تألیف و ترجمه: حمید وثیق زاده انصاری
منبع:راسخون
منبع:راسخون
پس از 250 سال حفاری، باستانشناسانی که در پمپئی کار میکنند به ابزار نوین و قدرتمندی دست یافتهاند. نمایشگاهی که چند سال پیش در لندن برگزار شد نشان داد که چگونه کامپیوترها این شهر رومی را باری دیگر زنده میکنند.
مردی که لحظههای پایانی زندگیاش را پشت سر میگذارد، از فرط اضطرار آخرین تلاش خود را میکند تا از جای برخیزد و با گذاشتن دستی بر صورت همسر آبستنش، او را حفظ کند. پنج فرزند آنها یا مردهاند، یا در حال مرگاند، در حالی که چهار نفرشان در گوشهای دور هم افتادهاند، و کودکی شیرخوار هم به تنهایی در طرف دیگر اتاق است. چندی نمیگذرد که اعضای خانواده قربانی دودهای خفه کنندهای میشوند که از آتشفشان کوه «وزوو» بر میخیزد، و خاکستر ریزی که آسمان را پر کرده است، به سرعت جسدهای آنان را مدفون میسازد.
کمتر از 2000 سال بعد، باستانشناسان این خانواده را کشف کردهاند. این گروه کوچک، که اکنون بصورت مخلوطی از صمغ و سیمان نگهداری میشود، یادآورنده تلخی از آن آتشفشانی فاجعهآمیزی است که پمپئی و شهرها و روستاهای اطراف آن را در حوالی سال 79 بعد از میلاد نابود کرد.
باستانشناسان و تاریخدانان از اوایل قرن هجدهم تاکنون مشغول حفاری در پمپئی بودهاند. امروز به جایی رسیدهاند که میتوانند تصویر دقیقی از نحوه زندگی این خانواده ترسیم کنند. اینکه چگونه زندگی میگذراندند و آن قسمتی از شهر که در آن زندگی میکردند چگونه بود، و اینکه آیا ثروتمند بودند یا فقیر، دکاندار یا برده. اما به نظر میرسد بازخوانی نحوه زندگی شهری در کل پمپئی کاری ناممکن باشد. بعد از آن همه سالی که نسلهای متوالی حفاران کشورهای مختلف در پمپئی کار کردند، آن قدر اطلاعات به دست آمده است که یک نفر نمیتواند همه آنها را جذب کند.
تا همین چند سال پیش، بیشتر اطلاعاتی که از پمپئی و شهر مجاورش هرکولانئوم به دست آمدند، در دفترهای یادداشت و پروندههای بایگانیها و موزهها قرار داشتند. بنای ساختمانهایی که پمپئی را تشکیل میدادند بر جای خود ماندهاند، اما بسیاری از اشیایی که در درون آنها یافت شده بودند مدتها قبل برداشته شدند. اشیاء مختلف از صندوقچهها و مجسمهها و طلا و جواهرات گرفته تا اشیای روزمرهای همچون لیوانها، بطریها و ابزارها، در موزههای سرتاسرجهان پراکندهاند.
اما اکنون این اشیاء هر کجا باشند، بیشتر اطلاعاتی که دربارهی زمان و مکان کشف آنها وجود دارد در یادداشتهای اولیهی نخستین حفاران به جای مانده است. اولین قدم در بازخوانی گذشته کل شهر این است که همهی این اطلاعات گردآوری شوند، و سپس در حافظهی کامپیوتر، هر مجسمه در باغچهای که از ابتدا قرار داشت، و هر کاسه و قاشقی در آشپزخانه اصلی خود جای داده شود.
توضیح تصویر: قالب گچی چند نفر از کشته شدگان فاجعه پمپئی
نقطه آغازین این برنامه، طرح نئاپولیس بود که در 1987 شروع شد. باستانشناسان پمپئی با همکاری گروه مشترکی از طرف شرکتهاس مهندسی فیات و آی. بی. ام. ایتالیا، بتدریج دریافتند که از کامپیوتر چه استفادهای میتوانند بکنند. در قلب این طرح، پایگاه دادهای است که در کامپیوتر اصلی نگهداری میشود. باستانشناسان از طریق شبکهای از کامپیوترهای شخصی، قادرند به این بایگانی اطلاعاتی دسترسی پیدا کنند.
نئاپولیس به یکی از بزرگترین طرحهای تکنولوژی اطلاعات در باستانشناسی تبدیل شد. هدف آن بود که در پایگاه دادهها هرگونه اطلاعاتی که دربارهی همه اشیاء تکتک اتاقهای هر یک از خانههای شهر وجود داشت، ذخیره شود.
در وهله اول، دانشمندان به نقشه دقیقی احتیاج داشتند که نه فقط طرح کلی خانههای حفاری شده، بلکه ویژگیهای جغرافیایی و پستی و بلندیهای کل دره سارنو را که در معرض آتشفشانی کوه وزوو قرار گرفت نیز نشان دهد.
کامپیوتر بر اساس عکسهای هوایی رقمی شده، نقشهی دقیقی از ناحیه رسم کرد. هر دادهای را میتوان به قسمتی از نقشه ربط داد. این بدان معناست که هر یک از اعضای گروه میتواند تصویر کامپیوتری شیئی را مانند یکی از نقاشیهای آبرنگ فرا بخواند و آن را در جای خود قرار دهد – یعنی دیوار، خانه، و خیابانی را که در آن کشف شده است شناسایی کند.
حافظهی کامپیوتر در مقایسه با مجموع حافظههای هزاران باستانشناسی که در پمپئی کار کردهاند، بسیار تواناتر است. استفاده از آن هم زحمت و هزینه کمتری دارد. آقای بالداساره کونتیچلو، سرپرست سابق باستانشناسی پمپئی بیان داشت: «ممکن است یک ماه طول بکشد تا نقشهکش ماهری بتواند نقشهای تهیه کند. اما استفاده از کامپیوتر آسانتر و ارزانتر است. کافی است دکمهای را فشار دهید تا از مرحله نقشهکشی به کار باستانشناسی برسید. این بهبود اطلاعات نیست، سامان دادن به آن است.»
نخستین اشیائی که در پایگاه دادهها فهرست برداری شدند، 12000 نقاش آبرنگی بودند که بر دیوارهای گچی خانههایی که تاکنون حفاری شدهاند، نقش بسته بودند. استفانو بروسچینی از شرکت آی. بی. ام. ایتالیا گفت: « ممکن نیست که یک باستانشناس یا گروهی از باستانشناسان موضوع تکتک نقاشیها را به خاطر داشته باشند.»
اکنون در این پایگاه دادهها هر نوع اطلاعاتی که درباره هر یک از نقاشیها ممکن است ثبت شود، نگهداری میشود- اینکه از کدام خانه است و اندازه نقاشی چقدر است، چه تصاویری در آن است و چه موقع ترسیم شد، و نیز وضعیت نگهداریاش در حال حاضر چگونه است.
در حدود 20000 تصویر رقمی شده نقاشیها در پایگاه دادهها ذخیره میشود. تصاویری که از قرن هجدهم تاکنون از همان نقاشیها رسم یا عکسبرداری شدهاند نیز به صورت رقمی نگهداری میشوند. بنابراین باستانشناسی که میخواهد درباره نقاشی خاصی تحقیقی کند میتواند ببیند که با گذشت قرنها از هنگامی که از زیر خاکستر بیرون آورده شده دچار چه تغییراتی شده است. میتوانند ببینند نقاشی چقدر رنگ و رو رفته شده و آبرنگ در کجاها ریخته است.
وقتی همه یادداشتهای اولیه در پایگاه دادهها بایگانی شوند، باستانشناسان به نخستین توصیف هر نقاشی دسترسی دارند. این توصیفها اطلاعات ارزشمندی را درباره سرگذشتی که هر نقاشی از هنگام کشفش داشته است در درون خود دارد، و همین اطلاعات به کسانی که مشغول بازسازی نقاشیها هستند کمک میکند. بروسچینی گفت: « قبل از بازسازی هر نقاشی، لازم است بدانید که در 50 تا 100 سال گذشته بر آن چه گذشته است. باید بدانید قبلاً برای بازسازی آن چه تلاشهایی شده است.»
توضیح تصویر: شکل قالبریزی شدهی یکی از قربانیان آتشفشان وزوو که به روش فیورلی تهیه شده است.
کامپیوتر از راه دیگری نیز کمک میکند. قبل از بازسازی اثر اصلی، متخصصان با بهره گرفتن از روشهای تصویرنگاری کامپیوتری، روی صفحه کامپیوتر قسمتهای از دست رفته نقاشی را پر میکنند. میتوانند آنقدر رنگها را روی این صفحه مخلوط کنند و تغییر دهند تا بالاخره به ترکیب صحیح و رضایتبخشی برسند. کونتیچلو میگوید: « تنها وقتی همه توافق کردند که با نقاشی اصلی چه کنیم، آن موقع است که به آن دست میزنیم.» البته فقط کار رنگآمیزی را به کامپیوتر نمیسپارند. ممکن است لازم شود یکی از نقاشیها را بردارند و گچ تازهای به پشت آن بزنند. قبل از آنکه کاری انجام شود، هر یک از مراحل به طور دقیقی بر صفحه نمایش کامپیوتر از پیش برنامهریزی میشود.
در مقیاسی وسیعتر، میتوان از کامپیوتر در زمینهی کاوش و بازسازی معماری شهر استفاده کرد. با به کارگیری قوانین معمول در معماری کلاسیک در مورد باقیماندههای ساختمانها، می توان با دید تازهای به مسئلهی بازسازی آنها پرداخت. کونتچیلو اظهار داشت: « این روش معمولاً اشتباهاتی را در بازسازیهای قبلی شده است نشان میدهد.»
تکنولوژی کامپیوتر به متخصصان کمک کرده است تا دستنوشتههایی را که بر قطعات سوخته پاپیروس در هر کولانئوم کشف شدهاند، بخوانند. روشهای کامپیوتری برای تقویت تصویر، اختلاف رنگ بین بقایای حروف جوهری و پاپیروس سوخته را افزایش میدهند، تا دست کم قسمتهایی از نوشتهها خوانا شوند. در نهایت با استفاده از این ابزارها، امکان ترسیم نقشه دقیقی برای هریک از شهرها و روستاهای مدفون فراهم خواهد شد. بروسچینی گفت:« تا به حال افراد فقط به موضوع خاصی توجه کردهاند- مثلاً یک خانه منفرد یا شاید لوازم برنزی یکی از واحدهای مسکونی . مطالعهی تمام شهر کار دشواری است چون این قدر بزرگ است و این همه اشیاء مختلف دارد.»
در پمپئی، باستانشناسان همه اطلاعات را درباره بناهای مذهبی، ساختمانهای عمومی و خانهها، غذاخوریها، تفریح خانهها، ثبت کردهاند . بروسچینی اضافه کرد: «با روی هم گذاشتن اطلاعات جغرافیایی و اطلاعاتی که راجع به اشیاء درون بناها به دست آمده است، میتوانیم نسبت به زندگی تجاری و اجتماعی شهر دید روشنی پیدا کنیم.»
کونتچیلو و گروهش بر اساس نقشه دره سارنو و یافتههای باستان شناختیاش میتوانند به بیرون پمپئی هم نگاهی بیندازند و نقشه راههای بازرگانی مختلفی را که به آن وارد و از آن خارج میشوند، رسم کنند. جادهای که در دو طرفش غذاخوریهای ارزان قیمت صف کشیده باشند نشانگر آن است که این جاده از راههای مهم بازرگانی بوده است. خیابانی با خانههای بزرگ و نقاشیهای گران قیمت، که مثلاً رقص ونوس، الهه عشق، را با مارس، خدای جنگ، نشان میدهند، بیانگر آنند که اینجا از مناطق مسکونی و مرفهنشین شهر بوده است. با داشتن نقشه آن منطقه، میتوان این اطلاعات را تعمیم داد تا راههای ارتباطی به ویلاهای خارج شهر یا دهکدهای که در امتداد یکی از مسیرهای بازرگانی است، نشان داده شوند.
چندین سال پیش در لندن نمایشگاهی تحت عنوان «کشف دوبارهی پمپئی» برپا شده بود که در آن بازدید کنندگان میتوانستند از دور در پمپئی به گشت و گذار مشغول شوند. در نمایشگاه 200 شی جدید از پمپئی به نمایش گذاشته شده بودند- از نقاشیهای آبرنگ دیوارها و جواهرات گرفته تا آلوها و زیتونهای سوخته و قسمتهایی از لوله کشی پمپئی، اما جالبتر اینکه بازدید کنندگان میتوانستند به همان پایگاه دادهای که باستان شناسان برای تحقیق درباره پمپئی به کار میبرند، دسترسی پیدا کنند. می توانستند بر صفحه کامپیوتر، در دو خانه مرفهنشین قدمی بزنند، و از اتاقی به اتاق دیگر بروند. میتوانستند هر تصویری را میخواستند فرا بخوانند و اطلاعات جامعی درباره نقاشیها و کاشیها و اشیاء گوناگونی که در آنجا کشف شدهاند، کسب کنند.
توضیح تصویر: کافی است آب اضافه کنید: شبیه سازی سه بعدی حمام استابین.
هرچیزی به جای خود: محل اولیه هر یک از اشیاء کشف شده را میتوان در نقشهای پیدا کرد.
قالبریزی بهترین شکل
ترسناک، دلخراش، یا تنها جزئی از تاریخ؟ جسد اهالی پمپئی در نظرتان هر چه باشند، در هر صورت بخش مهمی از باستانشناسی پمپئی هستند. جوزپه فیورلی، باستانشناس ایتالیایی، نخستین کسی بود که سعی کرد در 1863 با ریختن گچ در قلب جسدها آنها را حفظ کند.
تنها می توان از قربانیانی که در خاکستر آتشفشانی دفن شدند قالب تهیه کرد. از کسانی که در باران گدازههای آتشین سوختند، تنها استخوانهایی مانده است، اما آنانی که در زیر خاکسترهای ریز ماندند، بتدریج پوسیدند: و حفرههایی در خاکستر سخت شده بر جای گذاشتند که حتی جزئیات چینهای لباسشان هم بر دیواره آنها نقش بسته بود. فیورلی به داخل قالبها گچ ریخت، و شکلی کم و بیش دقیق را از وضیعتی که مردمان پمپئی در آخرین لحظههای زندگیشان داشتند، خارج ساخت.
اما گچ برای حفظ شکل جسدها بهترین ماده نیست. وقتی آن را خشک میکنند، جمع میشود، در نتیجه اهالی پمپئی کوچکتر از آن به نظر میآیند که واقعاً بودند. گاهی اوقات حبابهای هوا شکلهای قالبریزی شده را خراب میکردند، بنابراین لازم بود بازسازی کنندگان آنها را دستکاری کنند، که از واقعی بودن شکل جسدها میکاست، ضمناً گچ بتدریج میپوسد، که باعث میشود شکلهای قالبریزی شده موقت باشند.
در نمایشگاهی که در لندن برگزار شد، شکل قالبریزی شده زن جوانی را به نمایش گذاشتندکه در 1984 با استفاده از روش جدیدی تهیه شده بود. این زن در حالی که کیفی پر از سکه چنگ میزد، از ویلایی در نزدیکی پمپئی میگریخت که در زیر خاکستر دفن شد. این قالب از ماده شفافتری به نام صمغ اپوکسی تهیه شده است که استخوانهای درون بدنش را مینمایاند، و جواهراتی بدلی دقیقاً در جای واقعی خود قرار گرفتهاند. این روش قالب ریزی دشوارتر از روش فیورلی است. کسی که جسد را بازسازی میکند باید ابتدا در قالب موم بریزد. آن را با قالبی از گچ بپوشاند، و سپس صمغ را جایگزین موم کند. بالداساره کونتچیلو، سرپرست باستان شناختی پمپئی، تنها اجازه داد که یک نمونهها از این نوع قالبها تهیه شود. او گفت: «مجبور شدیم کمی روی جسد «کار» کنیم، که این درست نیست.»
خانواده هفت نفرهای که در حدود ربع قرن پیش پیش کشف شدند، نخستین کسانی هستند که جدیدترین روش در مورد آنها به کار رفته است. مخلوطی که از سیمان و صمغ با نوعی مادهی ضد انقباض که از جمع شدن سیمان جلوگیری میکند، با فشار 1 تا 2 اتمسفر به درون حفره تلمبه میشود تا اطمینان حاصل شود که قالب کاملاً پر شده است.
با این روش شکلی به دست میآید که جزئیات بیشتری را در مقایسه با نمونههای قبلی آشکار میسازد. حتی حالتهای چهره نیز قابل تشخیصاند. سالواتوره سیرو ناپو، که کار قالبگیری را انجام داد، گفت: «این روش هم از نظر عاطفی نتیجه بهتری دارد و هم از نظر علمی دقیقتر است. اگر این روش قبلاً ابداع شده بود میتوانستیم چهرهی همه اهالی پمپئی را ببینیم.»
فشار باید به دقت تعیین شود تا مخلوط تلمبه شده حفره را بازتر نکند و شکل درشتتری به دست نیاید، چون کونتیچلو میگوید این هم از میزان واقعی بودن قالب میکاهد.
در هرکولانئوم، که هنوز بخش عمدهای از شهر امروزی ارکولانو مدفون است، جسدهای زیادی هنوز کشف نشدهاند. محل برخی از آنها تعیین شده است، اما به گفته ارنستو دکارولیس، سرپرست سابق باستان شناختی هرکولانئوم، تا زمانی که روشهای امروزی پیشرفت بیشتری نکنند، همچنان در زیر خاکستر خواهند ماند: «تا موقعی که به بهترین روش ممکن دست پیدا نکرده باشیم، آنها را بیرون نخواهیم آورد.»
بقایای شهر پمپئی
مردی که لحظههای پایانی زندگیاش را پشت سر میگذارد، از فرط اضطرار آخرین تلاش خود را میکند تا از جای برخیزد و با گذاشتن دستی بر صورت همسر آبستنش، او را حفظ کند. پنج فرزند آنها یا مردهاند، یا در حال مرگاند، در حالی که چهار نفرشان در گوشهای دور هم افتادهاند، و کودکی شیرخوار هم به تنهایی در طرف دیگر اتاق است. چندی نمیگذرد که اعضای خانواده قربانی دودهای خفه کنندهای میشوند که از آتشفشان کوه «وزوو» بر میخیزد، و خاکستر ریزی که آسمان را پر کرده است، به سرعت جسدهای آنان را مدفون میسازد.
کمتر از 2000 سال بعد، باستانشناسان این خانواده را کشف کردهاند. این گروه کوچک، که اکنون بصورت مخلوطی از صمغ و سیمان نگهداری میشود، یادآورنده تلخی از آن آتشفشانی فاجعهآمیزی است که پمپئی و شهرها و روستاهای اطراف آن را در حوالی سال 79 بعد از میلاد نابود کرد.
باستانشناسان و تاریخدانان از اوایل قرن هجدهم تاکنون مشغول حفاری در پمپئی بودهاند. امروز به جایی رسیدهاند که میتوانند تصویر دقیقی از نحوه زندگی این خانواده ترسیم کنند. اینکه چگونه زندگی میگذراندند و آن قسمتی از شهر که در آن زندگی میکردند چگونه بود، و اینکه آیا ثروتمند بودند یا فقیر، دکاندار یا برده. اما به نظر میرسد بازخوانی نحوه زندگی شهری در کل پمپئی کاری ناممکن باشد. بعد از آن همه سالی که نسلهای متوالی حفاران کشورهای مختلف در پمپئی کار کردند، آن قدر اطلاعات به دست آمده است که یک نفر نمیتواند همه آنها را جذب کند.
تا همین چند سال پیش، بیشتر اطلاعاتی که از پمپئی و شهر مجاورش هرکولانئوم به دست آمدند، در دفترهای یادداشت و پروندههای بایگانیها و موزهها قرار داشتند. بنای ساختمانهایی که پمپئی را تشکیل میدادند بر جای خود ماندهاند، اما بسیاری از اشیایی که در درون آنها یافت شده بودند مدتها قبل برداشته شدند. اشیاء مختلف از صندوقچهها و مجسمهها و طلا و جواهرات گرفته تا اشیای روزمرهای همچون لیوانها، بطریها و ابزارها، در موزههای سرتاسرجهان پراکندهاند.
اما اکنون این اشیاء هر کجا باشند، بیشتر اطلاعاتی که دربارهی زمان و مکان کشف آنها وجود دارد در یادداشتهای اولیهی نخستین حفاران به جای مانده است. اولین قدم در بازخوانی گذشته کل شهر این است که همهی این اطلاعات گردآوری شوند، و سپس در حافظهی کامپیوتر، هر مجسمه در باغچهای که از ابتدا قرار داشت، و هر کاسه و قاشقی در آشپزخانه اصلی خود جای داده شود.
نئاپولیس به یکی از بزرگترین طرحهای تکنولوژی اطلاعات در باستانشناسی تبدیل شد. هدف آن بود که در پایگاه دادهها هرگونه اطلاعاتی که دربارهی همه اشیاء تکتک اتاقهای هر یک از خانههای شهر وجود داشت، ذخیره شود.
در وهله اول، دانشمندان به نقشه دقیقی احتیاج داشتند که نه فقط طرح کلی خانههای حفاری شده، بلکه ویژگیهای جغرافیایی و پستی و بلندیهای کل دره سارنو را که در معرض آتشفشانی کوه وزوو قرار گرفت نیز نشان دهد.
کامپیوتر بر اساس عکسهای هوایی رقمی شده، نقشهی دقیقی از ناحیه رسم کرد. هر دادهای را میتوان به قسمتی از نقشه ربط داد. این بدان معناست که هر یک از اعضای گروه میتواند تصویر کامپیوتری شیئی را مانند یکی از نقاشیهای آبرنگ فرا بخواند و آن را در جای خود قرار دهد – یعنی دیوار، خانه، و خیابانی را که در آن کشف شده است شناسایی کند.
حافظهی کامپیوتر در مقایسه با مجموع حافظههای هزاران باستانشناسی که در پمپئی کار کردهاند، بسیار تواناتر است. استفاده از آن هم زحمت و هزینه کمتری دارد. آقای بالداساره کونتیچلو، سرپرست سابق باستانشناسی پمپئی بیان داشت: «ممکن است یک ماه طول بکشد تا نقشهکش ماهری بتواند نقشهای تهیه کند. اما استفاده از کامپیوتر آسانتر و ارزانتر است. کافی است دکمهای را فشار دهید تا از مرحله نقشهکشی به کار باستانشناسی برسید. این بهبود اطلاعات نیست، سامان دادن به آن است.»
نخستین اشیائی که در پایگاه دادهها فهرست برداری شدند، 12000 نقاش آبرنگی بودند که بر دیوارهای گچی خانههایی که تاکنون حفاری شدهاند، نقش بسته بودند. استفانو بروسچینی از شرکت آی. بی. ام. ایتالیا گفت: « ممکن نیست که یک باستانشناس یا گروهی از باستانشناسان موضوع تکتک نقاشیها را به خاطر داشته باشند.»
اکنون در این پایگاه دادهها هر نوع اطلاعاتی که درباره هر یک از نقاشیها ممکن است ثبت شود، نگهداری میشود- اینکه از کدام خانه است و اندازه نقاشی چقدر است، چه تصاویری در آن است و چه موقع ترسیم شد، و نیز وضعیت نگهداریاش در حال حاضر چگونه است.
در حدود 20000 تصویر رقمی شده نقاشیها در پایگاه دادهها ذخیره میشود. تصاویری که از قرن هجدهم تاکنون از همان نقاشیها رسم یا عکسبرداری شدهاند نیز به صورت رقمی نگهداری میشوند. بنابراین باستانشناسی که میخواهد درباره نقاشی خاصی تحقیقی کند میتواند ببیند که با گذشت قرنها از هنگامی که از زیر خاکستر بیرون آورده شده دچار چه تغییراتی شده است. میتوانند ببینند نقاشی چقدر رنگ و رو رفته شده و آبرنگ در کجاها ریخته است.
وقتی همه یادداشتهای اولیه در پایگاه دادهها بایگانی شوند، باستانشناسان به نخستین توصیف هر نقاشی دسترسی دارند. این توصیفها اطلاعات ارزشمندی را درباره سرگذشتی که هر نقاشی از هنگام کشفش داشته است در درون خود دارد، و همین اطلاعات به کسانی که مشغول بازسازی نقاشیها هستند کمک میکند. بروسچینی گفت: « قبل از بازسازی هر نقاشی، لازم است بدانید که در 50 تا 100 سال گذشته بر آن چه گذشته است. باید بدانید قبلاً برای بازسازی آن چه تلاشهایی شده است.»
در مقیاسی وسیعتر، میتوان از کامپیوتر در زمینهی کاوش و بازسازی معماری شهر استفاده کرد. با به کارگیری قوانین معمول در معماری کلاسیک در مورد باقیماندههای ساختمانها، می توان با دید تازهای به مسئلهی بازسازی آنها پرداخت. کونتچیلو اظهار داشت: « این روش معمولاً اشتباهاتی را در بازسازیهای قبلی شده است نشان میدهد.»
تکنولوژی کامپیوتر به متخصصان کمک کرده است تا دستنوشتههایی را که بر قطعات سوخته پاپیروس در هر کولانئوم کشف شدهاند، بخوانند. روشهای کامپیوتری برای تقویت تصویر، اختلاف رنگ بین بقایای حروف جوهری و پاپیروس سوخته را افزایش میدهند، تا دست کم قسمتهایی از نوشتهها خوانا شوند. در نهایت با استفاده از این ابزارها، امکان ترسیم نقشه دقیقی برای هریک از شهرها و روستاهای مدفون فراهم خواهد شد. بروسچینی گفت:« تا به حال افراد فقط به موضوع خاصی توجه کردهاند- مثلاً یک خانه منفرد یا شاید لوازم برنزی یکی از واحدهای مسکونی . مطالعهی تمام شهر کار دشواری است چون این قدر بزرگ است و این همه اشیاء مختلف دارد.»
در پمپئی، باستانشناسان همه اطلاعات را درباره بناهای مذهبی، ساختمانهای عمومی و خانهها، غذاخوریها، تفریح خانهها، ثبت کردهاند . بروسچینی اضافه کرد: «با روی هم گذاشتن اطلاعات جغرافیایی و اطلاعاتی که راجع به اشیاء درون بناها به دست آمده است، میتوانیم نسبت به زندگی تجاری و اجتماعی شهر دید روشنی پیدا کنیم.»
کونتچیلو و گروهش بر اساس نقشه دره سارنو و یافتههای باستان شناختیاش میتوانند به بیرون پمپئی هم نگاهی بیندازند و نقشه راههای بازرگانی مختلفی را که به آن وارد و از آن خارج میشوند، رسم کنند. جادهای که در دو طرفش غذاخوریهای ارزان قیمت صف کشیده باشند نشانگر آن است که این جاده از راههای مهم بازرگانی بوده است. خیابانی با خانههای بزرگ و نقاشیهای گران قیمت، که مثلاً رقص ونوس، الهه عشق، را با مارس، خدای جنگ، نشان میدهند، بیانگر آنند که اینجا از مناطق مسکونی و مرفهنشین شهر بوده است. با داشتن نقشه آن منطقه، میتوان این اطلاعات را تعمیم داد تا راههای ارتباطی به ویلاهای خارج شهر یا دهکدهای که در امتداد یکی از مسیرهای بازرگانی است، نشان داده شوند.
چندین سال پیش در لندن نمایشگاهی تحت عنوان «کشف دوبارهی پمپئی» برپا شده بود که در آن بازدید کنندگان میتوانستند از دور در پمپئی به گشت و گذار مشغول شوند. در نمایشگاه 200 شی جدید از پمپئی به نمایش گذاشته شده بودند- از نقاشیهای آبرنگ دیوارها و جواهرات گرفته تا آلوها و زیتونهای سوخته و قسمتهایی از لوله کشی پمپئی، اما جالبتر اینکه بازدید کنندگان میتوانستند به همان پایگاه دادهای که باستان شناسان برای تحقیق درباره پمپئی به کار میبرند، دسترسی پیدا کنند. می توانستند بر صفحه کامپیوتر، در دو خانه مرفهنشین قدمی بزنند، و از اتاقی به اتاق دیگر بروند. میتوانستند هر تصویری را میخواستند فرا بخوانند و اطلاعات جامعی درباره نقاشیها و کاشیها و اشیاء گوناگونی که در آنجا کشف شدهاند، کسب کنند.
قالبریزی بهترین شکل
ترسناک، دلخراش، یا تنها جزئی از تاریخ؟ جسد اهالی پمپئی در نظرتان هر چه باشند، در هر صورت بخش مهمی از باستانشناسی پمپئی هستند. جوزپه فیورلی، باستانشناس ایتالیایی، نخستین کسی بود که سعی کرد در 1863 با ریختن گچ در قلب جسدها آنها را حفظ کند.
تنها می توان از قربانیانی که در خاکستر آتشفشانی دفن شدند قالب تهیه کرد. از کسانی که در باران گدازههای آتشین سوختند، تنها استخوانهایی مانده است، اما آنانی که در زیر خاکسترهای ریز ماندند، بتدریج پوسیدند: و حفرههایی در خاکستر سخت شده بر جای گذاشتند که حتی جزئیات چینهای لباسشان هم بر دیواره آنها نقش بسته بود. فیورلی به داخل قالبها گچ ریخت، و شکلی کم و بیش دقیق را از وضیعتی که مردمان پمپئی در آخرین لحظههای زندگیشان داشتند، خارج ساخت.
اما گچ برای حفظ شکل جسدها بهترین ماده نیست. وقتی آن را خشک میکنند، جمع میشود، در نتیجه اهالی پمپئی کوچکتر از آن به نظر میآیند که واقعاً بودند. گاهی اوقات حبابهای هوا شکلهای قالبریزی شده را خراب میکردند، بنابراین لازم بود بازسازی کنندگان آنها را دستکاری کنند، که از واقعی بودن شکل جسدها میکاست، ضمناً گچ بتدریج میپوسد، که باعث میشود شکلهای قالبریزی شده موقت باشند.
در نمایشگاهی که در لندن برگزار شد، شکل قالبریزی شده زن جوانی را به نمایش گذاشتندکه در 1984 با استفاده از روش جدیدی تهیه شده بود. این زن در حالی که کیفی پر از سکه چنگ میزد، از ویلایی در نزدیکی پمپئی میگریخت که در زیر خاکستر دفن شد. این قالب از ماده شفافتری به نام صمغ اپوکسی تهیه شده است که استخوانهای درون بدنش را مینمایاند، و جواهراتی بدلی دقیقاً در جای واقعی خود قرار گرفتهاند. این روش قالب ریزی دشوارتر از روش فیورلی است. کسی که جسد را بازسازی میکند باید ابتدا در قالب موم بریزد. آن را با قالبی از گچ بپوشاند، و سپس صمغ را جایگزین موم کند. بالداساره کونتچیلو، سرپرست باستان شناختی پمپئی، تنها اجازه داد که یک نمونهها از این نوع قالبها تهیه شود. او گفت: «مجبور شدیم کمی روی جسد «کار» کنیم، که این درست نیست.»
خانواده هفت نفرهای که در حدود ربع قرن پیش پیش کشف شدند، نخستین کسانی هستند که جدیدترین روش در مورد آنها به کار رفته است. مخلوطی که از سیمان و صمغ با نوعی مادهی ضد انقباض که از جمع شدن سیمان جلوگیری میکند، با فشار 1 تا 2 اتمسفر به درون حفره تلمبه میشود تا اطمینان حاصل شود که قالب کاملاً پر شده است.
با این روش شکلی به دست میآید که جزئیات بیشتری را در مقایسه با نمونههای قبلی آشکار میسازد. حتی حالتهای چهره نیز قابل تشخیصاند. سالواتوره سیرو ناپو، که کار قالبگیری را انجام داد، گفت: «این روش هم از نظر عاطفی نتیجه بهتری دارد و هم از نظر علمی دقیقتر است. اگر این روش قبلاً ابداع شده بود میتوانستیم چهرهی همه اهالی پمپئی را ببینیم.»
فشار باید به دقت تعیین شود تا مخلوط تلمبه شده حفره را بازتر نکند و شکل درشتتری به دست نیاید، چون کونتیچلو میگوید این هم از میزان واقعی بودن قالب میکاهد.
در هرکولانئوم، که هنوز بخش عمدهای از شهر امروزی ارکولانو مدفون است، جسدهای زیادی هنوز کشف نشدهاند. محل برخی از آنها تعیین شده است، اما به گفته ارنستو دکارولیس، سرپرست سابق باستان شناختی هرکولانئوم، تا زمانی که روشهای امروزی پیشرفت بیشتری نکنند، همچنان در زیر خاکستر خواهند ماند: «تا موقعی که به بهترین روش ممکن دست پیدا نکرده باشیم، آنها را بیرون نخواهیم آورد.»
/ج