نویسنده: مجید صفاتاج
«یکی دیگر از بزرگان سینمای جدید دی دبلیو گریفیث است که کارگردان ماهری می باشد.فیلمهای او در مدرسه های سینمای تمام جهان تدریس می شود.دو فیلم او تولد یک ملت و برباد رفته بیشترین بیننده جهان را به خود اختصاص داد.فیلمنامه تولد یک ملت توسط یک نویسنده جنوبی به نام توماس دیکسون نوشته شده است.این فیلم، دعوایی بین چند برادر در حال جنگ آمریکا و سرگردانی سفید پوستان هنگام بازسازی را به تصویر می کشد و گروه برگی را نشان می دهد، که جنوب را از دست سیاه پوستان درآورد.هنگامی که این فیلم روی پرده رفت، گروههای یهودی به دولتمردان فشار آوردند که پخش فیلم را در تعدادی از شهرهای بزرگ ممنوع کنند.آنها تلاش زیاد و فشار مالی بر سینماها وارد کردند تا اینکه این فیلم را پخش نکنند.این فیلم به صورت اختصاصی در کاخ سفید از طرف وودرو ویلسون پخش شد.او تلاش زیادی برای پخش این فیلم کرد در این هنگام یهودیان سینمایی از داخل بهتر است تا جلوگیری از پخش فیلمهایی که نمی خواهند مردم ببینند.بنابراین به سمت تصدی گری در صنعت سینما روی آوردند و تلاش یهود برای منع پخش فیلم تولد یک ملت نخستین و آخرین تلاش آنان از پخش یک فیلم بود.زیرا آنان از ابتدا مانع تولد فیلمهای سینمایی برخلاف میل خود می شوند(1)».
البته این مسأله تنها عامل تسلط صهیونیس بر صنعت سینما نبود.ویژگی های خود سینما نیز به عنوان یک رسانه دیداری دیواری تأثیر بسزایی در رویکرد
صهیونیستها به سینما داشت.به ویژه این که صنعت تأثیر قابل ملاحظه ای بر روی بینندگان و تماشاگران فیلمهای سینمایی می گذارد و افکار و اندیشه آنان را در اختیار سینماگران قرار می دهد.
افزون بر موارد فوق الذکر دو عامل دیگر نیز در انتخاب یهودیان برای سلطه بر هالیوود موثر بود:
اول؛ یهودیها برای کسب سلطه بر این صنعت یا غیر یهودیها رقابت می کردند و به تدریج به قدرت عظیم اقتصادی در آمریکا تبدیل شدند.آنها «استودیوهای شش گانه آمریکایی را در دهه 1920 در حومه شهر لس آنجلس" تشکیل دادند و تا حدود 30 سال حاکم مطلق در این زمینه بودند.این استودیوها عبارت بود از متروگلدن مایر، یونیورسال، پارامونت، کلمبیا، فوکس قرن بیستم و استودیوی برادران وارنر(2)».
این استودیوهای قدرتمند هالیوود از این زمان به بعد، دست به پرورش هنرمندانی زدند که هنوز خالق فیلمهای بی شماری هستند.آنها به این درک رسیدند که فیلمها تاثیر احساساتی عمیقی بر بسیاری از مردم سراسر دنیا دارد.و از آن پس بود که سینمای هالیوود در دستان قدرتمند ان و ثروتمندان یهودی قرار گرفت و صهیونیسم کوشید تا تمام توان خود را به منظور سیطره بر هنر هفتم جهان در هالیوود متمرکز کند.این وضع تا آنجا پیش رفت که این اختاپوس هفت دست به یکی از دژهای هنری و فرهنگی صهیونیسم بدل شد و توانست در مدت زمان نه چندان طولانی، جامعه آمریکا و سایر جوامع دیگر از جمله جوامع غربی و اسلامی را محور خود سازد.
دوم؛ موقعیت هالیوود:«هالیوود به معنای جنگل مقدس، شهرکی است در شمال لس آنجلس واقع در ایالت کالیفرنیا(3)» صهیونیستها این منطقه را انتخاب
کردند چون از نظر لوکیشن بی نظیر بود؛ با یک ساعت حرکت، می توانستند به ساحل دریا بروند.هم کویر، هم کوه پربرف، هم صحرای سرسبز در اختیار آنان قرار می گرفت.این توانایی ویژه برای دسترسی به لوکیشن ها و فضاهای اقلیمی باعث شد(صهیونیستها)آنجا را انتخاب کنند.داخل آن ده، در حومه لس آنجلس چند خانه اجاره کردند.در میان هنرمندان، افراد بی بند و بار و هرزه ای پیدا می شدند.برای همین، اهالی هالیوود در رستورانهای دهکده این جمله را نصب می کردند:"ورود سگ و بازیگر ممنوع!"(4)
یهودیها به تدریج سرمایه های خود را به سمت این صنعت سرازیر کردند.زیرا مردم به فیلم اقبال نشان دادند و فیلم به یک تجارت پُرسود برای یهودیها تبدیل شد.بدین لحاظ در فیلمهایی که تولید می کردند از هر چیزی که بتواند عامه مردم را جذب کند استفاده می کردند.مواردی چون استفاده ابزاری از زمان، موضوعات غیراخلاقی، خشونت، ترویج خرافات و جادو و ...بدین ترتیب هالیوود به قلب امپراطوری فیلم سازان تبدیل گردید و تهیه کنندگان یهودی، حاکم مطلق بر این صنعت در هالیوود شدند.کارگردانان و هنرپیشگان نیز تحت فرمان آنها قرار گرفتند.
«در سالهایی که جهان درگیر جنگ جهانی اول بود آنها «یهودیها» شروع به ساخت اسطورهای رویایی کردند و آحاد مردم را در تخیلات کاذب و شیرین فرو بردند.آنان با بیان ارزشهای طبقه مرفه برای کارگران و توجه دادن به آنها به مسائل جنسی با محوریت زنان، توانستند تا حد زیادی د رمیان عوام به جوانان نفوذ کنند.
ساخت فیلمهای موزیکال نمونه ای از این سینما است.به این ترتیب، سینما مانند کلیسا اهمیت یافت و 75 درصد آمریکائیان دست کم هفته ای یک بار به سینما می رفتند.
نفوذ صهیونیستها به همین جا ختم نشد.آنها از انواع و اقسام روشها برای چنگ انداختن بیشتر به حوزه ی سینما استفاده کردند.آنها با برنامه ای حساب شده، خود را مشتاق فراموش کردن ریشه های تاریخی خویش و ادغام در جامعه آمریکا نشان می دادند(5).» حتی برای استمرار سلطه ی خویش بر این صنعت و جذب مخاطبان بیشتر که هالیوود همیشه به عنوان پشتیبان بازار به آن محتاج است در برخی فیلمهای تولیدی خود به شکلی مکارانه، نظام آمریکا را مورد انتقاد و پرسش قرار دادند تا به این وسیله بازار فروش را در خارج از مرزها برای خود کسب کنند.به عنوان نمونه «در فیلم نوستراداموس محصول مشترک انگلستان و آمریکا که با شرکت ارسن ولز تهیه شده است می بینیم که آمریکا در یک جنگ هسته ای توسط نجات دهنده یی عرب(یادآور دوران ظهور حضرت حجت عج)شکست می خورد و بعد از این درگیری اتمی، جهان به صلح و آرامش جاویدان می رسد.
همین مورد شامل بسیاری از آثار اجتماعی و سیاسی هالیوود نیز می شود.مثلاً در فیلم JFK(جان اف کندی)ساخته الیور استون، رئیس سابق سازمان جاسوسی آمریکا CIA به بازرس ویژه پرونده قتل کندی اعتراف می کند که این سازمان عملاً نقش یک مداخله گر در اوضاع داخلی دیگر کشورها را دارد و به ویژه در آمریکای لاتین، شیلی و ایران(کودتای 28 مرداد 1332 ه.ش)مستقیماً وارد عمل شده است.وی به طور ضمنی تأیید می کند که ترور کندی با توطئه و برنامه ریزی سیا صورت گرفته است(6).»
نویسنده یهودی نیل گابلر در مورد سیطره تدریجی صهیونیسم بر صنعت سینما می گوید:
یهودیها نه تنها جاهای خالی و نه تنها 50 درصد بلکه تمامی صنعت(سینما)رادر اختیار خود گرفتند به این نتیجه طبیعی که همه عالم دست به دست هم داده اند تا تاثیر این سلطه را بر سینما کوچک جلوه دهند(7).
وی از یک تحقیق مفصل در سال 1994 با عنوان زنجیر مقدس می گوید:فومن اف کانتور استاد دانشگاه نیویورک خاطر نشان کرده است که تولید و توزیع فیلم هالیوود در 50 سال اول موجودیت یافتن خود تقریباً به طور کامل تحت سلطه یهودیهای مهاجر درآمد و الان نیز در بالاترین سطح توسط یهودیها اداره می شود.(8)
چندی پیش نیز کتابی به نام مغول سینما در انگلیس منتشر شد.این کتاب، سیطره صهیونیسم بر سینمای جهان را نشان می دهد و طلایه داران یهودی سینما را به مغولها تشبیه می کند، مغلوهایی که هر جا رفتند، با خود ویرانی و فساد بردند(9).»
آنچه که در مورد سیطره صهیونیسم بر سینمای هالیوود می توان به طور خلاصه بیان نمود این است که «تسلط اقتصادی سینمای هالیوود با تولید تقریبی هزار فیلم در سال به حوزه فرهنگی و فکری دنیا غیرقابل انکار است(10).» خود یهودیان نیز به سیطره صهیونیسم بر سینمای هالیوود اعتراف کرده اند.در سال 1996 مجله مومنت به یک تیتر اصلی مزیّن شده بود:
«یهودیها هالیوود را اداره می کنند؛ منظور؟!»
مقاله را یکی از منتقدان یهودی مشهور سینما به نام مایکل مِدود نوشته بود.
پی نوشت ها :
1.دیوک، دیوید:صص 124-123
2.روزنامه رسالت، 1383/4/18، همان، ص 20
3.سجادپور، علیرضا:پیشین.
4.شاه حسینی، مجید:پیشین.
5.روزنامه رسالت، 83/4/18، همان، ص 20
6.روزنامه اعتماد، "هالیوود و اخلاقیات -خود نابودی آخرالزمانی کارخانه عظیم رویاسازی"، 21 شهریور 1384، شماره 928، ص 6.
7.همان، "سینمای صهیون"، 83/5/13، ص 14
8.همان
9.ابوغنیمه،زیاد:پیشین، ص 109.
10.روزنامه اعتماد، همان.