عناصر داستانی را بشناسید

اول از هر چیز باید دانست چه داستانی قرار است زیر دستتان جان بگیرد.اگر تکلیف این ماجرا و داستان را با خودتان روشن نکنید، هرج و مرجی روی کاغذهایتان به پا می شود که
پنجشنبه، 30 شهريور 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
عناصر داستانی را بشناسید
عناصر داستانی را بشناسید
عناصر داستانی را بشناسید
نویسنده:جمال میر ملحقی



 
[1] اول از هر چیز باید دانست چه داستانی قرار است زیر دستتان جان بگیرد.اگر تکلیف این ماجرا و داستان را با خودتان روشن نکنید، هرج و مرجی روی کاغذهایتان به پا می شود که کل داستان و سوژه به باد می رود.با این حال عده ای معتقدند که دانستن این اصول، سبب می شود نویسنده از احساس فاصله بگیرد و خشک و رسمی بنویسد، اما به نظرم دیدن این همه داستان آشفته در این سال ها ثابت می کند که دانستن این اصل و اساس لازم است.هر داستانی، ویژگی های خودش را دارد و اگر نویسنده ، عناصر داستانی را بشناسند می داند چه قالبی را انتخاب کند.نویسندگی به دانش و آموزش بستگی دارد و نه خلاقیت.اطمینان دارم کسانی می توانند داستان نویسان خوبی باشند که پشتکار داشته و به داستان ، علاقه داشته باشند و آن را بشناسند.
[2] مگر آدم ها با هم تفاوت دارند؟ چرا نویسندگان آمریکایی، خالق شاهکارها هستند و نه ایرانیان؛ چون آنها به این باور رسیده اند که می توان نوشتن را آموخت.کلاس های دانشگاهی برگزار می کنند و نویسندگی را آموزش می دهند.سلینجر- خالق « ناتور دشت»- از جمله همین افراد بود.
[3] بعد از اینکه از خواندن داستانتان احساس رضایت کردید، چند روز کنارش بگذارید.هر قدر داستان را بیشتر بخوانید و ویرایش کنید، مخاطبتان هم راضی تر خواهد بود.ریموند کارور هر کدام از داستان های کوتاهش را لااقل ده بار بازنویسی می کرد.ارنست همینگوی، فقط 200 بار مقدمه « پیرمرد و دریا» و 30 مرتبه فصل آخر کتاب « وداع با اسلحه» را تغییر داده است.گرچه بعضی چون احمد محمود، معتقد به بازنویسی نیستند و فکر می کنند هر داستان، متعلق به دوره ای از زندگی انسان و بیانگر احساسات و طرز فکر او در همان زمان است، با این حال شخصا معتقدم اگر احمد محمود برخی از داستان های متقدم ترش را هم بازنویسی می کرد، برخی از آنها به اندازه همسایه ها و آثار مهم دیگرش ماندگار می شد.
[4] به باور من، شاهکارهای ادبی در جوامع آزاد آفریده می شوند.
[5] شخصیت های داستانتان را خوب بشناسید، همه چیزشان را برای خودتان روشن کنید، سن، شغل، سلیقه و سر و وضع، حتی اگر قرار نیست همه این ویژگی ها در داستانتان بیاید.اما نکته اصلی اینجاست که اگر همه ویژگی های شخصیت هایتان را نشناسید، به باورپذیری شخصیتتان آسیب زده اید.
[6] خواننده می خواهد دلیل هر اتفاقی را که می افتد بداند و تحقق آن را باور کند.از این رو هر فصلی از رمان باید با فصل دیگر ارتباط منطقی داشته باشد و در تمامیت و تحول عمل داستانی رمان دخالت داشته باشد و سرنوشت یک یک شخصیت ها در پایان داستان برای خواننده آشکار شود.
[7] تاکید می کنم، کسی که می خواهد یک داستان خوب بنویسد باید اول داستان های نویسندگان ایرانی پیشکسوت را بخواند، چون مطالعه این آثار سبب می شود شناخت بهتری از جامعه و اطرافمان داشته باشیم.
[8] نویسنده می تواند زبان ها و روایت های متعددی را برای نوشتن داستانش به کار ببرد.مثلا بعضی دوست دارند با زبانی شاعرانه داستان بنویسند و مثل آثار ابراهیم گلستان یک اثر داستانی خلق کنند اما بعضی دوست دارند زبانی پر از تمثیل، کنایه و ضرب المثل را به عنوان زبان داستانشان استفاده کنند و داستانی مثل داستان های آل احمد بنویسند.در هر صورت من به داستان نویسان توصیه می کنم از زبان ادبی و شاعرانه پرهیز کنند، چون زبان شعر، با زبان نوشتاری داستان تفاوت می کند.به نظر من زبان نوشتار و زبان کوچه و بازار، بهترین زبان برای نوشتن داستان است، چون این زبان پویاست و کلمات، لغات و امکانات نوشتاری زیادی در اختیار داستان نویس قرار می دهد و بهتر می تواند تجربه های ذهنی نویسنده را منعکس کند.البته من یک توصیه دیگر هم به داستان نویسان جوان دارم و آن پرهیز از رسیدن به یک سبک خاص است.سبک باعث می شود نویسنده، داستان های یک بعدی بنویسد، مثل داستان های آل احمد، در حالی که یک نویسنده باید شیوه های روایت تازه ای را برای داستان هایش به کار برد تا بتواند ابعاد مختلفی از یک شخصیت داستان را نشان دهد.
[9] سعی کنید بیش از اندازه به مصیبت ها و غم ها و آدم های دلتنگ و افسرده و احوال نابهنجار و نابسامان زندگی نپردازید.
[10] نکته ای که درباره ی مدها همیشه وجود داشته، این است که آنها هیچ وقت پایدار نیستند و باگذر زمان به فراموشی سپرده می شوند.اما در جامعه هنری تابعیت از مد زیاد دیده می شود.زمانی یک موج و جریان وارد جامعه ای می شود و عده ای از نویسندگان از آن تبعیت می کنند.در جریان داستان نویسی روی خط مد حرکت نکنید.
منبع:نشریه خردنامه همشهری(کتاب)، شماره 74

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط