تبیین بیانات رهبری در گفتوگو با رئیس بسیج جامعهی زنان کشور
ضرورت نگاه سیستمی به مسائل زنان، اهمیت تشکیل مرکز عالی زنان و اقدامات صورتگرفته تا کنون، وعدههای انتخاباتی پیرامون تشکیل وزارتخانهی زنان و آنچه در آینده پیرامون مسائل زنان رخ خواهد داد، از جمله مباحثی است که در مصاحبهی تفصیلی با سرکار خانم اصلانی، رئیس بسیج جامعهی زنان، به آن پرداختهایم که در ادامه میخوانید.
همان طور که مطلع هستید، اخیراً مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از بانوان نخبه، نکات مهمی را دربارهی مسئلهی زنان مطرح کردند. ایجاد یک شکل سیستمی و هندسهی عمومی در مورد مسائل زنان و شکل گیری مرکز عالی زنان از دغدغههایی بود که از جانب ایشان مطرح شد. ضرورت مطرح شدن این بحث از نظر شما چیست؟
حقیقت این است که بخشی از مسائل زنان و بررسی آسیبها و خلأها در شورای فرهنگی و اجتماعی زنان انجام میگیرد، بخشی دیگر از این مسائل در مرکز امور زنان و خانوادهی ریاستجمهوری، قسمتی در مراکز حوزهی زنان و مشاورین و در بخشهای دیگر مورد توجه قرار میگیرد. اما چون برای رسیدگی به خلأهای موجود، مخصوصاً در قوای سهگانه، جایی نیست که آسیبشناسی کند، ضرورت وجود نهادی یکپارچه احساس میشود.
در واقع تشکیل آن مرکز عالی که مقام معظم رهبری فرمودند واقعاً یک ضرورت بود؛ از این جهت که بعضی از این مسائل در این چند سال به نتیجه نرسیده است، به دلیل اینکه بخشی از این مسائل به تدوین قوانین احتیاج دارد، بخشی دیگر نیازمند پیگیری قضایی است و اینکه مثلاً در دادگاهها و در حوزهی مسائل قضایی به آنها توجه شود. همچنین در رابطه با بعضی از این مسائل، در قوهی مجریه باید تدبیر شود. لذا یک ستاد عالی بسیار ضرورت دارد تا بتواند این مسائل را با هم هماهنگ کند و آسیبشناسی دقیقی از وضعیت موجود داشته باشد، خلأها را بررسی کند و نوع پرداختن به مسئله را مشخص نماید.
از همه مهمتر بحث رصد و پالایش مسائل است. در فرآیند این رصد و پالایش، باید بررسی شود که آیا این موضوع ضعف قانونی دارد، آیا خلأ نظارتی دارد یا مثلاً به نیروی انسانی کارآمد نیازمند است؟ آیا رشتههای دانشگاهی باید برای این موضوعات پیشبینی شود یا مباحثی باید در حوزههای علمیه مطرح شود؟ در حال حاضر، حوزههای علمیه نقش بسیار مهمی دارند، ولی اینکه چقدر در این مسائل ورود پیدا کردهاند باید تبیین شود؛ چرا که به هر حال، بخشی از این مسائل نیاز به مباحث فقهی عمیقتر دارد و همچنین پارهای از مسائل نیازمند بحثهای فلسفی و کلامی است.
به هر حال، ما امروز در مرحلهی طراحی تمدن نوین اسلامی هستیم. در واقع ما، به فرمودهی خود مقام معظم رهبری، در مرحلهی تمدنسازی نوین اسلامی هستیم. بنابراین در بحث خانواده، حضور اجتماعی زنان، ولایت اجتماعی، موضوعات مربوط به فرزندان و ارتباطات خانواده با هم، زنجیرهی تقویت خانواده و گرههایی که در این مسیر وجود دارد و از همه مهمتر بحث جمعیت، باید بتوانیم شاخص و الگو تعریف کنیم. اینها موضوعاتی است که در یک ستاد عالی باید رصد شود و به مرحلهی اجرا درآید.
به نظر من، چون دستگاهها و قوای مربوطه، به نوعی در این مسئله ورود دقیق و صحیحی نداشتند و هر کدام از منظر خود به مسئله مینگریستند، نیاز به این ستاد عالی فراقوهای به شدت احساس میشد. لذا این نهاد با اشراف کامل روی همهی قوا میتواند موضوع زن و خانواده را دنبال کند و انشاءالله گرههایی که در این زمینه وجود دارد برطرف نماید تا بتوانیم در مجموعهی سازههای فکری و اندیشهای تمدن نوین اسلامی الگو ارائه دهیم و از آن بهره بگیریم.
آیا برای تحقق این مسئله تا به امروز اقدامی صورت گرفته است؟
بله، جلساتی برگزار شده است و ما به عنوان بسیج جامعهی زنان، طرحی را در دست تهیه داریم. البته قرار است که شورای فرهنگیاجتماعی زنان طرح جامعی را ارائه بدهند، اما خود ما هم قبل از این جلسات، طراحی ستاد عالی را شروع کرده بودیم. با توجه به اینکه بسیج تجربیات خیلی خوبی در این زمینه دارد و معمولاً روی ساختار خیلی کار میکند و گستردگی خوبی دارد، در این خصوص بسیار توانمند است و لذا ما هم طرحی را داریم آماده میکنیم که ارائه شود. البته در جلسات مختلف، این طرحها تقاطعگیری میشوند بهترین و کاملترین آنها به محضر مقام معظم رهبری ارائه خواهد شد و انشاءالله ایشان تصمیم میگیرند که ساختار این مرکز عالی چگونه باید باشد.بسیج جامعهی زنان، بلافاصله بعد از فرمایش مقام معظم رهبری، جلسهای تشکیل داد و گروهی مشخص شد تا روی موضوع ساختار کار کنند. البته این ساختار نباید چندان دستنیافتنی و بزرگ باشد. ساختار هر چقدر سبکتر و ابعاد ستادیاش قویتر باشد، قطعاً بهتر میتواند دستگاهها را به کار گیرد و روی کار آنها نظارت کند. لذا ما در طراحی این ساختار، چابک و سبک بودن را مد نظر قرار دادهایم و بیشتر جنبههای رصد و نظارت را در این طرح قرار خواهیم داد. البته طبق فرمایش مقام معظم رهبری، تشکیل یک بانک اطلاعاتی بخشی از آن ساختاری است که باید ایجاد شود.
در صورت شکل گیری مرکز عالی زنان، به نظرتان آیا ممکن است سازمانهای مختلف فعال در حوزهی زن و خانواده، ادغام شوند یا این که قرار است یک ساختار جداگانه، به موازات سایر ساختارها فعالیت کند؟
ساختارهای موجود چندان موازی نیستند. ممکن است در اجرا بعضاً موازیکاری صورت گیرد، ولی در بُعد کلان و در تعریف کارویژهها این طور نیستند. بنابراین در مقام اجرا، هر کدام از این سازمانها باید در محدودهی خودشان قدم بردارند.
در رابطه با این سازمان، همان طور که عرض کردم، تشکیل یک ستاد عالی یا مرکز عالی و فراقوهای مد نظر مقام معظم رهبری است؛ نهادی که بتواند به پوشش خلأهای موجود و همپوشانی آنها کمک کند. البته ممکن است در آن مرکز، بر اساس نتیجهی رصدها و تشکیل بانک اطلاعات، به این نتیجه رسیده شود که باید ادغامی صورت بگیرد، ولی من چنین چیزی را بعید میدانم، چون وقتی به ساختارهای حوزهی زنان نگاه میکنیم، در این زمینه چندان موازیکاری دیده نمیشود. فراکسیون زنان مجلس کمک میکند به اینکه اگر قوانین خلأ یا ضعف دارند، اصلاح شوند یا قوانین جدیدی در این رابطه وضع شود. این قانون در مرکز امور زنان و خانوادهی ریاستجمهوری تبدیل به آییننامههای اجرایی میشود. شورای فرهنگی اجتماعی زنان هم در واقع به نوعی در بُعد کلان فرهنگی، در حوزهی زنان و خانواده، سیاستگذاری میکند.
وقتی اینها با هم هماهنگ شوند، کاملاً همپوشانی ایجاد خواهد شد، چون دستگاهها موازی هم نیستند. ممکن است در عمل، کار موازی انجام دهند، اما مأموریتهایشان موازی نیست. لذا این مرکز میتواند کمک کند که هر کدام از این مراکز در حوزهی کاری خودشان کار را پیش ببرند و به این ترتیب، قطعاً از موازیکاری جلوگیری میشود.
به نظر شما، برای ترسیم این ساختار، در گامهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت چه اقداماتی باید صورت گیرد؟
در گام اول مسلماً باید از تجربیات نخبگانی استفاده شود و با یک نگاه سیستمی این اقدام صورت گیرد. بنابراین در ابتدا یک نگاه سیستمی نیاز است که با توجه به ضرورتها، نیازها و تجربیات، این ساختار پیریزی شود. این کار قطعاً در کوتاهمدت باید صورت بگیرد، چون ساختار هدف نیست، وسیلهای است برای اینکه آن اهداف محقق شود. با توجه به نیروهای قوی این حوزه، در کوتاهمدت این ساختار قابل طراحی است.
قطعاً بحث میانمدت، اولویتبندی مشکلات و گرههاست که حتماً باید این اولویتبندیها انجام شود و در گام بلندمدت، طراحی آن الگوی جامع و کامل باید مورد توجه قرار گیرد که بتواند نه تنها نیازهای کشور، بلکه نیاز جامعهی بشری را پاسخ بدهد.
آیا سازمان عالی زنان را میتوان در قالب یک وزارتخانه تعریف کرد؟ همان طور که میدانید، یکی از وعدههای انتخاباتی رئیسجمهور منتخب تشکیل چنین وزارتخانهای بود و بنابراین ممکن است جزء برنامههای آتی دولت یازدهم باشد. به نظر شما، آیا میتوان چنین برداشتی از صحبتهای مقام معظم رهبری داشت؟
نه، وزارتخانهی زنان قاعدتاً کارش اجرایی است. در واقع ممکن است همین مرکز امور زنان که کار اجرایی میکند، به نوعی تبدیل به وزارتخانه شود. ولی اینکه مقام معظم رهبری فرمودند صرفاً محدود به قوهی مجریه نیست، بلکه نمایندگان هر سه قوه باید در آن حضور جدی داشته باشند و موضوعات به صورت فراقوهای بررسی شود. وزارت زنان اگر تشکیل شود، همین مرکز امور زنان خواهد بود، منتها تقویت میشود. همین مرکزی که وجود دارد و در پایان دولت دهم، به عنوان معاونت امور زنان و خانواده ابلاغ شد، ممکن است به وزارتخانه تبدیل شود.
برای مثال، در کنار وزارت ارتباطات و فناوری و وزارتخانههای مرتبط دیگر، شورای عالی فضای مجازی تشکیل شد تا بتواند نهادهای مرتبط با این حوزه را با هم هماهنگ کند. پس ایجاد یک شورای عالی در حوزهی زنان هم منافاتی با تشکیل وزارتخانه ندارد. در خصوص مثال مربوط به فضای مجازی هم وزارتخانهها و دستگاههای مختلف کار خودشان را انجام میدهند و در شورای عالی فضای مجازی، فقط هماهنگی و همپوشانی صورت میگیرد و خلأها و مشکلات بررسی میشود.
این مرکز عالی هم همین طور خواهد بود؛ یعنی کار اجرایی ندارد، بلکه فراتر از همهی این مسائل، با اشراف کامل به مسائل و تشکیل بانک اطلاعات، به بررسی خلأها و آسیبها میپردازد و بعد هم سیاستهای کلان را برای اجرا، به نهادهای مختلف ابلاغ خواهد کرد.
بنابراین شما این نهاد را حلقهای مفقوده میدانید که همهی سازمانهای مربوط به حوزهی زنان را به هم وصل میکند.
بله، درست است.
در مورد مدلی که مقام معظم رهبری ترسیم کردند، آیا نمونهی بدیلی در سایر کشورها وجود دارد؟ در واقع در کشورهای دیگر هم میتوان سازمانی را یافت که با یک نگاه سیستمی مسائل زنان را دنبال کند؟ آیا نگاه سیستمی نسبت به مسائل زنان در غرب وجود دارد؟
من اطلاعاتم در این زمینه کامل نیست، ولی بر اساس آن چیزی که خودم برآورد کردهام واقعاً کاری که جمهوری اسلامی در حوزهی زنان به صورت سیستمی و نظامواره انجام داده بینظیر است. همان طور که میدانید، یک جریان فمینیستی در غرب شکل گرفت و به هر حال، خیلی از کشورها را هم تحتالشعاع قرار داد. با فرض بر اینکه آن جریان را یک سیستم بدانیم که چنین نیست، آن حرکت از هم پاشیده و فروریخته است. البته کشورهای غربی در رابطه با اینکه هویت ازدسترفتهی زنان چگونه باید احیا شود، کارهای پراکندهای میکنند و وعدهها و امتیازات سنگینی برای باروری و فرزندآوری میدهند، ولی باز هم میبینیم که اصلاً موفق نیستند و همچنان نرخ رشد جمعیت در کشورهای غربی منفی است و بحث فروپاشی خانواده در این جوامع تهدیدی جدی محسوب میشود.
دلیل اصلی این مسئله این است که حرکتهای آنها نظاموار و سیستماتیک نیست و با مشاهدهی آسیبهای فرهنگی و روحی واردشده، میخواهند با یک سری امتیازات مادی، زنان را به جایگاه پیشین خود برگردانند؛ در حالی که چنین چیزی برگشتناپذیر است. لذا تصمیماتی که در این زمینه گرفته میشود دچار شتابزدگی است. در طول دو قرن، فروپاشی نهاد خانواده برنامهریزی شده و گامبهگام از طریق هنر و با اتخاذ سیاستهای استکباری و بهرهگیری از زور و تزویر این سیاست اجرا شده است و این وضعیت با دادن چند امتیاز مادی تغییر نخواهد کرد. برآیند اقدامات آنها نشان میدهد که کاری قوی و مؤثر در این زمینه انجام نشده است.
