نویسنده:کسری کریمی طار
Quantum Theory
یکی از عمده مشکلاتی که بازی از آن رنج می برد، نبود هویت مشخص است.بازی مشخصا قصد داشته شبیه GoW باشد؛ اما داستان شخصیت های آن کاملا شبیه به بازی های شرقی طراحی شده اند و اگر دشمنان اسلحه نداشتند فرقی چندانی با دیگر آثار متوسط اکشن ژاپن نداشت.گرافیک بازی نیز بسیار زشت و حتی Ninja Gaiden 2 که دو سال پیش عرضه شد، ضعیف تر است (موتور هر دو بازی یکی است).موسیی و صداگذاری نیز تعریفی ندارد.اجازه دهید این نقد با جمله ای زیبا از یک منتقد خارجی به پایان برسانم، ما تنها یک بار زندگی می کنیم و QT به قدری بی ارزش است که شما نباید لحظه های گران قدر زندگی خود را برای این بازی هدر دهید!
QT روایتگر شخصیتی تنومند، ورزیده و سختی دیده به نام(Syd)است که قصد دارد به Living Tower سفر کند تا این برج زنده را که عامل بدبختی نسل بشر و تبدیل آن ها به موجودات شیطانی است از بین ببرد.در این سفر خطیر زنی به نام فیلنا (Fillena)نیز وی را همراهی می کند.البته این دو مقاصد خاص خود را دنبال می کنند؛ اما به هر حال هدف اصلی هر دو نفر از بین رفتن برج است.داستان بازی بیش از حد کلیشه ای است.برجی که ناگهان سر از زمین بیرون آورده و قصد دارد دنیا را نابود کند و دو شخصیت مختلف که به خاطر انتقام وارد برج می شوند و در نهایت همه را می کشند و به موفقیت می رسند!بدتر از داستان دیالوگ های بازی است که دیگر حتی در فیلم های درجه سه Direct to Video هم پیدا نمی شود و دیالوگ های Gears of war در مقابل QT تفاوتی با یک اثر اسکاری ندارد!البته تاثیرهای GOW فقط به این جا ختم نمی شود؛ مثلا در ابتدا بازی توجه می شویم برج توسط پدر فلینا ساخته شده و البته صدای وی نیز در طول بازی شنیده می شود (فکر می کنم قبلا با چنین موضوعی در 2، 1 Gow مواجه شده ایم، شما این طور فکر نمی کنید!؟)
گیم پلی از نظر تئوری کاملا شبیه به GoW است؛ اما در کل هیچ شباهتی به این اثر ندارد؛ زیرا جذابیت GoW ده ها برابرQT است، البته اگر بتوان بخش جذابی هم در QT پیدا کرد!
سیستم کاورگیری چسبیده موبه مو از GoW کپی شده با این تفاوت که هیچ گونه طراحی مرحله ای در بازی یافت نمی شود.مراحل بازی عینا کپی هم هستند.سیلی از دشمنان احمق را از بین ببرید، وارد اتاق بعدی شوید و همین کار تکرار کنید و ...بازی تا پایان همین روند را ادامه می دهد.تنها تفاوت مراحل این است که شکل ظاهری اتاق ها تفاوت بسیار کمی با هم دارند.از سوی دیگر محیط ها بیش از اندازه خالی و بدون جزییات هستند.به نظر می رسد بازی در همه بخش ها دارای طراح مخصوص به خود بوده، اما طراح اصلی بازی به صورت فیزیک در ساخت بازی نقشی نداشته است.
همان طور که اشاره شد دشمنان بسیار احمق هستند.به طور کلی می توان آن ها را به لشگری تشبیه کرد که قصد دارند به هر شکل ممکن توسط شما از بین بروند و با آغوشی باز به استقبال مرگ می آیند.هوش مصنوعی فیلنا نیز دست کمی از دشمنان ندارد و وی در نیمی از زمان بازی فقط به فرمان شما گوش می دهد و حرکت خاصی از او سر نمی زند!
تیراندازی در کل بد نیست و اسلحه ها تنوع نسبتا خوبی دارند؛ ولی بازی به قدری ضعیف و مشکل دار است که این نکات مثبت اصلا به چشم نمی آیند.تنها نکته مثبتی که در طراحی مراحل به چشم می خورد و دست کم از آن می توان به عنوان تنها نوآوری QT نام برد، برج های متحرک است.راهروها و برج ها بازی گاهی به حرکت درمی آیند ودر این بخش بازی تا حدی بهتر می شود اما QT همچنان از نکات منفی زیادی رنج می برد که نمی توان تنها با یک نوآوری از آنها فرار کرد.ساخت QT سه سال به طول انجامیده و بازی در کل 8-9 ساعت گیم پلی مفید در بخش تک نفره دارد که البته از جهتی عاملی مثبت به حساب می آید زیرا زودتر به عذاب بازیباز بخت برگشته ای که QT راتهیه کرده، پایان می دهد.
هر روز که از عمر دنیای بازی می گذرد، صنعت بازیسازی ژاپن یک قدم دیگر از استاندارهای جهانی فاصله می یگرد و اگر این نسل بازی های انگشت شمار ژاپنی بودند که توانستند به عناوینی موفق روی کنسول HD تبدیل شوند.برخی از منتقدین علت های از جمله نبود تکنولوژی قوی، کمبود بودجه، سلایق متفاوت و ...را دلایل اصلی این مشکل بزرگ بیان کرده اند.پس از عرضه Quantum Theory (QT)باید گفت که تقریبا هیچ کدام از این مسایل، مشکل صنعت بازی ژاپن نیست و در واقع این کشور نبود مدیران با تدبیر یا به عبارتی دیگر عاقل، ضربه می خورد.اشتباه نکنید قصد توهین به کسی را نداریم اما Sonic Team پس از عرضه ده ها اثر فاجعه آمیز هنوز تعطیل نشده و آخرین اثر آن ها که اتفاقا بهترین بازی شان طی 10 سال اخیر است (sonic 4)به مراتب از بازی کلاسیک سطحی پایین تر دارد.Hudson soft پس از ساخت فاجعه هایی چون Bomberman: Act Zero و Calling هم چنان در حال ساخت بازی های جدید است.کپکام بهترین استودیوی خود Clover را می بندد تا سازندگان خارجی افتضاحی چون Dark Void را عرضه کنند!آخرین شاهکار کمپانی های بزرگ ژاپنی QT است.بازی از ابتدا برای این متولد شد که کلونی از Gears of war باشد؛ اما به نظر سازندگان بازی حتی به خود زحمت نداده اند که حتی یک بار Gow از ابتدا تا پایان بازی کنند؛ QT حتی نتوانسته از برخی از راحت ترین المان های این بازی معروف تقلید کند.
تقلید یا کپی برداری:تقلید در QT جای خود را به کپی برداری داده و گاهی فکر می کنید، در حال تجربه GOW در یک محیط شرقی هستید سازندگان حتی تلاش نکرده اند شخصیتی نسبتا منحصر به فرد بسازند و سید یک نمونه ژاپنی از مارکوس فینیکس است.سربازی کارکشته با هیکلی تنومند، صدای کلفت و ...شاید اگر سازندگان کمی پیشروی می کردند از جان دی ماجیو دوبلور فینیکس برای صداگذاری شخصیت اصلی خود دعوت می کردند.اسلحه های بازی شباهت بسیاری به اسلحه های سری GOW دارد و دشمنان هم دست کمی از لوکاست ها ندارند، با این تفاوت که در اینجا بسیار احمق شده اند.بازی تقلیدی یا کپی برداری کم نیستند که بهترین مثال برای آن ها Dantes Infeno است؛ اما دست کم آن اثر کیفیتی متوسط داشت؛ اما QT عنوان نامزد بدترین بازی سال را یدک می کشد!البته از سازندگانی چون Team Tachyon که پیش از این بازی های ضعیفی چون Undead kinghts و پورت ضعیف Rygar را عرضه کرده اند؛ انتظاری بیش از این هم نمی رود.
منبع:بازی رایانه شماره39
مزایا
حرکت جالب برج ها و دیگر هیچمعایب
گرافیک زشت در هر دو حالت دیداری و تکنیکی، بدرنگ،بافت بیش از حد قدیمی، طراحی مراحل بیش از حد ابتدایی، گیم پلی به شدت خسته کننده، شخصیت های نچسب، داستانی کلیشه ای ، پتانسیلی که هیچ استفاده ای از آن نشده است.QT روایتگر شخصیتی تنومند، ورزیده و سختی دیده به نام(Syd)است که قصد دارد به Living Tower سفر کند تا این برج زنده را که عامل بدبختی نسل بشر و تبدیل آن ها به موجودات شیطانی است از بین ببرد.در این سفر خطیر زنی به نام فیلنا (Fillena)نیز وی را همراهی می کند.البته این دو مقاصد خاص خود را دنبال می کنند؛ اما به هر حال هدف اصلی هر دو نفر از بین رفتن برج است.داستان بازی بیش از حد کلیشه ای است.برجی که ناگهان سر از زمین بیرون آورده و قصد دارد دنیا را نابود کند و دو شخصیت مختلف که به خاطر انتقام وارد برج می شوند و در نهایت همه را می کشند و به موفقیت می رسند!بدتر از داستان دیالوگ های بازی است که دیگر حتی در فیلم های درجه سه Direct to Video هم پیدا نمی شود و دیالوگ های Gears of war در مقابل QT تفاوتی با یک اثر اسکاری ندارد!البته تاثیرهای GOW فقط به این جا ختم نمی شود؛ مثلا در ابتدا بازی توجه می شویم برج توسط پدر فلینا ساخته شده و البته صدای وی نیز در طول بازی شنیده می شود (فکر می کنم قبلا با چنین موضوعی در 2، 1 Gow مواجه شده ایم، شما این طور فکر نمی کنید!؟)
گیم پلی از نظر تئوری کاملا شبیه به GoW است؛ اما در کل هیچ شباهتی به این اثر ندارد؛ زیرا جذابیت GoW ده ها برابرQT است، البته اگر بتوان بخش جذابی هم در QT پیدا کرد!
سیستم کاورگیری چسبیده موبه مو از GoW کپی شده با این تفاوت که هیچ گونه طراحی مرحله ای در بازی یافت نمی شود.مراحل بازی عینا کپی هم هستند.سیلی از دشمنان احمق را از بین ببرید، وارد اتاق بعدی شوید و همین کار تکرار کنید و ...بازی تا پایان همین روند را ادامه می دهد.تنها تفاوت مراحل این است که شکل ظاهری اتاق ها تفاوت بسیار کمی با هم دارند.از سوی دیگر محیط ها بیش از اندازه خالی و بدون جزییات هستند.به نظر می رسد بازی در همه بخش ها دارای طراح مخصوص به خود بوده، اما طراح اصلی بازی به صورت فیزیک در ساخت بازی نقشی نداشته است.
همان طور که اشاره شد دشمنان بسیار احمق هستند.به طور کلی می توان آن ها را به لشگری تشبیه کرد که قصد دارند به هر شکل ممکن توسط شما از بین بروند و با آغوشی باز به استقبال مرگ می آیند.هوش مصنوعی فیلنا نیز دست کمی از دشمنان ندارد و وی در نیمی از زمان بازی فقط به فرمان شما گوش می دهد و حرکت خاصی از او سر نمی زند!
هر روز که از عمر دنیای بازی می گذرد، صنعت بازیسازی ژاپن یک قدم دیگر از استاندارهای جهانی فاصله می یگرد و اگر این نسل بازی های انگشت شمار ژاپنی بودند که توانستند به عناوینی موفق روی کنسول HD تبدیل شوند.برخی از منتقدین علت های از جمله نبود تکنولوژی قوی، کمبود بودجه، سلایق متفاوت و ...را دلایل اصلی این مشکل بزرگ بیان کرده اند.پس از عرضه Quantum Theory (QT)باید گفت که تقریبا هیچ کدام از این مسایل، مشکل صنعت بازی ژاپن نیست و در واقع این کشور نبود مدیران با تدبیر یا به عبارتی دیگر عاقل، ضربه می خورد.اشتباه نکنید قصد توهین به کسی را نداریم اما Sonic Team پس از عرضه ده ها اثر فاجعه آمیز هنوز تعطیل نشده و آخرین اثر آن ها که اتفاقا بهترین بازی شان طی 10 سال اخیر است (sonic 4)به مراتب از بازی کلاسیک سطحی پایین تر دارد.Hudson soft پس از ساخت فاجعه هایی چون Bomberman: Act Zero و Calling هم چنان در حال ساخت بازی های جدید است.کپکام بهترین استودیوی خود Clover را می بندد تا سازندگان خارجی افتضاحی چون Dark Void را عرضه کنند!آخرین شاهکار کمپانی های بزرگ ژاپنی QT است.بازی از ابتدا برای این متولد شد که کلونی از Gears of war باشد؛ اما به نظر سازندگان بازی حتی به خود زحمت نداده اند که حتی یک بار Gow از ابتدا تا پایان بازی کنند؛ QT حتی نتوانسته از برخی از راحت ترین المان های این بازی معروف تقلید کند.
تقلید یا کپی برداری:تقلید در QT جای خود را به کپی برداری داده و گاهی فکر می کنید، در حال تجربه GOW در یک محیط شرقی هستید سازندگان حتی تلاش نکرده اند شخصیتی نسبتا منحصر به فرد بسازند و سید یک نمونه ژاپنی از مارکوس فینیکس است.سربازی کارکشته با هیکلی تنومند، صدای کلفت و ...شاید اگر سازندگان کمی پیشروی می کردند از جان دی ماجیو دوبلور فینیکس برای صداگذاری شخصیت اصلی خود دعوت می کردند.اسلحه های بازی شباهت بسیاری به اسلحه های سری GOW دارد و دشمنان هم دست کمی از لوکاست ها ندارند، با این تفاوت که در اینجا بسیار احمق شده اند.بازی تقلیدی یا کپی برداری کم نیستند که بهترین مثال برای آن ها Dantes Infeno است؛ اما دست کم آن اثر کیفیتی متوسط داشت؛ اما QT عنوان نامزد بدترین بازی سال را یدک می کشد!البته از سازندگانی چون Team Tachyon که پیش از این بازی های ضعیفی چون Undead kinghts و پورت ضعیف Rygar را عرضه کرده اند؛ انتظاری بیش از این هم نمی رود.
منبع:بازی رایانه شماره39