ساخت یک PC با بودجه کم
گران نبودن الزاماً به معنای ارزان بودن نیست. در طراحی و خرید یک پی سی، این جمله بدان معناست که شما نمی توانید هنگام ساخت PC خود، در پول تان صرفه جویی کنید؛ خصوصاً اگر بخواهید یک PC با بودجه محدود و مشخص داشته باشید.
در واقع، تطبیق قیمت یک سیستم تجاری و رایج با یک سیستم خانگی که از اجزاء و قطعاتی با کیفیت بالا بهره می گیرد کار ساده ای است. البته به جای این کار، شما می توانید با خرید ارزان ترین قطعات موجود در بازار و اندکی صرفه جویی در پول خود یک کامپیوتر ارزان قیمت بسازید اما ما چنین کاری را توصیه نمی کنیم. ما فکر می کنیم دلایل خوبی برای ساخت سیستم هایی که گران نیستند وجود دارد اما هیچ دلیلی برای ساخت سیستم های ارزان وجود ندارد.
تعریف ما از سیستمی که گران نیست، سیستمی است که با کم ترین مبلغ ممکن به حداکثر کارآیی دست پیدا می کند، دارای قطعات خوب و مناسب، کارآیی قابل قبول و قابلیت اطمینان زیاد است. یک PC که با چنین رویکردی ساخته می شود از قطعاتی با کیفیت خوب استفاده می کند اما این قطعات از نظر کارآیی، در طیف سطح پایین قرار می گیرند. این قطعات ممکن است حتی به دو نسل قبل متعلق باشند. این لزوماً چیز بدی نیست: PCها و قطعات سخت افزاری پارسال به اندازه قطعاتی که 12ماه قبل عرضه شدند، خوب هستند و اگر اصراری به استفاده از آخرین وجدیدترین قطعات ندارید می توانید پول بسیار زیادی صرفه جویی کنید.
در مسیر جست وجو برای یافتن قیمت های پایین، ما هیچ شکی برای خرید قطعاتی که دیگر عرضه نمی شوند به خود راه نمی دهیم. انجام چنین کاری چند عیب کوچک دارد. محصولاتی که دیگر عرضه نمی شوند معمولاً همیشه دارای همان گارانتی و ضمانت کاملی هستند که وقتی به عنوان جدیدترین و بهترین محصولات موجود در بازار عرضه می شدند، از آن برخوردار بودند. خریدهای منطقی و فکر شده می تواند 50 دلار یا بیش تر از هزینه کلی سیستمی با بودجه محدود کم کند و زمانی که تمام بودجه شما برای ساخت یک PC چند صد دلار است، این نکته ای نیست که به راحتی بتوان ازآن صرف نظر کرد.
در این مقاله، ما یک PC کامل و عالی را با بودجه ای محدود طراحی می کنیم و سپس آن را مونتاژ می نمائیم.
ما باید 5 دلار بیش تر در این جا و 20 دلار بیش تر در جای دیگر خرج کنیم اما نتیجه کارمان در اختیار گرفتن مجموعه ای از تجهیزات جانبی قابل استفاده خواهد بود که تا پایان عمر سیستم دوام خواهند داشت.
همین موضوع در مورد سایر قطعات، نظیر کیس ها و منبع تغذیه نیز مصداق دارد. با انتخاب دقیق و هوشمندانه ما می توانیم یک PC با بودجه محدود بسازیم که بسیار کم سر و صداتر از سیستمی باشد که با بودجه ای مشابه ساخته شده اما سر و صدای بیش تری ایجاد می کند.
با یک بودجه 350 دلاری، ما قصد داریم حداکثر 50 درصد را که به طور مساوی تقسیم می شود برای تهیه مادربرد، پردازنده و حافظه، 25 درصد برای کیس و منبع تغذیه و 25 درصد بقیه را برای درایوهای نوری و دیسک سخت هزینه کنیم.
ما حقیقتاً دوست داریم از یک پردازنده چهار هسته ای در این سیستم استفاده کنیم اما بدیهی است که با بودجه محدود ما، جایی برای این ولخرجی ها وجود ندارد. ما فقط می توانیم 60 دلار برای پردازنده هزینه کنیم که این مبلغ ما را به پردازنده های تک یا دو هسته ای اینتل یا AMD محدود می کند.
اما کماکان دوست داریم برای این که بتوانیم هر از چندگاهی به جدیدترین بازی های سه بعدی بپردازیم، توان ویدئویی لازم را در اختیار داشته باشید بنابراین مادربردی که یک چیپ ویدئویی مجتمع سریع، مثل Nvidia GeForce 8200 داشته باشد را انتخاب می کنیم. فقط برای این که گزینه های پیش روی خود را باز نگه داریم، اطمینان پیدا می کنیم که مادربرد ما یک شکاف ویدئویی PCI Express x16 هم داشته باشد.
بدین ترتیب، چنان چه بعد از گذشت چند سال به یک کارت ویدئویی سریع تر نیاز پیدا کنیم می توانیم یک آداپتور ویدئویی PCI-E50 دلاری را که به اندازه سریع ترین کارت های ویدئویی موجود در بازار سریع است، نصب کنیم.
به جای صرف 30دلار برای خرید یک دیسک کم ظرفیت و کُند، ما بین 15 تا 20 دلار بیش تر برای تهیه یک درایو 7200RPM با ظرفیت متوسط هزینه خواهیم کرد.
صرف اندک مبلغی بیش تر، برای کیس و منبع تغذیه برای یک PC با بودجه کم، کار ساده ای است. وقتی ما NewEgg را برای کیس هایی که به همراه منبع تغذیه عرضه می شوند، جست و جو کردیم، بیش از 100محصول با قیمت 50 دلار یا کم تر پیدا کردیم. البته ما از هیچیک از آن ها استفاده نخواهیم کرد. کیس های ارزان قیمت، به اندازه کافی بد هستند: قطعات به خوبی در آن ها جای نمی گیرند و پر از لبه های تیزی هستند که کار با آن ها را دشوار می کند. اما منبع تغذیه ارزان قیمت از این هم بدتر است. حتی یک PC که با بودجه محدود ساخته می شود هم به یک منبع تغذیه عالی نیاز دارد، اگرچه یک یونیت ولتاژ پائین، چیزی در دامنه 350وات کافی خواهد بود. متاسفانه طی چند سال اخیر قیمت یک کیس و منبع تغذیه مناسب، احتمالاً به دلیل بحران اقتصادی و سقوط ارزش دلار آمریکا در برابر سایر ارزها به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کرده است. چند سال قبل مدل های مناسب برای یک PC با بودجه محدود بین 65 تا 75 دلار فروخته می شدند. امروزه همین کیس ها با قیمتی بین 90 تا 100 به فروش می رود که این امر باعث بالا رفتن بودجه مورد نیاز ما برای ساخت PC می شود.
در این دامنه قیمت، ما فکر می کنیم NSK-4482 بهترین گزینه خواهد بود. این، کیسی بسیار جذاب و قابل توجه و منبع تغذیه EarthWatts 380 آن فوق العاده قابل قبول است. سایر کیس های مناسب در این قیمت، ThermalTake Element T و Antec NSK-3480
هستند.
طبیعی است که ما یک پردازنده 3 یا 4 هسته ای را ترجیح می دهیم اما تنها با 60 دلاری که به خرید پردازنده اختصاص داده ایم، گزینه های ما به پردازنده های تک یا دو هسته ای Value محدود می شود. اینتل پردازنده های متعددی را در این دامنه قیمت عرضه می کند اما AMD در مقایسه با اینتل مدل های بیش تر ارائه می کند.
در زمانی که ما پردازنده این سیستم را تهیه کردیم، پردازنده AMD Athlon II X2 240 Regor dual-core بهترین پردازنده ای بود که می شد با این پول خرید. این پردازنده که براساس فرآیند 45 نانومتری ساخته شده با دو هسته که در سرعت GHz2.8 کار می کنند و حداکثر مصرف انرژی آن 65 وات است برای سیستم ما پردازنده ایده آل محسوب می شد.
البته زمانی که شما پردازنده 60 دلاری خود را سفارش دهید، مسلماً مدل سریع تری هم وجود خواهد داشت اما حتی همین پردازنده 60 دلاری نیز از نظر کارآیی، انتخاب مناسبی محسوب می شود.
ما می توانستیم به جای این پردازنده 60 دلاری، یک پردازنده Regor 240 پنجاه و سه دلاری تهیه کنیم؛ اما این پردازنده یک مدل OEM بود نه یک مدل retail-boxed. این 7 دلار اضافی یک گارانتی 3 ساله (به جای گارانتی 30روزه مدل OEM) و یک خنک کننده نسبتاً بی سر و صدا برای ما به ارمغان آورد. با در نظر گرفتن این امتیازات، به جای خرید یک مدل OEM بهتراست همیشه یک مدل retail-boxed تهیه کنید.
Regor 240، یک پردازنده سوکت AM3 است؛ بنابراین اولین گزینه برای انتخاب یک مادربرد در دامنه قیمت 60 دلار، سازگاری آن با سوکت AM3 بود که یا می توانست یک مدل هیبرید سوکت AM2+AM3 یا یک مدل صرفاً AM3 باشد. (یک مادربرد هیبرید می تواند هم از پردازنده های سوکت +AM2 و هم AM3 استفاده کند اما یک مادربرد AM3 فقط می تواند از پردازنده سوکت AM3 استفاده نماید). توجه داشته باشید که سازگاری سوکت، تنها یکی از مسائلی است که باید در این زمینه در نظر بگیریم. و صرف این که یک مادربرد می تواند از پردازنده سوکت AM3 پشتیبانی کند، لزوماً به معنای پشتیبانی آن از پردازنده AM3 که شما می خواهید استفاده کنید، نیست.
ما ترجیح می دادیم از یک مادربرد GIGABYTE یا ASUS که هر دو مادربردهای سوکت AM3 را در این دامنه قیمت عرضه می کنند، استفاده کنیم، متاسفانه، مادربردهای Budgetی که تولید کنندگان برتر عرضه می کنند امکانات محدودی دارند. به عنوان مثال ممکن است یه جای شبکه سازی (1000BaseT (1.000Mb/s, or gigabit فقط (100BaseT (100megabit/secondرا فراهم کنند و ویدئوی مجتمع شده با آن ها، متعلق به چندین نسل قبل باشد. بنابراین ما به جست و جوی یک مادربرد مناسب که توسط ASRock، یک تولیدکننده رده دومی مادربرد که به ساخت مادربردهای سطح بالا مشهور شده است، پرداختیم. ما چندین کاندید در دامنه قیمت 55 تا 65 دلار پیدا کردیم.
با محدود کردن بیش تر جست و جوها، ما به دنبال ویدئوی مجتمع در کلاس Nvidia GeForce 8200 یا ATI RADEON HD 3200 که قادر باشد کیفیت دو بعدی مناسبی را فراهم کند و توان لازم برای بازی های سه بعدی نه چندان جدی و سنگین را داشته باشد، گشتیم. (بردهایی که با RADEON HD 4200 عرضه می شوند چند دلاری بیش تر قیمت دارند و ممکن است فکر کنید توان بیش تری از بردهای مجهز به GeForce 8200/RADEON 3200 دارند؛ اما این طور نیست. قدم واقعی بعدی از بردهای مجهز به 8200/3200، حرکت به سمت بردهایی با RADEON HD 3300 و آن هایی که در زمانی که ما مادربرد خود را خریدیم، با قیمت حدود 85 دلار فروخته می شدند). ما همچنین به دنبال اسلات PCI Express بودیم تا چنان چه قصد ارتقای سیستم را داشتیم با مشکلی مواجه نشویم.
ما حافظه DDR3 را به خاطر سرعت بیش تر آن ترجیح می دهیم؛ اما سرعت کلی سیستم با حافظه DDR2 بسیار شبیه DDR3 است. در زمانی که ما قطعات این سیستم را سفارش دادیم. ماژول های حافظه DDR2 و DDR3 با ظرفیت مشابه حدوداً با قیمت های مشابهی عرضه می شدند اما مادربردهای DDR3 کماکان 15دلار بیش تر از مادربردهای DDR2 به فروش می رفتند بنابراین ما به این نتیجه رسیدیم که مادربرد DDR2 گزینه بهتری است.
در بین مادربردهایی که با نیازمندی های ما سازگار بودند و با قیمت 60 دلار به فروش می رفتند، بهترین گزینه ASRock K10N78M-Pro بود. اگرچه این مادربرد فاقد چند ویژگی نسبتاً مهم بود اما دقیقاً با مشخصاتی که ما به دنبال آن بودیم، تطبیق داشت: ویدئوی مجتمع NVIDIA GeForce8200 با پشتیبانی از DX10 (گرافیک لازم برای بازی)، یک شکاف PCI Express x16 برای ارتقای کارت ویدئو، چهار درگاه SATA3.0 Gb/s (با همراه پشتیبانی از RAID 0/1/5/10)، صدای5.1، یک آداپتور شبکه 1000BaseTمجتمع، شش درگاه USB 2.0 و خیلی چیزهای دیگر. با قیمتی در حدود 60 دلار، ASRock K 10N78M-Pro، بهترین گزینه موجود برای سیستم ما به شمار می رفت.
قدم نهایی، بررسی سازگار مادربرد با پردازنده انتخابی شما است. ما به صفحه وب ASRock K10N78M-Pro مراجعه کردیم و لیست سازگاری پردازنده ها را بررسی نمودیم، وقتی متوجه شدیم پردازنده 240 Regor retail-boxed ما (مدل ADX240OCGQBOX) در لیست پردازنده های سازگار وجود ندارد، لحظات بدی را سپری کردیم، بنابراین صفحه وب AMD را برای ADX240OCGQBOX باز کردیم ومتوجه شدیم که نسخه OEM آن محصول یک کد محصول کاملاً متفاوت یعنی ADX240OCK23GQ دارد. کد آن محصول در لیست سازگاری وجود داشت. از آن جایی که نسخه های OEM و retail-boxed پردازنده، در واقع شبیه هم هستند ما می توانستیم که Regor240 با مادربرد K10N78M-Pro سازگار خواهد بود. علاوه بر این، لیست سازگاری به ما می گفت Regor240 با تمام نسخه های بایوس سازگار است؛ بنابراین ما می دانستیم مجبور نیستیم ار بایوس قدیمی تری که پردازنده ما را بوت نمی کند، استفاده کنیم.
سیستم بودجه محدود ما به یک پردازنده تک هسته ای و 512 مگابایت رم مجهز بود. اگرچه این مقدار حافظه برای کار با لینوکس و Windows XP کافی به نظر می رسید، برای کار با ویندوز ویستا، در لب مرز قرار داشت. ویندوز 7حداقل به اندازه ویندوز ویستا به منابع نیاز دارد و شما برای هر هسته به 1 گیگابایت که مجموعاً معادل 2 گیگابایت حافظه خواهد شد نیاز دارید. تازه فرض ما براین است که شما از نسخه 32 بیتی ویندوز 7 استفاده می کنید. اگر قصد دارید نسخه 64 بیتی را اجرا کنید، باید مقدار حافظه را دو برابر کنید
وقتی ما قطعات سیستم خود را سفارش دادیم، متوجه شدیم که 60 دلار بودجه ای که به حافظه اختصاص داده بودیم برای خرید 2 گیگابایت حافظه، چه دو 1DIMMگیگابایتی یا به صورت یکDIMM 2 گیگابایتی کفایت می کند. ما ترجیح می دادیم 4 گیگابایت حافظه نصب کنیم؛ اما با قیمت حدود 95 دلار، خرید یک جفت 2DIMM گیگابایتی، بودجه محدود ما را به حد بسیار زیادی افزایش می داد. ما قصد داشتیم سیستم عامل لینوکس را که با 2 گیگابایت حافظه، بسیار عالی کار می کند، اجرا کنیم؛ اما اگر می خواستیم ویندوز 7 را بر روی سیستم اجرا کنیم پرداخت 40 دلار اضافی برای خرید 4 گیگابایت حافظه برای مان بسیار دشوار بود که مشکل دیگری را برای مان آشکار کرد.
مادربرد ASRock k10N78M-Pro از حافظه dual-channel پشتیبانی می کند، اما فقط دو شکاف DIMM دارد. برای رسیدن به بهترین کارآیی حافظه، هر دوی آن شکاف ها باید پر شوند که این کار شکاف خالی بر روی مادربرد باقی نمی گذارد. اگر ما می خواستیم 4 گیگابایت حافظه نصب کنیم هیچ دلیل عاقلانه ای برای این کار وجود نداشت زیرا قیمت یک DIMM با ظرفیت 4 گیگابایت، در مقایسه با دو 2DIMM گیگابایتی، بیش از دو برابر برای ما تمام می شد. اما نصب فقط 2 گیگابایت حافظه، گزینه نصب روی یک 2DIMM گیگابایتی (حدود 50 دلار در هنگامی که ما قطعات را سفارش داده بودیم ) را در اختیار ما قرار می داد که در نتیجه، باعث قربانی شدن مقدار از کارآیی حافظه می شد، حالت دیگر، نصب دو 1DIMM گیگابایتی (25 دلار برای هر کدام ) که موجب خالی ماندن یکی از شکاف ها برای توسعه های بعدی می شد را در اختیار ما قرار می داد.
ویدئوی مجتمع NVIDIA GeForce 8200 بر روی مادربرد ASRock کیفیت دو بعدی بسیار خوب و کارآیی سه بعدی مناسبی برای بازی های نه چندان جدی و وظایف مشابه فراهم می کند. مادربرد ASRock شامل یک شکاف PCI Express x16 برای آداپتور ویدئویی است و بنابراین در صورت نیاز به ارتقای کارت ویدئویی می توانیم از این شکاف استفاده کنیم. ما انتظار نداریم که به چنین ارتقایی نیاز پیدا کنیم اما اگر به این نتیجه برسیم که به توان ویدئویی بیشتری نیاز داریم حتی یک کارت ویدئویی 30 دلاری می تواند برای ما کافی باشد.
اگر بخواهیم هزینه ها را تا حد ممکن کاهش دهیم، ممکن است درایوی با ظرفیت پایین انتخاب کنیم. اما وقتی مشغول خرید قطعات خود بودیم، درایوهای 80 گیگابایتی با قیمت 30 دلار فروخته می شدند، در حالی که قیمت درایو 500 گیگابایتی Seagate 54 دلار بود. ما به این نتیجه رسیدیم که پرداخت 15 دلار بیش تر به پریدن از 80 گیگابایت به 500 گیگابایت می ارزد. این مبلغ اضافی برای یک سیستم که بودجه پایه آن 350 دلار است بسیار زیاد جلوه می کند اماپرداخت 15 دلار بیش تر، 6 برابر فضای دیسک سخت بیش تر را برای ما به ارمغان می آورد. حتی در یک سیستم که با بودجه محدودی سر هم می شود نیز ما به سرعت با کمبود فضا مواجه خواهیم شد. ما به واسطه سرعت، قابلیت اطمینان، سر و صدای اندک و قیمت مناسب درایوهای Seagate سال ها است از آن ها استفاده می کنیم. اگر بنا به دلایلی شما برند دیگری را ترجیح می دهید، سامسونگ و Western Digital گزینه های ثانویه ما هستند.
درایو نوری :
ASUS DRW-24B1ST
صفحه کلید و ماوس:
Logitech Deluxe 250 Desktop
اسپیکر:
Logitech LS11
صفحه نمایش 19 اینچ:
ASUS VW193TR
یا
صفحه نمایش 20 اینچ:
ASUS VH202T-P یا Samsung P2050
منبع: بزرگراه رایانه، شماره ی 140
در واقع، تطبیق قیمت یک سیستم تجاری و رایج با یک سیستم خانگی که از اجزاء و قطعاتی با کیفیت بالا بهره می گیرد کار ساده ای است. البته به جای این کار، شما می توانید با خرید ارزان ترین قطعات موجود در بازار و اندکی صرفه جویی در پول خود یک کامپیوتر ارزان قیمت بسازید اما ما چنین کاری را توصیه نمی کنیم. ما فکر می کنیم دلایل خوبی برای ساخت سیستم هایی که گران نیستند وجود دارد اما هیچ دلیلی برای ساخت سیستم های ارزان وجود ندارد.
تعریف ما از سیستمی که گران نیست، سیستمی است که با کم ترین مبلغ ممکن به حداکثر کارآیی دست پیدا می کند، دارای قطعات خوب و مناسب، کارآیی قابل قبول و قابلیت اطمینان زیاد است. یک PC که با چنین رویکردی ساخته می شود از قطعاتی با کیفیت خوب استفاده می کند اما این قطعات از نظر کارآیی، در طیف سطح پایین قرار می گیرند. این قطعات ممکن است حتی به دو نسل قبل متعلق باشند. این لزوماً چیز بدی نیست: PCها و قطعات سخت افزاری پارسال به اندازه قطعاتی که 12ماه قبل عرضه شدند، خوب هستند و اگر اصراری به استفاده از آخرین وجدیدترین قطعات ندارید می توانید پول بسیار زیادی صرفه جویی کنید.
در مسیر جست وجو برای یافتن قیمت های پایین، ما هیچ شکی برای خرید قطعاتی که دیگر عرضه نمی شوند به خود راه نمی دهیم. انجام چنین کاری چند عیب کوچک دارد. محصولاتی که دیگر عرضه نمی شوند معمولاً همیشه دارای همان گارانتی و ضمانت کاملی هستند که وقتی به عنوان جدیدترین و بهترین محصولات موجود در بازار عرضه می شدند، از آن برخوردار بودند. خریدهای منطقی و فکر شده می تواند 50 دلار یا بیش تر از هزینه کلی سیستمی با بودجه محدود کم کند و زمانی که تمام بودجه شما برای ساخت یک PC چند صد دلار است، این نکته ای نیست که به راحتی بتوان ازآن صرف نظر کرد.
در این مقاله، ما یک PC کامل و عالی را با بودجه ای محدود طراحی می کنیم و سپس آن را مونتاژ می نمائیم.
مشخص نمودن الزامات عملیاتی
قابلیت اطمینان
کارآیی کافی
تجهیزات جانبی قابل استفاده
ما باید 5 دلار بیش تر در این جا و 20 دلار بیش تر در جای دیگر خرج کنیم اما نتیجه کارمان در اختیار گرفتن مجموعه ای از تجهیزات جانبی قابل استفاده خواهد بود که تا پایان عمر سیستم دوام خواهند داشت.
سطح نویز
همین موضوع در مورد سایر قطعات، نظیر کیس ها و منبع تغذیه نیز مصداق دارد. با انتخاب دقیق و هوشمندانه ما می توانیم یک PC با بودجه محدود بسازیم که بسیار کم سر و صداتر از سیستمی باشد که با بودجه ای مشابه ساخته شده اما سر و صدای بیش تری ایجاد می کند.
معیارهای طرح ریزی برای سخت افزار
قیمت
با یک بودجه 350 دلاری، ما قصد داریم حداکثر 50 درصد را که به طور مساوی تقسیم می شود برای تهیه مادربرد، پردازنده و حافظه، 25 درصد برای کیس و منبع تغذیه و 25 درصد بقیه را برای درایوهای نوری و دیسک سخت هزینه کنیم.
قابلیت اطمینان
سایز
سطح نویز
قابلیت توسعه
کارآیی پردازنده
ما حقیقتاً دوست داریم از یک پردازنده چهار هسته ای در این سیستم استفاده کنیم اما بدیهی است که با بودجه محدود ما، جایی برای این ولخرجی ها وجود ندارد. ما فقط می توانیم 60 دلار برای پردازنده هزینه کنیم که این مبلغ ما را به پردازنده های تک یا دو هسته ای اینتل یا AMD محدود می کند.
کارآیی ویدئو
اما کماکان دوست داریم برای این که بتوانیم هر از چندگاهی به جدیدترین بازی های سه بعدی بپردازیم، توان ویدئویی لازم را در اختیار داشته باشید بنابراین مادربردی که یک چیپ ویدئویی مجتمع سریع، مثل Nvidia GeForce 8200 داشته باشد را انتخاب می کنیم. فقط برای این که گزینه های پیش روی خود را باز نگه داریم، اطمینان پیدا می کنیم که مادربرد ما یک شکاف ویدئویی PCI Express x16 هم داشته باشد.
بدین ترتیب، چنان چه بعد از گذشت چند سال به یک کارت ویدئویی سریع تر نیاز پیدا کنیم می توانیم یک آداپتور ویدئویی PCI-E50 دلاری را که به اندازه سریع ترین کارت های ویدئویی موجود در بازار سریع است، نصب کنیم.
کارآیی /ظرفیت دیسک
به جای صرف 30دلار برای خرید یک دیسک کم ظرفیت و کُند، ما بین 15 تا 20 دلار بیش تر برای تهیه یک درایو 7200RPM با ظرفیت متوسط هزینه خواهیم کرد.
خرید قطعات
کیس و منبع تغذیه:
صرف اندک مبلغی بیش تر، برای کیس و منبع تغذیه برای یک PC با بودجه کم، کار ساده ای است. وقتی ما NewEgg را برای کیس هایی که به همراه منبع تغذیه عرضه می شوند، جست و جو کردیم، بیش از 100محصول با قیمت 50 دلار یا کم تر پیدا کردیم. البته ما از هیچیک از آن ها استفاده نخواهیم کرد. کیس های ارزان قیمت، به اندازه کافی بد هستند: قطعات به خوبی در آن ها جای نمی گیرند و پر از لبه های تیزی هستند که کار با آن ها را دشوار می کند. اما منبع تغذیه ارزان قیمت از این هم بدتر است. حتی یک PC که با بودجه محدود ساخته می شود هم به یک منبع تغذیه عالی نیاز دارد، اگرچه یک یونیت ولتاژ پائین، چیزی در دامنه 350وات کافی خواهد بود. متاسفانه طی چند سال اخیر قیمت یک کیس و منبع تغذیه مناسب، احتمالاً به دلیل بحران اقتصادی و سقوط ارزش دلار آمریکا در برابر سایر ارزها به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کرده است. چند سال قبل مدل های مناسب برای یک PC با بودجه محدود بین 65 تا 75 دلار فروخته می شدند. امروزه همین کیس ها با قیمتی بین 90 تا 100 به فروش می رود که این امر باعث بالا رفتن بودجه مورد نیاز ما برای ساخت PC می شود.
در این دامنه قیمت، ما فکر می کنیم NSK-4482 بهترین گزینه خواهد بود. این، کیسی بسیار جذاب و قابل توجه و منبع تغذیه EarthWatts 380 آن فوق العاده قابل قبول است. سایر کیس های مناسب در این قیمت، ThermalTake Element T و Antec NSK-3480
هستند.
پردازنده و خنک کننده پردازنده:
طبیعی است که ما یک پردازنده 3 یا 4 هسته ای را ترجیح می دهیم اما تنها با 60 دلاری که به خرید پردازنده اختصاص داده ایم، گزینه های ما به پردازنده های تک یا دو هسته ای Value محدود می شود. اینتل پردازنده های متعددی را در این دامنه قیمت عرضه می کند اما AMD در مقایسه با اینتل مدل های بیش تر ارائه می کند.
در زمانی که ما پردازنده این سیستم را تهیه کردیم، پردازنده AMD Athlon II X2 240 Regor dual-core بهترین پردازنده ای بود که می شد با این پول خرید. این پردازنده که براساس فرآیند 45 نانومتری ساخته شده با دو هسته که در سرعت GHz2.8 کار می کنند و حداکثر مصرف انرژی آن 65 وات است برای سیستم ما پردازنده ایده آل محسوب می شد.
البته زمانی که شما پردازنده 60 دلاری خود را سفارش دهید، مسلماً مدل سریع تری هم وجود خواهد داشت اما حتی همین پردازنده 60 دلاری نیز از نظر کارآیی، انتخاب مناسبی محسوب می شود.
ما می توانستیم به جای این پردازنده 60 دلاری، یک پردازنده Regor 240 پنجاه و سه دلاری تهیه کنیم؛ اما این پردازنده یک مدل OEM بود نه یک مدل retail-boxed. این 7 دلار اضافی یک گارانتی 3 ساله (به جای گارانتی 30روزه مدل OEM) و یک خنک کننده نسبتاً بی سر و صدا برای ما به ارمغان آورد. با در نظر گرفتن این امتیازات، به جای خرید یک مدل OEM بهتراست همیشه یک مدل retail-boxed تهیه کنید.
مادربرد:
Regor 240، یک پردازنده سوکت AM3 است؛ بنابراین اولین گزینه برای انتخاب یک مادربرد در دامنه قیمت 60 دلار، سازگاری آن با سوکت AM3 بود که یا می توانست یک مدل هیبرید سوکت AM2+AM3 یا یک مدل صرفاً AM3 باشد. (یک مادربرد هیبرید می تواند هم از پردازنده های سوکت +AM2 و هم AM3 استفاده کند اما یک مادربرد AM3 فقط می تواند از پردازنده سوکت AM3 استفاده نماید). توجه داشته باشید که سازگاری سوکت، تنها یکی از مسائلی است که باید در این زمینه در نظر بگیریم. و صرف این که یک مادربرد می تواند از پردازنده سوکت AM3 پشتیبانی کند، لزوماً به معنای پشتیبانی آن از پردازنده AM3 که شما می خواهید استفاده کنید، نیست.
ما ترجیح می دادیم از یک مادربرد GIGABYTE یا ASUS که هر دو مادربردهای سوکت AM3 را در این دامنه قیمت عرضه می کنند، استفاده کنیم، متاسفانه، مادربردهای Budgetی که تولید کنندگان برتر عرضه می کنند امکانات محدودی دارند. به عنوان مثال ممکن است یه جای شبکه سازی (1000BaseT (1.000Mb/s, or gigabit فقط (100BaseT (100megabit/secondرا فراهم کنند و ویدئوی مجتمع شده با آن ها، متعلق به چندین نسل قبل باشد. بنابراین ما به جست و جوی یک مادربرد مناسب که توسط ASRock، یک تولیدکننده رده دومی مادربرد که به ساخت مادربردهای سطح بالا مشهور شده است، پرداختیم. ما چندین کاندید در دامنه قیمت 55 تا 65 دلار پیدا کردیم.
با محدود کردن بیش تر جست و جوها، ما به دنبال ویدئوی مجتمع در کلاس Nvidia GeForce 8200 یا ATI RADEON HD 3200 که قادر باشد کیفیت دو بعدی مناسبی را فراهم کند و توان لازم برای بازی های سه بعدی نه چندان جدی و سنگین را داشته باشد، گشتیم. (بردهایی که با RADEON HD 4200 عرضه می شوند چند دلاری بیش تر قیمت دارند و ممکن است فکر کنید توان بیش تری از بردهای مجهز به GeForce 8200/RADEON 3200 دارند؛ اما این طور نیست. قدم واقعی بعدی از بردهای مجهز به 8200/3200، حرکت به سمت بردهایی با RADEON HD 3300 و آن هایی که در زمانی که ما مادربرد خود را خریدیم، با قیمت حدود 85 دلار فروخته می شدند). ما همچنین به دنبال اسلات PCI Express بودیم تا چنان چه قصد ارتقای سیستم را داشتیم با مشکلی مواجه نشویم.
ما حافظه DDR3 را به خاطر سرعت بیش تر آن ترجیح می دهیم؛ اما سرعت کلی سیستم با حافظه DDR2 بسیار شبیه DDR3 است. در زمانی که ما قطعات این سیستم را سفارش دادیم. ماژول های حافظه DDR2 و DDR3 با ظرفیت مشابه حدوداً با قیمت های مشابهی عرضه می شدند اما مادربردهای DDR3 کماکان 15دلار بیش تر از مادربردهای DDR2 به فروش می رفتند بنابراین ما به این نتیجه رسیدیم که مادربرد DDR2 گزینه بهتری است.
در بین مادربردهایی که با نیازمندی های ما سازگار بودند و با قیمت 60 دلار به فروش می رفتند، بهترین گزینه ASRock K10N78M-Pro بود. اگرچه این مادربرد فاقد چند ویژگی نسبتاً مهم بود اما دقیقاً با مشخصاتی که ما به دنبال آن بودیم، تطبیق داشت: ویدئوی مجتمع NVIDIA GeForce8200 با پشتیبانی از DX10 (گرافیک لازم برای بازی)، یک شکاف PCI Express x16 برای ارتقای کارت ویدئو، چهار درگاه SATA3.0 Gb/s (با همراه پشتیبانی از RAID 0/1/5/10)، صدای5.1، یک آداپتور شبکه 1000BaseTمجتمع، شش درگاه USB 2.0 و خیلی چیزهای دیگر. با قیمتی در حدود 60 دلار، ASRock K 10N78M-Pro، بهترین گزینه موجود برای سیستم ما به شمار می رفت.
قدم نهایی، بررسی سازگار مادربرد با پردازنده انتخابی شما است. ما به صفحه وب ASRock K10N78M-Pro مراجعه کردیم و لیست سازگاری پردازنده ها را بررسی نمودیم، وقتی متوجه شدیم پردازنده 240 Regor retail-boxed ما (مدل ADX240OCGQBOX) در لیست پردازنده های سازگار وجود ندارد، لحظات بدی را سپری کردیم، بنابراین صفحه وب AMD را برای ADX240OCGQBOX باز کردیم ومتوجه شدیم که نسخه OEM آن محصول یک کد محصول کاملاً متفاوت یعنی ADX240OCK23GQ دارد. کد آن محصول در لیست سازگاری وجود داشت. از آن جایی که نسخه های OEM و retail-boxed پردازنده، در واقع شبیه هم هستند ما می توانستیم که Regor240 با مادربرد K10N78M-Pro سازگار خواهد بود. علاوه بر این، لیست سازگاری به ما می گفت Regor240 با تمام نسخه های بایوس سازگار است؛ بنابراین ما می دانستیم مجبور نیستیم ار بایوس قدیمی تری که پردازنده ما را بوت نمی کند، استفاده کنیم.
حافظه
سیستم بودجه محدود ما به یک پردازنده تک هسته ای و 512 مگابایت رم مجهز بود. اگرچه این مقدار حافظه برای کار با لینوکس و Windows XP کافی به نظر می رسید، برای کار با ویندوز ویستا، در لب مرز قرار داشت. ویندوز 7حداقل به اندازه ویندوز ویستا به منابع نیاز دارد و شما برای هر هسته به 1 گیگابایت که مجموعاً معادل 2 گیگابایت حافظه خواهد شد نیاز دارید. تازه فرض ما براین است که شما از نسخه 32 بیتی ویندوز 7 استفاده می کنید. اگر قصد دارید نسخه 64 بیتی را اجرا کنید، باید مقدار حافظه را دو برابر کنید
وقتی ما قطعات سیستم خود را سفارش دادیم، متوجه شدیم که 60 دلار بودجه ای که به حافظه اختصاص داده بودیم برای خرید 2 گیگابایت حافظه، چه دو 1DIMMگیگابایتی یا به صورت یکDIMM 2 گیگابایتی کفایت می کند. ما ترجیح می دادیم 4 گیگابایت حافظه نصب کنیم؛ اما با قیمت حدود 95 دلار، خرید یک جفت 2DIMM گیگابایتی، بودجه محدود ما را به حد بسیار زیادی افزایش می داد. ما قصد داشتیم سیستم عامل لینوکس را که با 2 گیگابایت حافظه، بسیار عالی کار می کند، اجرا کنیم؛ اما اگر می خواستیم ویندوز 7 را بر روی سیستم اجرا کنیم پرداخت 40 دلار اضافی برای خرید 4 گیگابایت حافظه برای مان بسیار دشوار بود که مشکل دیگری را برای مان آشکار کرد.
مادربرد ASRock k10N78M-Pro از حافظه dual-channel پشتیبانی می کند، اما فقط دو شکاف DIMM دارد. برای رسیدن به بهترین کارآیی حافظه، هر دوی آن شکاف ها باید پر شوند که این کار شکاف خالی بر روی مادربرد باقی نمی گذارد. اگر ما می خواستیم 4 گیگابایت حافظه نصب کنیم هیچ دلیل عاقلانه ای برای این کار وجود نداشت زیرا قیمت یک DIMM با ظرفیت 4 گیگابایت، در مقایسه با دو 2DIMM گیگابایتی، بیش از دو برابر برای ما تمام می شد. اما نصب فقط 2 گیگابایت حافظه، گزینه نصب روی یک 2DIMM گیگابایتی (حدود 50 دلار در هنگامی که ما قطعات را سفارش داده بودیم ) را در اختیار ما قرار می داد که در نتیجه، باعث قربانی شدن مقدار از کارآیی حافظه می شد، حالت دیگر، نصب دو 1DIMM گیگابایتی (25 دلار برای هر کدام ) که موجب خالی ماندن یکی از شکاف ها برای توسعه های بعدی می شد را در اختیار ما قرار می داد.
آداپتور ویدئویی:
ویدئوی مجتمع NVIDIA GeForce 8200 بر روی مادربرد ASRock کیفیت دو بعدی بسیار خوب و کارآیی سه بعدی مناسبی برای بازی های نه چندان جدی و وظایف مشابه فراهم می کند. مادربرد ASRock شامل یک شکاف PCI Express x16 برای آداپتور ویدئویی است و بنابراین در صورت نیاز به ارتقای کارت ویدئویی می توانیم از این شکاف استفاده کنیم. ما انتظار نداریم که به چنین ارتقایی نیاز پیدا کنیم اما اگر به این نتیجه برسیم که به توان ویدئویی بیشتری نیاز داریم حتی یک کارت ویدئویی 30 دلاری می تواند برای ما کافی باشد.
دیسک سخت
اگر بخواهیم هزینه ها را تا حد ممکن کاهش دهیم، ممکن است درایوی با ظرفیت پایین انتخاب کنیم. اما وقتی مشغول خرید قطعات خود بودیم، درایوهای 80 گیگابایتی با قیمت 30 دلار فروخته می شدند، در حالی که قیمت درایو 500 گیگابایتی Seagate 54 دلار بود. ما به این نتیجه رسیدیم که پرداخت 15 دلار بیش تر به پریدن از 80 گیگابایت به 500 گیگابایت می ارزد. این مبلغ اضافی برای یک سیستم که بودجه پایه آن 350 دلار است بسیار زیاد جلوه می کند اماپرداخت 15 دلار بیش تر، 6 برابر فضای دیسک سخت بیش تر را برای ما به ارمغان می آورد. حتی در یک سیستم که با بودجه محدودی سر هم می شود نیز ما به سرعت با کمبود فضا مواجه خواهیم شد. ما به واسطه سرعت، قابلیت اطمینان، سر و صدای اندک و قیمت مناسب درایوهای Seagate سال ها است از آن ها استفاده می کنیم. اگر بنا به دلایلی شما برند دیگری را ترجیح می دهید، سامسونگ و Western Digital گزینه های ثانویه ما هستند.
درایو نوری :
ASUS DRW-24B1ST
صفحه کلید و ماوس:
Logitech Deluxe 250 Desktop
اسپیکر:
Logitech LS11
صفحه نمایش 19 اینچ:
ASUS VW193TR
یا
صفحه نمایش 20 اینچ:
ASUS VH202T-P یا Samsung P2050
منبع: بزرگراه رایانه، شماره ی 140