در حال حاضر، وقتی نمایندگان جمهوری اسلامی در سطح کنفرانسهای بینالمللی شرکت میکنند، دستشان پُر است و میبینیم که در هر کنفرانسی که زنان مسلمان ایران اسلامی، با تکیه بر اسلام ناب و داشتههای فرهنگ دینی اسلام حضور دارند، آنها کاملاً عقبنشینی میکنند. البته در دوران اصلاحات هیئتهایی که اعزام میشدند، چون بر مباحث تسلط نداشتند، در مقابل آنها مستأصل بودند. در آن دوران با مباحثی که در حوزهی مباحث مختلف زنان، از جمله قوانین ارث و دیه مطرح شد، به این حوزهها واقعاً آسیب وارد کردند. منتها در دولت نهم و دهم، مرکز امور زنان، با قدرت و با بهرهگیری از اسلام ناب وارد شد و قوانین و حقوق زنان در اسلام را مطرح کرد و واقعاً آنها خلع سلاح شدند.
بنابراین میطلبد که همچنان این روش ادامه پیدا کند. هر طیفی که در حوزهی زنان روی کار میآیند باید با بهرهگیری از اسلام ناب و نگاه سیستمی به حقوق زنان در اسلام، با قدرت جلو بروند و واقعاً به دنیا کمک کنند تا از مصیبتهایی که به نام حقوق زن بر سر زن آوردهاند رها شوند. همان طور که مقام معظم رهبری در کنگرهی زنان شهیده فرمودند، ما با استفاده از اسلام ناب و حضور مجاهدانه و عفیفانهی زن مسلمان میتوانیم برای برونرفت از شرایط موجود، به دنیا کمک کنیم.
به نظر شما، این نگاه تهاجمی و ارائهی مدل، چقدر در فضای بینالمللی اثرگذار بوده است؟
یکی از پیامدهای حرکتهای مجاهدانهی زن مسلمان این است که امروز فمینیست در غرب کاملاً به زبالهدان تاریخ سپرده شده است و آنها دائماً در تلاشاند که آثار مخرب و خانمانبرانداز این حرکت را با کارهای مقطعی و امتیازات مادی، رفع کنند. قطعاً این حرکت و رویکرد نظام مقدس جمهوری اسلامی به جایگاه و هویت واقعی زن، باعث شده است که آنها در یک استیصال کامل به سر ببرند و سردرگم شوند.
امروز میبینیم که آنها به دنبال ازدیاد جمعیت هستند، اما در این عرصه موفق نمیشوند، به دلیل اینکه راه را از طریق مادی طی میکنند. حتی امروز در کشورهای مختلف بیمارستانهای خاص زنان ایجاد میشود و در سیستم حملونقل شهری، جایگاه ویژهای برای خانمها در نظر میگیرند. در واقع رویکرد طلبکارانهی ما از غرب باعث شده است که آنها یک مقدار بیشتر به خودشان بیایند و در واقع بخواهند تجدید نظر کنند، ولی چون باز هم توأم با رویکرد اومانیستی و دنیایی به مسئله نگاه میکنند، در این زمینه موفق نبودهاند. امروز میبینیم که تعداد فرزندان نامشروع در غرب روزبهروز بیشتر میشود و این باعث نگرانی فرهنگ غرب است. در خود آمریکا، به اذعان محققین و مسئولین خودشان، بیش از 35 درصد کودکانی که در این کشور متولد میشوند حاصل یک رابطهی نامشروع هستند.
بنابراین من معتقدم رویکرد تهاجمی ما تأثیرات خودش را گذاشته است، منتها آنها همچنان با نگاه غلط و مادی میخواهند مشکلاتشان را حل کنند.
و در آخر اینکه، آیندهی را پیرامون مسائل زنان روشن میبینید؟
بله، حتماً این طور خواهد بود. اگر آنچه مقام معظم رهبری فرمودند، یعنی یک مرکز عالی که صرفاً رصد و نظارت کند و خلأها را ارجاع دهد، ایجاد شود؛ قطعاً آینده روشن خواهد بود. این نهاد نباید خودش تصدیگری کند، چون دوباره بحث موازیکاری پیش خواهد آمد. در واقع یک ستاد عالی، مشرف بر همهی دستگاهها و با تمرکز بر مشکلات و خلأهای موجود باید ایجاد شود و مسائل را به دستگاههای اجرایی ارجاع دهد. در یک حالت بسیار منسجم، قطعاً آینده روشن خواهد بود و آنچه به دست خواهد آمد دستاوردی قوی برای آیندهی جامعه بشری است.. منبع: سایت برهان