انتظار خورشيد

هر شب، منتظر طلوع خورشد فردا هستيم؛ اما معناي انتظار خورشيد، آن نيست که تا صبح در تاريکي به سر ببريم، بلکه تا آمدن خورشيد، هر کس اتاق خود را روشن مي کند. يا در زمستان، منتظر فرا رسيدن بهار هستيم، ولي معنايش اين نيست که در طول زمستان از سرما بلرزيم و اتاق خود را گرم نکنيم.
شنبه، 24 تير 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
انتظار خورشيد

انتظار خورشيد
انتظار خورشيد


 

نويسنده: محمد يوسفيان(*)




 
هر شب، منتظر طلوع خورشد فردا هستيم؛ اما معناي انتظار خورشيد، آن نيست که تا صبح در تاريکي به سر ببريم، بلکه تا آمدن خورشيد، هر کس اتاق خود را روشن مي کند. يا در زمستان، منتظر فرا رسيدن بهار هستيم، ولي معنايش اين نيست که در طول زمستان از سرما بلرزيم و اتاق خود را گرم نکنيم.
امام زمان (عج) در زمان غيبت همانند خورشيد پشت ابر است و ما منتظران رؤيت خورشيديم؛ اما اين بدان معنا نيست که دست روي دست بگذاريم و هيچ کاري نکنيم، بلکه در زمان غيبت امام زمان (عج) بايد به مقدار توان خود با ظلم مبارزه کنيم و در صدد اصلاح خود و جامعه برآييم.
در روايت مي خوانيم: «افضل الاعمال انتظار الفرج؛ (1) بهترين اعمال، انتظار فرج [ حضرت مهدي (عج)] است.»
بر اساس اين حديث، انتظار، يک حالت نيست، بلکه عمل است. بنابراين منتظران واقعي، بايد اهل عمل باشند.
کسي که منتظر مهمان است، آرام نمي نشيند و خانه را براي آمدن مهمان آماده مي کند. بنابراين آمادگي براي ظهور، با خودسازي، امر به معروف، دعوت به حق و آگاه سازي ديگران از وظايفي که در دوران غيبت امام زمان (عج) دارند، ممکن خواهد شد.

چراغ
 

فرض کنيد چراغي را براي روشنايي و گرما بخشي، نزد کودکي مي گذاريم، اما او از روي جهالت و ناداني به آن سنگ مي زند. ما هم براي اينکه بچه به چراغ آسيب نزند، آنرا بر مي داريم. برداشتن چراغ، دليل ترس و ناتواني ما در برابر کودک نيست؛ به عبارت ديگر، ما از قدرت او نمي ترسيم، بلکه از خطا و اشتباه او مي ترسيم. امامان بزرگوار ما مانند چراغ هاي هدايتي هستند که خداوند در مسير انسان ها نصب کرده است؛ اما در اثر اشتباه و خطاي گذشتگان، يازده تن از آنها به شهادت رسيدند و تنها يکي از آنان، يعني امام زمان (عج) باقي مانده است و خداوند براي جلوگيري از اشتباه ما که به آن آسيبي نزنيم، آن حضرت را از ديدگان ما غايب ساخته است و تا هنگامي که احتمال اين اشتباه باشد، غيبت آن حضرت همچنان ادامه پيدا مي کند و از ظهور او هم خبري نيست که نيست.

جهالت
 

ظلم و جفاي برادران حضرت يوسف به ايشان و برادرش را از جهاتي مي توان به جفاي امت به امام عصر (عج) و اهل بيت پيامبر (ص) تشبيه کرد؛ زيرا بعضي مي گويند: «مگر اهل بيت پيامبر (ص) چه ويژگي هايي دارند که نزد خداي متعال و رسول گرامي اش از ديگران محبوب ترند؟» اما بايد دانست که تمام افعال خداوند، حکيمانه است و دليل محبت ويژه خدا به اين خاندان هم، آگاهي به صفات ممتاز آنهاست. درست مثل حضرت يعقوب(ع) که در يوسف (ع) چيزي را مي ديد که در پسران ديگرش نبود. و به همين دليل، او را بيشتر دوست مي داشت، ولي برادران حضرت يوسف اين را درک نمي کردند، و جاهلانه مي گفتند: «ليوسف واخوه احب الي أبينا منا و نحن عصبه) (2)؛ «يوسف و برادرش نزد پدر، از ما محبوب ترند؛ در حالي که ما گروه نيرومندي هستيم. !»
شگفت آنکه برادران يوسف به قدري در جهالت خود افراط کردند که حتي پيامبر زمان خود را گمراه دانستند و اظهار داشتند ( ان أبانا لفي ضلال مبين) (3)؛ «پدر ما گمراهي آشکار است ! » اما ناداني آنان به همين جا ختم نشد و آنان به جاي اصلاح اخلاق و رفتار خود، براي اينکه در نزد پدر آبرويي بيابند، کمر به قتل حضرت يوسف بستند و گفتند: (اقتلوا يوسف او اطرحوه ارضا يخل لکم وجه ابيکم ) (4)؛ «يوسف را بکشيد يا او را به سرزمين دور دستي بيفکنيد تا توجه پدر، فقط به شما باشد.»
آري يکي از حکمت هاي غيبت حضرت مهدي (عج) در روايات نيز ترس از کشته شدن، بيان شده است.
 

وثيقه
 

يکي از نکات مهم در داستان حضرت يوسف (ع) آن است که وقتي زمان قحطي رسيد، برادران آن حضرت، بدون بنيامين و براي گرفتن گندم به نزد او آمدند. حضرت يوسف (ع) وعده داد که اگر در مرتبه بعد بنيامين را نيز بياورند. سهمي به او اختصاص خواهد داد. آنها با خوشحالي نزد پدر آمدند و از او خواستند که بنيامين را با آنها بفرستد، اما چون در گذشته دچار خطايي درباره حضرت يوسف (ع) شده بودند، حضرت يعقوب (ع) اين خواسته را قبول نفرمود و کوتاهي گذشته را يادآور شد و فرمود : «آيا در مورد او اطمينان کنم، همان گونه که در مورد برادرش (يوسف) اطمينان کردم (و ديدي که چه شد )؟» (5)
پس از اصرار فراوان برادران، حضرت يعقوب (ع) شرطي را گذاشته که به نظر مي آيد همين شرط براي ظهور امام زمان (عج) نيز وجود دارد. ايشان خطاب به پسرانش فرمود: «من هرگز او را با شما نخواهم فرستاد تا با من، با نام خدا پيمان استواري ببنديد که حتماً او را نزد من باز آوريد، مگر آنکه گرفتار [حادثه اي] شويد و هنگامي که آنها وثيقه (پيمان استوار] خود را در اختيار او گذاردند، گفت: خداوند، نسبت به آنچه مي گوييم، ناظر و نگهبان است!» (6)
در مورد امام زمان (عج) نيز همين طور است ما مکرر مي گوييم: «خدايا، امام زمان (عج) را بفرست تا از او اطاعت کنيم و در خدمتش باشيم»، اما خداي متعال مي گويد: « شما در مورد يازده امام گذشته، بد عمل کرديد و مقصر هستيد. پس بايد حسن نيت و اصلاح عمل و رفتارتان را اثبات کنيد، تا امام آخرتان را به سوي شما برگردانم.»

پي‌نوشت‌ها:
 

*. مسئول واحد کودک و نوجوان مرکز تخصصي مهدويت.
1. بحار الانوار، ج 52، ص 122.
2. سوره يوسف/ 8.
3. همان.
4. سوره يوسف / 9.
5. سوره يوسف / 64. ( هل امنکم عليه الا کما امتتکم علي اخيه من قبل).
6.سوره يوسف / 66. (قال لن ارسله معکم حتي توتون موثقاً من الله لتاتنني به الا ان يحاط بکم فلما اتوه موثقهم قال الله علي ما نقول وکيل).
 

منبع: نشريه امان، شماره 36.




 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما