نقش سکه شناسی در بازشناسی تاریخ و فرهنگ ایران

واژه ی انگلیسی numismatics که در فارسی «سکه شناسی» ترجمه می شود، به یکی از شاخه های باستان شناسی و تاریخ اطلاق می شود که موضوع آن مطالعه و بررسی انواع سکه ها، نشان ها و هرگونه اوراق بهادار و وجوه رایج
چهارشنبه، 27 شهريور 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نقش سکه شناسی در بازشناسی تاریخ و فرهنگ ایران
نقش سکه شناسی در بازشناسی تاریخ و فرهنگ ایران

نویسنده : دکتر محمود جعفری دهقی




 

مقدمه

واژه ی انگلیسی numismatics که در فارسی «سکه شناسی» ترجمه می شود، به یکی از شاخه های باستان شناسی و تاریخ اطلاق می شود که موضوع آن مطالعه و بررسی انواع سکه ها، نشان ها و هرگونه اوراق بهادار و وجوه رایج در دوره های گوناگون تاریخی است. به یاری این دانش می توان گوشه ها و زوایای تاریک دوره های گذشته را بازشناخت و به عادات و آداب و خط و زبان و هنر و مذهب و تمدن و اوضاع اجتماعی و سیاسی و اوج و افول اقتصادی و فرهنگی جوامع در طول تاریخ پی برد. از آن جا که هر سکه در زمان خاصی ضرب و توزیع شده امکان تحریف و قلب حقایق تاریخی در آن کم تر میسر است. تاریخ ضرب سکه در ایران به اوایل دوران هخامنشی می رسد و کهن ترین سکه هایی که در ایران کشف شده متعلق به داریوش اول است. سکه های طلای این دوره را «دریک» و سکه های نقره را «شکل» نامیده اند. سکه های این دوره معمولاً نوشته ندارند(1)
به نظر می رسد که نام سکه در طول تاریخ دستخوش دگرگونی هایی بوده است. ابن خلدون در قرن هشتم هجری اظهار می دارد «سکه ابتدا نام مهر آهنینی بود که برای ضرب به کار می رفت، سپس آن را بر اثری که از مهر بر روی مسکوک ها پدید می آمد اطلاق کردند و رفته رفته کلمه ی سکه در عرف و اصطلاح دولتها بدین مفهوم اختصاص یافت».(2)
مطالعات سکه شناسی ظاهراً در قرن شانزدهم میلادی، زمانی که لویی چهاردهم در فرانسه فرمان گردآوری و بررسی مسکوکات را صادر کرد، مفهومی جدی به خود گرفت.(3) از آن زمان، تحقیقات سکه شناسی، به ویژه با تألیف آثاری در این زمینه به شیوه ای علمی گسترش یافت. امروزه در ایران این دانش بدان پایه گسترش یافته که شاخه ها و تخصص های متفاوتی در آن ایجاد شده است. برخی از این شاخه ها عبارت اند از: سکه شناسی یونانی ( شامل سکه شناسی یونانی، رومی، بیزانسی)؛ سکه شناسی اشکانی، ساسانی، عرب ساسانی، اسلامی و سکه های مدرن.
دانش سکه شناسی به عنوان یکی از علوم میان رشته ای نقش مهمی در بازشناسی تاریخ و فرهنگ ملت ها دارد. داده هایی که از نقش پشت و روی سکه ها و نوشته های آن ها و نیز جنس و عیار و مکان ضرب آن ها به دست می آید، گواه روشن و ارزشمندی در شناسایی فرهنگ و تمدن هر سرزمینی به شمار می رود. مضامین و شعارهای نگاشته شده بر رو و پشت سکه ها بیانگر جهان بینی و باور داشت های دینی و اخلاقی و سیاسی جامعه ای است که آن سکه ها در آنجا روج داشته است. نمونه ای از این شعار را می توان بر روی سکه های دوره ی اسلامی در عهد صفوی مشاهده کرد.
زمان فرمانروایی شاهان و حاکمان و بازشناسی دقیق تاریخی حکومت آنان را می توان از روی سکه ها تعیین کرد. گاه تنها اسناد موجود در این زمینه همین سکه ها هستند، چنان که شناسایی نام و سال شمار حکومت برخی از شاهان اشکانی به یاری سکه های آنان میسر شد. یکی از ویژگی های سکه ها جنس آن هاست که از این طریق می توان به اوضاع اقتصادی دوران خاصی پی برد. نقوش و اشکال سکه ها نشان بارزی از توانایی هنری صاحبان آن هاست. در دانش سکه شناسی ابعاد گوناگونی از علوم و فنون مورد پژوهش قرار می گیرد و سکه شناس باید از این علوم بهره مند باشد. برخی از این دانش ها به شرح زیراند:

الف. تاریخ.

