عوامل وریشه های بیداری اسلامی در قرآن کریم (1)

بیداری اسلامی، جریانی اصلاحی است که در بستر تاریخی کشورهای اسلامی اتفاق افتاده است. هرچند این پدیده میمون، در زمینه و زمانه متعدد و متفاوت به وقوع پیوسته است، اما همه ملهم از آموزه های قرآنی و اسلامی بوده که ریشه های فکری این خیزش‌ها را در آیات متعدد قرآن کریم می‌توان یافت. علیرغم دسیسه های استکبار، برای تحریف و انحراف بیداری اسلامی، اما این جریان هر چند با فراز و فرود، مسیر خویش را پیموده است. زیرا خداوند با فرستادن رسولان خویش، و مصون نگهداشتن قرآن کریم به عنوان کتاب بیداری،
پنجشنبه، 11 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
عوامل وریشه های بیداری اسلامی در قرآن کریم (1)

عوامل وریشه های بیداری اسلامی در قرآن کریم (1)
عوامل وریشه های بیداری اسلامی در قرآن کریم (1)


 

نويسنده:محرم علی خلیلی
منبع : اختصاصي راسخون



 
چکیده:
بیداری اسلامی، جریانی اصلاحی است که در بستر تاریخی کشورهای اسلامی اتفاق افتاده است. هرچند این پدیده میمون، در زمینه و زمانه متعدد و متفاوت به وقوع پیوسته است، اما همه ملهم از آموزه های قرآنی و اسلامی بوده که ریشه های فکری این خیزش‌ها را در آیات متعدد قرآن کریم می‌توان یافت. علیرغم دسیسه های استکبار، برای تحریف و انحراف بیداری اسلامی، اما این جریان هر چند با فراز و فرود، مسیر خویش را پیموده است. زیرا خداوند با فرستادن رسولان خویش، و مصون نگهداشتن قرآن کریم به عنوان کتاب بیداری، زمینه بیداری را فراهم کرده و سنت خویش را نیز برآن نهاده است که نور خویش را در پهنه گیتی بگستراند، هرچند کسانی آن را دوست نداشته باشند
واژگان کلیدی: بیداری، بیداری اسلامی، قرآن کریم، حق و باطل.
پیش نیاز:
در دنیای متلاطم و پر از چالش امروز، تشخیص حق و باطل، و یا صحت و سقم موضوع، داشوار به نظر می‌رسد. تنیدگی و آمیختگی این دو جریان بگونه ای بوده که بسیاری از اذهان و اندیشه‌ها را به اشتباه انداخته و یا حداقل در هاله ای از ابهام و تردید فرو می‌برد. در محیط و فضایی که زندگی می‌کنیم علل و عواملی متعددی است که ما را به غفلت می‌کشاند. هرچند ابزارهای نوین و مدرن تبلیغاتی بر تأثیر آن افزوده است، اما این جریان از مختصات جهان مدرن نیست، بلکه از گذشته های دور، عوامل داخلی چون، تعصب، جهل، کژ اندیشی، عشق و نفرت... و عوامل خارجی چون استعمار، امپریالیسم و استکبار جهانی که از مهم‌ترین عوامل انحرافی خصوصا در دنیانی مدرن است، فرا روی کمال و سعادت انسان قرار می‌گرفته، که در آن میان فقط انسان‌های بیدار و با بصیرت جان به سلامت برده و خود را به سر منزل مقصود رسانده است. زیرا آنان می‌دانند که دشمن کیست؟ چگونه است؟ از کجا حمله می‌کند؟ هدفش چیست؟ سلاحش چیست؟ و بالاخره چگونه باید دفاع کرد؟ از آن جهت که جهان و انسان به باطل آفریده نشده اند، (1) بلکه آن‌ها را خالقی است خدا نام، که از صفات: (هُوَ اللَّهُ الَّذی لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُون) (2) برخوردار است، همواره در تنگنا های زندگی به کمک آن‌ها شتافته و بیدار گرانی که از نفس (3) و همزبان (4) خود انسان‌ها بوده را به هستی، هدیه می‌کند. که آن‌ها با طلوع و تبلور خویش، چراغی را فراروی انسان‌ها روشن و آن‌ها را به سوی حقیقت و نجات رهنمون می‌سازند. پیامبران الهی که رسالت بیداری انسان‌ها را بدوش می‌کشیدند، با هرگونه عوامل انحرافی، خصوصا عوامل خارجی - استبداد، استثمار، استعمار، و استحمار- در ستیز بوده، (5) و جز پیشرفت، ترقی و سعادت ابدی انسان‌ها آرمانی نداشتند (6) از اینرو فرهنگ و تمدن پویایی انسانی، خود را وامدار و مدیون بیدار گران الهی می‌دانند. در این میان دین مقدس اسلام و پیامبر اکرم حضرت محمد (ص)، با به ارمغان آوردن قرآن کریم که شاه بیت بیدارگری اسلامی، در تاریخ بشریت است، در زمانه و زمینه ای تبلور می‌کند که وضعیت جامعه و مردم به بدترین وضع ممکن رسیده بود (کُنْتُمْ عَلی شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّار) (7) اما بیدار گر الهی؛ محمد مصطفی (ص) در این موقع به کمک آن‌ها شتافته و باعث نجات و هدایت آنان می‌شود (فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها) (8) که تابلوی هدایت، و چراغ همیشه روشن سعادت انسان‌ها بنام قرآن کریم را به جامعه بشریت هدیه می‌کند. قرآن کریم به عنوان آخرین، کامل‌ترین و جامع‌ترین (9) برنامه زندگی انسان‌ها، در آیات متعدد خویش صحنه های از بدبختی و شقاوت انسان‌ها که براثر غفلت و نابیداری به آن دچار شده بودند را به تصویر می‌کشد و از پیامد های آن برای مردم سخن می‌کند و بیداری و بصیرت را پشنهاد می‌کند.
کلیات

الف – تعریف بیداری:
 

بیداری از واژگان فارسی است که مرادف واژه های «یقظه» «بصیرت» و علم و معرفت در زبان عربی بکار برده می‌شود. درعرف عام به حالتی اطلاق می‌شود که قدرت درک و انتخاب را به انسان می‌دهد. از اینرو این واژه گاهی ناظر به بیداری ظاهری است وگاهی به بیداری باطنی. بیدار ظاهری؛ به کس وکسانی اطلاق می‌شود که فعالیت‌های فیزیکی آگاهانه انجام می‌دهد، مثلا می‌خورد، می‌آشامد، می‌شنود، می‌بیند، مطالعه می‌کند، رانندگی می‌کند و ... اما افق دید این فعالیت‌ها فقط در ماده و مادیات محدود و محصور است. «یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُون» (10) درعرف عام این گونه افراد مصداق انسان هستند، و در جامعه انسانی زندگی می‌کنند، اما به بیداری انسانی نرسیده‌اند، زیرا این گونه فعالیت‌ها هرچند برای بقا و تداوم حیات لازم است، اما کافی نیست. بیداری باطنی، بینش و افق دیدشان، فراتر از کرانه های مادی درحرکت است. هرچند از دنیا و مادیات استفاده می‌کنند، اما آن را معبر و پلی می‌داند برای پر کشیدن به کرانه های انسانی و معنوی. بیداری قسم نخست، با توجه به تفکر قرآنی و اسلامی برکسانی قابل تطبیق است که چشم دارند اما نمی‌بیند، گوش دارند اما نمی‌شنوند... و آن‌ها را غافل نام می‌گذارند (11) بیداری قسم دوم؛ شامل کسانی می‌شود که با تعقل، تدبر، تفکر از اثر به موثر، از مخلوق به خالق و... می‌رسند. به گفته شاعر:
برگ در ختان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتری است معرفت کردگار
یعنی فقط نگاه نمی‌کند، بلکه نگاه می‌کند و می‌بیند، می‌شنود و می‌اندیشد، .... (12) که در تفکر اسلامی و قرآنی؛ آن را بصیر، و در فارسی بیدار نام می‌گذارند. رسالت را که این رساله بدوش می‌کشد، باز کاوی بیداری قسم دوم است.

ب- تعریف بیداری اسلامی:
 

بیداری اسلامی پدیده است که در بستری تاریخی نه چندان دور، در کشور های اسلامی، تحقق و جریان یافته است. هرچند در باره تعاریف آن اختلاف نظر چندانی وجود ندارد، اما به اعتبار نو ظهور بودن آن تعریف جامع و مانعی نیز وجود ندارد. «بیداری اسلامی نوع هم پوشانی یا ترابط مفهومی با مقوله های مانند اصلاح دینی، احیاگری دینی، اسلامی گرایی و مانند آن دارد و در زبان عربی معاصر نیز با تعابیر گوناگونی مانند الصحوه الاسلامیه، البعث الاسلامی، التیار الاسلامی، الحرکت الاسلامیه و سر انجام الیقظه الاسلامی و یا در پیوند با برخی از این مفاهم از آن یاد شده است» (13) اما واژه بیداری اسلامی با رویکرد جامعه شناختی را «می‌توان نوعی باور تعمیم یافته دانست که تقریبا در همه‌ی جوامع، گروه های مسلمان و حتی احاد مسلمانان یافت می‌شود» (14) «آن دسته از باور های مردم، باورهای تعمیم یافته است که تقریبا همگان بدان معتقدند و موجد پاره ای رفتارهای نامشخص و یکسان نزد همه است. بیداری اسلامی از سنخ این باورهاست.»(15)

ج - تعریف مختار:
 

بنابراین می‌توان گفت؛ بیداری اسلامی، جنبش و خیزش اصلاحی است که با توجه به واقعیت حاکم، به ظهور رسیده، و در پی آنند که در بستر زمان از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب (اسلامی – قرآنی) برسند. این خیزش هرچند در روزهای آغازین وگامهای نخستین با ضعف و سستی همراه باشد، اما چون باور تعمیم یافته است می‌تواند به عنوان یک واقعیت در صحنه سیاسی و اجتماعی جهان مطرح شده و باعث تغییر و تحول در معادلات جهانی گردد.
د - تعریف قرآنی از بیداری اسلامی:
«أَلَمْ تَرَکَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فرع‌ها فِی السَّماءِ *تُؤْتی أُکُلَها کُلَّ حینٍ بِإِذْنِ رب‌ها وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُون.»(16) با توجه به وسعت مفهومی و محتوای «کلمه طیبه» می‌توان گفت تمام مخلوقات «کلمة اللَّه» گفته می‌شود و هر سنت، دستور، برنامه، روش، هر عمل و هر انسان و خلاصه هر موجود پاک و پر برکتی دارای صفت (طیبه) است (17)؛ و بیداری اسلامی، با توجه به گسترش و رشد فزاینده آن که (هردم از این باغ بری می‌رسد) نیز می‌تواند از مصادیق بارز آن باشد.
فصل اول

قرآن کریم و بیداری اسلامی
 

الف – قرآن کتاب بیداری:
 

علاوه برآنکه یکی از نام‌های مبارک قرآن کریم ذکر (بیداری) می‌باشد (إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُون) (18) دانشمندان جهان نیز، ظهور اسلام که بانزول ایات مبارکه قرآن کریم همراه بوده است را، بزرکترین پدیده تاریخی و پویاترین عامل بیداری در تاریخ بشر می‌دانند. بی تردید این انگاره به دور از واقعیت نیست، زیرا بزرکی و پویایی یک حادثه؛ به پیام‌ها، برنامه‌ها، پیامدها و تحولاتی است که آن حادثه ایجاد می‌کند. پیام‌ها و برنامه های اسلام در قانون اساسی آن، یعنی قرآن کریم، تدوین و تنظیم گردیده است، در عظمت و بزرکی آن همین بس که از زمان نزول، تاکنون میدان دار علوم انسانی و الهی بوده است، و با شعار (وَ إِنْ کُنْتُمْ فی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلی عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِه) (19) علی رغم تمام پیشرفت‌های که در علوم طبیعی انجام شده است، بشریت به آن درجه از علم و دانای نرسیده و نخواهد رسید که بتواند سوره و حتی آیه‌ی مثل آیه قرآن را بیافریند «لئنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلی أَنْ یَأْتُوا به مثلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ به مثلهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهیراً» (20) همین طور برنامه های که قرآن برای سعادت بشری، به ارمغان آورده است نیز وضعیت انحصاری خود را حفظ کرده است. برنامه که علیرغم ثبات و دوام، از اتقان، استدلال، جامعیت و کمال لازم نیز برخوردار باشد. در جامعیت، کمال، اتقان و احکام قرآن کریم همین بس که از اول تا آخر این کتاب که بیش از شش هزار و ششصد آیه دارد، کوچک‌ترین اختلاف، تناقض و تضادی در آن نمی‌توان یافت (وَ لَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فیهِ اخْتِلافاً کَثیرا) (21) برخلاف برنامه‌ها و قوانین وضعی بشر، که حتی در مدت محدود نتوانسته دوام و ثباتی خود را حفظ کند، از اینرو نمی‌تواند سعادت ابدی بشر را به ارمغان آورد. قرآن کریم با نزول خویش، جامعه عربی را متحول و متکامل ساخت، و با ثبات، دوام، پویایی و حفظ وضعیت انحصاری خویش افق‌های نوینی علمی، فرهنگی و روابط اجتماعی فرا روی جهان گشود. پیام‌ها و پیامد های قرآن کریم نه در زمان نزول و نه در مکان نزول محصور گردیده، جامعه عربی را نقطه آغاز بیداری‌های قرآنی- اسلامی دانست، موج‌های آن تا مرزهای جغرافیایی و ایدئولوژیکی بسیاری از امپراتوری‌های بزرگ و شکست ناپذیر امتداد یافت، بگونه ای که امروز – 1400 سال بعد از نزول قرآن و اسلام - در شرق و غرب عالم، شعار «لا اله الا الله» تنین انداز است. حتی بگونه است که «در میان نویسندگان معاصر اروپایی نیز کسانی را می‌یابیم که اعتراف دارند که اسلام، عامل خارجی رنسانس اروپا در قرن پانزدهم میلادی را تشکیل می‌دهد» (22) و همین طور در اکثرکشورهای جهان، مسلمان وجود داشته، که با اتکاء به آموزه های اسلامی، مراسم وشعائر دینی خود را انجام می‌دهند. از اینرو اگر قرآن کریم را کتاب بیداری بدانیم سخنی به گزاف نیست.

ب _ گونه های بیداری:
 

از آن جهت که جهان بسوی جهانی شدن، و یا دهکده جهانی در حرکت است، گونه‌ها و ابعاد مختلف زندگی بهم آمیخته است. غفلت و سهل انگاری در هر بعد زندگی می‌تواند روند روبه رشد و تکامل چرخه زندگی را به چالش مواجه کند. دین، سیاست، فرهنگ، اقتصاد و... زاویه های مختلف زندگی است، که هرکدام در تعالی و یا تنزل جامعه و انسان، نقش خودش را دارد. از اینرو استعمار در تلاش است که تا در هر بعد زندگی جوامع اسلامی که بتواند مسلط شده و سرنوشت آنان را آن گونه که می‌خواهند رقم بزند؛ و پنداری خامی است که هدف استعمار را فقط سیاست، یا تنها فرهنگ بدانیم، بلکه هدف اصلی استعمار آن است که خود را بر مقدرات کشورهای اسلامی حاکم ساخته بگونه ای که بتواند مسیر ترقی و پشرفت آن‌ها را بیبندند، که ممکن است، در زمانی پیشرفت سیاسی را هدف بگیرند و زمانی دیگر نیز به دین و فرهنگ حمله برند. زیرا زیر بنای تفکر استکبار، تفکر ماکیاولیستی است که هدف وسیله را توجیه می‌کند. بنابراین برای نیل به هدف در تمام زمینه‌ها فعالیت می‌کنند و به کلیه شیوه های ممکن متوسل می‌شوند. که شیوه های عملی استکبار را می‌توان در دو بخش مورد توجه قرار داد:
الف: استکبار فعالیت و اقدامات خود را در یک زمینه متمرکز نمی‌کند، بلکه با بررسی و بهره گیری از کلیه شیوه‌ها از قبیل نظامی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، و تبلیغی تمامی امکانات خود را مورد استفاده قرار می‌دهد تا به هدف مورد نظر دست یازد.
ب: برنامه ریزی و تنظیم طرح‌های مدت دار و جامع، هدف‌های خود را در برنامه ریزی‌های زمانبندی شده طی مراحل مختلف به اجرا می‌گذارد. چنانچه یکی از برنامه‌هایش اگر با شکست مواجه شد در برنامه های میان مدت و دراز مدت آن را به اجرا برساند؛ و یا اگر استراتژی نظامی به بن بست رسید از برنامه های فرهنگی و یا اقتصادی را پیش کشند. و...
مهم‌ترین جلوه بیداری و بصیرت در شناخت و شناساسی سیاست‌ها و برنامه های استعماری تبلور می‌کند. زیرا استعمار چنانچه از تعریف آن پیدا است (23) با ادعای اعطای تمدن، تضمین آزادی‌های سیاسی و نجات انسان‌ها از توحش و بربریت، ولی در حقیقت به خاطر بهره کشی و بهر برداری از امکانات فراوان مادی و طبیعی و نیروی انسانی سرزمین‌های تحت سلطه آغاز می‌گردد. (گرگی در لباس میش) ولی قرآن کریم آن‌ها را مصلح، آبادگر، نجات دهند و... نمی‌داند بلکه همان گرگ است هرچند در لباس میش باشد «وَ إِذا قیلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ * أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُون» (24) در تفکر قرآنی باتوجه به جامعیت وکمال قرآن کریم، زاویه های مختلف زندگی نیازمند بیداری و بصیرت است.

ب- 1 - بیداری دینی:
 

باورهای دینی، که از آغاز خلقت به گونه های مختلف به منصه ظهور رسیده است، کد خدای کاروان بشریت بوده است، گاهی جامعه را به سرازیری سقوط قرار داده است، مانند ادیان باطله که در قالب و اشکال مختلف ظهور و بروز پبدا کرده، ضلالت و بدبختی پیروان خویش را به ارمغان آورده است (وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَی النَّار) (25) و خود نیز پیشاپیش پیروان خود وارد جهنم می‌شود (یَقْدُمُ قَوْمَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَ بِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُود) (26) گاهی نیز ادیان بوده‌اند که سعادت بشر را به ارمغان آورده است، و جوامع که از فرط فساد و وحشی گری در لبه آتش قرار می‌گیرند (کُنْتُمْ عَلی شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّار) (27) خداوند با ارسال رسولی، دست آن‌ها را گرفته و نجات می‌دهد (فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها) (28) و ملل و جوامعی که به رسالت انبیاء احترام گذاشتند، توانستند در مدتی بسیار محدودی فرهنگ متعالی و تمدن پیشرو را از آن خود کنند؛ مقایسه جزیره العرب قبل از ظهور اسلام و بعد از آن مصداق کامل این مدعی است.

ب -1- 1: اوضاع جزیره العرب قبل از اسلام:
 

هرچند رویکرد این تحقیق تاریخی نیست، اما از آن جهت که نیازمند مصداق تاریخی هستیم، بخشی از وضعیت‌های جامعه عربی قبل از اسلام را به بررسی نشسته و به همان نیز اکتفا می‌کنیم. در جامعه عربی قبل از اسلام، برخی از رذائل اخلاقی، به قدر رائج و شایع بود که به عنوان یک فضیلت پذیرفته شده بود، قساوت، تعصب، خرافه پرستی، و... مثال زدنی است. در زمانی که مردم در فقدان مطلق بیداری دست و پنجه نرم می‌کردند قرآن کریم با احکام حیات بخش و بیداری آفرین خود به سراغ مردم می‌آید، که نمونه های از آن قرار ذیل است.
1. قصاص: عادت عرب جاهلی بر این بود که اگر کسی از قبیله آن‌ها کشته می‌شد تصمیم می‌گرفتند تا آنجا که قدرت دارند از قبیله قاتل بکشند، و این فکر تا آنجا پیش رفته بود که حاضر بودند به خاطر کشته شدن یک فرد تمام طایفه قاتل را نابود کنند آیه مبارکه قصاص نازل شد و حکم عادلانه قصاص را بیان کرد. (29)
2.حرمت شراب: شراب خوری رذیله دیگر بوده که از طرفدارانی زیادی برخوردار بود، تا آنجا که بعضی از مورّخان می‌گویند عشق عرب جاهلی در سه چیز خلاصه می‌شد: شعر و شراب و جنگ (30) قرآن نسبت به سود و زیان آن صحبت کرده، آنچه را سبب شادی و عشق خود می‌دانست، قرآن سبب ایجاد تفرقه و در نتیجه نابودی آن‌ها معرفی می‌کند، و اینگونه بیداری لازم را برای مردم به ارمغان می‌آورد (31)
3.احترام به زن‌ها: هرچند تحقیر و در هم شکستن شخصیت زن، از مختصات عربی جاهلی نبود، بلکه در میان اقوام دیگر و حتی شاید متمدن‌ترین ملل آن زمان نیز، زن شخصیتی ناچیز داشت، اما عرب جاهلی این تحقیر را در اشکال زننده‌تر و وحشتناک‌تری انجام می‌داد. مثلا زنده به گور می‌کردند (32) انگیزه برخی از ین بی رحمی‌ها ترس از تنگدستی و فقر بود، که قرآن کریم اطمینان و بیداری لازم را در این مورد می‌دهد که رزاق خداوند است (33) و برخی دیگر دختر را مایه سر شکستگی خود می‌دانست (34) ولی اسلام ظهور کرد و با این خرافه‌ها و خرافه پرستی ها در ابعاد مختلفش سرسختانه جنگید، و اعلام کرد که بهترین شما پرهیزگارترین شما است (35) و از میان مرد و زن، هرکدام عمل صالح انجام دهد مومن است (36) و از متاع دنیا نیز هر کدام سهم خودش را دارد (37) و خود پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله) آن قدر به دخترش بانوی اسلام فاطمه زهرا علیها السّلام احترام می‌گذاشت که مردم تعجب می‌کردند، با تمام مقامی که داشت، دست دخترش را می‌بوسید، و به هنگام مراجعت از سفر نخستین کسی را که دیدار می‌کرد، دخترش فاطمه بود. (38)
4.دعوت به توحید: قبل از ظهور اسلام، عرب جاهلی به پرستش انواع و اقسام تندیس‌های گلی، سنگی، چوبی، نقره ای و طلائی مصروف بودند (39) قرآن کریم با ندای «وَ إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلاَّ هُو» (40) تمامی آن‌ها را به زباله دان تاریخ انداخت، و همینطور؛ عقائد کسانی را که برای خداوند شریک قائل شده بودند و یا نسبت‌های دیگر بر او روا داشت بود را، نیز باطل دانسته و خداوند را پاک و منزه می‌داند: «وَ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَکاءَ الْجِنَّ وَ خَلَقَهُمْ وَ خَرَقُوا لَهُ بَنینَ وَ بَناتٍ به غیرِ عِلْمٍ سُبْحانَهُ وَ تَعالی عَمَّا یَصِفُون» (41) بلکه شنامه کامل خداوند سوره توحید است.

ب –1- 2: استراتژی‌های استعمار برای به مخاطره انداختن بیداری دینی:
 

تهاجم علیه عقاید و باور های جوامع اسلامی یکی ازمهمترین استراتژهای دشمن، برای بزانو در آوردن آن‌هاست، و برای این اعمال آن راه های مختلف را تجربه می‌کنند که آسان‌ترین آن‌ها ترویج فحشا و مسائل شهوانی جنسی است. «در هر جامعه‌ی، راه مبارزه‌ی ساده و آسان با ادیان این است که راه عنان گسیختگی و مهار گسیختگی شهوات را باز کند».(42) زیرا اگر نگویم اولین قتل وکشتار بین هابل و قابل به خاطر مسائل شهوانی جنسی بوده است، به تردید علت بسیاری تراژیدی های تاریخ همین مسئله بوده است؛ لذا استکبار جهانی روی آن سرمایه گزاری می‌کند «دشمن ملت ایران بیش از آنچه به توپ و تفنگ و این چیزها احتیاج داشته باشند، به اشاعه‌ی بنیان‌های فرهنگی فاسد ساز نیاز دارند. در خبر خواندم که یکی از مسئولان یک مرکز مهم سیاسی در امریکا گفته به جای انداختن بمب، دامن‌های کوتاه برایشان بفرستید! راست می‌گوید؛ اگر برای کشوری شهوات جنسی و امیزش بی رویه‌ی زن و مرد و دختر و پسر را ترویج کردند و جوان را به راه های کشاندند که غریزه او هم به طور طبیعی متمایل به آن است، دیگر احتیاج به استفاده از توب و تفنگ علیه یک ملت نیست. فساد یک ملت را به خودی خود ضایع و باطل می‌کند و آینده ای او را تباه می‌سازد.»(43) «قدرت‌های ستمگر عالم، به خصوص در صد سال اخیر، برای حذف معنویت و ارزش‌های والای انسانی در زندگی جوامع بشری پای فشرده‌اند و نتیجه ای آن، گسترش فسادهای اخلاقی و اعتیاد و بی بند و باری و ویرانی بینان خانواده و نیز رشد استعمار و افزایش فاصله‌ی میان ملت‌های فقیر و غنی و دوری روز افزون از عدالت اجتماعی و بی اعتنایی به کرامت انسان و تولید سلاح‌های مرگبار و افزایش کشت‌های دست جمعی گردیده است. علم نیز مانند انسان قربانی حذف معنویت و بی اعتنایی به ارزش‌هایی دینی شده است.»(44) «فرهنگ غرب، فرهنگ برنامه ریزی برای فساد انسان است، فرهنگ دشمنی و بغض با ارزش‌ها و درخشندگی‌ها و فضیلت‌های انسانی است. فرهنگی است که هم چون ابزار در اختیار زور و زر و امپراتوران قدرت است. با این فرهنگ، در صددند نسل بنی آدم را از همه‌ی فضایل انسانی تهی دست کنند و انسان‌ها را به موجودات فاسد و مطیع و تسلیم و غافل از یاد خدا و معنویت تبدیل کند» (45)

ب – 2: بیداری سیاسی:
 

از آنجای که یکی از بستر های اصلی بروز بیداری اسلامی تهاجم استعماری کشور های غربی به ممالک اسلامی بوده و بیداری موج سوم مسلمانان، که با جدیت و حساسیت تمام دنبال می‌شود، دامنه‌ها و امواج آن در گسترش می‌باشد، نشانگر آن است که مردم در درجه ای از بیداری رسیده‌اند که، حاکمیت و سلطه اجانب را بر نمی‌تابند. لزوم و ضرورت بیدرای سیاسی با توجه به جایگاه و نقش حاکمیت دولت در جهان رخ می‌نماید، زیرا سیاست گزاره ای است که خواسته و ناخواسته حتی در زاویه های خلوت زندگی فردی و خصوصی انسان دخالت دارد، و نا گفته پیدا است که زندگی اجتماعی نمی‌تواند در امان باشد. چنانچه سیاست از پشتوانه فکری و علمی سالم و مثبت برخوردار باشد، می‌تواند انسان را در مسیر تکامل هدایت کند، و اگر پشتوانه منفی و نا سالم داشته باشد خسارت‌های جبران ناپذیر را بر زندگی انسان وارد خواهد ساخت. با توجه به نیروی عقل و آزادی که خداوند در وجود انسان نهاده است، امکان مدیریت، انتخاب و حق تعیین سرنوشت برای انسان محفوظ است، اما بیداری، هوشیاری، بصیرت و آگاهی سیاسی لازمه ذاتی و لاینفک انتخاب و مدیریت سالم و راهگشا است. با توجه به تعریف و شناخت سلطه سیاسی، تا حدودی ضرورت بیداری سیاسی و شناخت آن میسر می‌شود. در تعریف سلطه سیاسی آمده است: «دشمن بجای لشکر کشی و جنگ و خون ریزی تلاش می‌کند که با انجام توطئه‌هایی، صحنه سیاسی را در یک کشور به نفع خود تغییر دهد، و برای این کار، عناصری را از میان افراد خودش بر می‌گزیند و با استفاده از نقاط ضعف آنان در وجودشان ایجاد شیفتگی و وابستگی می‌کند و اگر بتواند آن‌ها را با دادن و عده های ریاست و حمایت، رسما مزدور خود می‌سازد و بدین وسیله کم کم بر ارکان حکومت و همه شئون آن کشور تسلط پیدا می‌کند. این عناصر ممکن است افرادی را در سطح رئیس یک دولت تا سطوح پایین‌تر شامل گردد.»(46) از این رو سلطه سیاسی، برای کشورهای استعماری می‌تواند از ارزش و اعتباری بالای برخوردار باشد که برای دستیابی بدان ممکن است از هیچ تلاش و هزینه ای دریغ نکنند. چنانچه سنگ اندازی های غرب، فراروی سیاست‌ها و برنامه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و در مجموع پیشرفت کشور های اسلامی تلاش عریان آن‌ها را به نمایش می‌گذارد؛ و تلاش‌های را که برای حفظ و ابقاء سران عربی به خرج می‌دهد حکایت از میزان ارزش و اعتبار تسلط سیاسی دارد. اما کشور های اسلامی – عربی با توجه به پشتوانه های غربی حاکمیت سیاسی این کشورها، ندای بیداری اسلامی – قرآنی را لبیک گفتند. قرآن کریم عزت و آزادی را به عنوان دو اصل مسلم برای انسان‌ها مطرح می‌کند؛ و برای مسلمانان اجازه نمی‌دهد که زیر بار ذلت مشرکان وکفار بروند؛ و «وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَی الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً» (47) قرآن کریم با مهم خواندن حاکمیت و حکومت اسلامی، هرکس را سزاوار آن نمی‌داند «لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمین» (48) و بر مسلمانان است که با حفظ بیداری و بصیرت، سرنوشت خویش را بدست خویش رقم زنند، «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما به قومٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم» (49) در این میان، آنانکه سزاوار اطاعت هستند می‌بایست پیروی شوند. (قُلْ هَلْ مِنْ شُرَکائِکُمْ مَنْ یَهْدی إِلَی الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ یَهْدی لِلْحَقِّ أَ فَمَنْ یَهْدی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلاَّ أَنْ یُهْدی فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُون) (50) از آنجای که استعمار برای تسلط سیاسی ممکن است راه های محسوس و نامحسوس و چه بسا فرینبده را بپیماید، وگرگی با لباس میش باشد که قرآن کریم باز گو می‌کند (وَ إِذا قیلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُون) (51) از این رو توده های ملت با عظم راسخ، و تکیه برمبانی دینی و قرآنی، و با بیداری گری رهبران؛ خیزش و حرکت بیداری اسلامی را شکل می‌دهند. با توجه به دخالت کشور های خارجی و بوجود آمدن سلسله استعمار که همواره با ضعف حکام کشور های اسلامی همراه بوده است، غالبا بیداری اسلامی در دو جبه مسیر خویش را پیموده است:

ب – 2- 1 مبارزه با استعمار خارجی:
 

قیام بسیاری از کشورهای اسلامی در این راستا صورت گرفته است مثلا؛ مهدی سودانی در سودان، امیر عبدالقادر در الجزایر، مسلمان شبه قاره در هند، انقلاب عشرین (1920) در عراق، انقلاب الجزایر در برابر فرانسوی‌ها در قرن بیستم، عمر مختار در لیبی، نهضت تنباکو، ملی شدن صنعت نفت در ایران، انقلاب مردمی افغانستان در برابر استعمار انگلستان و شوری که همه باتکیه بر اصول قرآنی و اسلامی عدم سلطه اجانب بر مسلمانان بود از مظاهر بیدرای اسلامی در مسیر مبارزه با استعمار خارجی است (52)

ب – 2 - 2 مبارزه با استبداد داخلی:
 

کشورهای اسلامی اعم از آنکه زیر سلطه استعمار بوده و یا غیر آن، از فقدان مدیر مدبر و و دلسوز رنج برده است؛ و همین نیز زمینه ساز حضور دخالت و استعمار کشور های خارجی را فراهم کرده است. چنانچه شاهد هستیم بسیاری از کشور های اسلامی براساس سلطه مستبدانه یک خانواده بر مقدرات مردم استوار بوده است. که این شیوه حاکمیت طبعا به دکتاتوری انجامیده شده و هر نوع ظلم، بی عدالتی، تجاوز، غارت گری، تبعیض نژادی، بوجود آوردن اختلافات طبقاتی، و... برای خود محفوظ می‌دانند. جنبش مشروطیت در ایران، نهضت شیعیان عراق علیه حکومت صدام حسین، جنبش شیعیان افغانستان برابر حکومت ظالمانه عبدالرحمن، و... نهضت‌های بیداری اسلامی که اکنون در کشور های عربی به وقوع پیوسته و یا در حال اتفاق افتادن هست همه مبتنی بر ارزش‌های عدالت خواهانه اسلامی و بیداری سیاسی بوده است؛ و بیداری اسلامی که فعلا درکشور های عربی جریان و تداوم دارد نیز در این قسم می‌گنجند.
ادامه دارد



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط