فلسفه تاریخ ابن خلدون

ابن خلدون عمدتاً به تحولات سیاسی توجه دارد و در این رهگذر از کیفیت ظهور و زوال دولتها با تفصیل بیشتری بحث می کند. دولت که هدف طبیعی عصبیت است از خصوصیات جوامع حضری است. در جامعه بدوی نه رهبریت وجود دارد نه حاکمیت.
جمعه، 6 ارديبهشت 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فلسفه تاریخ ابن خلدون
فلسفه تاریخ ابن خلدون

نویسنده: رحمت الله صدیق سروستانی و دیگران




 

ابن خلدون عمدتاً به تحولات سیاسی توجه دارد و در این رهگذر از کیفیت ظهور و زوال دولتها با تفصیل بیشتری بحث می کند.
دولت که هدف طبیعی عصبیت است از خصوصیات جوامع حضری است. در جامعه بدوی نه رهبریت وجود دارد نه حاکمیت. ماهیت وازع در این دو جامعه با یکدیگر فرق دارد. در بیان تفاوت این دو ابن خلدون معتقد است که در تیره های بدوی به جای قهر و سلطه ی دولتهای شهری، احترام و قداست ریش سفیدان دخالت دارد. (1)
دولتهای شهری را بادیه نشینان صاحب عصبیت به وجود می آورند، و پس از طی مراحل پنجگانه از بین می رود. هر یک از این مراحل احکام و حالاتی دارد که شبیه مراحل دیگر نیست. این پنج مرحله عبارتند از:
1. مرحله ی پیروزی. در این مرحله رئیس دولت از حمایت مردم خود برخوردار است و در مقابل آنان تکروی نمی کند؛ زیرا با عصبیت آنها پیروزی به دست آمده است؛
2. مرحله خودکامگی. در این مرحله رئیس دولت اهل قبیله و عشیره خود را مهار می کند و به استفاده از دست پروردگان و موالی می پردازد؛
3. مرحله ی آسودگی و آرامش. خدایگان دولت در این مرحله به ناموری و شهرت طلبی و به جا گذاشتن یادگار علاقه مندند و به رفاه دست پروردگان و سپاهیان توجه می کنند. این مرحله آخرین مراحل استبداد و خودکامگی خداونداون دولت است؛
4. مرحله خرسندی و مسالمت جویی: رئیس دولت در این مرحله به وضعیت به جای مانده از گذشته قانع است و دست به اقدام جدیدی نمی زند؛
5.مرحله ی اسراف و تبذیر. رئیس دولت که گردآورده های پیشینیان را در راه شهوت و لذایذ نفسانی خود صرف می کند عهده دار کارهای مهم نمی شود. نااهلان را به امور می گمارد و نسبت به افراد صاحب صلاحیت کینه می ورزد و بی حرمتی می کند. در این مرحله فرسودگی و پیری دولت و سرانجام نابودی آن فرا می رسد. (2)
دو رکن اساسی دولت یعنی عصبیت و مال به سبب رواج تجمل پرستی و بحرانهای اقتصادی سست و فرتوت می شود. در این مرحله دولت طعمه نیروهای قدرت طلب می شود و بدین ترتیب دور جدیدی از حاکمیت شروع می شود.
حال سوال این است که آیا پایان دولت قدیم و آغاز شکل گیری دولت جدید به معنای پایان یک عصر – یعنی پایان یک جامعه و یک فرهنگ به معنای دقیق و تام کلمه – و آغاز عصری جدید است؟ آیا 120 سال عمری که حداکثر عمر یک دولت اعلام می شود (3) پایان یک دوره تاریخی است؟ آیا به عنوان مثال انقراض امویان و سلطه عباسیان در تاریخ جوامع اسلامی تحول یک دوره تاریخی و فرهنگی است یا فرهنگ و تاریخ همچنان در استمرار است و تنها افراد عوض شده اند و تغییرات سیاسی حکایت از انقراض یک فرهنگ و تکوّن فرهنگی جدید ندارد؟
عده ای سعی کرده اند که ابن خلدون را یک فیلسوف تاریخ معرفی کنند و نظریه تطورگرایی او را نوعی فلسفه تاریخ می دانند. به نظر ما ابن خلدون مسلماً یک مورخ و یک فیلسوف علم تاریخ است. اما در اینکه او فیلسوف تاریخ و دارای نوعی فلسفه تاریخ است می توان تردید کرد.
اصولاً پرهیز از نظریه پردازیهای کل یکی از ویژگیهای فکری ابن خلدون است؛ وی عمدتاً به امور ملموس و تجربی بیشتر توجه دارد و حتی در آنجا که بنا به ضرورت بحثهای کلامی و مذهبی، وارد بحث پیرامون حضرت مهدی (عج) می شود، کوچکترین گرایشی به یک بحث فلسفه تاریخ به معنای دقیق کلمه ندارد. به نظر می رسد که اگر قرار بود وی در جایی بحثی در فلسفه تاریخ داشته باشد، این بحث بهترین موضع آن بود؛ لیکن وی در بحث مفصل خود در این باره با دیدگاهی متعصبانه در یک بحث روایی وارد می شود و نقلها را با دلایل واهی همچون رافضی بودن راویان و اینکه عقاید راجع به حضرت مهدی از آثار متصوفه نشأت گرفته است خدشه دار می کند؛ و در پایان با سخنی تردیدآمیز چنین می گوید:
بنابراین اگر ظهور این مهدی صحیح باشد راهی برای آشکار شدن دعوتش به نظر نمی رسد جز اینکه از آن خاندانها باشد و خدا دلهای آنان را در پیروی کردن از او به هم نزدیک کند و در نتیجه عصبیت و شوکتی به کمال برای وی میسر شود. (4)
در هر صورت فیلسوف تاریخ بودن ابن خلدون با توجه به دلایلی که گذشت مورد تردید است و نظریه ظهور و زوال حکومتهای وی نمی تواند حکم فلسفه ی تاریخ داشته است.

پی نوشت ها :

1- مقدمه؛ ص 240 (127 و 128 عربی).
2-همان؛ ص 334-336 (175-176عربی)
3- همان؛ ص 326 (171 عربی).
4- همان؛ ص 640 (327 عربی)
مترجم فارسی مقدمه در ذیل صفحه 633 مدعی می شود که قسمتی از کلام ابن خلدون در این بحث در تمامی نسخ مقدمه مبهم و پچیده است.

منبع: صدیق سروستانی، رحمت الله، ... و [دیگران]؛ (1373)، درآمدی به جامعه شناسی اسلامی، تهران: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، سازمان مطالعه و تدوین کتب انسانی دانشگاهها(سمت)، مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی، چاپ سوم.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.