سکه شناسی بسیاری از گوشه های تاریک و مبهم تاریخی را روشن می سازد. در ایران سکه های قابل توجهی از عهد هخامنشی به این سو کشف و شناسایی شده است. در این میان، می توان به سکه های دریک و شکل متعلق به دوران حکومت داریوش اول (522 -486 ق م)، خشیارشا (486- 465 ق م)، اردشیر اول ( 465- 424) داریوش دوم ( 423- 404 ق م)، کورش جوان (401- 400 ق م)، اردشیر دوم ( 404- 359 ق م) (4) اشاره کرد. به یاری سکه های هخامنشی، برخی از شهرب های هخامنشی و شیوه ی تعامل شاهان هخامنشی با آنان بازشناسی شده است. سرزمین های تابع هخامنشی از آزادی داخلی برخوردار بودند و سکه به زبان خود با نمادهای دینی و فرهنگی خود ضرب می کردند.(5)
کشف سکه های نقره و برنز درهم و اُبُل (اُبول) در عهد اشکانی، به ویژه بسیاری از ابهامات تاریخی این دوره را روشن ساخت. در واقع بررسی و پژوهش سکه های این دوره سیر تحولات و تغییرات ساختار سیاسی آن دوره را تا حدی روشن نمود. شاید کمبود و حتی نبود شواهد کافی از این دوره دلیل اهمیت فوق العاده سکه های اشکانی در شناسایی تاریخ این سلسله باشد. نقش چهره ی فرمانروایان و درج تاریخ بر روی برخی از این سکه ها راهگشای شناخت دقیق تر این عهد است. بدین ترتیب، تقریباً از همه ی شاهان اشکانی اطلاعات سکه شناسی در دست است. تصویر ارشک، مؤسس دولت اشکانی، بر پشت غالب سکه ها نقش بسته است. نام گروهی از شاهان اشکانی نظیر گودرز، وُنُن، بلاش، مهرداد و اردوان بر درهم ها دیده می شود. ضرب تاریخ بر روی سکه که در شناسایی تاریخ اشکانی اهمیت انکار ناپذیری دارد، برای نخستین بار از دوره ی فرهاد چهارم رواج یافت.(6)
در فاصله ی میان فرمانروایی هخامنشی تا روی کار آمدن سلسله ی ساسانی، چند حکومت کوچک به یاری سکه های مکشوفه از آنان بازشناسی شده اند که این امر، اهمیت نقش سکه ها را در شناسایی این دوره های تاریخی نشان می دهد. از جمله می توان به سکه های شاهان الیمایی، سکه های شاهان خاراسن و سکه های شاهان پارس اشاره کرد. بر اساس این سکه ها، الیماییان از حدود 147 ق م تا نیمه ی دوم قرن دوم میلادی بر بخشی از ایلام کهن در میان کوه های بختیاری تا بخش شرقی شوش حکومت می کردند و از آنجا به وسیله ی یک جاده ی مهم تجاری با خلیج فارس مرتبط بودند. شاهان خاراسن پس از افول قدرت سیاسی سلوکیان از حدود 127 ق م تا حدود 222 م بر انطاکیه واقع در محل برخورد دو رود دجله و کارون در کنار خلیج فارس و اطراف آن که «خاراسن» نامیده می شد فرمان می راندند. شاهان محلی پارس از دوران هخامنشی از اهمیت خاصی در این ناحیه برخوردار بودند. سکه های به دست آمده از این منطقه نشان می دهد که فرمانروایان آن جا از پایان قرن سوم / اوایل قرن دوم ق م تا 224 م بر این ایالت فرمانروایی می کردند. قلمروی هر سه این حکومت ها در زمان اردشیر بابکان به سلسله ی ساسانی پیوست.
سکه های ساسانی که اکنون شمار قابل توجهی از آن ها در موزه ها و مجموعه های سراسر جهان پراکنده است. نقش بسیار مهمی در شناسایی تاریخ این دوره ایفا کرده اند. سکه هایی از اردشیر یکم، مؤسس سلسله ی ساسانی، و شاهان پس از او تا آخرین فرمانروایان این دوره کشف شده است. به یاری این سکه ها ترتیب و زمان فرمانروایی شاهان ساسانی را دریافته اند از زمان حکومت پیروز ( 459- 484 م) ضرب تاریخ سال های سلطنت بر پشت سکه ها مرسوم شد.(7)
پس از سقوط ساسانیان، سکه هایی از امرای تبرستان در گیلان و رویان ضرب شد. این سلسله حدود 119 سال بر تبرستان فرمان راند. پس از فتح این ناحیه به دست عباسیان، سکه هایی در این خطه ضرب شد که عرب - تبرستانی خوانده شده است. در عهد اسلامی، از حدود سال 31 هجری، سکه های عرب- ساسانی رواج یافت. در پی این دوره، هر یک از سلسله های ایرانی به نام فرمانروایان خود سکه زدند و به مناسبت های گوناگون نشان های ارزنده ای ضرب نمودند. امروزه سکه های بی شماری از حاکمان و فرمانروایان اموی، عباسی، طاهری، صفاری، سامانی، آل بویه، غزنوی، سلجوقی، ایلخانی، تیموری، صفوی، افشاری، زندیه، قاجار و پهلوی تا روی کار آمدن جمهوری اسلامی در سراسر موزه ها و مجموعه های ایران و جهان نگهداری می شود. این سکه ها اسناد ارزشمندی اند که مورخان را از تحولات تاریخی این دوره ها مطلع می سازند.
افزون بر سلسله های فوق، سکه های ارزشمندی از برخی حکمرانان محلی در ایران عهد اسلامی به دست آمده که در شناسایی این فرمانروایان حائز اهمیت بسیار است. برخی از این سلسله های کوچک عبارت اند از: برزکانیان، بنی کاکویه، سلاجقه ی ایران و آسیای صغیر، اتابکان، حمدانیان، ایوبیان و ایلک خانیان.(8)
در سکه های دوره ی اسلامی، گاه برای نشان دادن تاریخ سکه از حروف ابجد استفاده می شد که این شیوه را «ماده تاریخ» می نامند.
مثلاً سال سلطنت نادرشاه افشار بر روی سکه ی او «به تاریخ الخیر فیما وقع» نوشته شده است که به حساب ابجد 1148 است. حروف ابجد از «الف» معادل عدد 1 آغاز می شود و به حرف «غ» معادل عد 1000 خاتمه می یابد.(9)

ب. خط و زبان و نوشته های سکه ها:

بر رو و پشت سکه ها همواره نوشته هایی دیده می شود که در شناسایی آن اهمیت فوق العاده ای دارد. سکه شناس ناچار باید از این دانش زبان ها و نوشته های مندرج بر سکه ها آگاه باشد. سکه های هخامنشی فاقد نوشته اند و شناسایی آن ها عموماً به کمک سکه هایی انجام گرفته است که شهرب های هخامنشی ضرب کرده اند و دارای نوشته بوده اند.( 10)
بر سکه های اولیه ی اشکانی القاب و عناوین آنان مانند عادل، نیکوکار، دوستدار یونان، دوستدار پدر، دوستدار برادر و خودمختار، به خط و زبان یونانی دیده می شود. اما در دوره های بعد نام برخی از شاهان به خط و زبان پارتی نیز درج شده است. از دوران بلاش اول تا اواخر عهد اشکانی، گاه نام اختصاری شاه به خط پهلوی، پشت سر او درج شده است.
خط سکه های الیمایی در آغاز یونانی بود، اما در دوره های بعد به خط آرامی تغییر یافت. نام شاهان الیمایی بر روی برخی از این سکه ها درج شده و این امر در شناسایی آنها نقش اساسی داشته است. این تحول در سکه خاراسن نیز روی داده و خط آرامی به مرور جایگزین خط یونانی شده است. از این رو، سیر تحول خط آرامی را، که زمانی خط رایج دیوانی در دوران هخامنشی بود، به خط پهلوی می توان از روی سکه های شاهان پارس بررسی کرد.
خط سکه های ساسانی بنا بر گزارش ابن ندیم در الفهرست که از عبدالله بن مقفع نقل کرده «گشته دبیره» نامیده شده که یکی از هفت خطی بود که ایرانیان برای نگارش به کار می بردند. این خط برای نگارش بر روی سکه ها، سنگ نوشته ها، مهرها و قباله ها به کار می رفت. این خط در طول فرمانروایی ساسانیان دستخوش تحولات شده است. نوشته های سکه ها به ویژه از عهد خسرو اول خواناتر شده و القاب شاهان غالباً به صورت «مزداپرست خدایگان شاهنشاه ایران و انیران» به کار رفته است. این القاب به مرور کوتاه تر شده و گاه تنها نام فرمانروا نوشته شده است. افزون بر این، بر رو و پشت سکه ها شعارهای دینی یا کلماتی نظیر «افزود» و «افزون» (=فراوانی)، «پیروز» و «پیروزان »(= فاتح) و «راست» (=عادل) به منظور تحسین شاه به کار رفته است.(11) این شیوه تا سده های پس از فروپاشی شاهنشاهی ساسانی نیز ادامه یافت، چنان که امرای تبرستان نیز خط پهلوی و اصطلاحاتی نظیر «فره افزود» و «ابد» (= شگفت، نیک) را همراه با نام فرمانروا به کار برده اند. نوشته های سکه های عرب- ساسانی گاه پهلوی، گاه عربی و گاه ترکیبی از هر دو است. به تدریج شعارهایی اسلامی به خط کوفی هم چون «لا اله الا الله، محمد رسول الله» و نام خلیفه بر سکه ها نقش می بندد. نگارش شعارهای اسلامی در دوره ی طاهریان و صفاریان نیز ادامه یافت و غالباً نام فرمانروای آنان در کنار نام خلیفه دیده می شود بر روی سکه های سامانی، نام امیر سامانی و شعارهای دینی هم چون «نصر من الله و فتح قریب» نوشته شده است. سبک سکه های آل بویه همانند سکه های عباسی است. بر روی این سکه ها نام خلیفه و گاه فرمانروای دیلمی و عبارت «لا اله الا الله، محمد رسول الله» و در حاشیه و پشت سکه نیز شعارهای دینی دیگری نوشته شده است.
از آن جا که آل بویه خود را از نسل ساسانیان می دانستند، نشان هایی به سبک سکه های ساسانی با نوشته هایی به خط پهلوی و کوفی ضرب کرده اند.
در اواسط حکومت ایلخانان نوشته های سکه ها تا حدی تحت تأثیر فرهنگ مغولی قرار گرفت، به طوری که شاهان این دوره نام و القاب خود را به زبان و خط اویغوری می نوشتند. در برخی از سکه ها تنها نام سلطان به خط عربی نوشته شده است. از ویژگی های سکه های عهد صفوی به کارگیری ابیات فارسی بر روی برخی از سکه ها بود. ابیات زیر بر روی سکه های شاهان صفوی دیده می شود: بر روی سکه ی شاه اسماعیل دوم: « ز مشرق تا به مغرب گر امام است / علی و آل او ما را تمام است»؛ بر روی سکه ی شاه عباس دوم: « به گیتی سکه ی صاحبقرانی / زد از توفیق حق عباس ثانی»؛ بر روی سکه ی شاه صفی دوم: « ز بعد هستی عباس ثانی/ صفی زد سکه ی صاحبقرانی»؛ بر روی سکه ی سلطان حسین: « گشت صاحب سکه از توفیق رب المشرقین/ در جهان کلب امیر المؤمنین سلطان حسین» یا «زد به توفیق حق به چهره ی زر/ سکه سلطان حسین دین پرور»؛ بر روی سکه ی شاه طهماسب دوم: « از خراسان سکه بر زر شد به توفیق خدا / نصرت و امداد شاه دین علی موسی الرضا» یا «سکه زد طهماسب ثانی بر زر کامل عیار/ لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار»؛ بر روی سکه ی سلطان احمد: « سکه زد بر هفت کشور چتر زد بر مهر و ماه / وارث ملک سلیمان گشت احمد پادشاه »؛ بر روی سکه ی سلطان محمد دوم: « به زر زد سکه از الطاف سرمد/ شه والا گهر سلطان محمد.»
سلسله هایی هم چون افشاریه، زندیه و قاجار نیز که در پی صفویان روی کار آمدند، از این شیوه بهره گرفتند و می توان مجموعه ی این نوشته ها و ابیات سکه ها را «ادبیات سکه ها» نامید و جای آن دارد که نسبت به بررسی ویژگی های آن، تألیف مستقلی صورت گیرد.

ج . نشانه شناسی:

نمادها و نشانه های مندرج بر سکه ها مهم ترین راهنما و یاور پژوهشگران در بازشناسی فرهنگ و تمدن و باورهای دینی و سیاسی دوره های مختلف تاریخی به شمار می روند. افزون بر این، نمادها و نشانه های سکه ها می تواند بازتاب ارزش های هنری هر زمانه و دوره ای باشد. در حقیقت، مشاهده و تحقیق پیرامون تصاویر، خطوط، علائم و نشان های منقوش بر سکه ها و نحوه ی ضرب آن ها، آشنایی با سبک هنری و گونه های خطاطی و خوشنویسی، و آشنایی با آرا و عقائد مذهبی و سنتی را در جوامع مختلف به دنبال خواهد داشت.
نقش نیزه و کمان بر روی دریک ها و شکل های هخامنشی ممکن است توجه آن ها را به اهمیت ابزارهای نظامی نشان دهد. هم چنین سکه ای از زمان اردشیر سوم هخامنشی یافت شده که او را سوار بر گردونه نشان می دهد این سکه، افزون بر زیبایی و برجستگی هنری آن، نشان دهنده ی اهمیت ابزار سفر و توجه فرمانروایان هخامنشی به وسائط ارتباط بوده است.
نقش پادشاهان اشکانی بر سکه های آن ها از ویژگی و ارزش هنری شگفتی برخوردار است. این نقش ها چهره ی شاه را غالباً در حالی که به سمت چپ و به ندرت به سمت راست و گاه به روبه رو می نگرد نشان می دهند. افزون بر این، نقوش این سکه ها شامل کلاه ، تاج، گردنبند، و خال روی پیشانی فرمانرواست. برخی از سکه ها نقش الهه نیکه، نماد پیروزی نزد یونانیان، را نشان می دهند که حلقه ی شهریاری را در دست دارد و آن را بر سر شاه نگاه داشته است. بر پشت سکه ها نیز نقوش متنوعی از الهه ها، حیوانات و گیاهان حک شده است. نقش ماه و خورشید نیز از نمادهای دینی است.(12)
نقش آپولو بر روی سکه های کامناسکیرس دوم، از شاهان الیمایی، نشانه ی تأثیر حضور سلوکیان بر آنان است. اما معروف ترین نشانه ی رایج بر روی سکه های این شاهان نقش لنگر است که احتمالاً نماد بابل به شمار می رفت و سلوکوس پس از تصرف بابل آن را برای خود برگزید. نمادها و نوشته های سکه های آغازین شاهان خاراسن ملهم از فرهنگ یونانی است، اما از حدود اوایل قرن نخست میلادی هنر و نمادهای پارتی جایگزین آن شده است. این در حالی است که تصاویر سکه های شاهان پارس غالباً برگرفته از آثار هخامنشی است. نقش پرچم، آتشگاه و انسان بالدار، که احتمالاً تلفیقی از اهوره مزدا، مهر و آناهیتا بوده است. بر روی سکه های آنان دیده می شود.
تصویر شاهان و ایزدان گوناگون بر رو و پشت سکه های ساسانی رایج بوده است. بر روی سکه ها نقش نیم تنه ی شاه به تنهایی یا شاه با جانشین او یا تصویر شاه همراه با بانوی بانوان و جانشین او ضرب شده است. بر پشت سکه ها تصویر آتشدان دیده می شود. تاج شاهی و زیورهای خاص آن غالباً نمادهایی اند که با آیین زردشت آمیخته است. نمادهای اهوره مزدا، مهر، آناهیتا و ورثرغنه (بهرام) بر تاج شاهان ساسانی مشاهده می شود. گاه این نمادها به صورت حیوان یا شی ء دیگری پدیدار شده است. از جمله نماد فره ی ایزدی احتمالاً به صورت هلال ماه و ستاره نقش بسته است. به طور کلی، نشانه ها و نمادهای سکه های ساسانی سیر تحول و دگرگونی اندیشه ها و باورهای آن دوره را باز می تابد.(13)

د. جنس سکه ها:

همان گونه که اشاره شد یکی از ویژگی های سکه ها جنس آن هاست که از این طریق می توان به اوضاع اقتصادی دوران خاصی پی برد. سکه های هخامنشی به نام دریک از جنس طلا و شکل از جنس نقره بود. جنس سکه های اشکانی از نقره و مس ( گاه برنز) بود و ظاهراً تاکنون سکه ی طلا از آنان به دست نیامده است. سکه های نقره ی اشکانی «درهم» و واحدهای کوچک تر آن «اُبُل/ اُبول» بود. سکه های شاهان الیمایی، خاراسن و پارس از مس و گاه از نقره بود، اما سکه های ساسانی بر روی سه فلز طلا، نقره و مس ( گاه برنز و گاه حتی سرب) ضرب شده اند.( 14)
جنس سکه های سامانی از طلا و نقره و مس است. سکه های زرین اسماعیل بن احمد از زیبایی و ارزش فراوانی برخوردار است. هم چنین سکه هایی زرین و سیمین از دیلیمان و به دنبال آنان از غزنویان بر جای مانده است. سکه های سلجوقی بیش تر از جنس طلا بود. ضرب مجدد بر روی سکه (سورشارژ) در عهد آق قویونلو رواج بیش تری یافت. مورخان این امر را ناشی از جنگ های متعدد و دوره های کوتاه حکومت این فرمانروایان می دانند.
جنس سکه های دوره های بعد نیز غالباً از نقره و مس است، اما در دوره ی صفوی سکه های طلا نیز ضرب می شد. واحد پول در این دوره «تومان» بود. سکه های زرین را «اشرفی» و سکه های سیمین را «بیستی»، «شاهی» یا «عباسی» می خواندند. سکه های مسین «غازی» نام داشت و معمولاً آن را «فلوس» می خواندند.

هـ . ضرابخانه ها:

نام ضرابخانه ها بر روی سکه های به دست آمده در شناسایی شهرهای ایران در عهد باستان و دوره ی اسلامی و اوضاع اقتصادی آن ها نقش قابل توجهی دارد. احتمالاً نخستین بار داریوش اول فرمان ایجاد ضرابخانه ها را صادر کرده بود. افزون بر مراکز مهم تجاری شوش و بابل، شهرب ها و نواحی وابسته به شاهنشاهی نیز ضرابخانه های خاص خود را داشتند، چنان که سکه ای از اردشیر سوم در صیدا ضرب شده است.
نام ضرابخانه های اشکانی نظیر نیسا، تامبراکس، آپامئا، و آرئیا (هرات) از زمان مهرداد اول و فرهاد دوم در رو یا پشت سکه ها درج گردید. این شیوه تا عهد اردوان اول ادامه داشت. از زمان اردوان دوم نام مارگیانه (مرو)، تراکسیانه و نیسا نیز دیده می شود. اما از این زمان نام ضرابخانه ها معمولاً به صورت نشانه های اختصاری (مثلاً ترکیب حروف اول و آخر نام شهر) درج شده است. تاکنون نام اکباتانا (همدان)، رگا (ری)، مهرداد کرد( دژ نیسا)، مارگیانه (مرو)، تراکسیانه، آرئیا (هرات)، لائدیکئا ( نهاوند)، کنکبار ( کنگاور) و شوش بدین ترتیب شناسایی شده است.(15)
در عهد ساسانی شهرها و مراکز اقتصادی گسترش چشم گیری یافت. در رساله ی پهلوی شهرستانهای ایران بنای بیش از 26 شهر به ساسانیان نسبت داده شده است. نام این شهرها و برخی از ویژگی های آن ها در کتبیه های پهلوی، خدای نامه ها و متون اوایل دوره ی اسلامی نیز آمده است. افزون بر این، نام شهرهایی که ضرب سکه در آن ها صورت گرفته بر روی سکه های این دوره آمده است. ضرب سکه در هر شهر نشان دهنده ی استقلال نسبی اقتصادی آن شهر نیز است. مجموعه ی این داده ها و مقایسه ی آن ها در بازشناسی این مراکز و اوضاع سیاسی و اقتصادی آن ها اهمیت فوق العاده ای دارد. برخی از شهرهای ایران ساسانی که محل ضرب سکه بوده اند عبارتند از : الف) شهرهای حوزه ی خراسان بزرگ، شامل توس، ابرشهر (نیشابور)، مرو، مرورود، هرات ، زوزن، بلخ، خلم، سمرقند، نیسا، آموی، سغد، سکستان، بست، رخد و خواش؛ ب) شهرهای آذربایجان، ارمنستان و تبرستان، شامل: اردبیل، گنزک، اران، ارمنستان، وروچان ( گرجستان)، آمل، پیروز قباد، گرگان، تبرستان و گرزوان؛ ج) شهرهای بین النهرین، شامل پیروز شاپور، اسپانور، وه اردشیر، وه انتیوک خسرو و درزیندان؛ د) شهرهای ماد غربی، شامل همدان، دینور، ماد و نهاوند؛ هـ) شهرهای فارس و کرمان، شامل شیراز، کرمان، استخر، دارابگرد، بیشاپور، اردشیر خوره، خوزستان، ایران خوره شاپور (شوش)، گندی شاپور، هرمزداردشیر، رامهرمز، ریواردشیر، کرخ، نهر تیری، برم قباد و وه آمد قباد؛ و) شهرهای ماد مرکزی، شامل ری، گی (جی)، سپاهان ( اصفهان) و تیمره.(16)
ضرابخانه های سامانی غالباً در ناحیه ی خراسان بزرگ بود. برخی از شهرهایی که سکه های سامانی در آن ها ضرب شده عبارتند از: آمل، استرآباد، اشروسنه، ایلاق، بامیان، بخارا، بدخشان، ترمذ، ختل، ساوه، سغد، سمرقند، شاش، شیراز، طالقان، غرجستان، فراه، فرغانه، فریم، قزوین، قم، کرج، گرگان، ماه بصره ( نهاوند)، محمدیه (ری)، مرغیان، مرو، نیشابور، هرات و همدان.
ضرابخانه های آل بویه از بسطام در شرق تا بغداد و عمان ادامه داشته است. در این میان، سکه های ضرب شیراز، ری و بغداد قابل توجه است. مهم ترین ضرابخانه های غزنوی در اصفهان، بامیان، بلخ، جوزجان، ری، سجستان، غزنه، فسا، نیشابور و هرات دایر بوده است. پس از این دوران، ضرابخانه ها در سراسر قلمرو ایران اسلامی گسترش بیش تری یافت و وجود امکانات ضرب سکه در هر شهر را می توان نشانه ای از رونق اقتصادی و سیاسی آن شهر در ناحیه دانست.

اصطلاحات و تعبیرات:

در دانش سکه شناسی اصطلاحات و تعبیراتی به کار می رود که برخی مربوط به ابزارهایی است که در ساخت و تهیه ی سکه ها به کار می رفته و بعضی نیز به مرور میان سکه شناسان رواج یافته است . ظاهراً کهن ترین آثار به دست آمده از ضرب سکه در ایران مربوط به عهد هخامنشی است. سکه ها را با چکش ضرب می زدند و این روش در دوران اسلامی نیز رواج داشته است. برای این کار از ابزار ساده ای به شرح زیر استفاده می شد.

سرسکه:

دو قطعه فلز محکم که معمولاً از فولاد یا برنج بود و نقش رو و پشت سکه بر آن حک می شد و قطعات بریده شده ی طلا یا نقره چکش به صورت سکه در می آوردند. سر سکه بر دو گونه بود: سر سکه ی رویی و سرسکه ی زیرین. بر سر سکه ی رویی طرح روی سکه و بر سکه ی زیرین طرح پشت سکه به طور معکوس حکاکی شده بود.

چکش:

در گذشته برای ضرب سکه از چکش برای ضربه زدن بر سر سکه ی رویی استفاده می شد.

قیچی:

برای بریدن قطعات کوچک فلز از قیچی استفاده می شد.

ترازو:

برای وزن کردن سکه ها از ترازو استفاده می شد.
ماشین ضرب سکه در سال 1561 میلادی در اروپا اختراع شد. در سال 1282 قمری ناصرالدین شاه قاجار فرمان داد ضرابخانه ای به سبک اروپایی در ایران تأسیس شود. این فرمان در سال 1294 قمری جامه ی عمل به خود پوشید. (17)

دیگر اصطلاحات:

روی سکه (obverse)، پشت سکه ( reverse)، حاشیه (margin)، زمینه ( درون دایره )(field)، نام ضرابخانه ( mint name)، خوب( fine)، (خیلی خوب (very fine)، بسیار خوب(extremely fine)، کمیاب (rare)، خیلی کمیاب( very rare)، بسیار کمیاب (extremely rare) منحصر به فرد ( unique)، سوراخ دار ( pierced)، علامت ضرابخانه (mint mark)، نوشته ی روی سکه (legend) چکش خورده ( یا ضربه خورده ) (picked)، جعلی (ciunterfeit)، حرف رمز (monogram)، آلیاژی از دو فلز (billon)، نشانه ی دوباره ضرب شده بر روی سکه (سورشارژ) (countermark) ساییده (worn)، ناشناس (unknown)، ضرب اشتباه ( error)، نامطمئن (uncertain)، بی نام (anonymous)، طلا (AV) نقره (AR) مس (AE).

سخن آخر

بنابر آن چه گذشت نقش سکه شناسی را در بازشناسی و پژوهش تاریخ و فرهنگ ایران می توان به اختصار چنین بیان کرد: الف) سکه ها در شناسایی تاریخ سلسله ها و سال شمار فرمانروایی هر یک از شاهان نقش به سزایی دارند؛ ب) به یاری سکه ها می توان به تقویم و شیوه های تاریخ گذاری دوره های گوناگون پی برد؛ ج) سکه ها آیینه ی روشنی از باورها، جهان بینی و اعتقادات مردم هر عصراند؛ د) اوضاع و احوال اقتصادی و سیاسی هر منطقه را می توان به یاری سکه های آن منطقه مطالعه کرد؛ هـ ) زبان و خط هر سرزمین و هر زمان را می توان از طریق سکه های آن سرزمین باز شناخت؛ و) آرایش و پوشش شاهان و بزرگان گذشته و شیوه های زندگی آنان را می توان به کمک سکه ها دریافت؛ ز) نام شهرها و جغرافیای تاریخی هر سرزمین را می توان از ضرابخانه های آن سرزمین بازشناخت.

پی نوشت ها :

1. ملک زاده بیانی، تاریخ سکه از قدیم ترین ازمنه تا دوره ساسانیان (جلد اول و دوم)، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1370 ، ص4.
2- ابن خلدون، عبدالرحمن، مقدمه ی ابن خلدون، ترجمه ی محمد پروین گنابادی، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1352، صص 490- 491.
3- عقیلی، عبدالله، پول و سکه، به کوشش علی بهرامیان، تهران: مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، 1389، ص 5.
4- تاریخ ها برگرفته از منبع زیر است. پس از این نیز تاریخ های مربوط به سلسله های پیش از اسلام بر پایه ی همین منبع خواهد بود.
Wiesehofer, J., Ancient Persia from 550 BC to 650 AD , tr. A. Azodi, London/New York , 2001, p. 316.
5. ملکزاده ی بیانی، ص 61، به بعد؛ سرفراز، علی اکبر و آورزمانی، فریدون، سکه های ایران از آغاز تا دوران زندیه، تهران: انتشارات سمت، 1379، ص 16.
6. ملکزاده ی بیانی، ج 2، ص 51 به بعد؛ سرفراز و آورزمانی، ص 29.
7. سرفراز و آورزمانی، ص 96.
8. برای آگاهی از شرح مفصل سکه های این سلسله ها نک: ترابی طباطبایی، سید جمال و وثیق، منصوره، سکه های اسلامی ایران ( حمله ی عرب تا حمله ی مغول)، تبریز: انتشارات مهد آزادی، 1372.
9. شمس اشراق، ع.، نخستین سکه های امپراتوری اسلام، اصفهان: نشر دفتر خدمات فرهنگی استاک، 1369 ، ص 20.
10. سرفراز و آورزمانی، ص 13.
11. سرفراز و آورزمانی ، صص 88.
12. سرفراز و آورزمانی، صص 28، 36.
13. لوکونین، ولادیمیر گریگورویچ، تمدن ایران ساسانی، ترجمه ی عنایت الله رضا، تهران: انتشارات علمی فرهنگی، 1372، صص 251- 253.
14. نیز نک: لوکونین، ص 249.
15. بسنجید با: سرفراز و آورزمانی، صص 44- 46، که تلفظ اروپایی نام این ضرابخانه ها را نمایانده اند.
16. سرفراز و آورزمانی، ص 108.
17. سرفراز و آورزمانی ، ص 9.

منبع :نشریه کتاب ماه تاریخ و جغرافیا - شماره 178

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.