حزب کارگزاران سازندگي
زمينه هاي پيدايش
جريان چپ سابق و راست مدرن که حالا به عنوان کارگزاران در جامعه مشهور شده اند، در آستانه پنجمين دوره انتخابات درصدد انشعاب جديد برآمدند. از نظر آنان با حاکميت بلامنازع جناح راست با توجه به اتمام مهلت قانوني رياست جمهوري هاشمي رفسنجاني، با انتخاب رئيس جمهور جديد، کشور دچار تحولات فراواني خواهد شد. اگر رئيس جمهور از متن جريان راست سنتي (جريان جامعه روحانيت مبارز) برگزيده شود، بسياري از وزراء و کارگزاران فعلي تغيير داده خواهند شد. آهنگ و سرعت برنامه بازسازي کند خواهد شد. لذا براي جلوگيري از بروز چنين وضعيتي، جريان کارگزاران سازندگي که اينک با کناره گيري جريان چپ، خود را رقيبي جدي براي جناح راست مي دانست، وارد فعاليت سياسي شد. 10 نفر از وزرا و 4 نفر از معاونين رئيس جمهور و شهردار تهران و رئيس کل بانک مرکزي طي اعلاميه اي ضمن اعلام موجوديت، حملاتي را بر عليه جناح راست آغاز کردند. (2) با تذکرات مقام معظم رهبري مبني بر عدم مداخله وزرا در موضوع، فعاليت آن ها کمي فروکش کرد؛ اما کارگزاران با صدور بيانيه ي دوم، عزم قاطع خود را براي فعاليت در جريان انتخابات مجلس پنجم اعلام کردند و کانديداهايي را براي مجلس معرفي کردند. راست سنتي حملات بسيار سنگيني را بر عليه آنان تدارک ديد؛
«مداخله قوه مجريه براي شکل دهي به قوه مقننه، عدم رعايت موضوع تفکيک قوا اشتباه گرفتن جاي رهبري و رئيس جمهور و نيز موضوع اطاعت و حمايت از رهبري و دولت، سوء استفاده از اموال عمومي و بيت المال، بروز شکاف در دولت و ايجاد دسته بندي هاي سياسي، نداشتن مواضع شفاف سياسي، اعتقادي بنيان گذاران کارگزاران در عرصه هاي مختلف به ويژه اعتقاد آنان براي مذاکره و سازش با آمريکا و در نهايت ليبراليسم مذهبي.» عمده محورهاي مخالفت جناح راست بر عليه جريان کارگزاران بود.(3) در جريان انتخابات، رقابت هاي بسيار فشرده دو گروه کارگزاران و جامعه روحانيت براي همگان محسوس و ملموس بود. برابر انتخابات هيأت رئيسه موقت پنجمين دوره مجلس شوراي اسلامي و نيز اعلام سخن گوي جامعه روحانيت در مجلس پنجم هم جامعه روحانيت مبارز اکثريت هاي مجلس چهارم را دارا است.(4)
برابر انتخابات داخلي مجلس شوراي اسلامي براي انتخاب هيأت رئيسه، ناطق نوري رهبر جناح اکثريت در مجلس چهارم و عضو برجسته جامعه روحانيت مبارز تهران با 146 رأي به عنوان رئيس، حسن روحاني نايب رئيس اول و محمد علي موحدي کرماني به عنوان نايب رئيس دوم از سوي نمايندگان برگزيده شدند. ساير اعضاي هيأت رئيسه همگي از جناح طرفدار جامعه روحانيت مبارز تهران بودند، سيد رضا اکرمي، موحدي ساوجي، محمدرضا باهنر، حسن غفوري فرد، سيد رضا تقوي، محسن يحيوي، قربانعلي دري نجف آبادي و محمد رضا موالي زاده از منشيان و کارپردازان هيأت رئيسه همگي از نامزدهاي جامعه روحانيت مبارز بودند. اين در حالي بود که عبدالله نوري کانديداي کارگزاران و ائتلاف خط امام حداکثر 92 رأي توانست کسب کند.(5) و حسين هاشمي نيز که بعداً عضو شوراي مرکزي کارگزاران شد، توانست به هيأت رئيسه راه يابد.
دلايل پيدايش و شکل گيري کارگزاران(6)
الف. روشنفکري قدرت طلب
در باب دولت هيچ نظريه اي ضروري دين و مذهب يا ضروري فقه محسوب نمي شود.(8)
وي در جايي ديگر مي نويسد:
سياسي بودن عالمان دين، فقط در حد نظارت بايد باشد.(9)
در صورتي که امام خميني(ره) در کتاب ولايت فقيه مي گويد:
همانطور که پيغمبر اکرم(ص) مأمور اجراي احکام و برقراري نظامات اسلام بود و خداوند او را رئيس و حاکم مسلمين قرار داده و اطاعتش را واجب شمرده است، فقهاي عادل هم بايستي رئيس و حاکم باشند و اجراي احکام کنند و نظام اجتماعي اسلام را مستقر سازند.
ب. پيوند سياست با قدرت
ج. اعتدال و ميانه روي
د.شخص محوري
به عبارت ديگر، هاشمي رفسنجاني که از دو جناح عمده سياسي در ادوار مختلف (مجلس سوم توسط جريان چپ و مجلس چهارم توسط جريان راست) با مخالفت هاي جدي رو به رو شده بود، مطمئن تر از حزب کارگزاران پيدا نکرد که براي اداره امور از آن ها استفاده کند. کارگزاران نيز اتکاي بهتر و مطمئن تر از شخص هاشمي پيدا نکردند، و اين داستان احزاب «دولت ساخته» و «شخص» است که در ايران همواره به عنوان عوامل ناپايداري احزاب سياسي عمل کرده اند.(15)
اساسنامه و مرامنامه
مواضع و ديدگاه ها
1.اعتقاد به «تشنج زدايي»، طرفدار مذاکره و رابطه با آمريکا، (18) جذب سرمايه هاي خارجي، گسترش رابطه با اروپا براي تحت الشعاع قرار دادن رابطه با آمريکا و ديپلماسي کارآمد در سياست خارجي را مي توان از مهم ترين مؤلفه هاي مورد نظر کارگزاران برشمرد.
2.در سياست داخلي، طرفدار مشارکت سياسي و همه جانبه مردم، تأکيد بر تداوم و استمرار روند سازندگي، طرفدار توسعه همراه با اعتدال و مخالف تنگ نظري و افراطي گري است. کارگزاران با هر گونه تماميت خواهي مخالف به دنبال جامعه اي آباد، همراه با امنيت و رفاه است.(19)
3.در حوزه سياست اقتصادي، طرفدار سياست هاي تعديل اقتصادي، اقتصاد باز و سرمايه داري است. برنامه هاي توسعه در دولت هاشمي رفسنجاني (1376 ـ 1368) محصول تفکر کارگزاران سازندگي بود. فراموش نکنيم که يکي از عوامل اصلي موفقيت خاتمي در جريان انتخابات رياست جمهوري سال 76، مخالفت صريح و آشکار با همين سياست بود. کم نيستند صاحب نظراني که بر اين باورند که سياست تعديل اقتصادي باعث شد پايه هاي عدالت در هم شکسته شود و تمرکز ثروت هاي افسانه اي در دست قليلي به قيمت وابستگي کشور از مؤسسات مالي خارجي، فقر اکثريت مردم، گسترش بي عدالتي و در هم ريختگي اقتصاد کشور منجر شود.(20)
4.به طور کلي مؤلفه هاي اصلي استراتژي فرهنگي کارگزاران را بايد در مواردي چون: استقبال از مدرنيسم، عدم حساسيت نسبت به کم رنگ شدن ارزش ها و مظاهر اجتماعي و ديني در جامعه، کاهش تدريجي نقش دين در جامعه و به تعبيري عرفي کردن امور دين يا بهتر بگوييم رشد سکولاريسم و بالاخره ايجاد فرهنگي ليبراليستي با مناسبت هايي مبتني بر تساهل، تسامح و آزادي برشمرد.
