آیا کودکم را بکشم؟

واژه «سقط» کلمه ای است که از مصدر عربی «سقوط» گرفته شده و در فرهنگ معین با عنوان های «برف، ‌شبنم که به برف می ماند، بچه ناتمام افتاده، ‌آتشی که از چخماق برجهد و در نگیرد» تعریف شده است. واژه «جنین» نیز به
يکشنبه، 20 مرداد 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آیا کودکم را بکشم؟
 آیا کودکم را بکشم؟

نویسنده: محمد کاوه




 

واژه «سقط» کلمه ای است که از مصدر عربی «سقوط» گرفته شده و در فرهنگ معین با عنوان های «برف، ‌شبنم که به برف می ماند، بچه ناتمام افتاده، ‌آتشی که از چخماق برجهد و در نگیرد» تعریف شده است. واژه «جنین» نیز به معنای «مجروح» و هم چنین به معنای «پوشیده شده» به کار می رود (رزم ساز، 1379 :28). ریشه جنین از «جن» گرفته شده است و در اصطلاح به کودکی گفته می شود که در بطن مادر است و بطن و رحم مادر او را پوشانده و از دید دیگران پنهان می سازد (قبله ای خویی، ‌1387 :3). مبدأ جنین ابتدای آبستنی و انتهای آن، ‌لحظه ماقبل ولادت است و مجموع این دو واژه یعنی سقط جنین به معنای «افتادن جنین قبل از نمو کامل در رحم» می باشد (رزم ساز، 1379 :28-30). به بیانی دیگر، ‌سقط جنین به: «خاتمه بارداری قبل از این که جنین توانایی زندگی در خارج از رحم مادر را یافته باشد» گفته می شود. معمولاً این زمان را قبل از هفته بیستم بارداری و وزن جنین را کم تر از پانصد گرم ذکر می کنند (شمشیری میلانی، 1385 :263). اما از نقطه نظر پزشکی، ‌سقط جنین عبارت است از: «انداختن حمل ناقص الخلقه و یا ناتمام، ‌خواه از جانب زن باشد یا غیر او» محسنی، ‌1384 :390). از جنبه حقوقی نیز به : «از بین بردن آگاهانه حیات جنین و خارج کردن عمدی از رحم به منظوری غیر از تولد یا درآوردن جنین مرده» سقط جنین گفته می شود (دیو سالار، 1381 :53). اما مطابق تعریف گارو(GARO)، سقط جنین عبارت است از: «کُشتن یا اخراج جنین از روی قصد و اراده، خواه جنین دارای آثار حیات باشد، ‌خواه نباشد» لاکاسانی نیز می گوید: «سقط جنین هر گونه عمل و وسیله ای است که از روی عمده و اراده به وسیله نوشیدن یا خوردن داروهای ساقط کننده یا مانورهای مستقیم، منجر به مرگ و اخراج جنین شود، به طوری که دوران حاملگی تغییر کند» (رزم ساز، 1379 :33).
در خصوص فرآیند بارداری باید گفت که تمامی تخم هایی که حاصل لقاح اسپرم و تخمک هستند، به مرحله «لانه گزینی» در رحم و ادامه بارداری نمی رسند و بارداری های متعددی به طور خود به خود به دلایل اِشکال های جنینی و یا مادری، خاتمه می یابند. تعدادی از بارداری ها نیز به طور اختیاری خاتمه داده می شوند. در این میان، اعداد و ارقام مرگ مادرانی که در تنگنای پذیرش یا عدم پذیرش بارداری های ناخواسته قرار می گیرند و مبادرت به سقط جنین های خطرناک می کنند ‌قابل توجه است. اگر چه سقط جنین، ‌در نگاه اول موضوعی طبی است، ‌ولی حیطه های مختلف، ‌هر یک برحسب زاویه نگاه خود، ‌نظرات کارشناسانه، ‌قضاوت مدار و تعیین کننده بر موضوع دارند و در اکثر مواقع، ‌بحث های تئوری و ذی نفعان متفاوتی را مد نظر قرار می دهند. در این میان به نظر می رسد که سلامت مادر چه با ادامه بارداری و چه با قطع بارداری کم تر مورد علاقه باشد، ‌و حتی در مواردی که مادر یا جنین دچار بیماری است تصمیم گیری برای حفظ سلامت مادر و جنین منوط به اخذ نظریات ابعاد دیگر است (شمشیری میلانی، 1384: 457).
عمل سقط جنین می تواند از دیدگاه خُرد که قصد حل مشکل فرد را دارد و از نظر کلان که می خواهد مسائل جامعه را حل کند، ‌متفاوت باشد. پدر و مادر ممکن است بخواهند از عواقب بچه ناخواسته بپرهیزند. ممکن است آن ها بچه را به دلایل گوناگون نخواهند. برخی ها بعد از بسته شدن نطفه به این فکر می افتند و برخی پیش از وقوع واقعه. مثلاً ممکن است در ابتدا بخواهند بچه دار شوند، ‌ولی بعداً ‌معلوم شود که آبستنی یا زایمان سلامت و زندگی مادر را به خطر می اندازد؛ یا بچه ممکن است با نقص یا عوارض جدی روانی- تنی متولد شود یا این که مثلاً ‌بارداری به صورت ندانسته و به طور اتفاقی روی داده باشد. در چنین مواردی ممکن است کودک خارج از پیمان ازدواج رسمی تولد یابد، ‌یا این که سنگینی بار جامعه ممکن است با سایر اهداف و ارزش ها در هم تداخل پیدا کند. به هر حال، به هر دلیل خاصی هم که باشد این تولد قریب الوقوع بچه ناخواسته است نه سقط جنین که مسئله شخصی شمرده می شود. ولی برای دیگر افراد جامعه که وابستگی ها و ارزش های متفاوتی دارند، ‌عمل سقط جنین مسئله دار است. مثلاً ‌برخی بر این باورند که زندگی انسان صرف نظر از سن و سال، ‌قداست دارد و از تشکیل نطفه آغاز شده و کشتن بچه در جنین نوعی قتل محسوب می شود. برای آنان حل مسئله، ایجاب می کند که به کودک اجازه زندگی بدهند؛ اعم از این که خواسته بوده باشد یا ناخواسته.
به این ترتیب از قداست زندگی انسانی پاسداری می شود. از دیدگاه کلان جامعه نیز سقط جنین مسائل خاص خود را دارد. اما به عقیده بخشی از مردم، با قانونی کردن سقط جنین مسئله زیادی جمعیت را می توان حل کرد. به همین دلیل آنان پیشنهاد راه حل های نهادی و تشویق سقط جنین و سایر راه های کنترل را می کنند (شیخاوندی، 1379 :86).

انواع سقط جنین:

سقط جنین انواع مختلفی دارد. در یک حالت، بعد از شروع بارداری، به دلایل جنینی یا مادری، ‌محصول بارداری محکوم به خروج خود از رحم مادر است. این نوع را «سقط جنین خود به خود» می گویند. در حالتی دیگر، در فرآیند بارداری مشکلی وجود ندارد؛ ولی به دلایلی به طور ارادی به آن خاتمه داده می شود که این نوع سقط جنین را «سقط جنین عمدی» یا «سقط جنین ارادی یا القاء شده» می گویند و از آن جا که در اکثر جوامع این نوع سقط جنین، ‌مغایر با قوانین است، به آن «سقط جنین جنایی یا غیر قانونی» نیز گفته می شود (شمشیری میلانی، 1385: 263). نوع دیگری از سقط جنین هم وجود دارد که به آن «سقط جنین طبی» گفته می شود.

* سقط جنین خود به خود یا غیر ارادی:

در برخی موارد، ‌وجود عوامل محیطی و تأثیر آن ها بر ارگان هایی که به نحوی در بدن زن پرورش و نگهداری جنین را بر عهده دارند باعث سقط جنین از نوع غیر ارادی و خود به خود می شوند. منشأ چنین حالتی از سقط، معمولاً زمینه های ضعف جسمانی یا عملکرد غیر صحیح اعضایی در بدن زن است. باید در نظر داشت که عواملی از قبیل: بیماری های عفونی، آلبومینوری‌، وجود ضایعات رحمی و مسمومیت های دارویی، مسمومیت های حاصل از سرب، جیوه، فسفر، گاز کربنیک، ‌مرفین و مسهل ها، ‌از طریق تأثیر در مکان های مختلفی هم چون محیط های کارگری و نامنظم کردن قاعدگی زنان و در نتیجه مختل کردن عملکرد دستگاه تولید مثل آن ها، ‌امراضی از قبیل: سفلیس در زنان و ناراحتی های عصبی و هیجانات روحی می توانند موجب بروز سقط جنین از این نوع شوند.

* سقط جنین جنایی:

هر گونه عملی که مشمول تعاریف مربوط به سقط جنین غیر ارادی و یا طبی نبوده و این پدیده را به دنبال داشته باشد از مصادیق سقط جنین جنایی شمرده می شود. چنین عملی معمولاً دارای شرایط خاص بوده و احراز حاملگی زن به عنوان مقدمه اساسی آن محسوب می شود. از شرایط آن عملیات منجر به اخراج جنین قبل از موعد طبیعی زایمان است که معمولاً از طریق بکارگیری وسایل مصنوعی و یا اعمال فیزیکی به قصد جنایت از سوی مرتکب صورت می گیرد. دستکاری رحم توسط مادر، خوردن دارو و یا ضربه عمدی وی به رحم، دستکاری رحم یا تجویز داروی سقط کننده جنین توسط کسان دیگر، به کار بردن وسایل مخصوص توسط طبیب، ماما یا افراد غیر مجاز به منظور ایجاد خون ریزی، سقط جنین و قطع حاملگی بدون مجوز، از جمله این اَعمال یا وسایل شمرده می شوند.

* سقط جنین طبی:

در تعدادی از کشورها نیز سقط جنین طبی با هدف جلوگیری از تولد جنینی که از نظر پزشکی احتمال معیوب شدن آن از جمله ناقص الخلقه بودن یا عقب ماندگی ذهنی می رود و به لحاظ لزوم دور ماندن از آسیب های اجتماعی و ممانعت از صرف امکانات دولت و تحمیل نکردن درد و رنج به فرد ناقص و خانواده وی مجاز شمرده شده است. در برخی از نظام های حقوقی نیز در صورتی که بارداری در نتیجه تجاوز یا زنا باشد برای حفظ آبروی مادران و دخترانی که مورد تجاوز قرار می گیرند انجام سقط جنین به صورت طبی مجاز شمرده شده است(رزم ساز، 1379: 82-87).

دیدگاه های گوناگون در مورد سقط جنین:

به گفته جُرج گرانت(GEORGE GRONT) درست همان اَعمال شنیعی که پزشکان هیتلر به آن ها متهم می شوند، ‌امروزه به طور عادی و روزمره به دست پزشکان و پژوهش گران برجسته در بیمارستان ها و دانشگاه های آمریکا انجام می شود. نوزادانی که از سقط جنین جان سالم به در می برند، ‌به طور زنده در معرض آزمایش های وحشیانه و عجیب و غریب قرار می گیرند. بافت انسانی آن ها در بازار آزاد برای مصارف گوناگون، از تهیه لوازم آرایشی گرفته تا مصارف دارویی خرید و فروش می شود و اندام های جنینی به طور معمول با مواد مصنوعی نگهداری می شوند تا بعداً برای مصارف تجاری فرآوری شوند (گاردنر، 1386: 286). از منظری دیگر و از نگاه فقها، جنین به دو شکل می تواند وجود داشته باشد. جنین دارای روح و حیات انسانی و جنین فاقد روح. در حرام بودن سقط جنین در حالت اول میان فقهای شیعه و سنی اختلافی وجود ندارد، زیرا جنین دارای روح است و بر اساس تمام آیات و احادیث، قتل انسان محسوب می شود. اما در شکل دوم، جمعی از اهل سنت آن را جایز می دانند، ‌در حالی که شیعیان آن را حرام می دانند(محسنی، 1384: 390). الهی دانان فمنیست نیز با ارائه تفسیر دیگری از رابطه جنین و مادر، ‌ادعا می کنند که اگر بارداری برای مادر خطری به وجود می آورد، وی می تواند به سقط آن اقدام کند (سلیمانی، 1384: 343). اما اکثر قریب به اتفاق مردم از تمدن های گوناگون، ‌چه بر پایه ادیان بزرگ دنیا، ‌چه بر اساس مقررات قانونی و چه طبق نظرسنجی های عمومی در گذشته و حال‌، همواره با آن چه سقط جنین بنا به درخواست (ارادی یا عمدی) نامیده می شود به شدت مخالف بوده اند. بیشتر ادیان سقط جنین را گناه یا جرم می دانند؛ اما نه این که لزوماً قتل محسوب شود، زیرا در ابتدای تاریخ، مردم عموماً تصور نمی کردند که جنین تا قبل از جان گرفتن یعنی مرحله ای که برای نخستین بار تکان می خورد دارای روح باشد تا این که در سال 1869 کلیسای کاتولیک روم یگانه مرجع دینی مطلق در رابطه با سقط جنین شد و از آن زمان، جنین را از بدو بسته شدن نطفه، انسان تلقی کردند. البته در قرون وسطی، سنت اگوستین (ST. AUGUSTINE) اعتقاد داشت که سقط جنین حتی به مراتب از قتل هم بدتر است؛ زیرا جنین را از غسل تعمید محروم و از ورود یک روح انسانی به بهشت جلوگیری می کند(گاردنر، 1386 :260و 261).

سقط جنین از نگاه دین زرتشت:

سقط جنین در آموزه های سنت کهن زرتشتی به تمامی مردود و ناروا شمرده شده است؛ زیرا این عمل هم کشتن آگاهانه است و هم باعث آلودگی با نسا(مردار) می شود. اما در آموزه های ناب زرتشت، ‌هیچ گونه تصریحی دال بر مسایل شرعی از قبیل: روایی یا ناروایی سقط جنین وجود ندارد و آن چه در آموزه های او جلب نظر می کند، نگرش ژرف و بسیار اخلاقی آن به انسان است. فهم و درک موضع زرتشت در برابر عمل سقط جنین، ‌هنگامی میسر است که از دریچه منطق کلی آموزه های وی به این موضوع نگریسته شود، ‌زرتشت، ‌جهان را عرصه کارزاری فراگیر میان نیکی ها و بدی ها می دید و معتقد بود که بهترین کنش ها از «اَشَه» ناشی می شود که می توان آن را «راستی و پاکی و نظم بنیادین گیتی» معنا کرد. در باور زرتشت، ‌همه موجودات هستی و از جمله انسان، ‌از آن جا که آفریدگان «اهوره مزدا» هستند، ‌در سرشت خود بر مدار «اَشَه»می گردند و بنابراین ارجمند هستند. در این ساختار، ‌نقطه عزیمت منش هر انسانی که پا به عرصه گیتی می گذارد جز خوبی و پاکی نیست؛ و البته او هم چندان آزاد و رها است که می تواند برخلاف سرشت اهورایی خود، ‌از مدار «اشه» خارج شود و به بدی و پلیدی بگراید و یا برعکس، در راه «اَشَه» گام بردارد و با هر کنشی، هستی را نو گرداند. در نتیجه می توان به سهولت دید که در نگرش زرتشت، ‌عمل سقط جنین به معنای نابود کردن موجودی است که هم در سرشت خود اهورایی است و هم می تواند با «آشوبی» بر دامنه قدرت نیکی ها در جهان بیافزاید. یعنی از چشم انداز دین زرتشت، عمل سقط جنین میان دو حد نوسان دارد: یا موجودی ذاتاً اهورایی از میان رفته است و یا موجودی که می تواند بنا به سرشت خود، ‌اهورایی تر شود، ‌کشته شده و معلوم است که هر دو، محکوم و ناپسند هستند. با این اوصاف، در آموزه های زرتشت، همواره سفارش به اصل خردورزی در تمامی امور دیده می شود که بر اساس آن می توان عمل سقط جنین را در شرایطی خاص، روا دانست. مانند هنگامی که دانش روز، بنا به مصالحی، چنین کاری را تجویز کند. به عبارت دیگر، از منظر دین زرتشت، هر گاه دانش زمانه، ‌انجام کاری را ایجاب کند، ‌باید به آن پرداخت و شایسته نیست تا در چنین مواردی، ‌به بهانه پای بندی بر سنت های ناخردمندانه، از گشتن بر مدار دانش و خرد، اِبا کرد (آقایی، 1384 :349).

سقط جنین از نگاه دین یهود:

نخستین و مهم ترین منبع شریعت و حقوق یهود یعنی تورات، به سقط جنین عمدی اشاره ای نکرده است. در این کتاب فقط در یک مورد به این مسئله اشاره شده و آن هم سقط شدن جنین زن در جریان نزاع است. که در این مورد ضارب باید برای اِسقاط جنین غرامت مالی بپردازد. اما در دومین منبع مهم شریعت یهود، یعنی تلمود، ‌از سقط جنین عمدی سخن به میان آمده است. در این گنجینه شریعت یهود، اگر چه سقط جنین عمدی ممنوع دانسته شده، ‌ولی برای ساقط کننده آن مجازات قصاص تجویز نشده است. اما برخلاف ممنوعیت سقط جنین در تلمود، ‌در مباحث حقوقی این کتاب در مواردی اِسقاط جنین روا شمرده شده است. بر اساس قانون تلمود، ‌اگر زن در هنگام زایمان دچار مشکل شود و بیم آن پیدا شود که مرگ، ‌وی را تهدید می کند، ‌اگر جنین هنوز در رحم باشد باید با کشتن جنین، جان مادر را نجات داد؛ اما اگر سر یا بخش بزرگ تر جنین از رحم خارج شده باشد نمی توان جنین را سقط کرد، ‌چرا که در این جا دو موجود زنده قابل بقا وجود دارند و کسی نمی تواند بگوید جان مادر از جان فرزند مهم تر است. با این همه، ‌خود مادر حتی اگر قسمت اعظم جنین به دنیا آمده باشد، می تواند با استناد به قاعده حقوقی پذیرفته شده «دفاع مشروع» با سقط جنین جان خود را نجات دهد. در برخی دیگر از منابع یهودی نیز آمده است که اگر سقط جنین برای درمان مادر لازم باشد، انجام آن مجاز است و این حکم حتی شامل مواردی نیز می شود که جنین، منشأ مستقیم بیماری مادر نباشد و خطر مرگ مادر را تهدید نکند. از مباحث بحث انگیز دیگر در حقوق یهودی درباره جواز یا عدم جواز سقط جنین، آن جاست که زن از «زنا» باردار شده باشد. بسیاری از عالمان یهودی بر این عقیده اند که زن شوهرداری که از راه زنا باردار شده باشد می تواند جنین خود را سقط کند، اما اگر دختر بی شوهری این گونه باردار شود سقط جنین توسط وی روا نیست؛ چرا که بر طبق شریعت یهود، ‌فرزند متولد از زنای زن شوهردار حرام زاده است، ‌اما فرزند دختر بی شوهر، حرام زاده شمرده نمی شود. از موارد دیگر جواز سقط جنین در تلمود این است که مثلاً بخواهند مجازات اعدام را درباره زنی که از راه زنا باردار شده است به اجرا درآورند. در این مورد گفته شده است که باید جنین زن را پیش از اجرای مراسم اعدام سقط کرد، مگر آن که عملیات وضع حمل آغاز شده باشد. بحثی که بیشتر در دوران جدید مطرح شده این است که خطر معلولیت کودک را تهدید کند. بیشتر حقوق دانان یهودی می گویند حتی در این صورت نیز نمی توان جنین را سقط کرد. با این همه، برخی از حقوق دانان جدید در این خصوص رویکرد منعطف تری اتخاذ کرده اند و در مواردی سقط جنین را اجازه داده اند(سلیمانی، 1384: 362).

سقط جنین از نگاه دین مسیح:

در میان مسائل اخلاقی مجموعه «عهد جدید» هیچ ذکر صریحی از سقط جنین به میان نیامده است. با این حال، از همان آغاز، دانشمندان و فرقه های مسیحی به مسئله سقط جنین توجه نشان داده اند. به اعتقاد کلیسای کاتولیک رُم، ‌جنین از لحظه انعقاد نطفه، انسانی کامل است و حق حیات دارد، از این رو، ‌این کلیسا از آغاز پیدایش جنین، هر گونه اقدام به سقط جنین را نکوهش کرده است. در «دیداخه»، یکی از نخستین کتاب های راهنمای تعالیم مسیحی، چنین آمده است: «کودک را با سقط کردن نکُش و باعث هلاکت نوزاد نیز نشو». در یکی دیگر از اسناد مسیحی، ‌سقط جنین از گناهان نفرت انگیز شمرده شده است. گرچه برخی از دانشمندان، ‌دمیده شدن روح را ملاک جواز یا عدم جواز سقط جنین می دانستند، اما کلیسای کاتولیک در قرن نوزدهم رسماً‌ این دیدگاه را رد و اعلام کرد که جنین در هر مرحله ای که باشد، ‌سقط آن ناروا می باشد و ساقط کننده جنین به مجازات شرعی طرد محکوم می شود (همان، 343). در این خصوص، پاپ پیوس دوازدهم می گوید: «نوزاد در آغوش مادر، حق زیستن خود را مستقیم از خداوند دریافت می کند. کودک، در حالی که هنوز زاده نشده است، ‌یک انسان است، ‌به همان میزان و به همان دلیلی که مادر‌، انسان است». پاپ ژان پل دوم نیز در این خصوص گفته است «حیات انسانی، ‌هدیه ای الهی است و هیچ کس حق سلب آن را ندارد. این حیات، در جنین یک روزه همان قدر وجود دارد که در انسان کامل» (اسلامی، 1383 :226). اما یکی از مهم ترین اشکالاتی که به این عقیده کلیسای کاتولیک وارد شده این است که جنین ممکن است زندگی مادر را در خطر مرگ قرار دهد؛ در حالی که مطابق آموزه فوق حتی در این مورد نیز نمی توان اقدام به سقط کرد. کاتولیک ها در پاسخ به این ایراد، ‌قاعده «نتیجه دوگانه» را برای حفظ جان مادر ارائه کرده اند. بر طبق این قاعده، برای مثال، ‌اگر زن بارداری به سرطان رحم مبتلا باشد، ‌پزشک می تواند برای نجات جان وی رحم سرطانی را بیرون بیاورد. در این جا پزشک و مادر، ‌قصد مرگ جنین را ندارند، بلکه یک عمل مشروع را برای درمان بیماری وی انجام داده اند، اگر چه نتیجه قهری آن مرگ جنین است. در مقابل دیدگاه کلیسای کاتولیک، بسیاری از دانشمندان پروتستان و اُرتُدوکس و دیگر فرقه های مسیحی، به ویژه در دوران اخیر جنین را انسان بالقوه شمرده اند که دارای حقوقی بر گردن زن باردار و دیگران است؛ با این همه در مواردی اِسقاط آن نیز قابل توجیه است. مانند زمانی که جان مادر در خطر باشد (سلیمانی، 1384 :343).

سقط جنین از نگاه دین اسلام:

حرام بودن سقط جنین در اسلام از احکام اولیه و مسلمی است که در کتاب و سنت به وضوح و روشنی به آن اشاره شده است. اما همانند هر حکم اولیه دیگر، ‌در شرایطی خاص قابل تغییر بوده و امکان سقط جنین وجود دارد. شرایطی مانند: عسر و حرج(تنگنا) و اضطرار و یا تحت عنوان دفاع مشروع و سایر عناوینی که در موارد خاص موجب تغییر عنوان موضوع حکم حرام بودن می شود. این موارد خاص جایی است که ادامه بارداری موجب مرگ مادر شده و یا سلامتی او را به مخاطره بیاندازد و هم چنین مواردی که تولد فرزند با ناهنجاری های جنینی حاد، مستلزم عسر و حرج والدین یا خود کودک شود. در این صورت می توان با استناد به عناوین مذکور، قائل به جواز سقط شد و در جواز سقط، میان حالت قبل از دمیده شدن روح و بعد از آن، تفاوتی وجود ندارد، زیرا تنها فرق بین این دو مرحله، تفاوت میان بالقوه و بالفعل بودن انسان است. به عبارتی دیگر، ‌جنین قبل از دمیده شدن روح نیز در حکم یک انسان کامل است و همه احکام مترتب بر آن را داراست و به همین دلیل است که حرمت سقط پیدا کرده و با جنین بعد از دمیده شدن روح برابری می کند، هر چند که حکم قتل نفس را نداشته باشد. اگر چه سقط جنین به نظر بسیاری از فقها، ‌با توجه به تصریح قرآن کریم، ‌حرام است؛ اما می توان با توجه به تغییر عنوان این موضوع، یعنی با طرح عنوان جدید «سقط درمانی» حکم ثانویه جدیدی برای سقط قائل شد و در موارد ویژه آن را روا دانست. مواردی مانند این که بارداری یا زایمان، دشواری و تنگنا برای مادر یا فرزند در پی داشته باشد و به آسیب جانی یا از دست رفتن سلامتی آن ها بیانجامد، یا مثلاً هنگامی که مادر در شرایط روانی دشوار قرار گیرد و توان ادامه بارداری را نداشته باشد، ‌هم چنین موارد ناهنجاری های جنینی و نقص اندام (حاجی علی، 1383: 55و 61).

سقط جنین از نگاه حقوق بین الملل:

مطالعه در مورد مسئله سقط جنین از دریچه حقوق بشر و اظهار نظر علمی درباره مشروعیت یا عدم مشروعیت آن، مستلزم توجه به این معناست که حقوق بشر، گرایشی از حقوق بین الملل است که مأخذ آن اراده کشورهاست و اصولاً‌ در معاهدات و عرف بین المللی عینیت می یابد. حقوق بین الملل شاخه ای از علم حقوق در مفهوم عام به شمار می رود که ابزاری در دست بشر برای نزدیک ساختن اراده ها و تبیین مکافات تخطی از قواعد راجع به نظم عمومی است. امروزه حقوق بشر که معطوف به ارزش های ذاتی انسان بوده و از حیطه اراده کشورها خارج است و صرفاً باید توسط دولت ها تدوین و رعایت شود و به این اعتبار قابل اعطاء یا حتی سرپیچی نیست، در اثر تحولات پرشتاب جامعه بین المللی آن چنان مورد توجه قرار گرفته که حقوق در مفهوم عام را متأثر از خود ساخته است. مؤلفه اصلی اسناد تدوین کننده حقوق بشری بین المللی، انسان و حقوق متعلق به ذات اوست؛ به این ترتیب می توان گفت که انسانیت در مفهوم عام آن مورد نظر حقوق بشر است. بنیادی ترین حق بشری هم که فقط در سایه آن امکان برخورداری از سایر حقوق میسر می شود، ‌«حق حیات» است که در تمامی اسناد مرتبط مورد توجه قرار گرفته است. با این وصف، حقوق بشری در طول یکدیگر قرار نگرفته و تابع سلسله مراتب نیستند، ‌بلکه هر یک لازمه، مکمل و در حقیقت مقتضای ذات دیگری هستند. از این رو تمکین در برابر حق انسان بر حیات، ‌فارغ از توجه به سایر حقوق او از قبیل حق اختیار، به منزله نفی ارزش شأن ذاتی موجودی است که خداوند او را بر هیئت خود آفریده است. توجه به مقوله سقط جنین، امری پیچیده و مستلزم لحاظ قرار دادن تعارض برخی حقوق متعلق به ذات بشر است که مشخصاً عبارتند از: حق جنین (که از نظر علوم پزشکی و زیست شناسی دارای ژنوم انسانی بوده و انسان محسوب می شود) و حق حیات و حق زن بر اختیار نحوه زندگی و اصولاً ‌انتخاب روش مادری در جریان حیات خویش است. علت عدم توجه دقیق اغلب اسناد بین المللی حقوق بشری به مسئله بسیار مهم سقط جنین، در حقیقت ریشه در همین تعارضات دارد که در یک تحلیل نهایی دارای آثار محدود کننده ای بر هر دو حق مذکور است. به این ترتیب، اگر چه تردیدی در انسان بودن جنین و در نتیجه حق او برای حیات در سیاق حقوق بشر وجود ندارد، با این حال نباید فراموش کرد که طبیعت بشر مرکب از عناصر متعارض و تحول یابنده است و از همین رو حقوق بشر را نمی توان فارغ از تعارضات و تحولات محیط بر آن که ناشی از طبیعت و نیازهای ناسوتی اوست، مورد بررسی قرار داد. بنابراین، چنان چه برای درک و برآوردن حداقل نیازهای انسانی گامی برداشته نشود، بشر به حکم اضطرار و به عنوان یک چاره برای تأمین همان نیازهای حداقل، فارغ از ملاحظات اخلاقی و ارزشی، ممکن است مبادرت به نقض حقوق سایر انسان ها کند(مهرگان، 1384: 410).

نگاه قانون به موضوع:

سقط جنین، در حوزه های روان شناسی، جامعه شناسی، سیاست و اقتصاد بررسی می شود و در حقوق جزای کشورهای مختلف به شکل های گوناگون برای این پدیده جرم انگاری شده است. البته در برخی از کشورها مانند ژاپن برای سقط جنین مجازاتی وجود ندارد و در برخی دیگر مانند: فنلاند، ‌دانمارک و انگلستان با سقط جنین موافقت مشروط شده است. اما در برخی از کشورها مانند فرانسه، ایتالیا، ‌بلژیک و ایران به طور کامل با سقط جنین مخالفت شده و مجازات برای آن در نظر گرفته شده است (کریمیان، 1386 :73). در نظام حقوقی ایران، برای عاملان و مسببان سقط جنین و ابعاد مختلف آن مجازات هایی پیش بینی شده و تنها در مواردی که ادامه باروری برای حیات مادر خطرناک باشد مجاز شمرده شده (رضایی، 1383: 74) است. البته آن هم با تأیید پزشکان متخصص و پزشکی قانونی (کریمیان، ‌1386 :74). مجازات های مطرح در جرم سقط جنین عبارتند از: قصاص، ‌دیه و مجازات های تعزیری مانند حبس (محلاتی‌، 1384 :316). به طور مثال، در ماده (180) قانون مجازات عمومی آورده شده است: «هر کس به واسطه هر نوع اذیتی موجب سقط حمل زنی شود، حبس جنایی درجه یک از 3 سال تا 10 سال حبس دارد». در ماده (182) نیز برای سقط جنین عمدی مادر 1 تا 3 سال حبس جنایی پیش بینی شده است (کریمیان، ‌1386 :73). هم چنین ماده (489)قانون مجازات اسلامی مقرر کرده است: «هر گاه زنی جنین خود را سقط کند، دیه آن را در هر مرحله ای که باشد باید بپردازد و خودش از آن سهمی نمی برد» (عبادی، ‌1385 :89).

مسئله سقط جنین در برخی از کشورها:

رومی های قدیم نسبت به جنین احترام زیادی قائل بودند و سقط آن را مجاز نمی دانستند و اگر زنی مرتکب این عمل می شد رییس خانواده حق داشت به نحو مقتضی او را تنبیه کند، ‌زیرا در آن زمان، ‌اختیار در دست رییس خانواده بود و شخصاً اجرای قوانین را بر عهده داشت. اما بعدها تحت تأثیر افکار فلاسفه یونان، ‌سقط جنین در روم با شرایطی مجاز شمرده شد؛ ولی با این اوصاف مدارکی در دست است که در همان زمان نیز در یونان و روم مجازات های سختی در این خصوص اعمال می شده است. در مصر قدیم نیز سقط جنین جنائی پس از ارجاع به پزشکان قانونی و تأیید آن ها مجازات سنگینی داشت (رزم ساز، 1379: 46و 47). کشورهای رومانی و عراق هم سقط جنین را حرام می دانستند و مجازات های شدید و متنوعی مانند: غرامت مالی‌، شلاق و زندان برای آن مقرر کرده بودند اما تعدادی از کشورها در همین دو سه دهه اخیر سقط جنین را آزاد اعلام کرده اند. به طور مثال‌، آمریکا، ‌شوروی سابق، ‌چین، ‌مجارستان، و سوئد از جمله این کشورها هستند و برخی از کشورها نیز مثل ژاپن بنا به دلایل اقتصادی و اجتماعی قائل به آزادی سقط جنین شده اند، ‌اما در اغلب این کشورها سقط جنین باید در بیمارستان ها و مؤسسات مجهز پزشکی و تحت نظر متخصصان صورت گیرد. در آلمان، سقط جنین تا قبل از دوازدهمین هفته بارداری آزاد است. در کشور دانمارک نیز قانون گذار سقط جنین را در صورتی که ضرورت پزشکی شدیدی وجود داشته باشد یا این که جنین از طریق تجاوز به عنف یا زنای با محارم به وجود آمده باشد مجاز اعلام کرده است. اما در این دو مورد به دست آوردن اجازه قبلی مراجع صلاحیت دار الزامی است. در واتیکان، ‌ایرلند، یونان، فیلیپین، ‌گواتمالا و هنگ کنگ، سقط جنین مجوز قانونی ندارد. البته در حال حاضر در بسیاری از همین کشورها قانون زیر پا گذاشته می شود و پزشکان عملاً اقدام به سقط جنین می کنند. در استرالیا نیز سقط جنین غیر قانونی است؛ اما در صورتی که پزشک معالج به همراه پزشکی دیگر، زن حامله را مورد معاینه قرار داده و با حسن نیت معتقد باشند که تداوم بارداری چه از نظر حیات زن و چه از نظر سلامت جسمی یا روحی او بیش از خاتمه آن برای زن باردار خطرناک است و در صورت ادامه بارداری این خطر وجود دارد که کودک دچار ناهنجاریهای جسمی و روحی یا معلولیت شود، ‌سقط جنین را قانونی می دانند(محلاتی، ‌1384 :206-212). در کشورهای سوسیالیستی، در مورد سقط جنین دو حق وجود دارد که با یکدیگر در تعارض هستد. یکی حق مادر که باید بتواند جنین خود را که جزیی از بدن اوست ساقط کند و دیگر حق اجتماع که برای حفظ و بقاء موجودیت خود باید از این عمل جلوگیری کند و چون حق اجتماع با مصالح و منافع عمومی تعارض دارد باید بر حق فرد که خود جزیی از این اجتماع است و از منافع آن برخوردار می شود مقدم شود(رزم ساز، 1379 :25).

دیدگاه موافقان و مخالفان سقط جنین:

در مجموع در رابطه با سقط جنین 3 دیدگاه وجود دارد:
1- موافقان آزادی سقط جنین که عمدتاً‌ به اولویت حقوق زن مانند: حق تصمیم گیری برای تولید مثل، ‌حق کنترل بر بدن خویش، اصل خود تعیینی زن و عدم تشخص اخلاقی جنین اشاره می کنند.
2- میانه روها که جواز سقط را منوط به اموری چون: عدم سلامت و نقص جنین، ‌تأثیر بارداری زن بر سلامت خویش و خانواده و میزان مسئولیت زن در بارداری منوط می کنند.
3- مخالفان آزادی سقط جنین که به تشخص اخلاقی، انسانیت و حق حیات جنین متوسل می شوند (اترک، 1387: 55).
نظر برخی مخالفان سقط جنین در قالب تئوری «تقدس حیات» مطرح شده است. تئوری تقدس حیات بر این ادعاست که زندگی مقدس است و حیات در ذات خودش محترم است. از این رو مجاز نیست که کسی آن را از بین ببرد. در نتیجه صرف نظر از درجه حیات، ‌نوع درد، کمی یا زیادی احتمال مرگ و امثال آن ها باید از حیات انسانی حمایت کرد. طرفداران تئوری تقدس حیات از این سخن یا ادعا دو نتیجه می گیرند:
اول- ارزش حیات برتر از تمامی ارزش هاست و هیچ ارزشی نمی تواند آن را کنار بزند.
دوم- حیات همه انسان ها ارزشمند است و حیات هیچ انسانی بر انسان دیگر از جمله حیات مادر بر زندگی جنین برتری ندارد.
اما دلایل موافقان سقط جنین اغلب در چارچوب تئوری «آزادی اراده» مطرح می شود و مرکز توجه این تئوری شخص باردار است؛ به این معنا که تصمیم نگه داشتن یا پایان دادن به زندگی او یک امر شخصی و خصوصی است و این مادر است که باید کاملاً آزادانه در مورد بدن و زندگی خود تصمیم بگیرد. مخالفت با تصمیم مادر، بنا بر این دیدگاه معنایی جز نقض تمامیت بدنی و تجاوز به حقوق انسانی مادر ندارد(محلاتی، 1384 :292، 286).

عوامل مؤثر در سقط جنین:

عدم آموزش کافی به زوج های جوان یکی از مهم ترین دلایل سقط جنین های غیر قانونی است؛ چرا که آن ها آمادگی تأمین اقتصادی فرزند را ندارند و می خواهند به هر نحو ممکن جنین ناخواسته خود را از بین ببرند. گاهی نیز سقط جنین به خاطر پایان اختلافات خانوادگی و یا به خاطر بیماری مادر و فرزند است (کریمیان، 1386: 68و 73). هم چنین سقط جنین عمدتاً به علت حاملگی ناخواسته، ‌مسئولیت گریزی والدین، ‌ترس از افشای رابطه جنسی‌، تعقیب جزایی، ‌مشکلات نگهداری بعد از تولد، حفظ آبرو و حیثیت خانوادگی و بسیاری از عوامل دیگر انجام می شود که زوج ها سعی در جلوگیری از بارداری کرده و یا در صورت انعقاد نطفه به صورت پنهانی با استفاده از داروهای گیاهی و طبی یا با مراجعه به پزشک و ماما و دیگر راه های مقتضی، ‌جنین را از بین می برند. شیوع این پدیده باعث شده که در بسیاری از کشورها سقط جنین در ماه های اولیه بارداری تحت شرایطی آزاد شود. در برخی از کشورها نیز اصولاً در تعقیب سیاست جرم زدایی، ‌این اقدام جرم تلقی نمی شود. کمیت این جرم تناسب مستقیم با مؤلفه هایی چون: آزادی رابطه جنسی، ‌پذیرش یا عدم پذیرش خانوادگی و اجتماعی این رابطه، وجود سازمان های متولی بهداشتی، حمایت اجتماعی، ‌سن پدر و مادر، ‌مشروع یا غیر مشروع بودن رابطه جنسی منجر به انعقاد نطفه، جرم یا غیر مجرمانه بودن رابطه و مجاز یا ممنوع بودن سقط جنین خواهد داشت. در ایران نیز عللی چون: زشت شمردن رابطه آزاد جنسی، مجرمانه بودن آن، ‌مطرود شدن از کانون خانواده و قابل مجازات بودن سقط جنین موجب گسترش پنهانی آن به ویژه در میان دختران نوجوان و جوان شده است (نجفی توانا، 1385: 51).

آثار و پیامدها:

سالیانه زندگی و سلامت میلیون ها انسان به علت پایان بخشیدن به حاملگی های ناخواسته در معرض خطر جدی قرار می گیرد. وقوع میزان چشم گیر سقط های القایی و غیر بهداشتی در سراسر جهان و به ویژه در جوامع در حال توسعه و منجر شدن بسیاری از این سقط ها به مرگ و میر مادران در دوران بارداری، بر جای ماندن صدها هزار ناتوانی جسمی و جنسی، گزارش بالاترین آمار و ارقام سقط های غیر ایمن از جوامع در حال توسعه به ویژه جوامعی با منع و محدودیت قانونی بیش تر، ‌همگی از مشکلات عمده سلامت باروری زنان است (بهجتی اردکانی و همکاران، 1384 :299). هم چنین وقتی زنی به هر طریقی حامله می شود، ‌تغییرات فیزیولوژیک در بدن او ایجاد شده و با سقط جنین دچار مشکلات جسمی خواهد شد. وقتی شرایط سقط غیر استریل و محیطی امن و آرام برای استراحت زن وجود نداشته باشد، مشکل دو چندان خواهد شد و او علاوه بر تقبل هزینه های مادری، در بهترین شرایط ضربه های روانی بسیاری را متحمل خواهد شد. ضمن آن که افرادی که دست به سقط جنین می زنند ناچار هستند پول های کلانی را پرداخت کنند که تهیه این پول ممکن است مشکلات جدیدی را به وجود بیاورد(کریمیان، 1386: 70و 74). به طور کلی، بیش از صد عارضه جزیی و عمده در ارتباط با سقط جنین ارادی مشخص شده که عوارض آنی سقط جنین قابل علاج هستند ولی عوارض عمده اغلب به خطرات تولید مثلی دراز مدت و با ماهیتی جدی تر منجر می شوند. برخی از این عوارض عبارت است از: عفونت های جزیی، تب، ‌درد مزمن شکمی، ‌اختلالات گوارشی، استفراغ، ‌عفونت و خون ریزی شدید‌، انسداد جریان خون، ‌سوراخ شدن یا ایجاد شکاف در رحم، ‌عوارض بی هوشی، ‌تشنج، جراحت های گردن رحمی، ‌آسیب های مربوط به غدد، سرطان سینه(محلاتی، ‌1384 :281و 282)، التهاب شکم، ‌لخته شدن خون، ‌عفونت مجاری ادراری، تکانش کلیوی، التهاب رحم، ‌التهاب لگن خاصره، زخم روده، ‌ورم جدار معده، ناهنجاری های قلبی، ترومبو آمبولی ریوی، گرفتگی قلبی ریوی، ‌حمله قلبی، صرع، ‌بیماری حاد کلیوی و نازایی. سقط جنین هم چنین ممکن است باعث شود فرزندان بعدی دچار کم وزنی یا نقص مادرزادی شوند؛ یا این که آبستنی خارج از رحم اتفاق بیافتد (گاردنر، 1386: 277).

نگاهی به برخی آمارها و تحقیقات انجام شده:

* برخی تحقیقات نشان می دهند که سقط عمدی جنین یکی از عوامل مرگ و میر مادران در دنیا است. در ایران با وجود ممنوعیت قانونی و محدودیت های فرهنگی و اجتماعی، آمار تخمینی نشان دهنده وجود مواردی از سقط های عمدی است. در مطالعه ای که تحت عنوان «مطالعه کیفی دلایل انجام سقط جنین عمدی در ایران» انجام شد این نتایج به دست آمد که وجود اعتقادات مذهبی به عنوان مهم ترین علت خودداری از سقط عمدی جنین می باشد. هم چنین بارداری ناخواسته، اصلی ترین علت سقط جنین است که در شرایط مختلف به خصوص وجود مشکلات مالی انجام می شود (چینی چیان و همکاران، 1386 :219).
* نتایج یک بررسی(1379) نشان می دهد که 20 درصد بارداری های زنان ایرانی ناخواسته می باشد.
* آمار سقط جنین جزء جرایم رقم سیاه است. رقم سیاه به جرامی گفته می شود که در جامعه اتفاق می افتند ولی به دلیل دریافت فرهنگی، ‌اجتماعی و اقتصادی کشف نمی شوند و مورد تعقیب قرار نمی گیرند. برآوردهای سازمان بهداشت جهانی (2000) نشان می دهد که از هر 5 مورد حاملگی در دنیا، ‌2 مورد ناخواسته است که بر اثر عدم استفاده از وسایل پیشگیری اتفاق می افتد و برخلاف تصور عموم مردم، ‌اکثریت زنانی که مرتکب سقط جنین می شوند یا ازدواج کرده اند و یا رابطه های پایدار دارند و معمولاً دارای یک یا چند بچه هستند.
* سالیانه در جهان 47 میلیون زن اقدام به سقط جنین در شرایط نامساعد می کنند و هر 7 دقیقه یکی از آنها جان خود را از دست می دهد. آمارهای جهانی نشان می دهند که سقط جنین در میان دختران 15تا 19 سال، 19 درصد می باشد. هم چنین بین دختران 20 تا 24 سال 33 درصد و 30سال و بالاتر نیز 25 درصد است. آمارهای غیر رسمی نیز در ایران خبر از مرگ دختران زیر 16 سال در اثر سقط جنین می دهد؛ به طوری که از هر 10 دختر زیر 16 سال، ‌یک نفر از آن ها از دنیا می رود (کریمیان، 1386: 68-73).
* مطالعاتی نیز که در چند هفته اول بعد از سقط جنین انجام شده نشان داده است که در بین 40 تا 60 درصد از زنان، واکنش های منفی به وجود آمده است که 55 درصد از آن ها در هشت هفته بعد از سقط جنین، احساس گناه کرده اند. 44 درصد نیز از اختلالات عصبی شکایت کرده اند و 36 درصد از اختلالات مرتبط با خواب رنج برده اند. هم چنین 31 درصد در تصمیم گیری دچار مشکل شده اند به طوری که 11 درصد به روان درمانی احتیاج پیدا کرده اند.
* برخی از تحقیقات نشان داده اند که بین 3 تا 5 درصد از زنانی که اقدام به سقط جنین می کنند به خاطر بی ملاحظگی عقیم می شوند (محلاتی، 281و 282).
* نتایج مطالعه «بررسی مجوزهای سقط جنین صادر شده توسط سازمان پزشکی قانونی کشور طی یک سال از تاریخ 1 /10 /1382 لغایت 30 /9/ 1383»نشان می دهد که از 1101 مورد مجوز صادر شده طی یک سال اجرای «آیین نامه سقط درمانی»، علت سقط درمانی در 64درصد موارد بیماری و ناهنجاری های جنینی و در 36 درصد، ‌بیماری مادر بوده است. مهم ترین ناهنجاری و بیماری در جنین، آنانسفالی و تالاسمی ماژور می باشد و مهم ترین بیماری نزد مادران، بیماری های قلبی عروقی است. میانگین سن مادر در زمان صدور مجوز 29/4 سال و میانگین سن جنین 12/8 هفته بوده است. نتیجه این تحقیق نشان داد که تعداد قابل توجهی از کسانی که قبلاً از راه غیر قانونی اقدام به سقط می کردند، با استفاده از این آیین نامه از طریق قانونی اقدام کرده اند که در بهبود سلامت و بهداشت زنان باردار تأثیر به سزایی داشته است(صدر و همکاران، 1384: 198).
* در سال 1989 حدود 100 هزار جنین در ایالات متحده و 5000 جنین نیز در کانادا پس از 16 هفتگی قربانی سقط شده اند. در بسیاری از سقط های دیر هنگام، ضرورتاً‌ از روش هایی استفاده می شود که کودک را با زجر بسیار به طرز رقت آوری از بین می برند. گاهی اوقات در سقط های پس از 16 هفتگی، کودک زنده متولد می شود و عمر کوتاه بیرون از رحم او در برابر چشمان پرستار و مادر وحشت زده به پایان می رسد(گاردنر، 1386 :280و 281).

مهم ترین اقدامات و راه کارهای پیشگیرانه و درمانی:

برای حل مسئله سقط جنین، ‌یکی از مهم ترین اقدامات این است که زوج ها آگاهی بیش تری از تنظیم خانواده دریافت کنند و از وقوع حاملگی های ناخواسته جلوگیری کنند(کریمیان1386: 72). افزون بر این، ‌با توجه به جوان بودن جمعیت ایران، تغییر نگرش زنان در مورد بُعد خانواده تأخیر در ازدواج، عدم حضور والدین در اوقات زیادی از روز در کنار خانواده، تأثیر محدودیت های قانونی بر روند شکل گیری سقط غیر بهداشتی، به خطر انداختن سلامت روانی‌، اجتماعی، جسمی و جنسی زنان و مردان و افزایش هزینه های درمانی و تأثیر آن بر بودجه بهداشتی، نیازمند تغییراتی در سیاست های قانونی با بهره گیری از مفهوم سلامت از دیدگاه سازمان بهداشت جهانی می باشد تا منجر به کاهش چشمگیر سقط های غیر بهداشتی شود (بهجتی اردکانی و همکاران1384 :299).
منبع مقاله: کاوه، محمد، (1353) آسیب شناسی بیماری های اجتماعی، تهران: جامعه شناسان، چاپ اول.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.