منظور از مبادی تاریخ، زمان وقوع حادثه ای است که ملتی آن را برای خود مبدا قرار داده و زمان را با آن می سنجند. مهمترین مبادی تاریخ مردم جهان عبارتند از:
مثال: ۱۳۶۵ شمسی برابر است با:
ـ ۱۵۰۱۵=۱۱/۱۳۶۵
ـ ۴۲=۳۵۴/۱۵۰۱۵
ـ ۱۴۰۷=۴۲+۱۳۶۵
مثال: سال ۱۴۰۷ قمری برابر است با:
ـ ۱۵۴۷۷=۱۱/۱۴۰۷
ـ ۴۲=۳۶۵/۱۵۴۷۷
ـ ۱۳۶۵=۴۲ ۱۴۰۷
این تاریخ در زمان ملک شاه سلجوقی مرسوم شد و جمعل از علما مانند:حکیم عمر خیام ،میمون بن نجیب واسطی عبد الرحمن خازنی، دعوت شدند و با کوشش عمر خیام تدوین و به تقویم جلالی مرسوم گشت.
موش گاو پلنگ خرگوش نهنگ مار اسب گوسفند میمون مرغ سگ خوک
می توانید برای راحتی شعر زیر را حفظ کنید:
موش و بقر و پلنگ و خرگوش شمار
زین چار چو بگذری نهنگ آید و مار
آنگاه به اسب و گوسفند است حساب
همدونه (میمون) و مرغ و سگ و خوک آخر کار
برای تشخیص آنکه هر سال با کدامیک از این سالها مطابقت دارد از سال خورشیدی عدد ۶ را کم کنید، حاصل را بر ۱۲ تقسیم کنید، عدد باقی مانده این تقسیم را که حتماً کمتر از ۱۲ است را در نظر بگیرید، از شماره یک یعنی موش شروع به شمردن کنید نام هر حیوانی که با عدد باقیمانده مطابقت کرد، سال همان حیوان است.
مثال: سال ۱۳۷۱ شمسی مطابق با نام کدام حیوان است؟
ـ ۱۳۶۵=۶ ۱۳۷۱
ـ ۱۱۳=۱۲/۱۳۶۵
عدد باقی مانده ۹ است که در شمارش حیوانات بالایی نهمین حیوان میمون است.
متاسفانه سال استوایی و ماه کلیسایی با هم سازگار نیستند.۱۲ ماه قمری برابر است با ۳۵۴.۳۶۷۰۶ روز که ۱۱ روز از سال خورشیدی کمتر است.علاوه بر آن نه سال استوایی و نه ماه کلیسایی به وسیله طول روز قابل تقسیم نیستند.بنابر این جهت گرد آوری و تالیف هر تقویمی که در برگیرنده مراحل ماه و فصول باشد،قرار دادن روزها در فواصل مناسب ضروری است.این روزهای زیادی، به عنوان روز هایی که به زور درج شده اند معروفند. شناخته شده ترین این روزها ،روزی است که هر چهار سال یک بار به ماه فوریه افزوده می شود وآن سال به عنوان سال پرشی نامیده می شود.اصلاح تقویم ها به دلایل زمان سنجی و تاریخی بسیار حیاتی می باشد. همچنین برای تنظیم زندگی شهری ،کشاورزی و وقایع مذهبی حائز اهمیت است.
تقویم را می توان به عنوان سیستمی که زمان را در دوره های طولانی از قبیل روز،ماه و یا سال بطور مناسب تقسیم می کندو چنین تقسیماتی را با نظم معین سازماندهی می کند، تعریف کرد. واژه Calendra از لغت لاتین Calenda که اولین روز ماه رومی بوده و برای تعیین و معرفی جشن ها، روزهای بازار و دیگر وقایع استفاده می شد، برگرفته شده است.
چندین واحد استاندارد وجود دارد که برای تمام سیستمهای تقویمی وجودشان ضروری است.روز،واحد اساسی محاسبه در هر تقویمی می باشد، روز قسمتی طبیعی از زمان است، چرا که زمانی را که لازم است تا زمین یک بار دور محور خودش بچرخد در بر می گیرد.
البته آغاز روز بعد آنطوریکه ما آن را معیار قرار داده ایم همواره نیم شب نبوده است.ستاره شناسان از قرن دوم پس از میلاد تا سال ۱۹۲۵، ظهر را معیار تغییر روز می دانستند که تقارن بود با زمانی که کوتاه ترین سایه از جسمی بر روی زمین می افتاد. برخی از تمدن های ابتدایی این معیار را سحر معین کرده بودند. بعدها یهودیان، بابلیان و یونانیان این زمان را به غروب تغییر دادند، هندوها و مصری ها سحر را مبدا روز می دانستند اما باید از رومیان تشکر کنیم که نیمه شب را نقطه پایان امروز و نقطه آغاز فردا قرار دادند.
تمدنهای غربی مدت زمان روز را ۲۴ ساعت قرار دادند.۱۲ ساعت برای زمانی که روشنایی وجود دارد و ۱۲ ساعت برای تاریکی که احتمالاً این کار رومیان بوده است. البته تمام تمدن ها از جمله یونانیان، سومریان، مصریان و رومیان به نوبه خود از روش بابلیان برای تقسیم مدت زمان هر روز به ۲۴ ساعت پیروی کردند (تقریباً قرن ۱۷قبل از میلاد مسیح).
هفته نیز، تقسیمی ساخت دست بشر است.و چیزی مربوط به ستاره شناسی یا پدیده های طبیعی نمی باشد.هفت روز هفته که در سراسر جهان یکسان است ممکن است از مقدس بودن عدد هفت نزد عارفان و یا وجود هفت ستاره منتج شده باشد. اگر چه هفته ای با هفت روز در میان مارها رایج است اما تمدن های باستانی این گروه از روزهای متوالی را به ترتیبی دیگر نام گذاری می کردند. برخی از قبایل غرب آفریقا واحدی معادل با چهار روز داشتند، در آسیای مرکزی و آشور واحد معادل با پنج روز رایج بوده و مصریان هم ده روز را به عنوان یک واحد می دانستند. یک بار دیگر بابلیان با قرار دادن هفت روز در یک واحد هفته را به وجود آوردند. تقویم مدرن یهودیان این واحد هفت روزی را به خوبی به کار برده است.
ازطرف دیگر بر اثر کامل شدن گردش ماه به دور زمین واحد ماه به وجود آمد که به نام ماه کلیسایی معروف است ودر حدود ۲۹.۵۳۰۵۹ روز می باشد. اکثر فرهنگ های باستانی به دلایل بسیار واضحی تقویم خود را بر اساس ماه کلیسایی اصلاح کردند. یکی از آنها این است که گردش ماه به وسیله چشم غیر مسلح قابل ملاحظه است.
۱) سال خورشیدی
برابر است با ۳۶۵ روز و ۶ ساعت که زمان گردش کره زمین به دور خورشید است، سال شمسی مخصوص کلدانیان (از تمدن های قدیمی) بوده که بعد از از بین رفتن کلدانیان، ایرانیان آن را معمول کردند.۲) سال قمری
که آنرا هلالی هم می گویند، یعنی مدتی که قمر از هلال یک دور خود را در مدت ۲۹ روز و ۱۲ ساعت و ۴۳ دقیقه می پیماید. یک سال قمری ۳۵۴ روز است.۳) سال مسیحی یا میلادی
مبدا آن تاریخ تولد حضرت مسیح است. ولادت مسیح سه شنبه ۲۵ کانون اول برابر با سال ۳۱۱ تاریخ اسکندری واقع شده است.
تبدیل ها
شمسی به قمری
مثال: ۱۳۶۵ شمسی برابر است با:
ـ ۱۵۰۱۵=۱۱/۱۳۶۵
ـ ۴۲=۳۵۴/۱۵۰۱۵
ـ ۱۴۰۷=۴۲+۱۳۶۵
قمری به شمسی
و برای تبدیل سال قمری به شمسی آن را در عدد ۱۱ ضرب کرده حاصل را به ۳۶۵ (تعداد روزهای سال شمسی) تقسیم کنید، عدد حاصل را از سال قمری کم کنید، سال شمسی به دست می آید.مثال: سال ۱۴۰۷ قمری برابر است با:
ـ ۱۵۴۷۷=۱۱/۱۴۰۷
ـ ۴۲=۳۶۵/۱۵۴۷۷
ـ ۱۳۶۵=۴۲ ۱۴۰۷
شمسی به میلادی
عدد ۶۲۱ را به سال شمسی بیفزایید سال میلادی به دست خواهد آمد و از کم کردن همین عدد از سال میلادی سای شمسی به دست خواهد آمد.سال یزدگردی
این سال بعد از اسلام مرسوم شد،و مخصوص پارسیان بود و مبدا آن جلوس یزدگرد در روز سه شنبه ۲۲ شهر ربیع الاول ۱۱ قمری برابر با ماه (حزیران رومی) یعنی سال ۹۹۳رومی یا اسکندری برابر با ۱۶ ژوئن ۶۳۲ میلادی است که ۳۶۵ روز حساب می شد.سال رومی یا اسکندری
مبدا آن روز دو شنبه ۳۲۱قبل از میلاد که مصادف با ابتدای سلطنت سلوکوس نیکاتو جانشین اسکندر است بهضی می گویند چون علمای اسکندریه واضع آن بودند، لذا به این نام مشهور شد.سال جلالی
بنا به قول مشهور این را تاریخ ملک شاهی یا سلجوقی یا فارسی می گویند،و مبدا آن روز جمعه دهم ماه رمضان (۴۷۱) ه قمری، مطابق با ۱۵ آذر ماه ۱۲۹۵ رومی و سال ۱۰۷۸ میلادی می باشد.این تاریخ در زمان ملک شاه سلجوقی مرسوم شد و جمعل از علما مانند:حکیم عمر خیام ،میمون بن نجیب واسطی عبد الرحمن خازنی، دعوت شدند و با کوشش عمر خیام تدوین و به تقویم جلالی مرسوم گشت.
نام سال ها
ترکان ابیغوری برای هر سال نام حیوانی را نهاده بودند که ایرانی ها نیز به تدریج از آنها استفاده کردند، این اسامی (البته فارسی آن) عبارتند از:موش گاو پلنگ خرگوش نهنگ مار اسب گوسفند میمون مرغ سگ خوک
می توانید برای راحتی شعر زیر را حفظ کنید:
موش و بقر و پلنگ و خرگوش شمار
زین چار چو بگذری نهنگ آید و مار
آنگاه به اسب و گوسفند است حساب
همدونه (میمون) و مرغ و سگ و خوک آخر کار
برای تشخیص آنکه هر سال با کدامیک از این سالها مطابقت دارد از سال خورشیدی عدد ۶ را کم کنید، حاصل را بر ۱۲ تقسیم کنید، عدد باقی مانده این تقسیم را که حتماً کمتر از ۱۲ است را در نظر بگیرید، از شماره یک یعنی موش شروع به شمردن کنید نام هر حیوانی که با عدد باقیمانده مطابقت کرد، سال همان حیوان است.
مثال: سال ۱۳۷۱ شمسی مطابق با نام کدام حیوان است؟
ـ ۱۳۶۵=۶ ۱۳۷۱
ـ ۱۱۳=۱۲/۱۳۶۵
عدد باقی مانده ۹ است که در شمارش حیوانات بالایی نهمین حیوان میمون است.
تقویم چگونه به وجود آمد؟
واحد سال بر اساس مدت زمان گردش زمین به دور مدار خورشید محاسبه می شود. روش های متعددی برای محاسبه این دوره وجود دارد اما رایج ترین آنها سال استوایی می باشد که فاصله بین عبورهای متوالی خورشید از مسیر نقطه اعتدالین بهاری می باشد. بدین ترتیب یک سال خورشیدی شامل ۳۶۵.۲۴۲۱۹۹ روز می باشد که برابر است با ۳۶۵ روز و ۵ ساعت و ۴۸ دقیقه و ۴۶ ثانیه.متاسفانه سال استوایی و ماه کلیسایی با هم سازگار نیستند.۱۲ ماه قمری برابر است با ۳۵۴.۳۶۷۰۶ روز که ۱۱ روز از سال خورشیدی کمتر است.علاوه بر آن نه سال استوایی و نه ماه کلیسایی به وسیله طول روز قابل تقسیم نیستند.بنابر این جهت گرد آوری و تالیف هر تقویمی که در برگیرنده مراحل ماه و فصول باشد،قرار دادن روزها در فواصل مناسب ضروری است.این روزهای زیادی، به عنوان روز هایی که به زور درج شده اند معروفند. شناخته شده ترین این روزها ،روزی است که هر چهار سال یک بار به ماه فوریه افزوده می شود وآن سال به عنوان سال پرشی نامیده می شود.اصلاح تقویم ها به دلایل زمان سنجی و تاریخی بسیار حیاتی می باشد. همچنین برای تنظیم زندگی شهری ،کشاورزی و وقایع مذهبی حائز اهمیت است.
تقویم را می توان به عنوان سیستمی که زمان را در دوره های طولانی از قبیل روز،ماه و یا سال بطور مناسب تقسیم می کندو چنین تقسیماتی را با نظم معین سازماندهی می کند، تعریف کرد. واژه Calendra از لغت لاتین Calenda که اولین روز ماه رومی بوده و برای تعیین و معرفی جشن ها، روزهای بازار و دیگر وقایع استفاده می شد، برگرفته شده است.
چندین واحد استاندارد وجود دارد که برای تمام سیستمهای تقویمی وجودشان ضروری است.روز،واحد اساسی محاسبه در هر تقویمی می باشد، روز قسمتی طبیعی از زمان است، چرا که زمانی را که لازم است تا زمین یک بار دور محور خودش بچرخد در بر می گیرد.
البته آغاز روز بعد آنطوریکه ما آن را معیار قرار داده ایم همواره نیم شب نبوده است.ستاره شناسان از قرن دوم پس از میلاد تا سال ۱۹۲۵، ظهر را معیار تغییر روز می دانستند که تقارن بود با زمانی که کوتاه ترین سایه از جسمی بر روی زمین می افتاد. برخی از تمدن های ابتدایی این معیار را سحر معین کرده بودند. بعدها یهودیان، بابلیان و یونانیان این زمان را به غروب تغییر دادند، هندوها و مصری ها سحر را مبدا روز می دانستند اما باید از رومیان تشکر کنیم که نیمه شب را نقطه پایان امروز و نقطه آغاز فردا قرار دادند.
تمدنهای غربی مدت زمان روز را ۲۴ ساعت قرار دادند.۱۲ ساعت برای زمانی که روشنایی وجود دارد و ۱۲ ساعت برای تاریکی که احتمالاً این کار رومیان بوده است. البته تمام تمدن ها از جمله یونانیان، سومریان، مصریان و رومیان به نوبه خود از روش بابلیان برای تقسیم مدت زمان هر روز به ۲۴ ساعت پیروی کردند (تقریباً قرن ۱۷قبل از میلاد مسیح).
هفته نیز، تقسیمی ساخت دست بشر است.و چیزی مربوط به ستاره شناسی یا پدیده های طبیعی نمی باشد.هفت روز هفته که در سراسر جهان یکسان است ممکن است از مقدس بودن عدد هفت نزد عارفان و یا وجود هفت ستاره منتج شده باشد. اگر چه هفته ای با هفت روز در میان مارها رایج است اما تمدن های باستانی این گروه از روزهای متوالی را به ترتیبی دیگر نام گذاری می کردند. برخی از قبایل غرب آفریقا واحدی معادل با چهار روز داشتند، در آسیای مرکزی و آشور واحد معادل با پنج روز رایج بوده و مصریان هم ده روز را به عنوان یک واحد می دانستند. یک بار دیگر بابلیان با قرار دادن هفت روز در یک واحد هفته را به وجود آوردند. تقویم مدرن یهودیان این واحد هفت روزی را به خوبی به کار برده است.
ازطرف دیگر بر اثر کامل شدن گردش ماه به دور زمین واحد ماه به وجود آمد که به نام ماه کلیسایی معروف است ودر حدود ۲۹.۵۳۰۵۹ روز می باشد. اکثر فرهنگ های باستانی به دلایل بسیار واضحی تقویم خود را بر اساس ماه کلیسایی اصلاح کردند. یکی از آنها این است که گردش ماه به وسیله چشم غیر مسلح قابل ملاحظه است.