آيا در2011 يوفوها به زمين مي آيند
نويسنده: ندا بهجتيان
شواهد جديد از ديده شدن بشقاب پرنده ها در بعضي نقاط جهان جنجالي دوباره به راه انداخته است.
موجوداتي با شاخک هاي کوتاه، انسان نماهايي رنگ پريده، چشماني درشت و تماماً سياه که گاهي نور قرمز از آن متصاعد مي شود و به زباني خاص صحبت مي کنند، با بشقاب پرنده اي ديسکي شکل که دور تا دورش با چراغ پوشيده شده است ودائم خاموش و روشن مي شوند. اينها توصيفاتي راجع به موجودات فضايي است که از زبان کساني شنيده مي شود که ادعا مي کنند آنها را ديده يا صدايشان را شنيده اند. حتي به تازگي نيزاين بشقاب پرنده ها بر فراز بسياري از شهرهاي دنيا ديده شده و همچنين از آنها عکس و فيلم گرفته شده است. گزارش ديدن برخي ازاين بشقاب پرنده ها در چند روز پياپي در شهرهاي مجاور هم شنيده شده که اين موضوعي قابل بحث و بررسي توسط موسسات فضايي است.
اسکات معتقداست حتماً آنها پايگاهي در آن اطرباف دارند که تا به حال دوباره به آنجا آمده اند، اين در حالي است که تحقيقات همچنان در مورد فيلم گرفته شده توسط اسکات ادامه دارد.
در گزارش هاي مردم گفته شده بود که اين بشقاب پرنده ديسکي شکل بوده و دور تا دور آن را چراغ هايي با نور نارنجي پوشانده بود. نکته جالب توجه اين بود که در گزارش هايي که از مردم اين کشورها مي رسيد، همه بشقاب پرنده را يک جور توصيف کرده بودند و اين موضوعي بود که محققان را به بررسي هاي بيشتر وا داشت.
طبق گفته هاي مردم، نور اين بشقاب پرنده آن قدر زياد بود که آسمان را روشن کرده بود و همچنين صدايي شبيه يه هواپيما داشت. ليندا از يکي از شاهدان به نام استفان مکلنري راجع به بشقاب پرنده سئوالاتي کرد. استفان درپاسخ اين چنين گفت: «ناگهان صدايي عجيب در آسمان پيچيد که همه را متوجه خودش کرد؛ شيئي پرنده با شکلي عجيب در آسمان پرواز مي کرد و نورهاي نارنجي رنگ دور آن دائماً خاموش و روشن مي شد. بشقاب پرنده همين طور نزديک تر مي شد تا اينکه حتي مي توانستيم تعداد چراغ هاي آن را بشماريم. آنها هفت عدد بودند و يکي پس از ديگري خاموش و روشن مي شدند. بعد از آن دوباره چرخش کنان بالا رفتند و در دوردست از نظر ناپديد شدند.»
گس تا صبح فکر مي کرد تمام چيزهايي که ديده است فقط يک توهم بوده و حتي شايد در خواب ديده باشد اما وقتي براي کار به سمت شهر حرکت کرد، از زبان ديگران نيز توصيفاتي شبيه به آنچه خودش ديده بود مي شنيد. گس در همان روز گزارشي تهيه کرده وبه مرکز تحقيقات فضايي لندن ارائه داد.
اين گزارش به سرعت به مرکز فضايي ارائه شد و آنها نيز به سرعت يک گروه را به منطقه اعزام کردند اما تا رسيدن آنها بشقاب پرنده از آنجا رفته بود. پارک براي تحقيقات بيشتر تخليه شد ولي هيچ مدرکي از وجود بشقاب پرنده در اين پارک پيدا نشد و تنها مدرکي که سازمان فضايي مي توانست به آن استناد کند، صحبت هاي مردم و فيلم ها و عکس هاي گرفته شده توسط آنها بود.
گويا روي امواج دريا شناور بودند. جاناتان مي گويد: «ما واقعاً نفهميديم آنها چه بودند، فقط خيلي ترسيده بوديم و چون خياباني که در آن قدم مي زديم کمي پرت و دورافتاده بود، به غير از ما شخص ديگري در آن اطراف نبود و همين مساله بر ترس ما مي افزود.»
خبر ديده شدن اين اشياي ناشناس و فيلم کوتاهي را که گرفته شده بود از چند شبکه تلويزيوني کاليفرنيا پخش کردند و بعد هم از مردم خواسته شد که اگر آنها هم توانسته اند بشقاب پرنده ها را ببينند، توضيحات خود را براي سازمان فضايي شرح دهند.
در ساعت ده صبح همان روز، ما يک رنه که ساکن اوکلند در کاليفرنيا بود، گزارشي به سازمان فضايي داده بود که براساس آن مايک در حالي که مشغول رانندگي دريکي از خيابان هاي اطراف شهر بود، همان سه شيء پرنده را ديده و با ماشين تا خارج از شهر دنبالشان رفته بود. مايک در گزارشش آورده بود: «من تنها سه گوي عجيب و نوراني مي ديدم که در آسمان اين سو و آن سو مي رفتند، سعي کردم از آنها فيلمي تهيه کنم اما دائم مسير خود را تغيير مي دادند. فيلم من 15 دقيقه اي است اما حرکت بشقاب پرنده ها آن قدر سريع بود که به خوبي قابل ديدن نيستند. آنها پشت يک تپه رفتند که من ديگر نمي توانستم با ماشين آنجا بروم، بنابراين پياده شدم و شروع به دويدن کردم، هنوز به تپه نرسيده بودم که نوري بسيار شديد ديدم. نور آن قدر زياد بود که تا چند لحظه چشمانم جايي را نمي ديد. وقتي روي تپه رسيدم، آنها ناپديد شده بودند. دوباره در آسمان به دنبالشان گشتم اما اثري از آنها نبود.»
تام برندلي، يکي از شاهدان ماجرا مي گويد: «در ابتدا آن قدر بالا بود که فقط جسمي نوراني به نظر مي آمد ولي وقتي با دوربين شروع به فيلم برداري کردم، شکل آن که بيشتر شبيه يک بومرنگ بود، مشخص شد. اين بشقاب پرنده سه گوش بود که در هر گوشه آن يک لامپ نور قرار داشت. همين طور که مشغول فيلم گرفتن بودم ناگهان سرعتش زياد شده و از نظر ناپديد شد.» در همان روز اين بشقاب پرنده با همين مشخصات در ساعت 30: 6 بعدازظهر در نزديکي فرودگاه شمال غرب سانفرانسيسکو نيز ديده شده بود. طبق گفته شاهدان، اين شيء در حدود 150 متر بالاتر در آسمان پرواز مي کرد واز برج مراقبت فرودگاه به وضوح ديده مي شد. دوربين هاي فرودگاه هم اين وقايع را ضبط کرده بودند.
در اين زمان تمامي رادارهاي فرودگاه از کار افتادند که همين امر باعث نگراني مسئوولان شده بود. يکي ديگر از شاهدان ماجرا به نام سارا ويلسون مي گويد: «اين بشقاب پرنده مثلثي بود و يک چراغ نوراني در هر گوشه ازآن قرار داشت و بعد از گذشت چند لحظه بشقاب پرنده تاحدود 1000 متر بالا رفت به طوري که ديگر قابل مشاهده نبود و تنها چراغ هاي آن از دور مانند نور سيگار ديده مي شد. اما نکته اي که در مورد اين بشقاب پرنده عجيب بود، طي کردن مسافت غرب به شرق با سرعتي بسيار کم حتي آرام تر از هواپيما بود.»
نکته جالب اينجا بود که پس از رد شدن اين شيء از بالاي فرودگاه، تمام رادارها کار خود را آغاز کردند، تمام اين گزارش ها در همان روز به سازمان تحقيقات فضايي آمريکا -موفان -داده شد. اما اين پايان ماجرا نبود زيرا اين گزارش ها درچند روز بعد نيز در کاليفرنيا و شهرهاي اطراف آن شنيده مي شد و مشخصات ارائه شده توسط شاهدان دقيقاً مانند نمونه اي بود که در روز اول ديده شده بود.
يکي ديگر از اين گزارش ها مربوط به ساعت 45: 1 بامداد روز چهاردهم نوامبر و ديگري در ساعت 2 بعدازظهر روز پانزدهم بود. سازمان موفان همچنان در تلاش براي فهميدن راز اين بشقاب پرنده است که نام آن را مثلث امبرگذاشته است.
مت مي گويد: «آن قدر صحنه برايم عجيب بود که اصلاً به خطرناک بودن ترمز کردن در وسط بزرگراه فکر نمي کردم. ابتدا گمان کردم يک بالن معمولي است اما وقتي با دقت به نورهاي آن نگاه کردم مطمئن شدم بشقاب پرنده است. من موفق شدم فيلم کوتاهي از آن بگيرم. اين بشقاب پرنده تخم مرغي کاملاً بدون صدا و با سرعت بسيار بالايي حرکت مي کرد. رنگ آن نقره اي بود و دور تا دورش گويا چراغاني شده بود ولي چون هوا روشن بود نور چراغ ها به خوبي ديده نمي شد.
در آن لحظه متوجه شدم سيستم رهياب اتومبيلم از کارافتاده است. بسيار ترسيده بودم اما متوجه شدم به جز من افراد ديگري هم که از بزرگراه عبور مي کردند بشقاب پرنده را نگاه مي کنند.»
در سال 2010 يوفوها در مناطق ديگري از دنيا مشاهده شدند و آن قدر مکان هاي گزارش ديده شدن آنها متفاوت بود که جمع آوري تمامي آنها خودش به اندازه يک سال طول مي کشد، دراين گزارش به مهم ترين گزارش هاي رسيده در زمينه ديده شدن يوفوها اشاره شد اما سوال اين است که سال 2010 تمام شد و به زودي 2011 فرا مي رسد، اما آيا ادعاي استنلي فولهام به واقعيت خواهد پيوست؟
منبع:نشريه همشهري سرنخ، شماره 77
موجوداتي با شاخک هاي کوتاه، انسان نماهايي رنگ پريده، چشماني درشت و تماماً سياه که گاهي نور قرمز از آن متصاعد مي شود و به زباني خاص صحبت مي کنند، با بشقاب پرنده اي ديسکي شکل که دور تا دورش با چراغ پوشيده شده است ودائم خاموش و روشن مي شوند. اينها توصيفاتي راجع به موجودات فضايي است که از زبان کساني شنيده مي شود که ادعا مي کنند آنها را ديده يا صدايشان را شنيده اند. حتي به تازگي نيزاين بشقاب پرنده ها بر فراز بسياري از شهرهاي دنيا ديده شده و همچنين از آنها عکس و فيلم گرفته شده است. گزارش ديدن برخي ازاين بشقاب پرنده ها در چند روز پياپي در شهرهاي مجاور هم شنيده شده که اين موضوعي قابل بحث و بررسي توسط موسسات فضايي است.
موجودات فضايي بر فراز برج کنترل
اسکات معتقداست حتماً آنها پايگاهي در آن اطرباف دارند که تا به حال دوباره به آنجا آمده اند، اين در حالي است که تحقيقات همچنان در مورد فيلم گرفته شده توسط اسکات ادامه دارد.
خبرنگار به دنبال يوفو
در گزارش هاي مردم گفته شده بود که اين بشقاب پرنده ديسکي شکل بوده و دور تا دور آن را چراغ هايي با نور نارنجي پوشانده بود. نکته جالب توجه اين بود که در گزارش هايي که از مردم اين کشورها مي رسيد، همه بشقاب پرنده را يک جور توصيف کرده بودند و اين موضوعي بود که محققان را به بررسي هاي بيشتر وا داشت.
طبق گفته هاي مردم، نور اين بشقاب پرنده آن قدر زياد بود که آسمان را روشن کرده بود و همچنين صدايي شبيه يه هواپيما داشت. ليندا از يکي از شاهدان به نام استفان مکلنري راجع به بشقاب پرنده سئوالاتي کرد. استفان درپاسخ اين چنين گفت: «ناگهان صدايي عجيب در آسمان پيچيد که همه را متوجه خودش کرد؛ شيئي پرنده با شکلي عجيب در آسمان پرواز مي کرد و نورهاي نارنجي رنگ دور آن دائماً خاموش و روشن مي شد. بشقاب پرنده همين طور نزديک تر مي شد تا اينکه حتي مي توانستيم تعداد چراغ هاي آن را بشماريم. آنها هفت عدد بودند و يکي پس از ديگري خاموش و روشن مي شدند. بعد از آن دوباره چرخش کنان بالا رفتند و در دوردست از نظر ناپديد شدند.»
موجودات فضايي در دهکده
گس تا صبح فکر مي کرد تمام چيزهايي که ديده است فقط يک توهم بوده و حتي شايد در خواب ديده باشد اما وقتي براي کار به سمت شهر حرکت کرد، از زبان ديگران نيز توصيفاتي شبيه به آنچه خودش ديده بود مي شنيد. گس در همان روز گزارشي تهيه کرده وبه مرکز تحقيقات فضايي لندن ارائه داد.
يوفوها در شهربازي
اين گزارش به سرعت به مرکز فضايي ارائه شد و آنها نيز به سرعت يک گروه را به منطقه اعزام کردند اما تا رسيدن آنها بشقاب پرنده از آنجا رفته بود. پارک براي تحقيقات بيشتر تخليه شد ولي هيچ مدرکي از وجود بشقاب پرنده در اين پارک پيدا نشد و تنها مدرکي که سازمان فضايي مي توانست به آن استناد کند، صحبت هاي مردم و فيلم ها و عکس هاي گرفته شده توسط آنها بود.
به دنبال شاهدان يوفوها
گويا روي امواج دريا شناور بودند. جاناتان مي گويد: «ما واقعاً نفهميديم آنها چه بودند، فقط خيلي ترسيده بوديم و چون خياباني که در آن قدم مي زديم کمي پرت و دورافتاده بود، به غير از ما شخص ديگري در آن اطراف نبود و همين مساله بر ترس ما مي افزود.»
خبر ديده شدن اين اشياي ناشناس و فيلم کوتاهي را که گرفته شده بود از چند شبکه تلويزيوني کاليفرنيا پخش کردند و بعد هم از مردم خواسته شد که اگر آنها هم توانسته اند بشقاب پرنده ها را ببينند، توضيحات خود را براي سازمان فضايي شرح دهند.
در ساعت ده صبح همان روز، ما يک رنه که ساکن اوکلند در کاليفرنيا بود، گزارشي به سازمان فضايي داده بود که براساس آن مايک در حالي که مشغول رانندگي دريکي از خيابان هاي اطراف شهر بود، همان سه شيء پرنده را ديده و با ماشين تا خارج از شهر دنبالشان رفته بود. مايک در گزارشش آورده بود: «من تنها سه گوي عجيب و نوراني مي ديدم که در آسمان اين سو و آن سو مي رفتند، سعي کردم از آنها فيلمي تهيه کنم اما دائم مسير خود را تغيير مي دادند. فيلم من 15 دقيقه اي است اما حرکت بشقاب پرنده ها آن قدر سريع بود که به خوبي قابل ديدن نيستند. آنها پشت يک تپه رفتند که من ديگر نمي توانستم با ماشين آنجا بروم، بنابراين پياده شدم و شروع به دويدن کردم، هنوز به تپه نرسيده بودم که نوري بسيار شديد ديدم. نور آن قدر زياد بود که تا چند لحظه چشمانم جايي را نمي ديد. وقتي روي تپه رسيدم، آنها ناپديد شده بودند. دوباره در آسمان به دنبالشان گشتم اما اثري از آنها نبود.»
موجودات فضايي در ايتاليا
مثلث آمير
تام برندلي، يکي از شاهدان ماجرا مي گويد: «در ابتدا آن قدر بالا بود که فقط جسمي نوراني به نظر مي آمد ولي وقتي با دوربين شروع به فيلم برداري کردم، شکل آن که بيشتر شبيه يک بومرنگ بود، مشخص شد. اين بشقاب پرنده سه گوش بود که در هر گوشه آن يک لامپ نور قرار داشت. همين طور که مشغول فيلم گرفتن بودم ناگهان سرعتش زياد شده و از نظر ناپديد شد.» در همان روز اين بشقاب پرنده با همين مشخصات در ساعت 30: 6 بعدازظهر در نزديکي فرودگاه شمال غرب سانفرانسيسکو نيز ديده شده بود. طبق گفته شاهدان، اين شيء در حدود 150 متر بالاتر در آسمان پرواز مي کرد واز برج مراقبت فرودگاه به وضوح ديده مي شد. دوربين هاي فرودگاه هم اين وقايع را ضبط کرده بودند.
در اين زمان تمامي رادارهاي فرودگاه از کار افتادند که همين امر باعث نگراني مسئوولان شده بود. يکي ديگر از شاهدان ماجرا به نام سارا ويلسون مي گويد: «اين بشقاب پرنده مثلثي بود و يک چراغ نوراني در هر گوشه ازآن قرار داشت و بعد از گذشت چند لحظه بشقاب پرنده تاحدود 1000 متر بالا رفت به طوري که ديگر قابل مشاهده نبود و تنها چراغ هاي آن از دور مانند نور سيگار ديده مي شد. اما نکته اي که در مورد اين بشقاب پرنده عجيب بود، طي کردن مسافت غرب به شرق با سرعتي بسيار کم حتي آرام تر از هواپيما بود.»
نکته جالب اينجا بود که پس از رد شدن اين شيء از بالاي فرودگاه، تمام رادارها کار خود را آغاز کردند، تمام اين گزارش ها در همان روز به سازمان تحقيقات فضايي آمريکا -موفان -داده شد. اما اين پايان ماجرا نبود زيرا اين گزارش ها درچند روز بعد نيز در کاليفرنيا و شهرهاي اطراف آن شنيده مي شد و مشخصات ارائه شده توسط شاهدان دقيقاً مانند نمونه اي بود که در روز اول ديده شده بود.
يکي ديگر از اين گزارش ها مربوط به ساعت 45: 1 بامداد روز چهاردهم نوامبر و ديگري در ساعت 2 بعدازظهر روز پانزدهم بود. سازمان موفان همچنان در تلاش براي فهميدن راز اين بشقاب پرنده است که نام آن را مثلث امبرگذاشته است.
تخم مرغ پرنده
مت مي گويد: «آن قدر صحنه برايم عجيب بود که اصلاً به خطرناک بودن ترمز کردن در وسط بزرگراه فکر نمي کردم. ابتدا گمان کردم يک بالن معمولي است اما وقتي با دقت به نورهاي آن نگاه کردم مطمئن شدم بشقاب پرنده است. من موفق شدم فيلم کوتاهي از آن بگيرم. اين بشقاب پرنده تخم مرغي کاملاً بدون صدا و با سرعت بسيار بالايي حرکت مي کرد. رنگ آن نقره اي بود و دور تا دورش گويا چراغاني شده بود ولي چون هوا روشن بود نور چراغ ها به خوبي ديده نمي شد.
در آن لحظه متوجه شدم سيستم رهياب اتومبيلم از کارافتاده است. بسيار ترسيده بودم اما متوجه شدم به جز من افراد ديگري هم که از بزرگراه عبور مي کردند بشقاب پرنده را نگاه مي کنند.»
در سال 2010 يوفوها در مناطق ديگري از دنيا مشاهده شدند و آن قدر مکان هاي گزارش ديده شدن آنها متفاوت بود که جمع آوري تمامي آنها خودش به اندازه يک سال طول مي کشد، دراين گزارش به مهم ترين گزارش هاي رسيده در زمينه ديده شدن يوفوها اشاره شد اما سوال اين است که سال 2010 تمام شد و به زودي 2011 فرا مي رسد، اما آيا ادعاي استنلي فولهام به واقعيت خواهد پيوست؟
منبع:نشريه همشهري سرنخ، شماره 77