در آموزشهای اسلامی تأکید فراوان شده است که انسان با انجام تکلیف در برابر خدا و خلق، کرامت نفس خویش را حفظ نماید. زیرا در صورتی که در انجام وظیفه کوتاهی نماید بطور فطری احساس نیاز به عذرخواهی پیدا می کند و این فرآیند موجب کاهش کرامت نفس و ذلت او می گردد.(1) امام صادق و علی علیهماالسلام بر این واقعیت تأکید می نمایند و تکرار کوتاهی در انجام وظیفه را که منجر به عذرخواهی شود، به عنوان علامت نفاق معرفی می کنند (2) و بی نیازی از عذرخواهی را بهتر از اقدام صادقانه آن می دانند.(3)
اگر انسان چنین کنترلی بر خود نداشته باشد، در صورتی که کاری بر خلاف دستورات الهی انجام دهد باید به گناه خودش اقرار و طلب بخشش نماید و همین اقرار به مقدار زیاد موجب جبران خواهد بود (4) و حتی میزان جبران در بعضی موارد ممکن است به حدی باشد که چنین تلقی گردد که هرگز گناهی انجام نشده است.(5)
در روابط بین فردی نیز چنانچه فرد نسبت به مردم کوتاهی نماید یا حقوقی از آنها را ضایع نماید موظف است اقرار نماید و عذرخواهی کند. نکته بسیار مهّم این است که در این موارد طرف مقابل هم موظف است عذر او را بپذیرد. امام سجاد علیهالسلام دستور می دهد در صورتی که فردی از سمت راست ترا دشنام دهد و به سمت چپ برود و عذرخواهی نماید عذر او را بپذیر.(6)
رسول خدا هشدار می دهد کسی که عذر دیگران را نپذیرد شفاعت من شامل حال او نمی شود.(7)
این اصل ابعاد مختلف عقلانی، عاطفی و رفتاری دارد. نیاز به جبران گذشته، یک جنبه عقلانی است و از نظر عاطفی نیز بر طرف مقابل اثر می گذارد و چون خود یک رفتار جدید است می تواند موقعیتی جدید را نیز به وجود آورد.
بسیاری از حالات اضطرابی و افسردگیهای واکنشی ناشی از قصور فرد در انجام وظیفه نسبت به خداوند یا مردم می باشند. این موقعیت با توجه به نقش سرزنش کننده فطرت، به عنوان یک عامل اضطراب انگیز و افسردگی زا وارد عمل می شود. چنانچه فرد با کاربرد این اصل، اقدام به شکستن حلقه معیوب موجود نکند، احتمالاً اضطراب بیشتری به وجود خواهد آمد.
اقرار به گناه هم در پیشگاه خداوند و هم در پیشگاه مردم، می تواند خود به خود فشار روانی موجود را کاهش دهد. توجه به طیف وسیع جبران در آموزشهای اسلامی که گناهان را به حق الله، حق الناس و ظلم به نفس تقسیم بندی می کنند و راه اختصاصی جبران را در هر مورد نشان می دهند می تواند و باید به عنوان روش روان درمانی مورد استفاده قرار گیرد و فرد نسبت به پذیرش توبه اش اطمینان داده شود.
تأکید بر پذیرش عذر توسط طرف مقابل، خودآموزش بسیار جالبی است که در ترمیم مشکلات بین فردی می تواند کمک نماید. وقتی به خاطر آوریم که چنانچه طرف مقابل از پذیرش عذر سرباز زند، به عنوان یک فرد خاطی که بر خلاف توقع و خواست پیامبر اسلام (ص) عمل می کند مطرح می شود؛ فرد عذرخواهنده می تواند خوشحال باشد که به تکلیف عقلانی وجدانی و الهی خود عمل کرده است، و در نتیجه اضطراب او از بین خواهد رفت.
در برنامه ریزی زندگی سالم، تربیت و مدیریت نیز این اصل با معیارهایی که ذکر شد می توان و باید مورد استفاده قرار گیرد.
پی نوشت ها :
1- قال ابو عبدالله علیه السلام: لا ینبغی للمؤمن ان یذل نفسه، قلت: بما یذل نفسه؟ قال: لا یدخل فیما یعتذر منه. امام صادق (ع) فرمودند: برای مؤمن شایسته نیست که خویش را خوار نماید. گفتم چگونه خود را خوار سازد. فرمود در کاری که باید از آن عذرخواهی نماید وارد نشود. وسائل الشیعه، ج11، ص 425.
2- ایاک و ما تعتذر منه فان المؤمن لایسئ و لا یعتذر و المنافق یسئ کل یوم و یعتذر. بپرهیز از آنچه که باید از آن عذرخواهی کنی. زیرا مؤمن بدی نمی کند و عذر نیز نمی خواهد ولی منافق هر روز بدی می کند و عذر می خواهد. وسائل الشیعه، ج11، ص425.
3- عن امیرالمؤمنین علیه السلام انه قال: الاستغناء عن العذر اعز من الصدق به: امیرالمؤمنین علیه السلام: بی نیازی از عذر بهتر از این است که در عذرخواهی صادق باشد. وسائل الشیعه، ج11، ص 425.
4- و سئل عن خیار العباد، فقال علیه السلام الذین اذا احسنوا استبشروا و اذا اساووا استغفروا و اذا اعطوا شکروا و اذا ابتلو صبروا و اذا غضبوا عفوا: از امام رضا علیه السلام در مورد بهترین بندگان خدا سوال شد. فرمود: کسانی هستند که هر گاه نیکی کنند خرم شوند و هر گاه بدی نمایند آمرزش خواهند و هرگاه عطا شوند شکر گزارند و هر گاه بلا ببینند صبر کنند و هر گاه خشم کنند درگذرند. تحف العقول، ص 469.
5- التائب من الذنب کمن لا ذنب له: کسی که توبه نماید مانند کسی است که اصلاً گناه نکرده است. رسول خدا (ص) درج گهر، ص 43.
6- عن ابی الحسن، عن آبائه علیهم السلام فی حدیث ان علی بن الحسین علیه السلام قال لولده: ان شتمک رجل عن یمینک ثم تحول عن یسارک فاعتذر الیک فاقبل عذره «وسائل الشیعه، ج8، ص 553».
7- عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السلام فی وصیه النبی صلی الله علیه و آله و سلم لعلی علیه السلام قال: یا علی من لم یقبل من متنصل عذرا صادقا کان او کاذبا لم ینل شفاعتی: (ترجمه در متن) وسائل الشیعه، ج8، ص 553.