بسياري از منتقدان دلايل اين مؤلفه ها را در عملکرد و سياست هاي فرهنگي دوره وزارت عطاء الله مهاجراني در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مي دانند. وي که مسئوليت و دبيري کميته فرهنگي کارگزاران سازندگي را نيز بر عهده داشت، به گونه اي عمل کرد که به صورت بي سابقه اي شاهد ايجاد شبهات و تحريف ها نسبت به مقدسات و ارزش هاي اصيل اسلامي و انقلاب اسلامي بوديم.(21)
هر چند که سران حزب بر اين باورند آنان طرفداري آزادي بيان، قلم و تساهل و مدارا هستند و بايد از فرهنگ، هنر، فيلم و سينما به بهترين وجه استفاده کرد، اما عملکرد کارگزاران در عرصه فرهنگ و هنر کار را به جايي کشاند که فرياد اعتراض مراجع تقليد بلند شد. اعتراضات رهبري به طور مستمر مطرح شد و مجلس شوراي اسلامي دوره پنجم، استيضاح را بهترين امکان براي برکناري وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي (عطاء الله مهاجراني) دانست. مجلس هر چند در آن اقدام ناکام ماند، اما فضاي عمومي کشور کار را براي وزير وقت به گونه اي تنگ کرد که چاره اي جز استعفا نماند و بدينسان پرونده فرهنگي ـ هنري کارگزاران سازندگي به ظاهر مختومه اعلام شد.
آنچه که درباره عملکرد کارگزاران سازندگي در خاتمه بحث بايد مطرح کنيم آن است که حزب در نقش آوانگارد و بيشتر براي حاکميت تفکرات ليبراليستي در حوزه اقتصادي و سکولاريسم در حوزه فرهنگي ظهور و بروز يافت. در دوره حاکميت کارگزاران، فن سالاران و تکنوکرات ها بر همه مناصب کليدي دست يافتند و همزمان، نيروهاي حزب الهي به حاشيه رانده شدند.
همچنين، سران حزب کارگزاران سازندگي بودند که خواهان تغيير قانون اساسي براي امکان پذير شدن تداوم رياست جمهوري هاشمي رفسنجاني پس از دو دوره قانوني بودند؛ (22) در عين حال نبايد از انصاف دور داشت که کارگزاران سازندگي در سازندگي کشور آن هم پس از 8 سال جنگ ويرانگر و ساخت زيربناهاي آن نقش به سزايي داشته اند. به علاوه «بازتر شدن فضاي فرهنگي ـ سياسي جامعه» و تنش زدايي در عرصه بين الملل» را نيز بايد از جمله خدمات قابل تقدير کارگزاران برشمرد. به طور خلاصه، کارگزاران سازندگي حزب تمام عيار نبود، بلکه جرياني بود که بنا به گفته مسئولان آن براي انجام يک مأموريت ويژه در يک مقطع زماني تشکيل و پس از آن، رسالت و ماموريت تاريخي آن ها پايان يافته است.(23)
پي نوشت ها :
1. بر اين اساس محمد هاشمي برادر رئيس جمهور از کار عزل و علي لاريجاني وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي وقت از سوي رهبري به جاي وي منصوب شد.
2. در اين بيانيه با اشاره به گذشت شش سال از عروج ملکوتي امام راحل(ره) آمده بود «ما مجريان صحنه سازندگي و کارگزاران ميدان خدمت آماده ايم تا تحت لواي ولايت و رهبر برومند و ناخداي سکان عظيم انقلاب، که امر هدايت و سرپرستي ملت ايران را بر دوش پرتوان و شايسته خويش فداکارانه تقبل فرموده است به اداي وظيفه بپردازيم و در قبال تکليفي که همواره به انجام آن دعوت مي شويم به نداي تاريخي امام(ره) پاسخ دهيم» همچنين در اين بيانيه به نقش بارز و تعيين کننده آقاي هاشمي رفسنجاني تأکيد ويژه نموده و هاشمي و مجلس را دو کلمه مترادف که اقتدار هر يک مايه عزت ديگري است و هر دو محل امن و اميد رهبري نظام و روشني چشم و قوت مل ايران را.... شده بود. کارگزاران در اين بيانيه به شعار محوري خود تحت عنوان «عزت اسلامي، تداوم سازندگي، آباداني ايران» تأکيد کرده بودند. آنان در خاتمه بيانيه، هدف از حضور خود در صحنه انتخابات را گرما بخشيدن به مبارزات انتخاباتي، فراهم ساختن امکان حضور افراد از جناح هاي مختلف در مجلس و امکان انتخاب اصلح از سوي مردم دانستند. براي مطالعه کامل پيرامون اين بيانيه ر.ک: روزنامه ايران، متن کامل بيانيه مهم جمعي از خدمتگزاران سازندگي کشور درباره انتخابات، سال اول، شماره 285 (30 دي 13749، ص 10.
3. اسدالله بادامچيان: «دخالت بخشي از اعضاي قوه مجريه در شکل دهي قوه ديگر خلاف قانون اساس است»، رسالت، سال 11، شماره 2902 (اول بهمن 1374)، ص 1. و نيز ر.ک: محمدرضا باهنر: «اولين گام گروه شانزده نفره با تخريب مجلس همراه بود» رسالت، سال 11، ش 2905 (4 بهمن 1374)، ص 1؛ و نيز ر.ک: علي يوسف پور: «قانون مقامات دولتي را از دخالت منع مي کند بيانيه 16 نفره يک دخالت آشکار در انتخابات است» رسالت، سال 11، شماره 2903 (دوم بهمن 1374) ص 1. و نيز ر.ک: احمد موسوي: «هزينه تبليغات انتخاباتي گروه 16 از امکانات عمومي دولت تأمين شده است يا بودجه شخصي» رسالت، سال 11، شماره 2907 (7 بهمن 1374)، ص 1.
4. سيدرضا تقوي، سخن گوي جامعه روحانيت مبارز تهران، ابرار، شماره 21 (2 ارديبشهت 1375)، ص 2.
5. ر.ک: ابرار، شماره 2195 (17 خرداد 1375)، ص 1.
6. براي مطالعه جامع پيرامون حزب کارگزاران سازندگي ر.ک: علي دارابي، کارگزاران سازندگي از فراز تا فرود.
7. همان، صص 25 ـ 23.
8. محسن کديور: هفته نامه بهمن، شماره 5، و نيز براي مطالعه بيشتر ر.ک: محسن کديور، نظريه هاي دولت در فقه شيعه.
9. هفته نامه بهمن، شماره 4.
10. حسين مرعشي جانشين دبير کل حزب کارگزاران سازندگي مي گويد: «حزب کارگزارن براي به دست گرفتن قدرت تشکيل شده است. يعني حزب تشکيل نشده که دعاي ندبه و دعاي کميل برگزار کند يا بنياد خيريه باشد که به فقرا رسيدگي کند. کارگزاران مثل هر حزبي که در دنيا بوجود مي آيد، يک ايده هايي دارد و براي پياده کردن آن ايده ها هم ابزارهايي را احتياج دارد که آن ابزارها، ابزارهاي قدرت است يعني در واقع قدرت را مي گيرد... و اين دولت ها هستند که به آن ها [کارگزاران] نياز دارند...» ر.ک: عباس شادلو، اطلاعاتي درباره احزاب و جناح هاي سياسي ايران امروز، ص 105.
11. علي دارابي، کارگزاران سازندگي از فراز تا فرود، صص 28 ـ 26.
12. سيد مرتضي مرديها، با مسئوليت سردبير، مقدمه اي بر پروژه اصلاح، ص 173.
13. داريوش جهان بين، جريان هاي سياسي و مواضع ما، گفت و گوي صريح و بي پرده با مرتضي نبوي و محمدرضا باهنر، ص 58.
14. همان، صص 173 ـ 172.
15. براي مطالعه بيشتر ر.ک: علي دارابي، کارگزاران سازندگي از فراز تا فرود، فصل دوم، زمينه ها و پيدايش، صص 34 ـ 21.
16. اعضاي هيات مؤسس عبارتند از: محمد هاشمي (رئيس هيأت مؤسس)، محمد علي نجفي، غلامحسين کرباسچي، سيد محسن نوربخش، سيد عطاءالله مهاجراني، فائزه هاشمي بهرماني، سيد حسن مرعشي، رضا امرالهي، سيد مصطفي هاشمي طبا و علي هاشمي بهرماني.
17. هم اکنون اعضاي شوراي مرکزي حزب که از ابتداي تأسيس (1374) تاکنون تغيير نيافته اند، علاوه بر اعضاي هيأت مؤسس عبارتند از: محسن هاشمي، اسحاق جهانگيري، علي مصلحي، سيد حسين هاشمي، اسماعيل جبارزاده، عبدالناصر همتي، فاطمه رمضان زاده، يدالله طاهرنژاد، غلامرضا فروزش، رضا ملک زاده، محمد عطريانفر و هدايت الله آقايي.
18. محسن نوربخش، صبح امروز، 78/9/10، «رابطه اقتصادي با آمريکا به نفع ما است»
19. ناگفته نماند که ميان شعار و عمل و ادعا تا رفتار فاصله زيادي است، حزب کارگزاران سازندگي در ائتلاف با جريان دوم خرداد پس از به قدرت رسيدن به گونه اي تماميت خواهي و انحصارطلبي را از خود نشان دادند که در تاريخ ايران قلع و قمع مديران از اين دست بي سابقه بوده است. اگر کارگزاران ادعاي مخالفت با انحصارطلبي و تماميت خواهي دارد، چرا در برابر برکناري بيش از 5000 تن از مديران با سابقه و خدوم پس از دوم خرداد 76 سکوت اختيار کرد و اين اقدام را که به بهانه عدم درک پيام دوم خرداد بود، تأييد کرد؟!
20. «... در دوران آقاي هاشمي، آزادي و عدالت مورد غفلت قرارگرفت...» ر.ک: احمد توکلي، ماهنامه بينش سبز، شماره 4، بهمن 1380، ص 26 و نيز ر.ک: جلال الدين فارسي، مشارکت سياسي آمريکا با صاحبان ثروت بادآورده.
21. براي مطالعه بيشتر ر.ک: م. سلحشور، تهاجم شيطاني، مواردي کوتاه و گويا از تهاجم فرهنگي.
22. علي دارابي، کارگزاران سازندگي از فاز تا فرود، صص 19 ـ 18.
23. همان گونه که در جريان انتخابات مجلس پنجم نيز اعلام شد، جمعي از کارگزاران سازندگي يک گروه سياسي داراي آيين نامه و اساسنامه نيست، بلکه به سبب ضرورت هاي مقطعي دوران انتخابات مجلس بوجود آمد. ر.ک: محمد ابراهيم انصاري لاري، انتخابات هفتم: روزشمار هفتمين دوره انتخابات رياست جمهوري اسلامي ايران، خرداد 76 تا 1375، ص 22؛ و نيز ر.ک: سخنان محمد عطريانفر عنصر برجسته کارگزاران: «... کارگزاران در يک موقعيت تاريخي قرار گرفته اند و مأموريت اين جريان بر اساس فلسفه وجودي، شکل گيري اش پايان يافته تلقي مي شود...» ر.ک: روزنامه بهار، 23 خرداد 1379.