سابقه43 ساله هويت فروشي در ادبيات فوتبال

حکايت انتقال تيم هاي تهراني به شهرستان ها به صورت جدي در ايران از سال 1386 آغاز شد. سالي که پاس تيم ريشه دار 40 ساله اي که افرادي چون همايون شاهرخي، مهدي مناجاتي، اصغر شرفي، حسن حبيبي، پرويز ميرزاحسن، حسين فدکي، ايراج دانايي فر، محمد صادقي، محمود حقيقتيان، حسين گازراني، مهدي دينورزاده، حميد آشتياني، محمد خاکپور، اکبر يوسفي، اصغر مديرروستا، جواد نکونام، آرش برهاني، حسن رودباريان و عباس آقايي را تقديم فوتبال ملي کرد، به همدان رفت.
دوشنبه، 21 آذر 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سابقه43 ساله هويت فروشي در ادبيات فوتبال

سابقه43 ساله هويت فروشي در ادبيات فوتبال
سابقه43 ساله هويت فروشي در ادبيات فوتبال


 





 
حکايت انتقال تيم هاي تهراني به شهرستان ها به صورت جدي در ايران از سال 1386 آغاز شد. سالي که پاس تيم ريشه دار 40 ساله اي که افرادي چون همايون شاهرخي، مهدي مناجاتي، اصغر شرفي، حسن حبيبي، پرويز ميرزاحسن، حسين فدکي، ايراج دانايي فر، محمد صادقي، محمود حقيقتيان، حسين گازراني، مهدي دينورزاده، حميد آشتياني، محمد خاکپور، اکبر يوسفي، اصغر مديرروستا، جواد نکونام، آرش برهاني، حسن رودباريان و عباس آقايي را تقديم فوتبال ملي کرد، به همدان رفت. تجمع حضور همداني ها در راس هرم قدرت سياسي در مجلس شوراي اسلامي و تشکيلات فوتبال، تيمي با آن سابقه و کسوت را در ميل مديريت تيمي و فوتبالي غرق کرد. سپس نوبت تيم هاي ديگر رسيد که در ظاهر براي جذب تماشاگر اما در باطن براي همان نکته اي که گفتيم يعني اطفاي آتش ميل تيمداري به شهرهاي ديگر رفتند. صبايي که به شهر قم «هبه» شد و پيکاني که به قزوين رفت. سايپا هم بر اساس يک پروتکل همکاري بين 2 شهر استان تهران به کرج رفت و با جدايي رسمي کرج از استان تهران حال تبديل به يک تيم غير هم استاني شده و راه آهن که خويشتن داري و مديريت مثال زدني انصاري فرد باعث شد که به شهر ري به صورت سمبليک و دروغين منتقل شود و بعد از خوابيدن سرو صداها تيم شهر ري بازي خود را در شهرک اکباتان برگزار کند. اين جابه جايي فقط در سطح ليگ برتر اتفاق نيفتاد، در ساليان گذشته در دسته اول و دوم هم اين اتفاق رخ داده؛ تيم کوثر تهران به خرم آباد رفت. داماش تهران به دورود رفت و سپس براي تهران يک تيم تازه خريد، تيم مهر کام پارس به ساري رفت و تبديل به صنعت ساري شد،اتکاي تهران به گلستان رفت و سپاهان نوين در آخرين فرآيند عجيب انتقال، با نام «فولاد نطنز» در مسابقات شرکت مي کند.

o جايگزيني هاي دهه گذشته
 

در دهه گذشته 2تيم به همين شکل جا عوض کردند. معيار اين تغييرات سياسي نبود. از تيم استقلال بندر انزلي آغاز کنيم که در سال 66 از اشتقاق در ملوان بندرانزلي به وجود آمد. غفور جهاني ستاره سابق ملوان، برخي از ستارگان اين تيم مثل رضا ويشگاهي و محمود پيشگاه هاديان که به سن بازنشستگي نزديک بودند را به همراه ستاره بي جانشين فوتبال گيلان يعني سيروس قايقران و چند ستاره جوان مثل بهروز پرورش خواه و سيف الله نجار محله به تيمش برد. استقلال بندر انزلي چند سال در فوتبال ايران فعاليت کرد و وقتي ديد از حيث قدرت فني و حيثيت مردمي به جايگاه ملوان نمي رسد، امتياز تيمي را به چوکاي تالش فروخت. کارخانه «چوب و کاغذ» ايران در شهر تالش قرار داشت اما براي ادامه قدرت نمايي در گيلان در ابتدا با نام بندر انزلي در مسابقات شرکت مي کرداما وقتي چوکايي ها هم به نتيجه استقلالي هاي بندر انزلي رسيدند، از سال 77 با نام چوکاي تالش در مسابقات شرکت کردند .
مورد جدي تر اين بحث را بهمني ها انجام دادند. بهمن با جذب بزرگ ترين ستارگان فوتبال تهران در سال 73 مثل احمد سجادي، رافيک مارگوسي، مارکار آقاجانيان، محمد خاکپور، اکبر يوسفي، رضا رضايي منش، سيد مهدي ابطحي، خداداد عزيزي، اصغر مدير روستا و هاشم حيدري کارش را در فوتبال تهران شروع کرد. آن ها در سال 74، قهرماني ليگ ايران را بر اثر اختلافات و دو دستگي و متعاقب آن افت داخل تيمي از دست دادند. از سال سوم، بهمني ها چاره کار براي ادامه تنفس حياتي و زيست فوتبالي شان را در انتقال ديدند؛ انتقال به کرج، شهر بسيار بزرگي که حتي يک تيم معقول و شايسته در مسابقات داخلي استان تهران نداشت. مداح، مدير تيم بهمن، تصور مي کرد با بودن بهمن در کرج، هواداران سنتي اين شهر بسيار نزديک به تهران، خودشان را نزديک به اين تيم ديده و از هواداري خود از تيم هاي پرطرفدار قديمي مثل استقلال و پرسپوليس مي کاهند اما اين واقعيت هيچ گاه بعد عملي به خود نگرفت و پروژه عظيم يهمني هاي کرج در نطفه خفه شد.

oجايگزيني به شيوه «شبه انتقال»
 

در اين بحث جايگزيني تيم هاي مختلف در ليگ ايران جاي تيم هايي که به نوعي معذوريت حضور در مسابقات ليگ را داشتند، جذابيت هاي خاص خودش را داشت. در ليگ سال 1352، از حضور تاج اهواز که به ليگ دسته اول تخت جمشيد صعود کرده بود، به علت قانون موضوعي آن زمان يعني عدم حضور 2تيم همنام در ليگ، جلوگيري به عمل آمد و نورد اهواز به جاي تاج در ليگ دسته اول تخت جمشيد شرکت کرد. در همين سال تيم سپاهان اصفهان به علت کسري بودجه نتوانست در مسابقات شرکت کند و وجودش، امتياز حضورش در ليگ دسته اول تخت جمشيد و بالاخره سر مربي و تمام بازيکنانش را به تيم فوتبال ذوب آهن، همشهري خودش سپرد.
جايگزيني ملوان بندر انزلي در مسابقات ليگ سال 74 جاي تيم بانک ملي صعود کننده هم از نکات جالب مسابقات ليگ اين سال بود. بانک ملي که از مسابقات ليگ دسته دوم آزادگان صعود کرده بود، رديف بودجه مشخصي براي حضور در مسابقات ليگ نداشت. لذا امتياز حضور خود را به درخواست ايرج زهرابي، مسئول فقيد هيات فوتبال استان گيلان به ملوان بندر انزلي واگذار کرد که از ليگ دسته اول آزادگان در سال 73 اوت شده بود. جايگزيني در ساليان اخير هم توسط فوتبال ايران تجربه شده است. فولاد خوزستان در مسابقات فوتبال ليگ دسته اول آزادگان در 3 سال گذشته وقتي در آستانه سقوط به ليگ دسته اول ناکام ماند، امتياز اين تيم را خريد و با نام خودش يعني فولاد خوزستان و شل کردن سرکيسه، حق سپاهان دوم را در مسابقات ليگ حرفه اي، به نوعي پايمال کرد!

o جايگزين هاي ژنتيک
 

در سال 1346 با انحلال تيم هاي شاهين و دسته هاي وابسته اش، تمام ستارگان تيم هاي مورد نظر و اطرافيان به تيم هاي نوظهور پيوستند. انتقال ژنتيکي شاهين تهران به پرسپوليس و شاهين اصفهان به سپاهان باعث شد که 2تيم پرسپوليس و سپاهان به ادبيات فوتبال کلاسيک دهه 40 ايران اضافه شوند. اگر انحلال شاهين تهران و اصفهان نبود، امروز در فوتبال ايران اثري از نام تيم هاي پرسپوليس و سپاهان وجود نداشت. در همان ادوار هرازگاهي انتقال يک شبه تيم هاي مختلف روند تجربي خود را طي کرده بود؛ به عنوان مثال در سال 1339 در مسابقات قهرماني کشور که براي اولين بار به صورت باشگاهي برگزار شد و شاهين تهران در آن غيبت داشت، ستارگان شاهيني تهران مثل دهداري و برمکي و جاسميان به صورت وراثتي (!) به همتاي آباداني شيفت شدند تا انتقال را اين بار به صورت بضاعت انساني در فوتبال ايران شاهد باشيم.

o جايگزين در شکل واگذاري امتياز
 

تا به حال هرچه گفتيم، بحث جايگزيني در آن مطرح بوده است و بس. مبناي جايگزيني تيمي به جاي تيم ديگر در ليگ به شکلي که شاهد بوديم، بر اساس ممنوعيت (تاج اهواز 52)، يا بر اساس محروميت اقتصادي (سپاهان 52) و يا بالاخره در محدوده تصميم گيري هاي کلان يک شرکت يا وزارتخانه مطرح مي شد (جايگزيني فولاد خوزستان جاي فولاد سپاهان نوين اصفهان که توسط مسئولان شرکت ملي فولاد ايران تصميم گيري شد.) اما در فوتبال ما روند اتفاق واگذاري امتياز يک تيم به تيم ديگر يا مجموعه مديريتي ديگر، موضوعي بوده که در هر بار بخشي از فرهنگ، سنت و تاريخ فوتبال ايران را تحت تاثير قرار داده است. به نمونه اي از اين جايگزيني ها مي نگريم.
1- کيان؛ تيمي که پرويز قليچ خاني ها، علي پروين ها، فرامرز ظلي ها، منصور امير آصفي ها و... را تقديم فوتبال ايران کرده بود، در سال 1368 امتياز تيم خود را به مجموعه «پورا» فروخت.
2- بوتان؛ تيمي که دادکان، اکبر ميثاقيان، جواد زرينچه، حسن شيرمحمدي و... را به سطح اول فوتبال ايران هديه داد، در سال 1368 امتياز خود را به تيم «بانک تجارت» تهران فروخت.
3- وحدت؛ تيمي که ابطحي ها، محمدحسين ضيايي ها، اردستاني ها، علي پازوکي ها و... را داشت، امتياز تيمي خود را در ابتداي دهه 70 به تيم «بهمن» تهران فروخت.
4- به جز اين 3مجموعه، فروش سازمان گوشت به «کشاورز»، همايون به «تکاور»، مهرشميران به «بانک صنعت و معدن»، اکباتان به «بانک سپه»، سعد آباد به «صدا و سيما» و سپس سازمان گسترش کشاورز به استقلال نوين و سپس عقاب، اتفاقاتي بوده که باعث شده برخي از هويت فوتبال ايران را به يغما برود.
جالب اين که تمام تيم هايي که امتياز خود را فروختند، هويت خود را هم فروختند، چون مجموعه هاي نوظهور پورا، بانک تجارت، بهمن، کشاورز، بانک صنعت و معدن، صدا و سيما و گسترش، متاسفأنه هيچ گاه در روند تيم داري از 3سال عبور نکردند.
منبع:مجله تماشاگر ش 42




 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط