نمايندگي مجلس و لوازم آن؛ مجلس تکليف محور يا اقتدار گرا؟!

از اساسي‌ترين شرايط برگزاري انتخابات سالم و شفاف، رعايت اخلاق انتخاباتي مي‌باشد. عدم رعايت اخلاق انتخاباتي زمينه ساز ورود افراد ناصالح، قدرت طلب، انحصار گرا، فريبکار و غير متعهد به آرمانها و ارزشهاي اسلام و جمهوري اسلامي به مجلس خواهد شد. در اين مقاله سعی شده است به نحو اجمال برخي شرايط و قواعد حاكم بر فضاي رقابت انتخاباتي در نظام مردمسالار ديني توضیح داده شود.
دوشنبه، 21 فروردين 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نمايندگي مجلس و لوازم آن؛ مجلس تکليف محور يا اقتدار گرا؟!

نمايندگي مجلس و لوازم آن؛ مجلس تکليف محور يا اقتدار گرا؟!
نمايندگي مجلس و لوازم آن؛ مجلس تکليف محور يا اقتدار گرا؟!


 

نويسنده:مهدي امينيان




 
برگزاري سالم انتخابات به جهت حضور حداکثري مردم در آن و ارائه نتيجه شفاف و روشن از خواست و اراده طبقات و اقشار مختلف جامعه، از اهميت فوق العاده برخوردار است. چراکه مقبوليت نظام سياسي، شرط لازم و اساسي تداوم و استمرار هر نوع حاکميتي است. از طرف ديگر استنباط وجود مقبوليت اجتماعي براي يک نظام سياسي وابسته به حضور مردم در انتخابات و ديگر عرصه‌هاي سياسي همچون راهپيمايي‌ها، رفراندوم‌ها و يا هرگونه حرکت اجتماعي مبتني بر حمايت از ايدئولوژي و ساختار نظام حاکمه است. در نهايت نيز تداوم و گسترش حضور مردمي در انتخابات و حرکتهاي اجتماعي حاميانه از نظام، منوط بدين امر است که توده مردم، سياستگذاري‌ها و برنامه‌هاي اجرايي نظام حاکميتي را در راستاي آرمانها، اهداف و خواسته‏هاي خود ديده و تحقق آنها را به نحو عيني و محسوس، لمس نمايند.
حال درصورت تاييد قلبي نظام حاکميتي از سوي مردم، يکي از جلوه‌هاي ظهور و عينيت بخشي اين تاييد، برگزاري انتخاباتي است که مردم با طيب خاطر از هرگونه اعوجاج، بي‌قانوني و ظلم در آن و با احساس کامل سلامت و شفافيت اين انتخابات، به پاي صندوقهاي راي آمده و برگه تاييد خود را به صندوقها بريزند. ‏
از اساسي‌ترين شرايط برگزاري انتخابات سالم و شفاف، رعايت اخلاق انتخاباتي در جميع ابعاد و تمامي مراحل از جمله قبل از کانديداتوري الي تبليغات انتخاباتي و غيره از سوي نامزدان انتخاباتي و طرفداران ايشان مي‌باشد. عدم رعايت اخلاق انتخاباتي زمينه ساز ورود افراد ناصالح، قدرت طلب، انحصار گرا، فريبکار و غير متعهد به آرمانها و ارزشهاي اسلام و جمهوري اسلامي به مجلس خواهد شد. البته تاريخ 33 ساله انقلاب، شاهد حضور چنين افراد ناصالحي در مجلس بوده و‌نقش آفريني ايشان در عرصه سياسي نظام اسلامي، زمينه ساز بروز لطمات قابل توجهي به سير حرکتي انقلاب شده و در برخي برهه‌ها، تضعيف ‏اعتماد عمومي از کارامدي نظام و توانايي آن در برقراري عدالت، معنويت و اقتدار اسلامي را رقم زده است.
ما در اين مقال به نحو اجمال در صدد تئوريزه كردن و بيان برخي شرايط و قواعد حاكم بر فضاي رقابت انتخاباتي در نظام مردمسالار ديني هستيم.

الف -تكليف محوري:‏
 

يكي از اصول بنيادين حاكم در اسلام، اصل تكليف محوري است. اين اصل، همچون اصل اعتدال، روح حاكم در تمامي احكام و قواعد مطروحه از سوي اسلام است. فرد مسلمان همواره مي‌بايست در صدد بررسي و رصد تكليف و وظيفه شرعي خويش در هر برهه اي از زندگي خود چه در بعد فردي و چه در بعد اجتماعي باشد. در خصوص انتخابات و شركت در آن در قالب كانديداتوري و نامزدي يك مسئوليت حكومتي، فرد مسلمان مي‌بايست با كياست، تدقيق و تيزبيني عميق بدين امر متفطن گردد كه آيا در اين برهه از زمان، تكليف كانديداتوري و قبول احتمالي چنان مسئوليتي در نظام اسلامي بر دوش وي مي‌باشد يا خير؟‏
مقام معظم رهبري در خصوص اهميت نگاه تكليف محور و وظيفه نگر نسبت به انتخابات و كانديداتوري در آن مي‌فرمايند: "شركت در ميدان انجام وظيفه، بازنده‌اي ندارد؛ همه برنده‌اند. من در همين جا به مردم گفتم كه هر كسي پاي صندوق رأي برود و از روي احساس مسئوليت و طبق تشخيص خود رأي بيندازد، بايد احساس كند كه تكليف خود را انجام داده است. آقايان نامزدهاي مختلف كه در صحنه انتخابات وارد شدند و نيز طرفداران آنها بايد خوشحال باشند. از خداوند متعال شاكر باشيد كه به شما توفيق داد تا در اين صحنه وارد شويد ... اين برايتان افتخار است و همه شما پيش خداي متعال مأجوريد". (ديدار با نمايندگان مجلس شوراي اسلامي 7/3/1376)‏
به جهت ارتباط مستقيم و امتزاج مبحث تكليف با بحث شايسته سالاري و شرايط و ويژگيهاي پستهاي مديريتي، لازم‌است به هدف درك بهتر و عميقتر تكليف يا عدم تكليف در هر برهه‌اي، درك درستي از
شايسته سالاري و شرايط و ويژگيهاي مديران در نظام اسلامي داشته باشيم.

ب- شايسته سالاري:‏
 

مديريت از مهم‌ترين ابعاد زندگي اجتماعي بشر بوده، به نحوي كه توان نظامي، اقتصادي، نيروي انساني، قابليت اقليمي‌و... همگي وابسته به نوع و كيفيت مديريت و توانمندي‌ها و شايستگي‌هاي آن بستگي داشته و بامديريت صحيح، متعهد ومتخصص مي‌توان ضعف‌ها را به قوت و نقص‌ها را به كمال تبديل نمود. لذا اسلام در خصوص امر خطير مديريت ورعايت شرايط و صلاحيت‌ها درمديران بسيار حساسيت به خرج داده واز اين‌رواست كه همواره حضرت اميرالمومنين(ع) تلاش فراواني مبذول مي‌داشتند تا شايسته‌ترين افراد را براي امر مديريت انتصاب نمايند. لذا پيامبر اكرم(ص) در روايتي بسيار عبرت انگيز مي‌فرمايند: "كسي كه كاري ازامور مسلمين را به عهده كسي مي‌گذارد؛ حال آنكه بداند فرد ديگري به آن‌مديريت شايسته‌تر، به كتاب خدا وسنت پيامبر داناتر است، [در امر مديريت صالح را بر اصلح مقدم بدارد، چنين شخصي] به خدا و رسول خدا وهمه مسلمانان خيانت كرده است". (كنز العمال، ج 6، ص 19 و سنن بيهقي، ج 10، ص11)‏
روايت حاضر که در نهج الفصاحه و نيز از کلام حضرت امير المومنين (ع) نيز وارد گرديده است، آيينه تمام نماي حضور شايسته سالاري در تمامي ابعاد و زواياي زندگي فردي و اجتماعي مسلمين است.‏
‏ مسلمانان بنا به فرموده پيامبر بايد در قبول مسئوليت‌ها دقت و حساسيت فوق العادهاي از خود نشان دهند و خود را به‌راحتي در معرض قبول مسئوليت، پست و مقام در نظام اسلامي قرار ندهند، چراكه در صورت قدرت طلبي، عدم توجه به شايسته سالاري و غصب پست‌هاي اجرايي، علاوه‌بر بروز شبهه حليت و حرمت در اموال ايشان، مرتكب خيانت به خدا و رسول او و تمامي امت اسلامي مي‌گردند.
در سياست علوي، شايسته سالاري اصل اساسي در گزينش كارگزاران محسوب مي‌شود. بر اساس آموزه‌هاي امامان، معيار گزينش بايد دينداري، صلاحيت اخلاقي، اصالت خانوادگي، تخصص و توانايي افراد باشد، نه وابستگي سببي، نسبي، گروهي، جناحي و مسلكي، آن هم با پيرايه سياسي‌اش. اين موارد را مي‌توان در نامه حضرت به مالك اشتر هنگام گسيل او به مصر به عنوان فرماندار آن منطقه و تذكر اين امور به وي مشاهده نمود.‏
حضرت امام خميني (ره) درخصوص لزوم شايسته سالاري در مجلس و تخلف بودن حضور افراد ناصالح در آن مي‏فرمايند: "مسئله انتخابات يك امتحان الهي است كه گروه گرايان را از ضوابط گرايان ممتاز مي‏كند، و مؤمنين و متعهدين را از مدعيان جدا مي‏نمايد. و كساني كه خود را كانديدا مي‏كنند، يا كانديداي گروههايي هستند، اگر خود را صالح براي وكالت در يك چنين مجلسي نمي‏دانند و وجود آنها در اين مكان نفعي براي كشورشان ندارد، خداي متعال را در نظر بگيرند و رضاي او را بر رضاي خود مقدم دارند، و چنين خلاف ناشايسته‏اي را مرتكب نشوند ".(صحيفه امام، ج‏18، ص: 336)
همان‌طور که در مقاله "طمع قدرت يا تشنه خدمت" عنوان گشت، از ديدگاه مردم سالاري ديني، از جمله مولفه‏ها و لوازم بنيادين و کليدي حاکميت بر جامعه و تحقق عدالت و آزادي، همانا مقوله "خدمت" و نگرش خدمت گزارانه کارگزاران و حاکمان به عنصر قدرت است. تئوري مردم‌سالاري ديني که منبعث از ايدئولوژي اسلام و تئوري حاکميتي آن است، قدرت را فرصتي طلايي براي کارگزاران و حاکمان جهت رشد ملکات انساني و تعالي و کمال ايشان به‌واسطه خدمتگزاري به خلق الله معرفي نموده و استفاده صحيح از حاکميت را زمينه و مقدمه اصلاح امور خلق و پيشرفت و کمال عامه مردم قرار داده است. ‏
حضرت اميرالمومنين(ع) در آموزه‏هاي الهي خويش خواستار آن مي‏گردد که همگان حکومت و زعامت را به عنوان يک پست و مقام دنيوي که اشباع کننده حس جاه طلبي بشر بوده و به عنوان هدف و ايده‏آل زندگي، سخت تحقير نمايند و آن‌را مانند ساير مظاهر مادي دنيا از استخوان خوکي که در دست انسان خوره‏داري باشد، [و يا از کفش پينه خورده يا آب بيني گوسفند]، بي‏مقدارتر شمرند. اما همين حکومت و زعامت را براي اجراي عدالت و احقاق حق و خدمت به ابناي بشر، بسيار مقدس و مغتنم شمرند. (شهيد مطهري، سيري در نهج البلاغه، نشر صدرا، ص 106-105)
مقام معظم رهبري در اين‌خصوص مي‏فرمايند: "نامزد مجلس با قصد خدمت وارد شود نه با قصد قدرت طلبي و جمع کردن پول يا انگيزه هاي ناسالم ديگر. نمايندگان اگر به مراکز قدرت و ثروت متصل شوند، کار خراب مي‏شود مثل دموکراسيهاي غرب که نامزدها به پولدارها و مراکز ثروت و ... وصل مي‏شوند".(ديدار مردم قم با مقام معظم رهبري، 19/10/1390)
مقام معظم رهبري در جمع مسئولان و کارگزاران کشور درخصوص لزوم صالح بودن و طاهر بودن جميع مسئولين نظام اسلامي جهت تشکيل حکومت صالحان مي‌فرمايند: " نکته‌‌ بعدي‌ حکومت‌ صالحان‌ است.‌ برادران‌ عزيز اگر ما شخصا خودمان‌ صالح‌ باشيم‌ و حکومت‌ نيز صالح‌ باشد مي‌توانيم‌ صلاح‌ را در همه‌ جاي‌ دنيا و پيش‌ از همه‌ در کشور خودمان‌ گسترش‌ بدهيم‌ ولي‌ اگر ما صالح‌ نبوديم‌ هيچ‌ اتفاق‌ مثبتي‌ در جهت‌ اهداف‌ به‌ وقوع‌ نخواهد پيوست‌ هرکس‌ هم‌ که‌ تلاش‌ کند بي‌خود تلاش‌ کرده‌ است‌ بنابراين‌ بايد من‌ و شما خوب‌ باشيم‌ خوب‌ بودن‌ هم‌ معناي‌ پيچيده‌اي‌ ندارد يعني‌ بايد متدين‌ و با تقوا باشيم‌ و دروغ‌ نگوييم‌ و غيبت‌ نکنيم‌ و به‌ مال‌ دنيا حرص‌ نزنيم‌ و اهل‌ تجمل‌ و تشريفات‌ و اسراف‌ و بدخواهي‌ نباشيم‌ و ادعاهاي‌ دروغ‌ نکنيم‌".( 9/11/1368)‏
حال بايد به قضاوت نشست که آيا مي‏توانيم در قالب حکومت ديني شاهد نماينده و وکلاي قدرت پرستي باشيم که در عين فرو رفتن در باتلاق شهوات و اميال نفساني، تکليف محوري را غايت و نهايت آمال خويش قرار دهد!‏
سخن آخر: مخفي نيست که در سالهاي سپري شده از انقلاب اسلامي، بودند و هستند افرادي که بي‏توجه به دو مقوله بنيادين شايسته سالاري و تکليف محوري و نيز فارق از هرگونه نگاه خدمت گزارانه، تنها به طمع قدرت و ثروت وارد انتخابات شده و بر اساس همين ديدگاه، از بي‏عدالتي، ظلم و تعدي به آبرو و حيثيت مردم و خصوصا حمله به برنامه‌ها و سياستهاي جناح رقيب و به تبع آن، دست درازي به آبروي فردي کانديداهاي گروه‌ها و احزاب ديگر رقيب، تهديد و ارعاب، تطميع و دست درازي به بيت المال فروگذار نبوده و کعبه آمال خو را در دولت و مجلس ديده و وجهه همت خويش را به‌تمامه معطوف بر کسب مساند اجرايي و تقنين و يا غيره نموده اند. بر شوراي نگهبان و دستگاه‏هاي نظارتي انتخابات است که با رصد و تشخيص بهتر، دقيقتر و ظريفانه‏تر تخلفات اين افراد در برهه انتخابات، دست اين‌گونه افراد (حال در هر جايگاه و مسند حکومتي يا به هر ميزان اتصال به مراکز قدرت و ثروت که مي‏باشند) را از قدرت کوتاه و آحاد ملت را از شرارت و سرکشي نفساني اين منافقين نجات دهند.
منبع:روزنامه رسالت
ارسال توسط کاربر محترم سایت :salmanjavan




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط