آكوستيك (Acoustic) چيست؟
كسي كه از مباحث علم فيزيك اطلاع داشته باشد، ميداند كه موضوع ارتعاش و موج در اغلب مباحث فيزيك و مكانيك يا بطور مستقيم وارد است يا وسيله و ابزاري براي استدلال و فهم موضوعات ديگر است. اگر گفته شود كه: بدون اطلاع از خواص ارتعاشات تحصيل علم فيزيك و مكانيك كلاسيك غير ممكن است شايد سخني به اغراق گفته نشده است.
اما موضوع ارتعاشات و فيزيك امواج مخصوص نور و صوت اهميت اساسي دارند، زيرا در حقيقت موضوع قسمتهاي عمده و مختلف اين دو علم جستجو در خواص ارتعاش و موج چيز ديگري نيستند.
از نظر اهميتي كه آكوستيك يا علم صدا دارا ميباشد ميتوان انتظار داشت كه اين موضوع در تاريخ علوم فيزيك جزو مطالب اساسي به شمار رفته باشد، در صورتي كه چنين چيزي نيست، زيرا در قبال تاريخ ساير علوم ، تاريخ آكوستيك قسمت از قلم افتاده و مهجوري بيش نيست. يكي از دلايل اين مهجوريت تاريخي اين است كه نظريه اساسي اصلي راجع به انتشار و اخذ صوت از زمانهاي بسيار قديم در تحولات فكر بشري پيدا شده و اسلوب اين فكر همان است كه امروزه مورد قبول ماست. قسمتهاي عمده علم آكوستيك عبارتند از:
به همين ترتيب در زمان گاليله ، يك فيلسوف فرانسوي گاساندي ( Gassandi ) ، انتشار صوت را جرياني از اجزا كوچك غير مرئي بسيار ريز ميدانست كه از جسم صدادار برخاسته و پس از عبور از آزمايشهاي مربوط به هوا بگوش ما رسيده و آنرا متاثر ميسازد. اولين كسي كه تجربه زنگ زير سرپوش خالي از آزمايشهاي مربوط به هوا را امتحان كرد، آتانازيرس ، كيرثر ( Jesuit Athanasuis Kircher ) ميباشد.
از ابتداي تاريخ آكوستيك تا به امروز ، تنها گيرنده صوتي مفيد و جالب توجهي كه دائما به كار رفته عبارت از گوش انسان ميباشد. از اينرو قسمت عمده موضوع اخذ صوت به مطالعه و بررسي خواص آكوستيكي اين عضو انحصار يافته است. جالب توجه اين است كه تا بحال يك نظريه كامل و قابل قبولي راجع به كيفيت شنوايي پيدا نشده است و موضوع شنوايي انسان يكي از مسايل پيچيده و گيج كننده علم جديد پيسكو فيزيك ( Psycho Physics ) ميباشد.
اگر در اين هنگام پاندول سبك وزن سادهاي را به بدنه جام نزديك كنيم ضربههاي پشت سر هم بدنه جام را روي پاندول كه دليل ارتعاش آن است بخوبي مشاهده ميكنيم. اما بعضي اوقات ارتعاش به اندازهاي سريع است كه با چشم ديده نميشود و بايد با وسايل مختلف از قبيل وسيله فوق وجود آنرا در اجسام ظاهر ساخت.
اغلب ديدهايم كه با وجوديكه پهلوي ريل راه آهن ايستادهايم ، صداي حركت قطاري را كه دور از ما واقع شده است نميشنويم، و اگر بخواهيم صداي حركت قطار مزبور را بشنويم يا بايد گوش خود را به ريل بچسبانيم و يا اينكه يك سر ميله چوبي و يا فلزي را به ريل چسبانده و سر ديگر را روي گوش خود بگذاريم، طوريكه در هر دو حالت استخوان خارجي گوش به ارتعاش در آيد. به همين دليل است كه دياپازون را روي جعبه مخصوص قرار ميدهند تا صدايش قوي شود.
منبع:http://www.maghaleh.net
ارسال توسط کاربر محترم سایت :mashhadizadeh
اما موضوع ارتعاشات و فيزيك امواج مخصوص نور و صوت اهميت اساسي دارند، زيرا در حقيقت موضوع قسمتهاي عمده و مختلف اين دو علم جستجو در خواص ارتعاش و موج چيز ديگري نيستند.
تاريخچه:
از نظر اهميتي كه آكوستيك يا علم صدا دارا ميباشد ميتوان انتظار داشت كه اين موضوع در تاريخ علوم فيزيك جزو مطالب اساسي به شمار رفته باشد، در صورتي كه چنين چيزي نيست، زيرا در قبال تاريخ ساير علوم ، تاريخ آكوستيك قسمت از قلم افتاده و مهجوري بيش نيست. يكي از دلايل اين مهجوريت تاريخي اين است كه نظريه اساسي اصلي راجع به انتشار و اخذ صوت از زمانهاي بسيار قديم در تحولات فكر بشري پيدا شده و اسلوب اين فكر همان است كه امروزه مورد قبول ماست. قسمتهاي عمده علم آكوستيك عبارتند از:
توليد صوت:
انتشار صوت :
به همين ترتيب در زمان گاليله ، يك فيلسوف فرانسوي گاساندي ( Gassandi ) ، انتشار صوت را جرياني از اجزا كوچك غير مرئي بسيار ريز ميدانست كه از جسم صدادار برخاسته و پس از عبور از آزمايشهاي مربوط به هوا بگوش ما رسيده و آنرا متاثر ميسازد. اولين كسي كه تجربه زنگ زير سرپوش خالي از آزمايشهاي مربوط به هوا را امتحان كرد، آتانازيرس ، كيرثر ( Jesuit Athanasuis Kircher ) ميباشد.
از ابتداي تاريخ آكوستيك تا به امروز ، تنها گيرنده صوتي مفيد و جالب توجهي كه دائما به كار رفته عبارت از گوش انسان ميباشد. از اينرو قسمت عمده موضوع اخذ صوت به مطالعه و بررسي خواص آكوستيكي اين عضو انحصار يافته است. جالب توجه اين است كه تا بحال يك نظريه كامل و قابل قبولي راجع به كيفيت شنوايي پيدا نشده است و موضوع شنوايي انسان يكي از مسايل پيچيده و گيج كننده علم جديد پيسكو فيزيك ( Psycho Physics ) ميباشد.
ارتباط صوت و ارتعاش:
اگر در اين هنگام پاندول سبك وزن سادهاي را به بدنه جام نزديك كنيم ضربههاي پشت سر هم بدنه جام را روي پاندول كه دليل ارتعاش آن است بخوبي مشاهده ميكنيم. اما بعضي اوقات ارتعاش به اندازهاي سريع است كه با چشم ديده نميشود و بايد با وسايل مختلف از قبيل وسيله فوق وجود آنرا در اجسام ظاهر ساخت.
آيا فقط آزمايشهاي مربوط به هوا وسيله انتقال صوت است؟
اغلب ديدهايم كه با وجوديكه پهلوي ريل راه آهن ايستادهايم ، صداي حركت قطاري را كه دور از ما واقع شده است نميشنويم، و اگر بخواهيم صداي حركت قطار مزبور را بشنويم يا بايد گوش خود را به ريل بچسبانيم و يا اينكه يك سر ميله چوبي و يا فلزي را به ريل چسبانده و سر ديگر را روي گوش خود بگذاريم، طوريكه در هر دو حالت استخوان خارجي گوش به ارتعاش در آيد. به همين دليل است كه دياپازون را روي جعبه مخصوص قرار ميدهند تا صدايش قوي شود.
منبع:http://www.maghaleh.net
ارسال توسط کاربر محترم سایت :mashhadizadeh
/ج