براي همسرتان خانم معلم نباشيد!

اغلب خانم هايي که به مشاوره مي پردازند از يک نکته گله مندند و مي گويند: «همسرم با من کم حرف مي زند.» از آن ها مي پرسم اصولا آدم کم حرفي است يا در شروع زندگي اهل صحبت کردن بود؟ معمولا در جوابم مي گويند اوايل آشنايي خيلي حرف مي زد و هر خبري به دستش مي رسيد بلافاصله با من در ميان مي گذاشت ولي نمي دانم چرا در سال هاي اخير خيلي کم حرف مي زند؟ از اين دسته خانم ها مي پرسم مي خواهيد با شما احساسي برخورد کنم و حرف هايتان را تصديق کنم و يا مايليد چون مرا امين خود دانسته ايد با شما عقلايي برخورد کنم؟
پنجشنبه، 21 ارديبهشت 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
براي همسرتان خانم معلم نباشيد!

 براي همسرتان خانم معلم نباشيد!
براي همسرتان خانم معلم نباشيد!


 






 
اغلب خانم هايي که به مشاوره مي پردازند از يک نکته گله مندند و مي گويند: «همسرم با من کم حرف مي زند.» از آن ها مي پرسم اصولا آدم کم حرفي است يا در شروع زندگي اهل صحبت کردن بود؟ معمولا در جوابم مي گويند اوايل آشنايي خيلي حرف مي زد و هر خبري به دستش مي رسيد بلافاصله با من در ميان مي گذاشت ولي نمي دانم چرا در سال هاي اخير خيلي کم حرف مي زند؟ از اين دسته خانم ها مي پرسم مي خواهيد با شما احساسي برخورد کنم و حرف هايتان را تصديق کنم و يا مايليد چون مرا امين خود دانسته ايد با شما عقلايي برخورد کنم؟
بلافاصله جواب مي دهند نه، خيلي علاقه منديم حقيقت را بشنويم. مي پرسم خداي ناکرده از آن دسته خانم هايي نباشيد که علت مراجعه شان به مشاور براي آن است که اولا با حرف زدن تخليه رواني بشوند و ثانياً رفتار خود را توجيه کرده و بگويند مشاوره هم نتوانست براي من کاري بکند؟
با اين تذکر آن ها بر آشفته شده و بلافاصله مي گويند شما در مورد ما اشتباه کرده ايد. ما آمده ايم که سهم خود را در اين سردي رابطه و بي تفاوتي ها بدانيم. با اين اظهارات آنها مي فهمم که تيرم به هدف خورده و آنها با اين تمهيد کاملا آماده شنيدن هستند. از آن ها مي پرسم اگر چنين است پس چرا در دستان شما کاغذ و قلمي براي يادداشت کردن نمي بينم؟ دستپاچه شده و بلافاصله کاغذ و قلمي تهيه مي کنند و آماده نوشتن علت ها مي شوند.
به آن ها مي گويم کم حرفي مردان دلايل زيادي دارد، ولي مهمترين آن ها اين است که خانم ها نبايد براي همسران شان خانم معلم بشوند. وقتي اين کار را ندانسته کردند، بايد بدانند فاتحه يک رابطه صميمانه را خوانده اند. وقتي شما در نقش يک معلم اخلاق ظاهر مي شويد، بايد بدانيد که بکن و نکن هاي شما خوشايند همسرتان نيست. کجا بودي! چرا دير آمدي! چرا اين حرف را زدي؟ اگر اين طور مي گفتي بهتر نبود! چرا اين طوري غذا خوردي! و چرا....
اين گفته ها، يک خانم معلم سختگير و کمال طلب را در ذهن همسر مجسم مي کند و يا بهتر بگويم يک مادر ناصح و پند و اندرز بده که شوهر شما گرچه مادرش را دوست دارد، ولي مايل نيست همسر خود را در قد و اندازه او ببيند. اغلب اين خانم ها مي پرسند پس چرا در بعضي از کتاب ها آمده که شوهران گاهي نياز دارند که همسران شان در نقش يک مادر برايشان ظاهر شوند؟ در جواب اين دسته از خانم ها مي گويم اولا خودتان فرموديد که «گاهي»، ثانياً فرموديد «مادر» اين اتفاق (نه اين اشتباه) به ما (نه به تو) ثابت مي کند که به همه کس نمي توان اطمينان کرد.
وقتي شما «اشتباه» همسرتان را «اتفاق» مي ناميد و او را «تنها» مقصر نمي دانيد بلکه «خود» را هم سهيم مي دانيد، در اين حالت به صورت مادري حمايتگر و يا نوازشگر ظاهر شده ايد که مردان مورد پسندشان مي باشد. خانم هاي محترمي که مردانشان در منزل کمتر حرف مي زنند، اگر از فردا اين رويه را تمرين کنند، بايد مطمئن باشند که پس از يک ماه همسرشان دوباره به سر شوق مي آيد و حرف هاي دلش را به شما که سنگ صبور او شده ايد، خواهد گفت. هيچ خوشبختي تصادفي نيست. زندگي راه و رمز خاصي ندارد، بلکه روشي دارد که آموختني است واگر شما با اين درايت بحران ها را مديريت کنيد، بايد بدانيد که همسر شما يک عمر مثل پروانه در کنار شما خواهد ماند.
شاد باشيد.
منبع:مجله راه کمال شماره 27



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط