، همان، ص 185و186. البته گفته هاي قطب زاده در مورد امام و واکنش ايشان را بايد نظر شخصي قطب زاده دانست و نه بيشتر!
16. همان، 186.
17. تيم ولز، 444روز، ترجمه دکتر حسين ابوترابيان(تهران:رجا، 1368)، ص 437و 438.
 

منبع:نشريه 15 خرداد، شماره 18.
ادامه دارد...




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط