جزء و کل
نويسنده: امير راد
نوع نگاه انسان به عالم اطراف خود، ثمرات مختلفي داشته که بعضي از آنها ناشي از نگاه هاي کل نگرانه او است و بعضي حاصل نگاه هاي جزء نگرانه او. هر دوي اين نگاه ها جذاب بوده و دستاوردهاي شگرفي داشته اند. برخي، با نگاه کلي به عالم سعي در تبيين قوانين کلي حاکم بر آن نموده اند و سپس سعي کرده اند تا قوانين حاکم بر اجزاء را از دل اين قوانين کلي بيرون بکشند. بعضي ديگر، در جزئيات دقيق تر شده و سعي کرده اند به علت يا علل يک پديده خاص پي ببرند و اي بسا، همين توجه موجب کشف قوانين عظيمي گرديده که در پي آن به کل نگري بزرگي دست پيدا کرده اند. در واقع، از آنچه ماحصل اين همه تلاش بوده، چنين بر مي آيد که کليت اين عالم از جزئيات آن جدا نيست و همين طور جزئيات آن نشأت از کليت آن دارد.
آشکارسازي امواج بسيار کم انرژي کيهاني، که ابتدا فکر مي کردند نويزي(1) است که در دستگاه ها ثبت شده و بايد حذف گردد؛ تأييدي گرديد بر نظريه انفجار بزرگ و چه اطلاعات گرانبهايي که از نحوه شکل گيري عالم و دماي آن و ... که در اختيار ما نگذاشت! نظريه اي که سعي در تبيين يکي از کل نگرانه ترين قوانين حاکم بر عالم و نحوه به وجود آمدن آن دارد.
اثر فوتوالکتريک، يکي از زيباترين نمادهاي رسيدن از جزء به کل است که کاشف آن(2) نيز، به واقع لايق جايزه نوبل فيزيک گرديده است. نگاه عميق به اين پديده موجب گرديد، تا ساختار ناپيوسته بودن انرژي و به تبع آن ناپيوسته بودن در همه چيز کشف گردد که اين، يکي از کل نگرترين کشفيات در زمينه فيزيک بوده است.
از طرفي، نگاه کپلر به حرکت سيارات که موجب طراحي مدارهاي بيضوي و قوانين کپلر گرديد و در ادامه ي آن، کشف قوانين گرانش توسط نيوتن، يکي ديگر از نگاه هاي کل نگري بوده که براي تک تک اجزاء اين عالم صادق است.
در واقع، وقتي خوب نگاه مي کنيم، تفکيک کل نگري و جزء نگري بر اين اساس که يک متفکر به پديده اي در وسعت عالم نگاه مي کرده يا در جزئيات يک آزمايش خرد گرديده، غلط مي نمايد. چرا که مرز بين اين دو، اکنون آنقدر کمرنگ است که اين تفکيک را کمي نابخردانه مي نمايد. (آدمي به ياد پيشگويان چيني مي افتد که استخواني را در آتش انداخته و پس از گرم شدن آن را در آب مي انداختند و سپس به ترک هايي که بر روي آن نقش مي گرفته، نگاه انداخته و مقدرات عالم را پيشگويي مي کردند!!)
گويي شرايط عالم، هر چه که هست، موقعيت کلي اجرام سماوي و حتي تک تک ذرات عالم، حکم شرايط اوليه يک معادله را دارند که با دانستن آنها مي توانيد ادامه آن را پيشگويي کنيد و آنها با داشتن اين معادله و ديدن شرايط اوليه مي توانستند شرايط را پيش بيني کنند!
در واقع، کل نگري و جزء نگري دو روي يک سکه هستند، و آنقدر کل بر روي جزء، و جزء بر روي کل اثر دارد که تفکيک آن غير ممکن است. يکي، کل را مي بيند و به جزء پي مي برد و ديگري به جزئيات مي پردازد. در نهايت به کل تعميم مي دهد.
حتي در مکانيک آماري(3) نيز با همين نکته سر و کار داريم. يعني قوانين حاکم بر جزء را به کل تعميم مي دهيم و بسيار هم درست از آب در مي آيند.
در رياضيات آماري نيز، به طور بسيار مشابهي عمل مي کنيم، به گونه اي که اين کار، خود به صورت يک علم درآمده است. علم درک کل و بدست آوردن مصداق آن در جزئيات و علم درک جزء و تعميم آن به کل.
اين نيز از چشم بندي هاي فيزيکدانان است...
2- اثر فوتوالکتريک (Photoelectric effect) يکي از بخش هاي مهم فيزيک است، که در سال 1921 اينشتين به خاطر آن جايزه نوبل فيزيک گرفت.
اثر فوتوالکتريک پديده اي است که در آن الکترون، بعد از جذب انرژي از يک پرتوي الکترومغناطيسي مانند پرتوي ايکس و يا انوار مرئي، از ماده گسيل مي شود.
3- مکانيک آماري، يکي از مباحث مطرح در فيزيک است که به سيستم هايي با تعداد متغيرهاي بسيار زياد مي پردازد. اين متغيرها مي توانند ذراتي چون اتم ها، مولکول ها، يا ذرات بنيادي باشند. در اين مبحث، با استفاده از خاصيت هاي ميکروسکوپي ذرات، مانند ساختار اتمي و برهمنکش بين آنها، اطلاعاتي در مورد خواص ماکروسکوپي سيستم مانند فشار، آنتروپي و... از طريق محاسبات و روش هاي آماري به دست مي آيد.
منبع: دانشنامه آزاد فارسي، ويکي پديا
منبع: لذت فيزيک شماره20
آشکارسازي امواج بسيار کم انرژي کيهاني، که ابتدا فکر مي کردند نويزي(1) است که در دستگاه ها ثبت شده و بايد حذف گردد؛ تأييدي گرديد بر نظريه انفجار بزرگ و چه اطلاعات گرانبهايي که از نحوه شکل گيري عالم و دماي آن و ... که در اختيار ما نگذاشت! نظريه اي که سعي در تبيين يکي از کل نگرانه ترين قوانين حاکم بر عالم و نحوه به وجود آمدن آن دارد.
اثر فوتوالکتريک، يکي از زيباترين نمادهاي رسيدن از جزء به کل است که کاشف آن(2) نيز، به واقع لايق جايزه نوبل فيزيک گرديده است. نگاه عميق به اين پديده موجب گرديد، تا ساختار ناپيوسته بودن انرژي و به تبع آن ناپيوسته بودن در همه چيز کشف گردد که اين، يکي از کل نگرترين کشفيات در زمينه فيزيک بوده است.
از طرفي، نگاه کپلر به حرکت سيارات که موجب طراحي مدارهاي بيضوي و قوانين کپلر گرديد و در ادامه ي آن، کشف قوانين گرانش توسط نيوتن، يکي ديگر از نگاه هاي کل نگري بوده که براي تک تک اجزاء اين عالم صادق است.
در واقع، وقتي خوب نگاه مي کنيم، تفکيک کل نگري و جزء نگري بر اين اساس که يک متفکر به پديده اي در وسعت عالم نگاه مي کرده يا در جزئيات يک آزمايش خرد گرديده، غلط مي نمايد. چرا که مرز بين اين دو، اکنون آنقدر کمرنگ است که اين تفکيک را کمي نابخردانه مي نمايد. (آدمي به ياد پيشگويان چيني مي افتد که استخواني را در آتش انداخته و پس از گرم شدن آن را در آب مي انداختند و سپس به ترک هايي که بر روي آن نقش مي گرفته، نگاه انداخته و مقدرات عالم را پيشگويي مي کردند!!)
گويي شرايط عالم، هر چه که هست، موقعيت کلي اجرام سماوي و حتي تک تک ذرات عالم، حکم شرايط اوليه يک معادله را دارند که با دانستن آنها مي توانيد ادامه آن را پيشگويي کنيد و آنها با داشتن اين معادله و ديدن شرايط اوليه مي توانستند شرايط را پيش بيني کنند!
در واقع، کل نگري و جزء نگري دو روي يک سکه هستند، و آنقدر کل بر روي جزء، و جزء بر روي کل اثر دارد که تفکيک آن غير ممکن است. يکي، کل را مي بيند و به جزء پي مي برد و ديگري به جزئيات مي پردازد. در نهايت به کل تعميم مي دهد.
حتي در مکانيک آماري(3) نيز با همين نکته سر و کار داريم. يعني قوانين حاکم بر جزء را به کل تعميم مي دهيم و بسيار هم درست از آب در مي آيند.
در رياضيات آماري نيز، به طور بسيار مشابهي عمل مي کنيم، به گونه اي که اين کار، خود به صورت يک علم درآمده است. علم درک کل و بدست آوردن مصداق آن در جزئيات و علم درک جزء و تعميم آن به کل.
اين نيز از چشم بندي هاي فيزيکدانان است...
توضيحات:
2- اثر فوتوالکتريک (Photoelectric effect) يکي از بخش هاي مهم فيزيک است، که در سال 1921 اينشتين به خاطر آن جايزه نوبل فيزيک گرفت.
اثر فوتوالکتريک پديده اي است که در آن الکترون، بعد از جذب انرژي از يک پرتوي الکترومغناطيسي مانند پرتوي ايکس و يا انوار مرئي، از ماده گسيل مي شود.
3- مکانيک آماري، يکي از مباحث مطرح در فيزيک است که به سيستم هايي با تعداد متغيرهاي بسيار زياد مي پردازد. اين متغيرها مي توانند ذراتي چون اتم ها، مولکول ها، يا ذرات بنيادي باشند. در اين مبحث، با استفاده از خاصيت هاي ميکروسکوپي ذرات، مانند ساختار اتمي و برهمنکش بين آنها، اطلاعاتي در مورد خواص ماکروسکوپي سيستم مانند فشار، آنتروپي و... از طريق محاسبات و روش هاي آماري به دست مي آيد.
منبع: دانشنامه آزاد فارسي، ويکي پديا
منبع: لذت فيزيک شماره20