راهكارهای انتقال ارزشهای انقلاب اسلامی به نسلهای آينده
چكيده
انقلاب اسلامی و ارزشهای دينی رابطه متقابل با يكديگر دارند، حيات و بالندگی ارزشهای مرهون كوشش دينی مردم و جنبش الهی ملت ايران دستاورد جوشش ارزشها و معنويات است و ماندگاری اين دو در تعامل با يكديگر است. افول نسبی ارزشهای اسلامی در نسل جديد و كمرنگ شدن فضايل و كمالات اخلاقی در دهه اخير، دغدغهای است كه نمیتوان از ديده پنهان داشت. مقاله حاضر به اجمال و اختصار برجستهترين و كارآمدترين راهكار انتقال ارزشهای انقلاب اسلامی به آيندگان را بررسی میكند تا راهبردی برای رشد و تعالی و استمرار ارزشها در نسلها گردد.
كليدواژهها: انقلاب اسلامی، ارزشها، نسل جديد
مقدمه
فجر ارزشآفرين انقلاب اسلامی، مائدهای آسمانی، وديعهی الهی و هديهای از عالم غيب است كه تحول عميق و گسترده معنوی و روحی ملت قهرمان و ظلمستيز ايران اسلامی را به ارمغان آورد. نسل اول انقلاب با گذر از دخمههای ظلمانی و حضور در سرای نورانی مكتب و نظام اسلامی سختیهای دوران پر نشيب و فراز پيروزی انقلاب را به جان خريد و ارزشهای والای اسلامی را در سيره و سنت خود متجلی ساخت. نسل دوم در دامان همين نسل پرورش يافت و طعم شيرين شهد گلهای استقامت و پايداری پدران خود را چشيد و در جهت استمرا و تثبيت دستاورد ارزشمند انقلاب در خلقبخشی از حماسهی ماندگار دفاع مقدس سهيم شد. اما نسل سوم كه محصول دوران سازندگی و توسعه سياسی است و در دوران ثبات و آرامش و استقرار نهادهای مدنی و انقلابی سربرآورده است، با يك سلسله مفاهيم، رويدادها و خواستههای جديدی روبروست و قدرت درك كامل ويژگیهای نسل گذشته را ندارد و خود را گرفتار ياس و در آستانهی فرو غلطيدن به گرداب بیهويتی میبيند. ارزشهای انقلاب اسلامی در دو نسل قبلی به بركت اقتدار معنوی و انفاس قديمی حضرت امام خمينی(ره) و تأثير فضای روحانی و ملكوتی دفاع مقدس در دو دههی انقلاب سير صعودی داشت. نگرانی و دغدغههای كنونی نسبت به نسل سوم، به دليل كمرنگ شدن ارزشها و احيانا جايگزينی برخی ضدارزشها به عنوان ارزش در جامعه است.[1] با اين وصف چگونه میتوان كام تشنه نسل نو را با جام لبريز از شراب طهور ارزشها و باورهای دينی سيراب ساخت و او را با دوران افتخارآميز و حماسهآفرين و انسانساز ديروز آشنا كرد تا امروز پاسدار امين و متعهد گوهر گرانبهای ارزشهای دينی از دستبرد حراميان باشند و پرچم سرافرازی پدران را بر دوش كشيده و به فرزندان خود تحويل دهند. اين مقاله در حد اختصار مهمترين و كارآمدترين راهكارهای انتقال ارزشهای دينی و انقلاب اسلامی به نسل آينده را بررسی میكند.
1.شناخت آسيبها و تهديدها
هوشياری در برابر پيدايش و شكلگيری آسيبها و تهديدها اولين گام مؤثر در انتقال و ترويج و نهادينه ساختن ارزشها در جامعه است. شناخت علمی آسيبها كمك زيادی در برنامهريزی و تدوين چشمانداز آينده نظام اسلامی دارد. امام خمينی(ره) دربارهی اهميت شناسايی آسيبها میفرمايد: «يك كشوری وقتی آسيب میبيند كه ملتش بیتفاوت باشد راجع به آسيبها»[2] طوفان سهمگين امواج گسترده ماهوارهها و سايتهای اينترنتی، سيل ويرانگر شبهات سياسی، دينی، ترويج اباحهگری و رشد قارچگونه عرفانهای ساختگی و صوفيگری؛ شعارهای بیمحتوا در عرصه فرهنگ و اقتصاد و اجتماع، تجملگرايی و تخطئه ارزشهای دينی گوشههايی از آسيبها و تهديدهايی است كه نسل امروز از تركشهای سوزانندهی آنها در امان نيست. از اين رو در طراحی نظام مهندسی فرهنگی كشور بايد اينگونه موانع و نيز آفتهای جديدتری كه در راه هستند محاسبه شوند و ضمن آشنا كردن جوانان با زيانهای جبرانناپذير آسيبها نسخههای درمانی مناسب همراه با داروهای شفابخش تجويز شود تا بذر ارزشهای دينی در جان و روح اين نسل جوانه زند و رشد يابد.
2. نهادينه ساختن مبانی فكری فرهنگی انقلاب
انقلاب اسلامی، جنبشی با درونمايه اعتقادی و مذهبی فرهنگ اصيل اسلام بود، بنابراين ضروری است كه مبانی فكری و نظری و ارزشهای دينی و اخلاقی در ذهن و انديشه مردم نهادينه شود و مهمترين بخش از نمادهای مبانی فكری و اعتقادی انقلاب جلوههای ارزشهای اسلامی در جامعه است. بهينهسازی سطح اخلاق و فرهنگ عمومی كشور مؤثرترين راه برای پيشگيری از تباهیها و هنجارشكنیهاست. منشأ بسياری از پيداش تعفن فسادهای اقتصادی، سياسی و اداری دوران پس از دفاع مقدس و رانتخواریها و باندبازیها و كمرنگ شدن ارزشهای دينی دوری از گلستان اخلاق اسلامی است.
امام خمينی پايهگذار اين نهضت و مروج ارزشهای دينی، راهكار نهادينه شدن را تقويت معارف دينی میداند و خطاب به روحانيون میفرمايد: «اگر مردم را تربيت كنيد به يك تربيتی سالم دعوت كنيد به اينكه با خدا آشنا بشوند، با معارف اسلامی آشنا بشوند، با قرآن آشنا بشوند، اگر اينطور شد كشور شما سالم میماند.»[3] «دنبال اين برويد كه معارف اسلامی را در بين مردم تقويت كنيد كه رأس امور، اين معارف اسلامی است و اگر درست بشود، همه كارها درست میشود.»[4] مقام معظم رهبری نيز میفرمايد: «اولين و مهمترين كاری كه پيش روی ما قرار دارد تحول معنوی و روحی انسانهاست ما متأثر از تربيتهای طولانی غيراسلامی هستيم، آنچه كه هيجان عظيم انقلاب و دوران جنگ انجام داد، البته معجزه بود، اما تا اين پديده عمق پيدا بكند و تا وقتی كه اعماق و ضمائر را متحول نمايد كار زيادی لازم است.»[5] ايشان با مرحلهبندی دوران انقلاب برنامه معنوی و فرهنگی دهه سوم را گام چهارم انقلاب برای تحول فرهنگی در نسل سوم مینامد: «ما بايد گام چهارم انقلاب را كه گام نوسازی و تحول معنوی و اخلاقی است، برداريم و در جامعه به يك معنا اين حركت از همه حركتها دشوارتر است و خيلی سخت است، برداريم... ما بدون يك تحول اخلاقی عميق و گسترده نخواهيم توانست عدالت اجتماعی را آنطوری كه موردنظر اسلام است انجام دهيم.»[6] ترويج و گسترش مباحث اخلاقی همراه با ارائه راهكارهای عملی و الگوهای اخلاقی بيشتر راهگشا و كاربردی است و بزرگترين رسالت و مأموريت رسانههای جمعی و نهادهايی كه كارهای تبليغی و فرهنگی انجام میدهند، تربيت جامعه براساس اخلاق اسلامی است. امام خمينی میفرمايد: «اگر چنانچه ادب اسلامی در بين ملت ما متحقق بشود، همه قشرها يك قشر اسلامی بشوند آسيب ديگر در اين ملت نخواهد تحقق پيدا كرد.»[7] مقام معظم رهبری رسالت متوليان فرهنگی را در تعميم مباحث اخلاقی جامعه يادآور میشود: «گويندگان و فرهنگيان و افرادی كه رسانهها در اختيارشان است و ديگران در جهت رشد اخلاقيات در ميان مردم و تعليم اخلاقيات به مردم قيام كنند.»[8]
3. الگودهی
گرايش به اسوه و اسطورهها و توجه زياد به نخبگان و قهرمانان تاريخی يك از خصلتهای روحی دوران جوانی است. نسل سوم كه فقط از شخصيتهايی چون امام خمينی(ره) سرداران شهيد دفاع مقدس، شهدای محراب، و متفكرانی همانند استاد مطهری، شهيد بهشتی، مفتح و باهنر، تصوير و يادبودی ديده است بيشتر تشنه آشنايی كامل با سيرهی عملی و انديشه ناب اين بزرگواران هستند تا بتوانند با پيروی از افكار و انديشهی اين بزرگان و با تطبيق رفتارها و عملكردهای خويش با الگوهای ايدهآل خود، كاستیهای معنوی و رفتاری خود را جبران كنند و خلاهای روحشان را پر كنند. از اين رو تبليغ و معرفی سيرهی اخلاقی و تربيتی پيامبراكرم(ص) كه قرآن كريم او را به عنوان يك سرمشق نيكو به مومنان تاريخ انسانيت معرفی میكند[9] و نيز ساير ائمه معصومين بايد در اولويت تبليغات دينی باشد و سپس معرفی كامل بزرگان دين و انديشمندان و فرهيختگانی كه عمر خود را در خدمت به مردم، دين و دنيای علم و تمدن گذراندهاند میتواند برای جوانان منشأ رشد و كمال صفات ارزشمند انسانی باشد. اصحاب رسانه و نويسندگان و مبلغان دينی به خوبی واقفند كه اگر نتوانند نسل جوان را به شيوه عقلانی و منطقی به الگوهای جامع و راستين و هدايتگر رهنمون شوند اسطورههای دروغين و فاسد كه تباهی جوانان را خواستارند توسط ابزارهای فرهنگی دشمن جايگزين اسوههای حقيقی خواهند شد. نسل جديد هم بدانند كه الگوگيری از حماسهسازان عاشورا و ياران باوفای حسينی بود كه روح شهادتطلبی و استقامت و مبارزه را در جوانان ديروز دميد و توانستند دلاورانه و شجاعانه با سلطهطلبی و تجاوزگریهای دشمنان انقلاب مبارزه كنند و ميهن عزيز را از لوث و جود اشغالگران پاك نمايند و خواب عميق دشمنان را برای تصرف و تجزيه ايران و شكست انقلاب اسلامی آشفته سازند. اكنون نيز با تأسی به اين بزرگواران میتوان هويت حقيقی دينی و انسانی خود را بازيافت و دامهای گسترده اهريمنان فرهنگی را از هم گسست.
. كارآمدی مراكز تربيتی
تحول نسل جامعه امروز و پديد آمدن نسل سوم كه باورها و يافتههايش با نسل انقلاب متفاوت است؛ و نيز فقدان برنامه جامع و همهجانبه برای تربيت، آموزش جوانان بر مبنای تقويت اعتقادات و ترويج ارزشهای اسلامی و همچنين كمتوجهی به ايجاد تغييرات اساسی و ريشهای در نگرش خانوادهها به اصول و آداب تربيت اسلامی نوجوانان نگرانیهايی را برای آينده ترسيم میكند. از اين رو ارتباط ارگانيك و مستمر و برنامهريزی شده كانون خانواده، مساجد، حوزههای علميه و دانشگاهها كه پايگاههای اصلی انقلاب بودند در دستيابی به آرمانهای فرهنگی و تربيتی؛ بسياری از مشكلات انتقال ارزشها را به نسل جديد را حل میكند. مسائل تربيتی برجستهتريم بخش تئوریهای انقلاب اسلامی را تشكيل میدهد. و اين جنبه انقلاب كاملاً متأثر از راهبردها و رهيافتهای فرهنگ جامع و انسانساز اسلامی است. برهمين اساس امام خمينی بر نقش تربيتی خانواده، دانشگاهها و حوزههای علميه و مراكز تربيتی و تبليغی و وحدت آنها در سياستگذاری و برنامهريزی تأكيد فراوان داشت و كارآمدی آنها در تربيت انسانهای صحيح و مؤمن ارزيابی كرد و فرمود: «ايران حفظ انقلاب را با افراد مؤمن كرد و الان هم به دست افراد مؤمن اين انقلاب پيش میرود.»[10] در بيانی ديگر خطاب به مراكز تعليم و تربيت میفرمايد: «اگر ما و شما دست به هم بدهيم و جوانها را مؤمن و متقی بار بياوريم، مملكتمان تا آخر احيا میشود.»[11] استاد مطهری در تبيين جنبههای تربيتی و معنوی انقلاب اسلامی و نقش مراكز تربيتی انسانها چنين ايدهای داشت كه: معنويت از اركان اين انقلاب است و مايه حيات انسان میباشد. لذا تحقق يك جامعهی اسلامی كه در آن ارزشهای الهی نمود تام دارند به پرورش انسانهايی منوسط است كه به آداب و ارزشهای اسلامی مزين باشند.[12] رسالت دانشگاه و حوزه در ترسيم سياستهای فرهنگی و تربيت جوانان امروز از حساسيت و ظرافتهايی برخوردار است كه غفلت از آنها انحراف ارزشها و استحاله معنوی را پديد میآورد. از سوی ديگر همسويی و وحدت رويه در سياستهای كلان فرهنگی كشور و ارزيابی مستمر كاركردهای سازمانها و نهادهای تبليغی و دينی و بهرهگيری از هنر اصلی اسلامی در قالب نثرهای نو و متقن، شعر، داستان و درك مقتضيات زمان و روحيه فرهنگی و نيازهای فكری نسل نو، مؤلفههايی است كه در روزآمد بودن و كارآی مراكز و نهادهای تربيتی و آموزش تأثيرگذار هستند. حاصل كلام اينكه آموزشهای صحيح، جامع و كاربردی نوجوانان و جوانان از مقطع ابتدايی تا سطوح عالی دانشگاه و حوزه بهترين و تأثيرگذارترين راهكار انتقال و تبلور مفاهيم و ارزشهای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در فردای ايران اسلامی است.
5. توانمندیهای مديريتی
بدون ترديد نياز اصلی و واقعی نسل جوان و جامعه ما فرهنگ و فرهنگسازی است و اين حقيقت را نمیتوان كتمان كرد كه در يك نگاه تحليلی و عميق بسياری از نارسايیها در حوزههای مختلف حكومت و جامعه به فرهنگ به معنای عام و وسيع آن و ارزشهای دينی برمیگردد و حل مشكلاتی از قبيل رفاه عمومی، عدالت اجتماعی، امنيت داخلی، اشتغال، ارتقاء سطح علمی، اصلاح رفتارها و پرهيز از ناهنجاریها با تقويت فرهنگ و ارزشهای اسلامی و تعميق آموزههای دينی در متن جامعه امكانپذير است. از اين رو شايسته است كه مديران براساس نظريات دقيق كارشناسی صحيح، بدون تنگنظری يا افراط و تفريط نيازهای فرهنگی جامعه را بشناسند و با پرهيز از نگرشهای مقطعی يا تك بُعدی همراه با واقعبينی و آرمانگرايی، ارتقاء سطح فرهنگ و رفاه عمومی توام با حفظ شعائر اسلامی، رفع فقر و فساد و تبعيض از راه ترويج آموزههای دينی را در عمل به نسل جديد نشان دهند. مقام معظم رهبری در ترسيم سياستهای كلان برنامهی توسعه به جامعيت و آيندهنگری در امور فرهنگ، اخلاق و ارزشها تأكيد دارد: «در برنامه، فرهنگ، امنيت، معنويت و اخلاق بايد حتماً ديده شود، فقط رشد اقتصادی مورد تكيه نباشد.»[13] نكته ديگر عملگرايی مديران در عرصه فرهنگ است كه دستورالعملها و رهيافتها فقط در قالب برنامه، لوايح و لفظ و شعار خود را نشان ندهد بلكه در ميدان عمل به منصهی ظهور برسد و مردم و جوانان تشنه عمل و صداقت را با خدمترسانی فرهنگ و عملگرايی به ارزشها دلگرم و به ارزشها و معنويات جذب كنند. جوانگرايی نظام اسلامی و تنوع مطالبات و نيازهای نسل نو كه در محيط نظام اسلامی نشو و نما میكند. مسئوليت كارگزاران و متوليان فرهنگی را نسبت به شكوفايی استعدادهای دينی و زمينهسازی برای رشد و بهرهوری ارزشهای انقلاب بيشتر میسازدو از اين رو بايسته است كه مديران نظام برای ايجاد انگيزه درونی و شوق و گرايش بيشتر جوانان به فرهنگ اصيل و ناب اسلام زمينههای مشاركت نوجوانان و جوانان در امور فرهنگی و تبليغی را فراهم سازند تا جوانان با نشاط و شعور جوان خود در بهبود وضعيت فرهنگی و اخلاقی جامعه سهيم باشند و در برابر تهاجم گسترده فرهنگ بيگانه مقاومت نمايند.
6. احيای امر به معروف و نهی از منكر
قویترين ابزار فرهنگی تضمينكننده حيات توام با پويايی و شادابی ارزشها و يكی از اصول كلی سياست داخلی فرهنگ اخلاقی نظام اسلامی احياء و استمرار اجرای اصل امر به معروف و نهی از منكر است. امام محمدباقر(ع) دربارهی سامان دادن تمام ابعاد امور زندگی انسان میفرمايد: «امر به معروف و نهی از منكر، راه پيامبران و روش صالحان است، فريضهی بزرگی است كه به سبب آن فرائض برپا، راهها امن، كسبها حلال، مظالم(به صاحبانش بازگردانده) زمين آباد، حق از دشمنان گرفته میشود و امر(حكومت) تحكيم میيابد.[14] حضرت علی(ع) در مقايسهای ميان امر به معروف و نهی از منكر با ساير فرايض دينی اين عمل را شايستهترين كار نيك و محبوب نزد خداوند میداند و میفرمايد: «و تمام كارهای نيكو و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منكر چونان قطرهای(آب دهان) بر دريای مواج و پهناور است.»[15] قدر مسلم يكی از دلايل برتری اين فريضه دينی بر ساير اعمال اين است كه با احياء و همگانی شدن اين اصل تمام ارزشها و نيكیها در جامعه تجلی میيابد و كارهای ناپسند رخت برمیبندد و احساس مسئوليت همگانی نسبت به احياء و حفظ ارزشها و طرد رفتار منفی در برابر ضدارزشها پديد میآورد و سلامت جهتگيری كلی نظام بر محور ارزشمداری و اصلاحات دينی و اسلامی را تأمين میكند. البته امر به معروف و نهی از منكر دارای ابعاد و مصاديق مختلفی است و از جهات گوناگون قابل بحث است: شرايط، مراتب، شيوهها، منافع، ضررهای ترك آن كه همه بايد برای نسل جديد به خوبی تشريح و تبيين شود و اين اصل بنيادين و قوامبخش نظام اسلامی در صورتی مؤثر خواهد بود كه براساس معيارهای مشخص نسل به نسل به صورت يك فرهنگ عمومی و دائم در جامعه رواج يابد.
7. ولايتمداری
كارنامه درخشان و موفق انقلاب و رويش ارزشهای اسلامی مرهون اطلاعات از امام و رهبری و نهادينه شدن فرامين و راهبردهای اين بزرگوار است. رهبری يكی از اركان اصلی نظام اسلامی و رهبر همانند طبيب توانمند و دردآشنايی است كه همواره نبض امور سياسی، اجتماعی و فرهنگی نظام اسلام را در كنترل خود دارد و هوشيارانه راهبردهای فرهنگی و راههای علاج مشكلات فرهنگی و جوانان را ترسيم میكند. عمل به نسخههای شفابخش ولايت فقيه همواره بايد نصبالعين مديران و مسئولان و ملت قهرمان قرار گيرد. آشنايی با انديشههای امام و رهبری و اطاعتپذيری در نسل جديد به گونهای نهادينه شود كه انديشه امام و رهبری در امور فرهنگی و دينی در تار و پود جان جوانان تنيده و به يك فرهنگ عمومی تبديل شود. هرچند حاكميت ولايت فقيه فینفسه يكی از ارزشهای والای دينی و انقلاب اسلامی محسوب میشود. اما تبلور ساير ارزشهای اخلاقی در پرتو رهبریهای حكيمانه ولايت فقيه و اطلاعتپذيری مردم و نهادينه شدن و قانونمند ساختن راهبردها و راهكارهای فرهنگی اين مقام منيع در سطوح مختلف جامعه امكانپذير است.
جمعبندی و نتيجهگيری
ظهور نسل جديد انقلاب اسلامی كه عمدهی جوانان نظام مردمسالاری دينی به شمار میآيند، ايران اسلامی را به رتبه جوانترين جمعيت كشورهای دنيا ارتقاء داده است. بديهی است كه با پيشگيری از گسست نسلی و بهرهگيری معنوی و اخلاقی از اين ذخاير گرانبهای الهی میتوان به سوی افق روشن نظام اسلامی به پيش رفت و دستيابی به هدفهای والا و آرمانی را برای حاكميت دينی ممكن ساخت. تحقق كامل و جامع ايدههای چشمانداز بيست ساله رهين پرورش و تربيت اين نسل است تا بتوان توسعه پايدار و اقتدار بينالمللی و سياسی آميخته با ارزشهای دينی را به منصهی ظهور رساند. بنابراين كارگزاران فرهنگی نظام و به خصوص روحانيت رسالت مهمی در انتقال ارزشهای جامع و انسانساز دينی به نسل جديد به دوش دارند. درك نيازهای روحی و فكری جوانان، به كارگيری شيوههای نوين تبليغی، پرهيز از سطحینگری به مبانی فرهنگی و دينی انقلاب، خرافهزدايی و پيرايش متون آموزشی و از همه مهمتر عملگرايی و سادهزيستی در رفتار، كارآمدترين راهكارهايی است كه جوانان را به دين جذب میكند. فطرت پاك و جنبه ملكوتی جوانان آنان را تشنه معارف دينی و آراستگی به ارزشها ساخته است و با يك برنامه منسجم و جامع همراه با صداقت در رفتار و گفتار میتوان اين انرژی عظيم و آيندهساز را به ميدان آورد و انقلاب اسلامی ايران را بيمه كرد. رهبر انقلاب و بنيانگذار جمهوری اسلامی بر اين عقيده استوار بود كه: «انقلاب اسلامی بزرگ ما قبل از آنكه انقلاب سياسی و اجتماعی باشد يك انقلاب معنوی و روحانی است.»[16] بنابراين حفظ و استمرار اين نهضت به تقويت معنويت، اخلاق و دين در نسلهای بعد بستگی دارد و رسالت و ماموريت اصلی روحانيت نيز همين است.
پينوشتها:
[1]. ر.ك. انقلاب و ارزشها، ص 215 ـ 218 و 237 ـ 241، علی ذوعلم، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی.
[2]. صحيفه امام، ج 13، ص 16.
[3]. صحيفهی نور، ج 19، ص 212
[4]. همان، ج 20، ص 103.
[5]. حديث ولايت، ج 9، ص 248.
[6]. پيام نوروزی، 1/1/76
[7]. صحيفه نور، ج 12، ص 157.
[8]. بيانات در جمع كارگزاران به مناسبت عيد غدير خم، 19/9/75.
[9]. لَقَد كانَ فی رَسول اللهِ اُسوَهٌ حَسَنهٌ(احزاب/ 21)
[10]. صحيفه امام، ج 14، ص 319.
[11]. همان، ج 7، ص 472.
[12]. ر.ك. پيرامون جمهوری اسلامی، مرتضی مطهری، ص 60، 172، 174، تهران، صدرا.
[13]. بيانات در جمع مسئولان و كارگزاران نظام اسلامی 15/5/82.
[14]. اِنَّ الاَمّرَ بِالمعروفِ وَ النهی عَن المُنكرِ سَبيلُ الاَنبيا وَ منهاجُ الصُلَحاءِ فَريضَهُ عَظيمهٌ بِها تُقامُ الفَرائضُ وَ تأمَنُ الْمَذاهبَ و تُحلُّ الْمَكاسبُ و تُرَدُ الْمَظالمُ و تُعْمرُ الارضُ و يَنتصَفُ مِن الاعْداءِ و يَستَقيمِ الامرُ» «وسائل الشيعه» شيخ حر عاملی، ج 11، ص 395.
[15]. وَ ما اَعمالُ البرِ كُلُّها وَالْجهادُ فی سبيل الله عندَ الامرِ بالمعروفِ و النهيِ عن المُنكرِ اِلا كَنَفْثَهِ فی بَحر لُجِيَّ.(نهجالبلاغه، حكمت 374، دشتی، ص 720).
[16]. صحيفه امام، ج 12، ص 149.
منابع:
فصلنامه پیام . شماره 81 . زمستان 1385.
khamenei.ir
ارسال توسط کاربر محترم سایت : mesopotamia1370