چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنیم
چکیده
همه ما بخش عمده ای از زندگی خود را در ارتباط با دیگران سپری می کنیم یا در فکر آن به سر می بریم. تحقیقات نشان داده است که 75 درصد اوقات روزانه ما صرف ارتباط با دیگران می شود. شاید بتوان گفت 75 درصد موفقیت های ما نیز به روابط با دیگران می شود. شاید بتوان گفت 75 درصد موفقیت های ما نیز به روابط با دیگران وابسته است.
تعداد کلمات 2620/ تخمین زمان مطالعه 13 دقیقه
همه ما بخش عمده ای از زندگی خود را در ارتباط با دیگران سپری می کنیم یا در فکر آن به سر می بریم. تحقیقات نشان داده است که 75 درصد اوقات روزانه ما صرف ارتباط با دیگران می شود. شاید بتوان گفت 75 درصد موفقیت های ما نیز به روابط با دیگران می شود. شاید بتوان گفت 75 درصد موفقیت های ما نیز به روابط با دیگران وابسته است.
تعداد کلمات 2620/ تخمین زمان مطالعه 13 دقیقه
نویسنده: نفیسه محبی
این نکته که برخی انسان ها تعامل گران ماهر هستند، باعث شده تا پژوهش های دقیق و منطقی درباره ماهیت و کارکردهای تعامل اجتماعی و عوامل تاثیر گذار بر آن انجام شود. تحقیقات نشان می دهد که عوامل بسیاری در تعامل اجتماعی ماهرانه ای «تاثیرگذار و ایجاد محبوبیت» نقش دارند، اما نقش عواطف و احساسات در این میان بسیار مهم و چشمگیر است. دیوید برنز در تعریف «ارتباط خوب» می گوید: یک ارتباط خوب از 2 ویژگی برخوردار است، احساسات خود را آشکار ابراز کنیم و به طرف مقابل هم امکان دهیم تا احساسات خود را ابراز کند، بنابراین ابراز احساسات را می توان به عنوان یک مهارت مهم در تعامل اجتماعی به حساب آورد.
در یک نگاه کلی احساسات را می توان به احساسات مثبت و منفی طبقه بندی نمود. بدبینی، حسادت، نگرانی، و ناامیدی و... جزء احساسات منفی به حساب می آیند. این نوع احساسات نه تنها شایسته ابراز نیستند بلکه وجود همیشگی آن ها در فرد نشانه اختلال روانی است. تحقیقات نشان داده است که روابط ناسالم در خانواده و جامعه معمولا بر اثر وجود یا ابراز این گونه احساست به وجود می آید. احساساتی مانند همدردی، همدلی، رضایت از رابطه با دیگران و... دیوید برنز در تعریف «ارتباط خوب» می گوید: یک ارتباط خوب از 2 ویژگی برخوردار است، احساسات خود را آشکار ابراز کنیم و به طرف مقابل هم امکان دهیم تا احساسات خود را ابراز کند، بنابراین ابراز احساسات را می توان به عنوان یک مهارت مهم در تعامل اجتماعی به حساب آورد.جز احساسات مثبت به حساب می آیند و اگر به شیوه مناسب و مطلوبی ابراز شوند، باعث بهبود روابط پایدار دوستی ها و استحکام خانواده و رضایت از زندگی خواهند شد. احساساتی نیز وجود دارند که با توجه به موقعیت های مختلف می توانند سالم یا ناسالم باشند. خشم و اندوه نمونه هایی از این دسته اند. خشم اگر به منظور دفاع از خود و گرفتن حقی باشد، باید نشان داده شود. و اندوه سالم افسردگی بالینی نیست. وقتی یکی از عزیزان شما فوت می کند، کاملا طبیعی و بجاست که اندوهگین شوید و اندوهتان را با دوستان و نزدیکانتان در میان بگذارید. اندوه شما نشانگر مهر و محبتی است که به آن فرد داشته اید.
شرایط و موقعیت های مختلف سبک های متفاوتی از ابراز احساسات را می طلبد. باید خزانه رفتارهای ارتباطی ما بسیار غنی باشد، برای مثال مهارت های مختلف لازم جهت ابراز احساسات را در موقعیت های زیر در نظر بگیرید. برای آرام کردن همسر خود باید بتوانیم برای او دلسوزی کنیم، برای اینکه از دوست افسرده خود حمایت کنیم، باید روحیه اعتماد به نفس را در او تقویت کنیم و به او نشان دهیم که نگرانش هستیم. برای اینکه با دیگران دوست شویم، باید بدانیم که چطور و در چه موقعی مسائل خصوصی خود را برای آنها فاش و چطور با آنها همدردی کنیم. گاهی اوقات باید دیگران را سر عقل بیاوریم «گوشمالی بدهیم» و گاه نیز باید با آنها کنار بیاییم. پس با توجه به اینکه مهارت را در ابراز احساسات مجموعه مشخصی از مهارت ها را شامل نمی شود، ناگزیریم که مهارت های متنوعی داشته باشیم.
در یک نگاه کلی احساسات را می توان به احساسات مثبت و منفی طبقه بندی نمود. بدبینی، حسادت، نگرانی، و ناامیدی و... جزء احساسات منفی به حساب می آیند. این نوع احساسات نه تنها شایسته ابراز نیستند بلکه وجود همیشگی آن ها در فرد نشانه اختلال روانی است. تحقیقات نشان داده است که روابط ناسالم در خانواده و جامعه معمولا بر اثر وجود یا ابراز این گونه احساست به وجود می آید. احساساتی مانند همدردی، همدلی، رضایت از رابطه با دیگران و... دیوید برنز در تعریف «ارتباط خوب» می گوید: یک ارتباط خوب از 2 ویژگی برخوردار است، احساسات خود را آشکار ابراز کنیم و به طرف مقابل هم امکان دهیم تا احساسات خود را ابراز کند، بنابراین ابراز احساسات را می توان به عنوان یک مهارت مهم در تعامل اجتماعی به حساب آورد.جز احساسات مثبت به حساب می آیند و اگر به شیوه مناسب و مطلوبی ابراز شوند، باعث بهبود روابط پایدار دوستی ها و استحکام خانواده و رضایت از زندگی خواهند شد. احساساتی نیز وجود دارند که با توجه به موقعیت های مختلف می توانند سالم یا ناسالم باشند. خشم و اندوه نمونه هایی از این دسته اند. خشم اگر به منظور دفاع از خود و گرفتن حقی باشد، باید نشان داده شود. و اندوه سالم افسردگی بالینی نیست. وقتی یکی از عزیزان شما فوت می کند، کاملا طبیعی و بجاست که اندوهگین شوید و اندوهتان را با دوستان و نزدیکانتان در میان بگذارید. اندوه شما نشانگر مهر و محبتی است که به آن فرد داشته اید.
شرایط و موقعیت های مختلف سبک های متفاوتی از ابراز احساسات را می طلبد. باید خزانه رفتارهای ارتباطی ما بسیار غنی باشد، برای مثال مهارت های مختلف لازم جهت ابراز احساسات را در موقعیت های زیر در نظر بگیرید. برای آرام کردن همسر خود باید بتوانیم برای او دلسوزی کنیم، برای اینکه از دوست افسرده خود حمایت کنیم، باید روحیه اعتماد به نفس را در او تقویت کنیم و به او نشان دهیم که نگرانش هستیم. برای اینکه با دیگران دوست شویم، باید بدانیم که چطور و در چه موقعی مسائل خصوصی خود را برای آنها فاش و چطور با آنها همدردی کنیم. گاهی اوقات باید دیگران را سر عقل بیاوریم «گوشمالی بدهیم» و گاه نیز باید با آنها کنار بیاییم. پس با توجه به اینکه مهارت را در ابراز احساسات مجموعه مشخصی از مهارت ها را شامل نمی شود، ناگزیریم که مهارت های متنوعی داشته باشیم.
تا چه اندازه احساسات خود را ابراز کنیم؟
توجه به این نکته مهم است که اگرچه روح و محتوای فرهنگی دینی ما بر پایه ارتباط و ابراز محبت و عاطفه استوار است، اما این هرگز به معنای آن نیست که احساسات خود را نسبت به همگان به صورت عمیق و گسترده ابراز کنیم. رابطه ای که با همسرمان یا پدر و مادر یا دیگر دوستان نزدیکمان داریم، کاملاً متفاوت از رابطه ما با سایرین است از این رو نمی توانیم با افرادی که تازه با آنها آشنا شده ایم، همان احساسی را از خود ابراز کنیم که نسبت به دوستان نزدیکمان داریم.
شیوه ابراز احساسات
در یک برخورد دو نفره معمولی، یک سوم مفاهیم اجتماعی از طریق مؤلفه های کلامی و دو سوم مابقی از راه های غیر کلامی منتقل می شوند، به طور مثال کسی که نشسته و به جلو خم شده است، در مقایسه با فردی که خود را عقب می کشد، نگرش مثبت تری به موضوع بحث دارد. در حالت ایستاده نیز وقتی افراد رو در روی یکدیگر می ایستند، نسبت به موضوع بحث نگرش مثبت تری دارند تا وقتی که روی خود را به طرف دیگری برمی گردانند.
بیشتر بخوانیم: مهارتهای ارتباط با دیگران
نگاه
نگاه، کارکردهای مختلفی در رفتار انسان دارد و از این رو افراد به نحوه نگاه دیگران بسیار حساسند. در بسیاری از صحبت های روزمره گفته می شود کارکردهای ارتباطی نگاه و ارتباط چشمی، نشانگر شدت هیجانات ما درباره دیگران است. ظاهراً ما به کسانی که علاقه بیش تری داریم، نگاه های طولانی تری می کنیم. خیره خیره نگاه کردن نشان خصومت نیز می تواند باشد، ولی به راحتی می توان بین این دو نحوه نگاه فرق گذاشت. تحقیقات نشان می دهد که وقتی افراد به طور مکرر به هم صحبت خود نگاه می کنند، بیش از موقعی که به ندرت به آنها نگاه می کنند، در نزد آنها محبوبیت دارند. نکته دیگر اینکه اگر به طور همزمان از تقویت کننده های کلامی مانند تحسین و تأیید و نگاه استفاده کنیم، بهتر می توانیم با دیگران ارتباط برقرار نموده و آنان را وادار کنیم تا نگرش ها و احساسات خودشان را ابراز کنند.
کلمات و مناسبات
بعد مهم در برقراری ارتباط، ایجاد رابطه است. بسیاری از مشکلات از ارتباط ناشی می شود. وقتی روابط خوب نیست، طبیعتاً افراد به هم سوءظن پیدا می کنند و اعتمادشان را به یکدیگر از دست می دهند و به جای توجه به نیت و منظور گوینده، به عبارات او استناد می کنند و حرف هایشان را به حساب توهین می گذارند . از سوی دیگر وقتی روابط هماهنگ باشد، حتی بدون کلمه هم می توانید ارتباط برقرار کنید.
با روحیه دیگران همراه شوید
هرکس با هر روحیه ای خواهان معاشرت و همراهی است، درست به همان گونه که اشخاص بیکار و ناباب دوستانی هم طراز خود انتخاب می کنند، اشخاص مشتاق و بشاش هم می خواهند با اشخاص مانند خود معاشرت کنید. به طور مثال اگر روزی سرحال و بشاش سرکار بیائید و با همکار خود که هنوز خواب را در چشمان پفت کرده اش احساس می کنید، روبه رو شوید. در ارتباط با او بهتر است لحن صدای خود را با روحیه او تطبیق دهید. افراد کسانی را دوست دارند که مانند آنها باشند. باید از روش های همگام شدن استفاده کنید. در این مورد زمانی را انتخاب کنید که فرد مخاطبتان در وضعیت روحی و جسمی مناسبی قرار داشته باشد، در غیر این صورت ممکن است نقطه نظر شما با مقاومت شدیدی روبرو شود . وقتی شما با کسی همگام می شوید در واقع به او می گویید من مثل تو هستم و می توانی روی من حساب کنی. همگام شدن، راهی برای ایجاد اعتماد و اطمینان در طرف مقابل است. همگام شدن با روحیه و رفتار دیگران همیشه ساده نیست، اما دست کم می توانید در حد رفتار دیگران ظاهر شوید. پدیده ای که با آن روبرو هستیم این است که وقتی با کسی همگام می شوید در قدم بعدی او با شما همگام خواهد شد. یکی از بهترین راه های تغییر رفتار دیگران این است که ابتدا خود را با یک یا چند جنبه از رفتار شخص همگام نمایید و بعد خود او رفتارش را تغییر می دهد. اگر شما شخصیت قابل انعطافی برای خود برنامه ریزی کرده باشید، نه تنها می توانید خود را در سطح او قرار دهید و رابطه مؤثر ایجاد کنید بلکه می توانید او را در جهتی جدیدتر که مود نظر شماست به حرکت درآورید. اگر در سطح دیگران ظاهر شدید آنها بر اساس راهنمایی و هدایت شما حرکت خواهند کرد.
گوش دادن
در تعاملات میان فردی، گوش دادن اهمیت زیادی دارد. ما برای ابراز احساس همدلی و درک احترام دیگران باید به گفته های آنان توجه کنیم. اغلب ما آن چنان درگیر افکار و احساسات خود هستیم که واقعاً چیزهایی که دیگران و حتی دوستان نزدیک ما می گویند گوش نمی دهیم.
بسیاری از اختلافات موجود در خانواده ها بین همسران، والدین با فرزندان و... ناشی از همین بی اعتنایی و گوش ندادن به گفته ها و نظرات همدیگر است. ما بیش تر علاقه داریم در مورد خودمان بگوییم تا به گفته های دیگران گوش دهیم.
بسیاری از اختلافات موجود در خانواده ها بین همسران، والدین با فرزندان و... ناشی از همین بی اعتنایی و گوش ندادن به گفته ها و نظرات همدیگر است. ما بیش تر علاقه داریم در مورد خودمان بگوییم تا به گفته های دیگران گوش دهیم.
خود افشایی
خودافشایی فرایندی است که از طریق آن اطلاعاتی راجع به خود در اختیار دیگران قرار می دهیم. ما می توانیم با افشای خود، دیگران را تشویق به مطرح کردن اطلاعات مخصوص خودشان کنیم. امروزه «خودافشایی» به عنوان یک مهارت مهم در مشاوره به کار می رود که در دیگر تعاملات اجتماعی نیز می تواند بسیار مفید و راهگشا باشد. خودافشایی ها می توانند درباره حقایق یا درباره احساسات باشند. برخی اشخاص به محض روبرو شدن با دیگران و در همان ابتدا به افشاگری های عمیق و بیان دیدگاههای و احساسات خود پرداخته و حتی خصوصی ترین مسایل خود را با دیگران در میان می گذارند. افرادی که در خودافشایی افراط و تفریط می کنند در برقراری رابطه با دیگران و حفظ آن دچار مشکل می شوند. بنابراین گرچه خودافشایی یک مهارت مهم در تعامل با دیگران محسوب می شود اما نباید در آغاز برخوردها به ابراز احساسات عمیق خود پرداخت.
تصدیق و تایید، تحسین و حمایت
تصدیق و تایید یکی از روش های ابراز علاقه و اعلام موافقت با اعمال و گفتار طرف مقابل است. وقتی به گفته فرد دیگری گوش می دهیم می توانیم با کلماتی چون «خب»، «بله»، «درسته»، «خیلی خوب»، «می فهمم» و... احساس علاقه خود را به گفته های وی ابراز نماییم. تحسین واکنشی فراتر از تصدیق و تایید ساده و در واقع نوعی اعلام توافق با گفتار و رفتار طرف مقابل است. برخی کلمات که تحسین و حمایت از دیگران را نشان می دهد عبارتند از »خوبه»، «عالیه»، «آفرین» ادامه و... تایید و تخسین تنها از طریق کلامی صورت نمی گیرد بلکه لبخندهای گرم، سرتکان دادن های مشتاقانه و ارتباط چشمی از بهترین روش های ابراز برای تایید و تحسین به حساب می آید.
همدلی کنید، نه همدردی
هیچ کس درد کسی را به طور واقعی نمی فهمد؛ پس با همدردی نمی توانیم کمکی کنیم. اما همدلی فرایندی است که طی آن خودمان را جای طرف مقابل می گذاریم و دنیا را از دریچه چشم او می نگریم. در همدلی قضاوت ممنوع است و ما حتی حق نداریم درباره دیگران قضاوت کنیم مگر اینکه قاضی یا حقوق دان باشیم؟!
اصول زیر شما را در یک ارتباط موثر و موفق با دیگران یاری می رساند:
* از تعارفات زیادی وتکلف های بی جا و زائد خودداری کنید تا احساس راحتی و خودمانی بودن را به طرف مقابل القا کنید.
* به هنگام سخن گفتن با طرف مقابل، به صورت و چشمان او نگاه کنید و آرام باشید، به گونه ای که خستگی، بی قراری و یا عدم تمایل به ادامه کلام را به طرف مقابل القا نکنید.
* اگر پرسشی داشتید بهتر است به جای کلمه «چرا» از کلمه «چه» استفاده کنید، به این خاطر که اثر مثبت تری در ذهن طرف مقابل می گذارد و او را در موضع تدافعی قرار نمی دهد.
* با وسواس به سخنان طرف مقابل گوش بسپارید و در صورت لزوم با رعایت اصول، توضیح بیشتری از او بخواهید.
* در حرف زدن شتاب نکنید.
* قبل از شروع بحث، موضوع بحث و کلمات قیدی آن را چند بار برای خود بازگو کنید تا در زمان سخن گفتن دچار لکنت و یا فراموشی نشوید.
* از جملات کوتاه و روان و رسا استفاده کنید.
* اعتماد به نفس در زمان حرف زدن را فراموش نکنید. وقتی که خودتان اطمینان زیادی به حرف هایتان ندارید، پس نباید از سایرین انتظار بیش تری داشته باشید.
* در طول صحبت اگر دیدید که طرف مقابل تمایل به اظهار نظر دارد، به او مجال صحبت دهید.
* حتی در مقابل عبوس ترین و ترش ترین چهره ها هرگز شادابی و طراوت چهره خود را از دست ندهید.
*وقتی متوجه می شوید که طرف مقابل آمادگی روحی، و روانی برای گفت و گو ندارد بر انجام آن اصرار نداشته باشید چراکه در غیر این صورت فقط انرژی گران بهای خود را به ارزانی و به کم ترین قیمت فروخته اید؟!
* سعی کنید از ترفندهایی مثل تهدید، گوشه کنایه زدن و یا مسخره کردن، نصحیت و سرزنش استفاده نکنید.
* حوصله داشته باشید و با لطافت اما محکم صحبت کنید.
* خودپرست نباشید. سعی نکنید خود را علامه دهر نشان دهید. بیاد داشته باشید که هیچ کس همه چیز را نمی داند؟!
* بیاد داشته باشید که برخی از عبارت ها و کلمات باعث ایجاد مقاومت خواهند شد. این ها را شناسایی کنید و تا حد امکان از آن استفاده نکنید. بر عکس تکیه کلام هایی از قبیل با شما موافقم، نظر شما را تحسین می کنم، به عقیده شما احترام می گذارم و... موجب بیشتر شدن امکان ارتباط با طرف مقابل خواهند شد و شما را به هدفتان نزدیک تر خواهد کرد.
* فراموش نکنید که از زحمات دیگران تشکر و قدردانی کنید. این کار باعث خواهد شد که بدانند شما انسان قدرشناسی هستید و ارزش اقدامات مثبت آنها را درک می کنید و اشتیاق آن ها برای کارهای بهتر و مهم تر برای شما بیش تر خواهد شد.
* صادق باشید و بدون ابهام و با صراحت و صدافت صحبت کنید. روابطی که این اصل را ندارند بی شک قطع خواهد شد.
* حرف خود را مزه مزه کنید خودتان را جای طرف مقابل بگذارید و اگر گفته هایتان تلخ نبود به زبان بیاورید.
* افراد را همان گونه که هستید بپذیرید. اگر قصد محبوبیت دارید بهتر است افراد را با تمام بدی ها و خوبی هایشان بپذیرید. پذیرش بی قید و شرط را فراموش نکنید.
* احترام دیگران را نگه دارید تا وقتی به دیگران احترام نگذارید به شما احترام نمی گذارند.
* به شیوه مناسب مخالفت کنید به جای بحث و جدل از روش خلع سلاح استفاده کنید. در این روش سعی می کنیم در حرف های طرف مقابل حقیقتی را بیابیم حتی اگر با کل سخن مخالف هستید. این روش تسکین دهنده و آرام بخش اعصاب است.
* سعی کنید اسامی افراد را به خاطر بسپارید. این نشان می دهد به آن ها اهمیت می دهید.
* خصوصیاتی را در خودتان پرورش دهید که جالب توجه باشد و مردم در معاشرت با شما به برداشت های ارزشمندی برسند.
* شخصیت خودتان را زیر ذره بین ببرید تا بتوانید عوامل ناهنجار را از آن خارج کنید. زیرا همین عوامل ناهنجار منفی هستند که باعث دور شدن دیگران از اطراف ما می شود.
* صمیمانه و با روحیه سعی کنید خودتان را از شر سوءتفاهم ها خلاص کرده و گلایه ها را از ذهنتان بیرون کنید.
* همیشه از فرصت هایی برای تبریک گفتن یا احساس همدردی در غم و اندوه و ناکامی هایی که برای افراد پیش می آید استفاده نمایید و سعی کنید این کار را در همان زمان خودش انجام دهید و به آینده موکول نکنید.
* به افراد روحیه دهید تا محبت بی ریایشان را نصیبتان کنند.
* در بیان احساسات خود نسبت به دیگران صریح باشید. یعنی احساس خود را مستقیما و بدون واسطه در یک یا دو جمله ساده و قابل فهم بیان کنید.
* برای بیان و توصیف احساسات از ضمیر من استفاده کنید. مثلا بکار بردن «من ناراحتم» به جای «تو مرا ناراحت کردی».
* احساس خود را نسبت به رفتار دیگران بیان کنید، نه نسبت به خود آنها. به طور مثال «جمله وقتی شما این کار را انجام می دهید من خشمگین می شوم» را به جای جمله «شما مرا خشمگین می کنید» به کار ببرید.
* وضعیت و حالات خود را به آن چه می گویند هماهنگ کنید. اگر احساس خشم خود را با لبخند بیان کنید، طرف مقابل هم آن را جدی نخواهد گرفت.
* عقاید و احساسات دیگران را محترم شمارید.
منبع: نشریه اطلاعات علمی شماره 8
اصول زیر شما را در یک ارتباط موثر و موفق با دیگران یاری می رساند:
* از تعارفات زیادی وتکلف های بی جا و زائد خودداری کنید تا احساس راحتی و خودمانی بودن را به طرف مقابل القا کنید.
* به هنگام سخن گفتن با طرف مقابل، به صورت و چشمان او نگاه کنید و آرام باشید، به گونه ای که خستگی، بی قراری و یا عدم تمایل به ادامه کلام را به طرف مقابل القا نکنید.
* اگر پرسشی داشتید بهتر است به جای کلمه «چرا» از کلمه «چه» استفاده کنید، به این خاطر که اثر مثبت تری در ذهن طرف مقابل می گذارد و او را در موضع تدافعی قرار نمی دهد.
* با وسواس به سخنان طرف مقابل گوش بسپارید و در صورت لزوم با رعایت اصول، توضیح بیشتری از او بخواهید.
* در حرف زدن شتاب نکنید.
* قبل از شروع بحث، موضوع بحث و کلمات قیدی آن را چند بار برای خود بازگو کنید تا در زمان سخن گفتن دچار لکنت و یا فراموشی نشوید.
* از جملات کوتاه و روان و رسا استفاده کنید.
* اعتماد به نفس در زمان حرف زدن را فراموش نکنید. وقتی که خودتان اطمینان زیادی به حرف هایتان ندارید، پس نباید از سایرین انتظار بیش تری داشته باشید.
* در طول صحبت اگر دیدید که طرف مقابل تمایل به اظهار نظر دارد، به او مجال صحبت دهید.
* حتی در مقابل عبوس ترین و ترش ترین چهره ها هرگز شادابی و طراوت چهره خود را از دست ندهید.
*وقتی متوجه می شوید که طرف مقابل آمادگی روحی، و روانی برای گفت و گو ندارد بر انجام آن اصرار نداشته باشید چراکه در غیر این صورت فقط انرژی گران بهای خود را به ارزانی و به کم ترین قیمت فروخته اید؟!
* سعی کنید از ترفندهایی مثل تهدید، گوشه کنایه زدن و یا مسخره کردن، نصحیت و سرزنش استفاده نکنید.
* حوصله داشته باشید و با لطافت اما محکم صحبت کنید.
* خودپرست نباشید. سعی نکنید خود را علامه دهر نشان دهید. بیاد داشته باشید که هیچ کس همه چیز را نمی داند؟!
* بیاد داشته باشید که برخی از عبارت ها و کلمات باعث ایجاد مقاومت خواهند شد. این ها را شناسایی کنید و تا حد امکان از آن استفاده نکنید. بر عکس تکیه کلام هایی از قبیل با شما موافقم، نظر شما را تحسین می کنم، به عقیده شما احترام می گذارم و... موجب بیشتر شدن امکان ارتباط با طرف مقابل خواهند شد و شما را به هدفتان نزدیک تر خواهد کرد.
* فراموش نکنید که از زحمات دیگران تشکر و قدردانی کنید. این کار باعث خواهد شد که بدانند شما انسان قدرشناسی هستید و ارزش اقدامات مثبت آنها را درک می کنید و اشتیاق آن ها برای کارهای بهتر و مهم تر برای شما بیش تر خواهد شد.
* صادق باشید و بدون ابهام و با صراحت و صدافت صحبت کنید. روابطی که این اصل را ندارند بی شک قطع خواهد شد.
* حرف خود را مزه مزه کنید خودتان را جای طرف مقابل بگذارید و اگر گفته هایتان تلخ نبود به زبان بیاورید.
* افراد را همان گونه که هستید بپذیرید. اگر قصد محبوبیت دارید بهتر است افراد را با تمام بدی ها و خوبی هایشان بپذیرید. پذیرش بی قید و شرط را فراموش نکنید.
* احترام دیگران را نگه دارید تا وقتی به دیگران احترام نگذارید به شما احترام نمی گذارند.
* به شیوه مناسب مخالفت کنید به جای بحث و جدل از روش خلع سلاح استفاده کنید. در این روش سعی می کنیم در حرف های طرف مقابل حقیقتی را بیابیم حتی اگر با کل سخن مخالف هستید. این روش تسکین دهنده و آرام بخش اعصاب است.
* سعی کنید اسامی افراد را به خاطر بسپارید. این نشان می دهد به آن ها اهمیت می دهید.
* خصوصیاتی را در خودتان پرورش دهید که جالب توجه باشد و مردم در معاشرت با شما به برداشت های ارزشمندی برسند.
* شخصیت خودتان را زیر ذره بین ببرید تا بتوانید عوامل ناهنجار را از آن خارج کنید. زیرا همین عوامل ناهنجار منفی هستند که باعث دور شدن دیگران از اطراف ما می شود.
* صمیمانه و با روحیه سعی کنید خودتان را از شر سوءتفاهم ها خلاص کرده و گلایه ها را از ذهنتان بیرون کنید.
* همیشه از فرصت هایی برای تبریک گفتن یا احساس همدردی در غم و اندوه و ناکامی هایی که برای افراد پیش می آید استفاده نمایید و سعی کنید این کار را در همان زمان خودش انجام دهید و به آینده موکول نکنید.
* به افراد روحیه دهید تا محبت بی ریایشان را نصیبتان کنند.
* در بیان احساسات خود نسبت به دیگران صریح باشید. یعنی احساس خود را مستقیما و بدون واسطه در یک یا دو جمله ساده و قابل فهم بیان کنید.
* برای بیان و توصیف احساسات از ضمیر من استفاده کنید. مثلا بکار بردن «من ناراحتم» به جای «تو مرا ناراحت کردی».
* احساس خود را نسبت به رفتار دیگران بیان کنید، نه نسبت به خود آنها. به طور مثال «جمله وقتی شما این کار را انجام می دهید من خشمگین می شوم» را به جای جمله «شما مرا خشمگین می کنید» به کار ببرید.
* وضعیت و حالات خود را به آن چه می گویند هماهنگ کنید. اگر احساس خشم خود را با لبخند بیان کنید، طرف مقابل هم آن را جدی نخواهد گرفت.
* عقاید و احساسات دیگران را محترم شمارید.
منبع: نشریه اطلاعات علمی شماره 8