حوزه ي علميه ي نجف؛ آن نهاد آرام
فريادخاموش
انتفاضه
پس از شکست انتفاضه فشارها برحوزه ي علميه روزافزون شد.از سوي ديگر رژيم بعث بر آن شد تا با مطرح ساختن مرجعيت عربي در مقابل مرجعيت ايراني شکافي را نهاد حوزه به وجود آورد.(9) پس از وفات آيت الله خويي و با ترور بعضي از رجال حوزه همچون آيت الله غروي و آيت الله بروجردي وضع براي حوزه علميه ي نجف سخت ترشد و آيت الله سيستاني، رهبر جديد حوزه، چاره اي جز پيروي ازاقدم علماي سلف مبني برمداخله نکردن در امورسياسي نيافت. ايشان، در مقام مرجع اعلاي جهان تشيع، روش سکوت را برگزيد که در پي آن علما از فرايند سياسي دور مي مانند، ولي وظيفه ي خود را در دنبال کردن رويدادها و نقد مسائل حفظ مي کنند.(10)
پس از ديکتاتور
گاهي عده اي براقدام حوزه درمداخله ي مستقيم نکردن دررويدادهاي سياسي اين دوره خرده مي گيرند و آن رانشانه ي ضعف آن مي پندارند، اين درحالي است که اين گونه موضع گيري نه تنها نشانه ي ضعف نيست، بلکه ازپختگي سياسي دست اندرکاران حوزه حکايت مي کند؛ زيرا در اين رويکرد همه ي جوانب درنظر گرفته شده است تا مباد با بهانه قراردادن موضع گيري هاي آني و چه بسا احساسي نه تنها حقي احقاق نشود،بلکه حقوقي نيز زايل شوند.
در هر صورت مي توان گفت استراتژي آيت الله سيستاني درزمينه ي سياسي، نخست مداخله در موقعيت هاي حساس و دوم پرهيز از مداخله ي مستقيم است.
قانون اساسي
بر اساس طرح دولت ايالات متحده مقرر بود که مجلس حکومتي انتصابي عراق، که پس ازسقوط دولت بعث تشکيل شد، يک کميسيون نگارش قانون اساسي تشکيل دهد و اين کميسيون پس از مشاوره با کارشناسان مورد نظر امريکا، به ويژه پروفسور نوح فيلدمان يهودي امريکايي، به نگارش قانون اساسي دست زند وپس ازکامل شدن آن، تصويب نهايي قانون اساسي نوشته شده به رأي مردم واگذر شود. اين در حالي بود که آ يت الله سيستاني در پاسخ به استفتائي درباره ي نگارش قانون اساسي اظهارکرد: «نيرو هاي اشغالگر از هيچ گونه شايستگي براي تعيين اعضاي مجلس نگارش قانون اساسي برخوردار نيستند و هيچ ضمانتي وجود ندارد آنچه چنين مجلسي به عنوان قانون اساسي مي نويسد با مصالح عالي مردم عراق همسو بوده وازآرمان ها و هويت ملي مردم عراق، که از پايه هاي اساسي آن ، دين حنيف اسلام و ارزش هاي اجتماعي آن است، حکايت کند. ازاين روي طرح يادشده از بنياد پذيرفتني نيست؛ بنابراين بايد ابتدا انتخابات عمومي شکل گيرد تا ازاين طريق هرعراقي واجد شرايط نماينده ي مورد نظر خود را براي نگارش قانون اساسي تعيين کند. آنگاه قانون اساسي به وسيله ي اين مجلس تدوين شده براي تصويب نهايي به رفراندوم عمومي گذاشته شود. برتمام مؤمنان است که با تمام توان شکل گيري اين امر مهم را مطالبه کنند و درتحقق آن به بهترين وجه مشارکت جويند». اين موضع آ يت الله سيستاني امريکايي ها را سخت در تنگنا نهاد و گروه هاي شيعه رانيز با يکديگر متحد ساخت.
آيت الله سيستاني در به حرکت درآوردن هزاران تن از مريدان خود درمطالبه ي انتخابات موفق بود؛ زيرا تظاهرات مردمي بي نظيري در تاريخ معاصرعراق در حمايت از برگزاري انتخابات برپا شد،اما امريکايي ها نيز اموري همچون دشواري اجراي انتخابات در وضعيت نبود آماري دقيق از واجدان شرايط انتخابات و مشکلات سر راه از جمله نبود امنيت را بهانه مي کردند. صرف نظر از ميزان دشواري اجراي انتخابات، ايالات متحده نمي خواست زود درعراق انتخابات به راه اندازد؛ زيرا اين امرسبب مي شد تا اکثريت شيعه،نظام سياسي عراق را شکل دهند. در اين بين آيت الله سيستاني راهي ميانه پيش گرفت و پذيرفت تا رأي فرستادگان سازمان ملل در اين باره را بپذيرد اين امر نه تنها از تشنج اوضاع کاست، بلکه به سازمان ملل نيز اجازه داد تا سهمي مهم در امور سياسي عراق بيابد.
در ادامه آيت الله سيستاني درانتخابات قانون اساسي ازائتلاف عراق يکپارچه حمايت کرد؛ امري که سبب پيروزي نامزدهاي اين ائتلاف شد،اما با پديد آمدن اختلاف ميان گروهاي تشکيل دهنده ي ائتلاف عراق يکپارچه وپر رنگ شدن نگاه هاي حزبي وگروهي وتوجه دقيق نکردن به خواسته هاي مردمي در سال هاي پس از سقوط صدام در ميان دولتمران جديد عراق، آيت الله سيستاني ديگر ازهيچ گروهي و فهرست اسامي نامزدان هيچ حزبي درانتخابات حمايت نکردند.
تکيه گاه
در هرصووت نگاه ها هنوز به خانه ي محقر و کوچکي در کوچه پس کوچه هاي قديمي نجف اشرف دوخته شده است که تکيه ي مردم عراق به آن است. در وضعيت امروز عراق، که دولتمردان و نمايندگان پارلمان آن بيشترين حقوق ها را در تمام دنيا دارند، تأکيد آيت الله سيستاني برساده زيستي و هم دردي با مردم بسيارمهم است.
آيت الله سيستاني در دايدري که حجت الاسلام سعيدي، با ايشان داشت، اين گونه برساده زيستي تأکيد نمود: « با اينکه اسممان مرجع است و شهريه مي دهيم و بيمارستان مي سازيم ولي 45سال است خانه ي من اجاره اي است، يک خانه ي هفتاد متري که وقف مدرسه ي شبريه ي نجف است. به خاطر وضع نامناسب منزل نمي توانم بستگان و حتي محارم را بپذيرم و گاهي چند دقيقه اي همين جا (دفتر) خدمتشان مي رسم».
آيت الله سيستاني در ادامه فرمود: « شنيد ه ام برخي اهالي نجف به خاطر وضع بد مالي مجبور شدند درخان نُص زندگي کنند [منطقه اي در اطراف نجف و در مسيرکربلا] با اين وضعيت، روحاني نبايد در رفاه و آسايش باشد.
من چهل سال قبل حدود دو سال درقم بودم وخانه ي آقاي حجت(ره) را ديده بودم خيلي محقر بود، درطول عمرم خانه اي نديدم که به اندازه ي (خانه ي ) آقاي حجت محقرباشد با اينکه براي ايشان امکان زندگي بهترهم بود. روحاني بايد اين طور باشد مثل مردم باشد [ايشان درادامه به بخش هايي از نامه ي 45 نهج البلاغه اشاره فرمود که در آن حضرت علي(ع) درباره ي ضرورت ساده زيستي کارگزاران و رهبران جامعه سخن گفته اند]».
پي نوشت ها :
1.علي البهادلي،النجف جامعتها و دورها القيادي،بيروت:مؤسسه الوفاء،1989 ،ص427
2.همان،ص31
3.عبدالجبار الرفاعي،«الحوزه العلميه-مقدمه تاريخيه»،جسور،ش1 ،سال اول(مارس 2005 )
4.Rapheal Israeli , The Iraqu War The Rigional Impacton Shiُ ites
Kurds. SUnnis and Arab. Sussex Academic Press Brightan
Portland. 200. P 48
5.سيروس برنابلداجي،ايالات متحده ونقش شيعيان در فرايند دولت سازي نظام سياسي عراق نوين،کتاب امريکا(2)ويژه سياست هاي امنيتي ايلات متحده درعراق،ص170
6.حسن العلوي،الشيعه والدوله القوميه في العراق 1919-1914 ،روح الأمين،قم،1426 ،ص200
7.ابراهيم فرهاد،الطائفيه والسياسه في العالم العربي نموذج الشيعه في العراق رؤيه في موضوع الدين والسياسه المجتمع العربي المعاصر،ترجمه:مرکز دراسارت التفاعل الثقافي والترجمه،مکتبه المدبولي،1996 ،ص440
8.سليم مطر،الذات الجريحه اشکالات الهويه في العراق والعالم العربي الشرقاني ،المؤسسه العربيه للدرسات والنشر،بيروت،1997 ،ص174
9. Gilles kepel ,The war for Muslim Minds Islam and the west.
translation pascale Ghazaleh. The Belknap Press of Harvard University Press,2004,p323
10.گراهام اي،فولر،اسلام السياسي في العراق بعد سقوط صدام حسين،تقرييرخاص عن مؤسسه الولايات المتحده للسلام، ترجمه ي عادل حسن، مستقبل الواقع السياسي العراقي في مقالات ثلاث، قم: مرکز العراق الدرسات،2004 م،ص86
http :// www.aljazeera.net .11
12. گراهام اي، فولر، همان،ص86
13.کن في الفتنه کابن اللبون لاظهر فيرکب و لا ضرع فيحلب(نهج البلاغه).
14.الشرق الاوسط،5 آوريل 2003 ،ش8894
15.به نقل از سيد عمار کلانتر،نواده ي آيت الله سيستاني