روان درماني در قرآن (1)
نويسنده:بتول علامت ساز (*)
چكيده
واژه هاي كليدي
مقدمه
درگيري رواني و اضطراب رهايي مي بخشد و موجب فعاليت نويني در زندگي او مي شود. به طوري كه لذت زندگي، رضايت روحي و آسودگي خاطر را احساس مي كند.
قرآن كريم به منظور تغيير افكار و گرايشها و رفتارهاي مردم و هدايت آنها به خير و صلاح و نجات از گمراهي و جهل و ايجاد ارزشهاي اخلاقي و الگوهاي والاي زندگي نازل شد. و به گونه اي بي نظير موفق شد تغييراتي بسيار مؤثر در شخصيت، اخلاق و روش زندگي مسلمانان به وجود آورد و از آنان افرادي صاحب عقيده كه داراي ارزشهاي شريف انساني بودند بسازد، به طوري كه توانستند بزرگترين دولتهاي جهان را شكست دهند و در اكثر سرزمين هاي جهان، اسلام را منتشر سازند. قرآن كريم براي تغيير شخصيت انسانها و ايجاد تغيير در رفتار آنان روشهاي مختلفي را در پيش گرفته كه در اين مقاله برخي از اين روشها مورد بررسي قرار گرفته.
1- ايمان و احساس امنيت
تُرْجَعُونَ» (انبياء/ 35) و شما را با بدي ها و نيكي ها آزمايش مي كنيم و سرانجام به سوي ما باز مي گرديد. انسان با ايمان در خاطرات اندوهناك گذشته زندگي نمي كند و براي چيزهاي از دست رفته افسوس نمي خورد و هنگام رسيدن به خير و خوبي نيز راه فساد در پيش نمي گيرد و طغيان نمي ورزد بلكه خود او را به خاطر خيري كه به او عطا فرموده سپاس مي گويد. قرآن در اين باره مي فرمايد: « مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ. لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ» (حديد، 22 و 23) هيچ مصيبتي در زمين و نه در وجود شما روي نمي دهد مگر اينكه قبل از آنكه زمين را بيافرينيم، در لوح محفوظ ثبت است و اين امر براي خدا آسان است، اين به خاطر آن است كه براي آنچه از دست شما مي رود تأسف نخوريد و به آنچه به شما داده شده است شادمان نباشيد، چون خدا هيچ متكبر فخر فروشي را دوست ندارد. بنابراين، ايمان سبب مي شود كه مسائلي مانند فقر، بيماري، گرفتاري در نظر مؤمن، آزمايش الهي قلمداد شود و با صبر در برابر آن، قدرت تحمل خود را بالا ببرد. (نجاتي، 346)
2- احساس وابستگي به گروه
شكي نيست كه توانايي دوست داشتن مردم و انجام كار نيك و مفيد براي جامعه، سبب تقويت احساس وابستگي به گروه و از بين رفتن احساس انزوا و تنهايي مي شود كه اين احساس، نقش مهمي در سلامت رواني انسان دارد و به ايجاد شخصيت سالم و تحقق امنيت خاطر و آرامش انسان كمك شاياني مي كند. قرآن كريم براي تحقق اين منظور مسلمانان را تشويق مي كند تا برادران ايماني خود را دوست بدارند و به آنان نيكويي و مساعدت كنند. « إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» (حجرات، 10) مؤمنان برادر يكديگرند بنابراين ميان دو برادر خود صلح برقرار سازيد و تقواي الهي پيشه كنيد تا مشمول رحمت او واقع شويد. قرآن مسلمانان را به تعاون و همكاري و ايجاد جامعه اي متحد تشويق مي كند، جامعه اي كه فرد خود را جزئي از بناي رفيع آن حس كند. « وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى» (مائده، 2) و همواره در راه نيكي و پرهيزگاري همديگر را ياري نمائيد. همچنين قرآن با تأكيد بر نماز جماعت و جمعه، بر ايجاد روحيه گروهي در نفس مسلمانان تأكيدكرده است.
3- عبادات و ايجاد آرامش رواني
به او مي آموزد و روحيه همبستگي اجتماعي او را رشد مي دهد. اينها همه خصلتهاي پسنديده اي است كه يك شخصيت بهنجار و رشد يافته و متكامل را از ديگران جدا مي سازد. بدون شك انجام مخلصانه و منظم اين عبادتها باعث مي شود شخص بتواند چنين خصوصياتي را كسب كند، خصوصياتي كه پايه هاي درست سلامت رواني او را تشكيل مي دهد و او را از ابتلا به بيماري هاي رواني حفظ مي كند. برخي از عباداتي كه در ايجاد آرامش رواني انسان تأثير دارد عبارتند از:
1- نماز و دعا
اين تأثير مهم كه نماز در درمان اضطراب دارد، شبيه روش روان درماني برخي روان درمانگران رفتارگراي معاصر مانند جوزف ولپه براي درمان اضطراب بيماران رواني است. در اين روش كه «درمان از طريق آرام سازي» نام دارد، درمانگر ابتدا بيمار را با ايجاد تمدد اعصاب، تمرين مي دهد هنگامي كه بيمار در حالت تمدد اعصاب قرار دارد، از او مي خواهد كه يكي از موارد اضطراب انگيز را در ذهن خود تصور كند. وقتي به هنگام تصور، حالت اضطراب به بيمار دست مي دهد، درمانگر از او ميخواهد كه آن تصور را از ذهن خود دور سازد و بار ديگر به حالت تمدد اعصاب برگردد. باز از او خواسته مي شود همان امر اضطراب انگيز را دوباره تصور كند و درمان با اين روش همچنان ادامه مي يابد تا هنگامي كه بيمار بتواند آن عامل اضطراب انگيز را در حالت تمدد اعصاب، بدون اضطراب تصور كند. اين روش بر اصل «شرطي كردن» استوار است و درمانگر در اين روش مي كوشد تا ميان موارد اضطراب انگيز و واكنش مخالف اضطراب، يعني همان حالت تمدد اعصاب، رابطه ايجاد كند. اصولاًً انسان در نماز و دعا با خداي خود به مناجات مي پردازد و از مشكلاتي كه او را در زندگي ناراحت و مضطرب ساخته است به درگاهش پناه مي برد و با بازگو كردن رنج و اندوه خود، از خدا مي خواهد كه در حل مشكلات و بر آوردن نيازها به او كمك كند. در روان درماني نيز بيان مشكلات براي شخص ديگر، باعث كاهش اضطراب مي شود. بنابراين صرف نماز، دعا و تضرع به درگاه خدا، باعث كاهش اضطراب مي شود، زيرا انسان مؤمن مي داند كه خدا در قرآن ميفرمايد: « وَإِذَا سَأَلَكَ
عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ....» (بقره، 186) و هنگامي كه بندگان من از تو درباره من بپرسند، من نزديكم، دعاي دعاكننده را هنگامي كه مرا مي خواند پاسخ مي گويم.
البته بايد توجه داشت كه علاوه بر آزاد شدن روان انسان از زنجير اضطراب، اصولاًً رابطه معنوي ميان انسان و خدا در اثناي نماز، به او نيروي معنوي مي بخشد كه ماية تقويت اراده و آزاد شدن تواناييهاي عزيم وي مي شود، به طوري كه او را بر تحمل سختيها و انجام كارهاي بزرگ قادر مي سازد. نماز جماعت نيز تأثير درماني مهمي دارد زيرا به فرد فرصت مي دهد تا بسياري از افراد را بشناسد و همين آشنايي، موجب برقراري دوستي و ايجاد روابط سالم اجتماعي مي شود. اينگونه روابط اجتماعي دوستانه با ديگران، نه تنها به رشد شخصيت فرد كمك مي كند بلكه نياز تعلق او به گروه و پذيرش از سوي گروه را تأمين مي نمايد و اين خود عامل پيشگيري از اضطرابي مي شود كه برخي از مردم در اثر احساس تنهايي و انزوا و عدم تعلق به گروه، از آن رنج مي برند.
پي نوشت ها :
*کارشناس ارشد علوم قرآن و حديث و با تشکر از حجت الاسلام دکتر عباس ياري پور به جهت تصحيح و تکميل.