صعود به سوي قله شهادت

صافي ناز كاظم كه براي قلم شهيد دكتر شقاقي ويژگي و صلابت خاصي قائل است، نقطه آشنايي خود با نوشته ايشان را اين ويژگي شهيد ذكر كرده و معتقد است كه ژرف‌نگري و بينش سياسي و عمق آگاهي‌هاي اين شهيد، چنان قدرتي در تجزيه و تحليل مسائل به او داده بود كه از او مجاهدي به تمام معني ساخته بود. از زبان اين انديشمند و نويسنده زن مصري از شهيد مي‌خوانيم.
چهارشنبه، 4 آبان 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
صعود به سوي قله شهادت

صعود به سوي قله شهادت
صعود به سوي قله شهادت


 





 
گفتگو با خانم صافي ناز كاظم، نويسنده و انديشمند مصري

درآمد
 

صافي ناز كاظم كه براي قلم شهيد دكتر شقاقي ويژگي و صلابت خاصي قائل است، نقطه آشنايي خود با نوشته ايشان را اين ويژگي شهيد ذكر كرده و معتقد است كه ژرف‌نگري و بينش سياسي و عمق آگاهي‌هاي اين شهيد، چنان قدرتي در تجزيه و تحليل مسائل به او داده بود كه از او مجاهدي به تمام معني ساخته بود. از زبان اين انديشمند و نويسنده زن مصري از شهيد مي‌خوانيم.

مقدمه‌اي از صافي ناز كاظم
 

اين روزها مصادف است با دوازدهمين سالگرد شهادت دكتر فتحي شقاقي، بنيانگذار جنبش جهاد اسلامي فلسطين. عوامل «موساد» 26 اكتبر سال 1995 دستور اسحاق رابين، نخست‌وزير معدوم آن رژيم را به مورد اجرا گذاشته و فتحي شقاقي را در سن 44 سالگي ترور كردند. تصميم براي ترور شقاقي در شرايطي اتخاذ شد كه رابين پيش از اين اقدام، روز پنجشنبه 28 سپتامبر همان سال در سخناني در واشنگتن در برابر افكار عمومي جهان اعلام كرد كه به صلح با فلسطيني‌ها پايبند است. او در اين سخنراني گفت: «خونريزي كافي است! اشك ريختن كافي است». اسحاق رابين در فاصله يك ماهه ميان 28 سپتامبر تا 26 اكتبر سال 1995 ثابت كرد كه به هيچ پيماني وفادار نيست، چرا كه او يك جنايتكار صلح و جنگ بوده و زير پا گذاشتن عهد و پيمان او تعجب‌آور نمي‌باشد. او يكي از افرادي است كه قرآن كريم درباره آنان گفته است: «الذين ظلموا من اهل الكتاب». درد از دست رفتن يكي از ستاره‌هاي درخشان مقاومت اسلامي، قلب دوستداران شقاقي را جريحه‌دار كرد. اما در عين حال نيل به شهادت كه آرزوي همه عاشقان راه خداست، ميزان درد و رنجمان را كاهش داد. او مي‌دانست كه شهادت در راه خدا و لقاء‌الله پاداش بزرگي دارد. اين در حالي است كه اسحاق رابين خوك صفت احساس شادماني كرد و گفت: «براي مرگ شقاقي متأسف نيستم و زندگي بدون او بهتر است».
روز چهارشنبه اول نوامبر، در سالگرد صدور پيمان شوم بالفور، وزير خارجه پيشين انگليس، پيكر پاك شهيد فتحي شقاقي طي مراسم باشكوهي تشييع و نزديك دمشق به خاك سپرده شد. چرا كه مقام‌هاي رژيم صهيونيستي اجازه ندادند در زادگاهش در فلسطين دفن شود.
شامگاه روز شنبه چهار نوامبر سال 1995، اراده خداوند اقتضا كرد تا «ايخال امير» صهيونيست افراطي اسحاق رابين را به قتل برساند و در دادگاه چنين اعلام كند: «من پشيمان نيستم، دستور خدا را در حق رابين اجرا كرده‌ام». تقدير چنين بود كه اظهارات شادمانه و كينه‌توزانه رابين در عرض كم‌تر از يك هفته به او بازگشت و او را از پاي درآورد.
ياران امام علي (ع) به ايشان توصيه كردند كه مراقب خويش باشند، در رفت و آمدشان جانب احتياط را رعايت نمايند. چرا كه افراد بدخواه در كمين ايشان نشسته‌اند. امام در پاسخ به يارانشان گفتند: «بهترين پاسدار، رسيدن اجل من است». دكتر شقاقي شيفته سخن حضرت علي (ع) شده بود. از آغاز مبارزه، خود را از هرگونه ترس و نگراني و قيد و بندي رهانيد و سبكبال همچون پرندگان به حركت خستگي ناپذير خود ادامه داد.
***

صعود به سوي قله شهادت

در چه زماني با معلم شهيد آشنا شديد و چه همكاري فكري با هم داشته‌ايد؟
 

در تابستان سال 1981، براي اولين بار با دكتر شقاقي هنگامي كه در دانشگاه الزقازيق مصر در رشته پزشكي تحصيل مي‌كرد آشنا شدم. آن زمان حدود 30 سال سن داشت. چهره بشاش و خندان او را فراموش نمي‌كنم. او به مركز پژوهش‌هاي مجله «المختار الاسلامي» مي‌آمد و مقالات خود را به نام مستعار «عزالدين الفارس» منتشر مي‌كرد. اين نام را از نام شهيد «عزالدين القسام» قهرمان انقلاب فلسطين در سال 1936 اقتباس كرده بود. هنگامي كه به دفتر مجله المختار الاسلامي مي‌آمد، سرشار از اميد به آينده بود. با آغوش باز سختي‌ها را تحمل مي‌كرد و بر آن چيره مي‌شد. با چشمان دورنگر خود به افق‌هاي روشن مي‌نگريست، برگ‌هاي شعر و مثنوي زيبا در دست داشت. رويدادهاي تاريخ را شرح مي‌داد. بحث‌هاي طولاني ارائه مي‌داد. بحث‌هايي كه در آن برهه هيچ نويسنده و پژوهشگري به آن توجه نداشت. با تحليل‌هاي دورنگرانه‌اش جوانان را نسبت به رويدادهاي روز آگاه مي‌ساخت و راه‌حل ارائه مي‌داد. او معتقد بود كه ما ميوه‌چين تلخكامي اشتباهات فاحش گذشتگان هستيم. گذشتگاني كه قرباني اختاپوس غرب‌گرايي و غرب‌زدگي شدند و اصالت ملي‌شان را از دست دادند. گذشتگاني كه خود را فراموش كردند و با منافع دشمن همراه شدند و از بين رفتند. آنها به سنت الهي و آيين اسلام پشت كردند. شهيد شقاقي همواره در مقاله‌ها و اشعار خود مي‌كوشيد آتش مقاومت و خشم ملت‌هاي ستمديده را روشن نگه دارد. هر چند كه كمرنگ بوده باشد. اين مهم نيست كم رنگ باشد. چرا كه روزي دامنه آن گسترش مي‌يابد و اراده مردم به پيروزي مي‌رسد. روحيه مقاومت سرانجام روزي واپسگرايان و سازشكاران را شكست مي‌دهد. او بر اين باور بودكه پيروزي را خدا مي‌بخشد ما نبايد انتظار داشته باشيم پيروزي را با چشمان خود مشاهده كنيم. مقاومت و نااميدي خود نوعي پيروزي است. وظيفه داريم نهال مقاومت را پرورش دهيم و آن را پاس بداريم تا رشد كند. نسل‌هاي آينده بي‌ترديد ميوه‌هاي پاك و شيرين پيروزي را به دست مي‌آورند. ميوه تلخ را كه از پيشينيان به ارث برده‌ايم به خاك مي‌سپارند.

اولين ملاقات شما با دكتر به چه مناسبتي بوده است؟
 

اولين بار كه در سال 1981 با دكتر ملاقات كردم، هنگامي است كه در اعتراض به اقدامات وحشيانه صدام حسين بر ضد مردم مظلوم عراق به قاهره بازگشتم. در آن مدت آيت‌الله سيد محمد باقر صدر و خواهرش بنت‌الهدي به دست صدام به شهادت رسيدند. در ماه ژوئن سال 1980 از عراق خارج شدم. در قاهره با مجله المختار الاسلامي آشنا شدم. آن روز دو نويسنده برجسته به نام‌هاي عزالدين الفارس و احمد صادق در اين مجله، مقاله مي‌نوشتند. عزالدين الفارس كه بعد اطلاع يافتم فتحي شقاقي است، مقاله‌اي تحت عنوان «چرا او را كشتند» درباره چگونگي و علت به شهادت رساندن «سيد محمد باقر صدر» در مجله المختار الاسلامي منتشر كرده بود. به هرحال آن دو نويسنده كه دانشجوي دانشگاه الزقازيق بودند (فتحي شقاقي و احمد صادق) به خانه‌ام آمدند و درباره رويدادهاي عراق و جنايات وحشيانه صدام و پيروزي انقلاب اسلامي در ايران بحث و تبادل نظر كرديم.
در حقيقت نسبت به پيروزي انقلاب اسلامي در ايران به رهبري امام خميني (ره) ابراز خرسندي كرديم و احساس كرديم كه شيفته ديدگاه‌ها و انديشه‌هاي امام شده‌ايم. هر چند كه از نزديك با تجربه انقلاب اسلامي ايران آشنا نبوده‌ايم اما اين روحيه را داشتيم كه در سايه رهنمودهاي رهبري انقلاب در مسير آن گام برداريم. با مسائل اختلاف برانگيز و فرقه‌گرايي مبارزه كرديم و در ادبيات خود فلسطين را قضيه مركزي، مسلمانان و محور مبارزه حق و باطل قرار داديم.
در سپتامبر سال 1981 انورالسادات حمله گسترده‌اي را براي بازداشت اسلام‌گرايان مصري آغاز كرد. من هم يكي از بازداشت شدگان بودم. فتحي شقاقي و احمد صادق نيز احساس كردند در آستانه بازداشت قرار گرفته‌اند. بنابراين خاك مصر را ترك گفته و به نوار غزه انتقال يافتند. از آن پس از طريق مكاتبه و مقاله‌نويسي در نشريات گوناگون جنبش جهاد، روابط فكريمان را ادامه داديم.

اوضاع فلسطين را پس از گذشت 13 سال از شهادت شقاقي چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟
 

شكي نيست كه شقاقي در برابر طرح‌هاي سازشكارانه ايستادگي كرد. گروه‌هاي فلسطيني را به سوي دشمن صهيونيستي بسيج و رهنمون مي‌نمود. خدا را سپاس مي‌گويم كه دكتر رمضان عبدالله جانشين فتحي شقاقي و دبير كل جنبش جهاد اسلامي فلسطين اين راه ادامه مي‌دهد.
پيام‌ها و تلاش‌هاي او را پيگيري مي‌كنم. رمضان عبدالله از آغاز با برگزاري انتخابات مسخره و شركت در آن و كشمكش‌هاي مسخره مخالت كرد و به مردم فلسطين اعلام كرد كه سرنوشت ما مقاومت است. اراده ما مقاومت است، مقاومت تنها به معناي سلاح به دست گرفتن نيست. مقاومت را بايد با زبان و قلم و سلاح و خون و تظاهرات ادامه دهيم.
گروه‌ها و جنبش‌هاي فلسطيني بايد تجربه 15 سال گذشته را ملاك پيش داوري خود قرار دهند. همه تلاش‌هاي گذشته از كنفرانس صلح مادريد گرفته تا موافقنامه صلح اسلو و گفت‌وگوهاي دو جانبه به شكست انجاميد. اين تلاش‌ها سودمند نبود هاست. با وجودي كه حماس در انتخابات شركت كرد وبه پيروزي رسيد، اين تجربه نيز شكست خورد. البته آن را با شكست مواجه ساختند و آن را سركوب كردند. بنابراين به جز ادامه مقاومت راه ديگري در برابرمان وجود ندارد. مقاومت تنها گزينه‌اي است كه بر ما تحميل شده است. خداوند مي‌فرمايد: «كتب عليكم القتال و هو كره لكم». يعني هيچ كس جنگ را دوست ندارد. اما اگر جنگ تنها راه‌حل باشد، بايد مؤمنان را به جنگ تشويق كنيم. هر چند كه ما را متهم كنند كه مرگ‌پرست هستيم. با وجودي كه سرتاسر كره زمين به گورستان جمعي تبديل شده است و قدرت‌هاي بزرگ در گوشه و كنار كره زمين فاجعه مي‌آفرينند. اما سرزمين فلسطين همچنان پايگاه آزاديخواهان است. مردم فلسطين براي داشتن زندگي برتر و با عزت به مبارزه ادامه مي‌دهند. آنها مي‌خواهند در سرزمين‌شان تجاوزگري، بي‌عدالتي و تحريف وقايع وجود نداشته باشد.

به مسائل فكري و سياسي شهيد شقاقي اشاره كرديد، آيا ابعاد ديگري از ويژگي‌هاي ايشان قابل ذكر مي‌دانيد؟
 

آري، او شاعر هم بود. يك انسان شاعر، اما از آن دسته شاعران خيال‌پرداز نبود. او در اشعار خود روياهاي آينده نو و واقعيت‌هاي جديد را ترسيم مي‌كرد. به ملت خود نويد اميد، نويد پيروزي مي‌داد.

از ديدارهايتان با شهيد شقاقي چه خاطراتي داريد؟
 

او يك انسان به تمام معني مجاهد بود و براي وقت خود به شدت ارزش قائل بود. اگر به مجموعه آثار و كارنامه او كه از هزار و هفتصد صفحه فراتر رفته رجوع كنيد، به اين نتيجه مي‌رسيد كه او تا چه اندازه ژرف‌نگري داشت. او با بينش سياسي و آگاهي، مسائل را تحليل و ريشه‌يابي مي‌كرد. او در سخنراني‌ها و نوشتارهاي خود همواره تأكيد مي‌كرد كه زورمداري و انباشتن اسلحه در صورت نبود عدالتخواهي در فلسطين صلح نمي‌آفريند. در صورت عدم به رسميت شناختن حقوق اوليه مردم فلسطين، كشمكش در اين سرزمين تا بي‌نهايت ادامه خواهد يافت. آينده ما در گرو اراده توده مردم مسلمان است. او مي‌گفت كه فلسطين آيه‌اي از كلام‌الله مجيد است. هر كسي اين آيه را فراموش كند قرآن كريم را فراموش كرده است. هر كسي قرآن را فراموش كند، آگاهي و بينش خود را از دست داده است. سرزمين فلسطين روزي با خون شهيدان، زنده و آفريده مي‌شود، چرا كه شهيدان آينده‌ساز هستند. شهيدان آينده‌سازان و تاريخ‌سازان ما هستند و نه سازشكاران و انسان‌هاي مرعوب.

شما ميان شهادت دكتر فتحي شقاقي و كشته شدن اسحاق رابين ارتباط قائل شده‌ايد. آيا مي‌توانيد اين ارتباط را براي خوانندگان شاهد ياران شرح دهيد؟
 

در حقيقت براي ترور شهيد فتحي شقاقي همه سران رژيم صهيونيستي جلسه فوق‌العاده تشكيل دادند و شيوه و چگونگي اجراي اين طرح را تدارك ديدند. هنگامي كه فتحي شقاقي به شهادت رسيد، اسحاق رابين نخست‌وزير پيشين رژيم صهيونيستي اين جمله را بيان كرد «زندگي بدون فتحي شقاقي شيرين‌تر است». او با اين سخن،‌ احساساتمان را جريحه‌دار كرد و در دل دوستداران شقاقي آتش بر افروخت. همان گونه كه در مقاله‌هاي خود به اين نكته اشاره كرده‌ام، پس از شهادت دبير كل جنبش جهاد اسلامي دو هفته نگذشت كه خداي متعال دعاي دردمندان را اجابت كرد و يكي از صهيونيست‌هاي افراطي رابين را به هلاكت رساند. اين پاداشي است كه رابين شايسته آن بود. من تأكيد مي‌كنم كه «زندگي بدون رابين و امثال رابين شيرين‌تر است» چرا كه آنها جلادان خون‌آشامي بودند كه براي ترور فتحي شقاقي توطئه كردند. او در سخنراني خود در آمريكا اظهار داشت: «خونريزي كافي است! اشك ريختن كافي است! اجازه دهيد برادرانه با هم زندگي كنيم». دروغ گفته بود. اين درغگو با اين سخنان دروغين توطئه در سر مي‌پروراند. او براي ترور فتحي شقاقي لحظه‌شماري مي‌كرد.

آخرين سخن شما به مناسبت دوازدهمين سالگرد شهادت فتحي شقاقي چيست؟
 

بدين مناسبت علاقمندم سخن او را تكرار كنم. او همواره خداوند را ستايش مي‌كرد كه «ما را با جهاد سربلند كرده و در صورت صرف‌نظر و چشم‌پوشي از ادامه راه جهاد خوار و ذليل مي‌كند». خداي بزرگ را ستايش مي‌كنم كه عهده‌دار وظيفه خدمت به اسلام هستم. اكنون اسلام در فلسطين با چالش خطرناكي مواجه است. من از علاقمندان شهيد فتحي شقاقي مي‌خواهم پرچمدار اسلام و مدافع فلسطين باشند. محدود كردن آرمان فلسطين به مردم فلسطين توطئه خطرناكي است. چشم‌پوشي از آرمان فلسطين توهين به ساحت مقدس قرآن و تاريخ و اصالت مسلمان است. زيباترين ويژگي دكتر فتحي شقاقي اين است كه او در طول زندگي خود، هيچ انسان و هيچ جرياني را به خيانت متهم نكرد. هر چند كه با او اختلاف نظر داشته باشد او در توصيف افراد و جريانات مخالف آنها را «بي اراده وسست» توصيف مي‌كرد و خطاب به مخالفانش چنين مي‌گفت: «اگر راه‌حل قضيه فلسطين را با شيوه‌اي كه تشخيص داده‌ايد مناسب مي‌دانيد، اين راه‌حل را بيازماييد اما به خدا سوگند كه اين راه سودمند نخواهد بود. به هر حال هر جرياني با شيوه خود راه‌هاي گوناگون را آزمود و به بن‌بست رسيد. اين بن‌بست به حدي فاجعه‌آميز بود كه ياسر عرفات تصميم گرفت كشته شدن اسحاق رابين را به همسرش تسليت گويد. اما همسر رابين براي تسليت عرفات گويي شرط قائل شد. و عرفات اين شرط را پذيرفت. همسر رابين به عرفات گفت كه اگر خواهان ملاقات با اوست بايد چفيه فلسطيني‌اش را از سر بردارد، آن گاه مي‌تواند به همسر رابين تسليت گويد. اين در حالي است كه عرفات هرگز شهادت شقاقي را تسليت نگفت.
اين مناسبت را مغتنم مي‌شمارم تا براي آقاي محمود احمدي‌نژاد درود بفرستم و از موضع‌گيري‌هاي او در دانشگاه كلمبيا تجليل و تقدير به عمل آورم. پيشتر در مقاله‌اي نوشتم كه من هنگام نماز و سجده براي اين مرد دعا مي‌كنم. او مانند هر كسي كه مردم را به عدالت و برابري فرا مي‌خواند، مورد آزار و اذيت قرار مي‌گيرد. در آن مقاله گفتم كه مردم شهر طايف در عربستان نيز با پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بدرفتاري كردند و او را مورد آزار و اذيت قرار دادند.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 26




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط