استراتژی تهدید وجودی اسرائیل و امنیت ملی ایران (2)

اسرائیل در ادامه فعالیت هایش برای مقابله با ایران، با بهانه تهدید بودن آن برای صلح و امنیت بین المللی و جلوگیری از اشاعه سلاح های کشتار جمعی خواستار محاصره دریایی ایران به وسیله آمریکا و هم پیمانان غربی و منطقه ای آن
يکشنبه، 3 آذر 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
استراتژی تهدید وجودی اسرائیل و امنیت ملی ایران (2)
 استراتژی تهدید وجودی اسرائیل و امنیت ملی ایران (2)

 

نویسنده: کیهان برزگر، مهدی قاسمی




 

3. بعد نظامی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران

1- 3. محاصره دریایی

اسرائیل در ادامه فعالیت هایش برای مقابله با ایران، با بهانه تهدید بودن آن برای صلح و امنیت بین المللی و جلوگیری از اشاعه سلاح های کشتار جمعی خواستار محاصره دریایی ایران به وسیله آمریکا و هم پیمانان غربی و منطقه ای آن است. هدف از این سناریو قطع شاهرگ تجارت خارجی ایران در خلیج فارس، شامل واردات و صادرات کالا و مواد اولیه به جهان خارج است (Freilich,June 2008). بیشترین تلاش اسرائیل بر جلب رضایت مقامات آمریکایی متمرکز شده و با توجه به نفوذ سنتی این رژیم در میان نمایندگان کنگره، لابی های خود را از این طریق آغاز کرده اند: «اوباما تحریم های بین المللی را به عنوان حرکتی برای رهایی از فشارهای دو گروه دنبال می کند: 1) کنگره که به دنبال محاصره دریایی ایران است و 2) نومحافظه کاران که بمباران را مطرح می کنند» (زهرانی، 1389: 49). وقتی که تجارت دریایی قطع شد، محاصره دریایی از دو طریق، رقیب را وادار به تسلیم می کند؛ یکی اینکه می تواند یک رشته مجازات های شدید بر جمعیت غیر نظامی دشمن تحمیل نموده و مردم را وادار به شورش و فشار بر دولت نماید. دوم اینکه، اقتصاد دشمن را تا آنجا ضعیف و فرسوده سازد که دیگر توشه و رمقی برای ادامه جنگ برایش باقی نمانده (بیلیس و دیگران، 1383: 170).

2- 3. حمله نظامی

الف- تلاش برای برتری هسته ای

یکی از دلایل برجسته سازی مسئله «تهدید وجودی»، نگرانی از به خطر افتادن انحصارگری هسته ای رژیم اسرائیل به وسیله ایران در منطقه خاورمیانه است. به همین دلیل اسرائیل تهدید ایران را بزرگ جلوه می دهد تا بتواند واشینگتن را از قراردادی هسته ای با تهران دور کنند (Peterson, 2008). اسرائیل از دستیابی سایر کشورهای منطقه به توانایی هسته ای، با هر وسیله ممکن جلوگیری می کند و به تناوب ایران را نیز تهدید به حمله نظامی علیه تاسیسات هسته ای می نماید. اسرائیل با اتکا به حمایت های کشورهای غربی به خصوص آمریکا، جهت دستیابی به این اهداف حتی از تجاوز آشکار به کشورها نیز ابایی نداشته و حمله نظامی همیشه در دستور کارشان قراردارد (Cordesman, 2008). «اسرائیل معتقد است از هر وسیله ای (حتی جنگ هسته ای)، باید استفاده شود تا کشورهای خاورمیانه- به ویژه سه کشور عراق، سوریه و ایران- به سلاح هسته ای دست پیدا نکنند»(Shahak, 1997). در این راستا می توان به حملات هوایی این رژیم به تاسیسات هسته ای اسیراک عراق در سال 1980 و راکتور اتمی در حال ساخت کره شمالی در سوریه در سال 2007، اشاره کرد (لطفیان، 1388: 203).

ب- ایجاد موازنه

برنامه دیگر اسرائیل در مقابل ایران، موازنه و محدود کردن است. به این معنا که با تکیه بر توانایی های خود در درجه اول به دنبال ایجاد بازدارندگی و در ادامه ایجاد موازنه است. تقریباً در یک دهه گذشته یکی از بزرگ ترین تاکتیک ها و مشغولیت های سیاست خارجی اسرائیل، این بوده است که این رژیم هیچ راهی به جز حمله به تاسیسات هسته ای ایران ندارد. از اواسط دهه 90، با تواتری قابل پیش بینی گزارش های منتشر شده است که ادعا می کند اسرائیل تا بمباران ایران اگر نه تا چند هفته، تا چند ماه دیگر فاصله دارد و هر بار که یک هشدار نگران کننده تازه مطرح می شود، منطق تازه ای نیز ارائه می شود تا دنیا را متقاعد کند که این تازه ترین هشدار اسرائیل، جدی تر از بقیه است (Paris, 2011 and Horton, 2010). یکی از گزینه های اعلامی اسرائیل جهت رفع «تهدید وجودی» ایران، استفاده از استراتژی «حمله پیشگیرانه»(1) است. «اسرائیل برای حمله به ایران، به دنبال توجیهات قابل عرضه در عرصه بین المللی با عنوان «دفاع پیشگیرانه از خود»(2) است.» (حاجی یوسفی، 1382: 184 و Beres, 2004). اسرائیل با استفاده از دلایل توجیه کننده حمله پیش دستانه آمریکا به عراق و با توجه به حمایت آمریکا و غرب از این رژیم، حق استفاده از این نوع استراتژی را برای خود محفوظ دانسته و تهدیداتش را علیه ایران توجیه می نماید (Beres, 2004). اما برای حمله اسرائیل عواقب خطرناکی تصور می شود: «اگر کسی به طور جدی فکر حمله را در سر می پروراند، باید بداند که در حال سوق دادن اسرائیل به سوی یک جنگ منطقه ای است که به آسانی از آن رهایی نخواهد یافت و به یک چالش امنیتی دشوار مبدل خواهد شد» (داگان، 1390)؛ یا اینکه تهدیدات اسرائیل بیشتر تبلیغات و بلوف سیاسی قلمداد می شود که به دنبال دستیابی به اهداف دیگری است: «اسرائیل توان آن را ندارد که به تاسیسات هسته ای ایران حمله کند، اما این تهدیدها تضمین می کند که گزینه نظامی آمریکا همچنان در دستور کار است، و این که واشینگتن از خط قرمز اسرائیل درباره ممانعت از غنی سازی اورانیوم در خاک ایران منحرف نمی شود و در نهایت، برنامه هسته ای ایران جزو اولویت های دستور کار جامعه بین المللی حفظ شده است» (Paris, 2011 and Cirincoine, 2006).

ج- احاله مسئولیت

راهبرد دیگر اسرائیل، اتخاذ استراتژی «احاله مسئولیت»(3) به آمریکا برای حمله به ایران است. کشورها با احاله مسئولیت سعی می کنند تا قدرت بزرگ دیگری را وادار به کنترل و مهار مهاجم کنند، در حالی که خود در حاشیه مانده و از هزینه های مبارزه در امان می مانند (مرشایمر، 1388: 154). اسرائیل مطرح می کند که ایران نمی تواند حضور نیروهای قدرت دیگری را در خارج نزدیک(4) خود تحمل کند و درصدد بیرون راندن آمریکا از خاورمیانه بر خواهد آمد. در چهارچوب این منطق، طبیعی است که تلاش ایران در این مسیر با واکنش محدود کننده ی آمریکا مواجه شود. همچنین اسرائیل از هم پیمانان استراتژیک آمریکا محسوب می شود و آمریکا متعهد به حفظ امنیت آن در منطقه است. از سوی دیگر، اسرائیل با تبلیغات و با استفاده از لابی پر نفوذ خود در آمریکا همیشه به دنبال آن بوده است تا منافع خود را در منطقه خاورمیانه در راستای منافع آمریکا تعریف کرده و از حمایت های آن بهره مند شود (جعفری، 1389: 115)؛ لذا با طرح مسئله «تهدید وجودی»، تلاش می کند تا با بزرگ نمایی تهدید ایران، آمریکا را وارد عمل نماید تا مسئولیت خود را در مورد حفظ امنیت و موجودیت اسرائیل انجام دهد.

4. انقلاب های عربی و آثار آن بر استراتژی تهدید وجودی

بروز انقلاب های عربی در خاورمیانه، پیامدهای جدی برای منافع آمریکا و امنیت اسرائیل داشته است. این انقلاب ها عمدتاً مسائل مربوط به جابجایی حکومت ها و تاثیرات آن بر روابط دوجانبه و ثبات منطقه ای، معادلات مربوط به توازن قدرت و نقش بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای و به طور کلی منافع اقتصادی و سیاسی را وارد مرحله جدیدی کرده است. از سوی دیگر، چون که عواقب آن غیر قابل پیش بینی بوده و مشخص نیست که پس از این تحولات چه نوع حکومت هایی در جهان عرب بر سر کار می آیند (Haass, March 2011)، به ضرر آمریکا و اسرائیل خواهد بود اگر روابط دو جانبه با کشورهای منطقه و ساختار نسبتاً پایداری که در طول زمان در منطقه پایه ریزی شده است، از بین برود (احمدی، 1390 و برزگر، 1390)، در شرایط فعلی منطقه ای که می توان آن را دوران پسا آمریکایی نامید (Takeyh, June 2011)، برای آمریکا خیلی دشوار خواهد بود تا نگرانی های امنیتی سنتی خود را مانند خلع سلاح ایران یا تقویت و پیشبرد فرایند صلح اعراب و اسرائیل، دنبال کند. به عنوان مثال اگر نوع نگاه مصری ها به قرارداد صلح کمپ دیوید تغییر کند، این تحول کل استراتژی های سیاسی- امنیتی آمریکا و اسرائیل را در منطقه دگرگون می کند (برزگر، 1390). یا اینکه شرایط همکاری های 60 ساله عربستان سعودی و تعهدات امنیتی آمریکا (در قالب نفت در برابر امنیت) به این کشور که علیه دشمنان مشترک است و به صورت همکاری یک سیستم لیبرال دموکراسی با یک رژیم پادشاهی سنتی صورت گرفته است، در انقلاب های عربی به صورت حساسی تغییر کرده و باعث تعمیق و آشکار سازی شکاف میان آنها شده است؛ چرا که عربستان عدم حمایت آمریکا را از حسنی مبارک در مصر، علی رغم چندین دهه همکاری نزدیک، مشاهده کرد. از سوی دیگر، آمریکا از دخالت نظامی سعودی در بحرین ناراضی است؛ در حالی که چنین اقدامات مستقلانه و ناهماهنگی بین طرفین رایج شده، زمان اقدامات بین المللی هم برای توقف برنامه هسته ای ایران نزدیک تر می شود (Haass,July 2011). به علاوه امیدهای غرب برای حکومت های پاسخگو و مسئولیت پذیر در خاورمیانه ی بعد از انقلاب های عربی، در ریاض به عنوان یک تهدید وجودی تلقی می شود. در نتیجه، این شرایط باعث بازنگری عربستان در تفکرات امنیتی متکی بر اتحاد با آمریکا شده و به دنبال جایگزینی آمریکا با چین یا اتحادیه ای با سایر پادشاهی های مشابه خود یا حتی بازدارندگی مستقل هسته ای باشد.(1)(Takeyh,June 2011,March 2011).
از سوی دیگر، دموکراسی سازی در منطقه به صورت کامل قابل پیاده سازی نیست؛ چرا که شرایط اولیه آن مانند پیشرفت متوسط رو به رشد، سرانه تولید ناخالص داخلی(5) بالای 3000دلار (بدون اتکا به نفت) و جامعه مدنی پیشرفته با موسسات مستقل، در این کشورها وجود ندارد. این نوع ناقص از موکراسی، می تواند به ملی گرایی افراطی یا سیستم پوپولیستی تبدیل شود، چنین سیستم هایی که تحت نفوذ شدید افکار عمومی اداره می شوند، توانایی مبارزه با تروریسم، جلوگیری از اشاعه سلاح های کشتار جمعی، پشتیبانی از فرایند صلح با اسرائیل، یا قیمت گذاری منطقی نفت را نخواهند داشت. علاوه بر این، در چنین رژیم هایی امکان استبداد، هرج ومرج، جنگ داخلی، سیستم پلیسی خشن، فرقه گرایی یا اسلام گرایی افراطی وجود خواهد داشت که باعث بی ثباتی و ناپایداری منطقه می شود. مورد عراق پس از صدام و مصر کنونی (کشمکش میان ارتش و تظاهر کنندگان خیابانی)، مثال هایی از این مورد است (Takeyh,June 2011 and Haass,March 2011). هر گونه مداخله نظامی جدید نیز در منطقه بحران را بیشتر خواهد کرد؛ به عنوان مثال هر بحرانی در وضعیت عربستان، قیمت نفت را به 200 دلار خواهد رساند (Haass, July 2011). وقایع مربوط به انقلاب های عربی، باعث ایجاد چند دستگی میان آمریکا و متحدان اروپایی آن درباره نوع برخورد با این وقایع شده است، که این امر، موجب ناکارآمدی اقدامات انجام شده می شود. در نتیجه غرب باید برای مدیریت و کنترل اوضاع، به ائتلاف و همکاری روی آورد
(Takeyh, September 2011).
این وضعیت دارای تاثیرات مستقیم بر منافع ایران است. افزایش قیمت نفت، سقوط یک رژیم به شدت ضدایرانی در مصر، برنامه کاهش حضور نظامی آمریکا در عراق و افغانستان (Haass, july 2011)، احتمال روی کار آمدن دولت های اسلامی جدید در منطقه که سبب تقویت سطح روابط با کشورهای عربی و تقویت نقش منطقه ای ایران می شود (Dassa kaye,July/August 2011). علاوه بر این، دستاوردهای آمریکا مبنی بر موفقیت در به وجود آوردن اجماع نسبی بین المللی مبنی بر تهدید بودن ایران و ایجاد همکاری های چند جانبه علیه آن (شامل مسائل تبلیغاتی، امنیتی و تحریم های اقتصادی) و تحمیل هزینه های سنگین بر آن، کمرنگ تر خواهد شد. در حالی که دولت های عربی درباره افزایش توان ایران نگرانند، اما افکار عمومی عرب (که در پی انقلاب های عربی گسترده تر و پر نفوذتر شده است)، بین هراس از ایران و امیدواری به توانایی ایران در مقابله با اسرائیل و آمریکا، در نوسان است. نتایج نظرسنجی در میان اعراب و به ویژه در عربستان، آمریکا و اسرائیل را خطرناک تر از ایران نشان می دهد و بیشتر مردم به علت وجود استانداردهای دوگانه در جامعه بین المللی، مخالف فشارهای بین المللی برای جلوگیری از هسته ای شدن ایران هستند. همچنین احترام و نفوذ ایران در افکار عمومی عربی، به خاطر مخالفت با حکام مستبد عربی بیشتر شده است (Farhi,Apil 2011 and Telhami, April 2012 و برزگر، 1390). از سوی دیگر، این انقلاب ها باعث بروز نشانه هایی از اختلاف در میان رهبران ایران در چگونگی تعامل با وقایع جاری در کشورهای منطقه شده و موجب تضعیف موقعیت متحد نزدیک ایران در سوریه شده است (Haass, July 2011). بنابراین، وضعیت ناشی از انقلاب های عربی امیدهای اسرائیل را در دستیابی به اهداف تعریف شده در استراتژی «تهدید وجودی» کم رنگ ساخته و توانایی های ایران را جهت کاهش دادن فشارها و محدودیت های ناشی از اجماع بین المللی ایجاد شده توسط آمریکا و متحدان منطقه ای و فرامنطقه ای آن افزایش خواهد داد.

نتیجه گیری

رژیم اسرائیل با طرح استراتژی «تهدید وجودی» علیه ایران، به دنبال آن است تا افزایش نقش و قدرت منطقه ای ایران را غیر سازنده، گسترش طلبانه و تهاجمی جلوه داده و از این طریق، آن را تهدیدی برای منافع آمریکا و هم پیمانان منطقه ای آن در نظر گرفته که از هر راه ممکن، از جمله استفاده از زور، باید از آن جلوگیری شود. این سیاست علاوه بر اینکه توجیهی برای ادامه کمک های واشینگتن به اسرائیل است، به برخی از اهداف داخلی در اسرائیل از جمله پیشبرد صلح با فلسطینیان از موضع قدرت نیز کمک می کند. سناریوی تهدیدهای نظامی اسرائیل علیه ایران که در ذیل استراتژی «تهدید وجودی» مطرح می شود، تضمین می کند که: 1- گزینه نظامی آمریکا علیه ایران همچنان در دستور کار است، 2- واشینگتن از خط قرمز اسرائیل درباره ممانعت از غنی سازی اورانیوم در خاک ایران منحرف نمی شود و3- این که برنامه هسته ای ایران جزو اولویت های دستور کار جامعه بین المللی حفظ شده است. اما در نهایت امر، این استراتژی اسرائیل سیاستی است برای کنترل، مهار و ایجاد بازدارندگی در مقابل افزایش نقش و قدرت منطقه ای ایران که باعث شکست انحصار هسته ای و تنزل جایگاه اسرائیل در خاورمیانه شده است. یادداشت ها
1.در اضطراب و تنش ناشی از انقلاب های عربی و عدم توانایی آمریکا در کنترل آن، کشورهای عربستان و مصر پس از انقلاب، پتانسیل هسته ای شدن را در مقابل دو قدرت غیر عرب هسته ای منطقه را (اسرائیل و ایران)، خواهند داشت (Telhami,April 2012).
منابع :
الف- فارسی
ابوطالبی، حمید. 1389.«چالش های نوین سیاست خارجی ایران در رابطه با آمریکا»، مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، معاونت پژوهش های سیاست خارجی، گروه مطالعات اروپا و آمریکا، آذر ماه.
احمدی، حمید.1390. «انقلاب های عربی و امنیت آمریکایی- اسرائیلی»، مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه، مرداد ماه.
ایروانی، امیرسعید. 1385.«تحریم ها و مجازات های بین المللی»، مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام،معاونت پژوهش های سیاست خارجی، گروه مطالعات استراتژیک، بهمن ماه.
برزگر، کیهان. 1388. «سیاست خارجی ایران از نظر رئالیسم تهاجمی و تدافعی»، فصلنامه روابط خارجی، سال اول، شماره اول،صص 153-113.
برزگر، کیهان. 1389.«آیا امکان گفت و گوی مستقیم ایران و آمریکا وجود دارد»، فصلنامه علمی- پژوهشی آفاق امنیت،دوره جدید، سال سوم، شماره ششم.
برزگر، کیهان. 1390. «انقلاب های عربی و تغییرات ژئوپلیتیک منطقه ای»، مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک
خاورمیانه، اسفند ماه.
بیلیس، جان و اسمیت، استیو. 1383. جهانی شدن سیاست: روابط بین الملل در عصر نوین، جلد دوم: موضوعات بین المللی، جهانی
شدن در آینده، تهران: موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر.
بیلیس، جان و دیگران. 1383. استراتژی در جهان معاصر، مقدمه ای بر مطالعات استراتژیک، ترجمه: کابک خبیری، تهران: موسسه
فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر.
پوراحمدی، حسین. 1388.«تاثیر اهداف راهبردی آمریکا در خاورمیانه بر منافع جمهوری اسلامی ایران»، فصلنامه روابط خارجی،
سال اول، شماره دوم، صص 57-88.
جعفری، علی اکبر. 1389. منافع استراتژیک مشترک و اتحاد آمریکا – اسرائیل، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی.
حاجی یوسفی، امیرمحمد. 1382. ایران و رژیم صهیونیستی، از همکاری تا منازعه، تهران: دانشگاه امام صادق (ع).
حاجی یوسفی، امیرمحمد. 1382. ایران و رژیم صهیونیستی، ازهمکاری تا منازعه، تهران: دانشگاه امام صادق(ع).
حاجی یوسفی، امیر محمد، همت، ایمانی. 1390.«تحولات روابط ترکیه و اسرائیل دردهه اخیر و پیامدهای آن برای ایران»، فصلنامه
روابط خارجی. سال سوم، شماره دوم، صص104- 75.
حاجی یوسفی، امیرمحمد. محسن، اسلامی. 1388.«عوامل تاثیرگذار بر سیاست خارجی اسرائیل: ارائه مدل تحلیلی»، فصلنامه
سیاست، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، دوره 39، شماره3، صص 177-200.
داگان، مثیر. 1390. «حمله نظامی به ایران اشتباه است»، دیپلماسی ایرانی، به نقل از یدیعوت آحارونوت، 12خرداد.
زکریا، فرید. 1389. «تغییر رژیم در ایران ممکن نیست»، دیپلماسی ایرانی، به نقل از نیویورک تایمز، 29خرداد.
زهرانی، مصطفی. 1389. «تحریم علیه جمهوری اسلامی ایران: جایگزین جنگ یا مؤلفه اصلی مهار»، فصلنامه روابط خارجی، سال دوم،
شماره چهارم، 47-78.
شریعتی نیا، محسن. 1389.«ایران هراسی: دلایل و پیامدها»، فصلنامه روابط خارجی، سال دوم، شماره ششم.
لطفیان، سعیده. 1390. «پندار از تهدید و سیاست های امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران»، فصلنامه روابط خارجی، سال سوم، شماره
اول، صص 207-175.
لطفیان، سعیده. 1388. «جنگ افزارهای کشتار جمعی وکنترل تسلیحات درخاورمیانه»، فصلنامه روابط خارجی، سال اول، شماره اول،
صص 226- 189.
مرشایمر، جان. 1388. تراژدی سیاست قدرت های بزرگ، ترجمه: غلامعلی چگینی زاده، تهران: وزارت امورخارجه، دفتر مطالعات
سیاسی و بین المللی.
مشیرزاده، حمیرا. حیدرعلی، مسعودی. 1388. «هویت و حوزه های مفهومی روابط بین المللی»، فصلنامه سیاست، مجله دانشکده
حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، دوره 39، شماره 4، صص 269-251.
هاس، ریچارد. 1387. «آمریکا باید امید به تغییر رژیم ایران را فراموش کند»، روزنامه کیهان، شماره 19315، 15 اسفند.
ب- انگلیسی
< Abrams,Elliott. May 9, 2009. The power of the first Impression, www. CFR.org.
Allison, Graham. March 12, 2006. The Nightmare this time, Boston Globe.
Albright, David. February 23, 2010. A Strategy for Iran, www. CFR. org, Interviews.
Barzegar, kayhan. Janury 14,2011. The US is wrong about Iran. Cutting a deal is the only
win-win solution, www.csmonitor.
Clinton, Hilary. 2010. Clinton: U. S. Will Extend Defense Umbrella' over Gulf if iran obtains
Nuclear Weapons, from FOX NEWS: http://www.foxnews.com/politics.
Cirincione, Joseph. 2006. Time for clear public Understanding of Iranian Threat,
www.CFR.ORG
Cohen, Avnor and Miller, Marvin. 2010. Bringing Israel's bomb out of the Basement,
Foreign Affairs, September/October
Cordesman, Anthony. 2008. The US, Israel, the Arab States and a Nuclear Iran, CSIS
(Center for Strategic & International Studies, Burke Chair in Strategy).
Dassa kaye, Dalia. and Frederic Wehrey. and Michael Scott, Doran. 2011. Arab Spring,
Persian Winter, Foreign Affairs, july/August.
Farhi, Farideh. April 7, 2011. Managing Arab Spring' s Fallout in Iran, Interviewee: farideh
Farhi, Interviewer: Bernard Gwertzman, CFR.org

Freilich, Chuck. 2007. Speaking about the unspeakable, U. S. -Israeli Dialogue on Iran's

Nuclear Program, The Washington Institute for Near East Policy.
Freilich, Chuck. 2008. The united States, Israel, and Iran: Defusing an "Existential Threat",
www.CFR.org
Freilich, chuck. January 7, 2008. Bush's Mideast trip, The Washington times.
Freilich, chuck. september 1, 2008. US-Iranian Tango, The Jerusalem post.
Freilich, chuck. 2008. A Disastrous Attach on Iran, The Jerusalem post.
Friedman, George. March 1, 2010. Thinking About Unthinkable: A U.S-Iranian Deal, Stratford
Global Intelligence.
Goodman, Joshua. November 20, 2008. Israel's Existential Threat, www. threatWatch.org
Hadar, Leon. May 15, 2009. Misreading the Map, the Road to Jerusalem Does not lead
Through Tehran, Foreigh Affairs.
Haass, Richard. N. 2006. The New Middle East, Foreign Affairs, November/December.
Haass, Richard. N. july 6, 2011. The arab spring has given way to a long, hot summer, financial
times.
Haass, Richard. N. July 6, 2011. The Arab Spring Has Given Way to a Long, Hot Summer,
Financial Times.
Haass, Richard. N. March 8, 2011, How to Read the second Arab Awakening, Financial Times.
Haass, Richard N. April 7, 2011. The Revolution Stops Here, TIME.
Haass, Richard N. 2009. A Different Regime Change in Iran, Financial Times, October 13, in
www. CFR.org
Horton,Scott. September 17, 2010. Reality check: iran is not a nuclear threat CSMonitor.com
Khuri,Rami. August 11, 2008. The Importance of Iran, Agence Global.
Kupchan, Charles. june 2, 2010. why Talk to Iran, www.CFR.org
Leverett, Flynt & Man, Hillary. 2008. "The Grand Bargain", Washington Monthly, September-
December.
Marquand, Robert. August 26, 2009. Skepticism over' breakthrough' Middle East peace plan,
www.csmonitor.com.
Nasr, Vali, 2006. When the Shilites Rise, Foreign Affairs.
Parsi, Trita. December 04, 2008. Why diplomacy and sanctions don’t mix, Bitterlermons-
International.org
Parsi, Trita. May 11, 2011. Freeing Israel from its iran bluff, Foreign policy.
Parsi,Trita. And Ben-Ami, shlomo. July 2, 2008. The alternative to an Israeli attach onIran,
Serious diplomacy, not military action, will bring regional security, www.csmonitor.com.
Peterson, Scott. July 10, 2008. Confrontation Escalates Between Iran and Israel,
www.csmonitor.com, staff- writers.
Posen Barry. February 27, 2006. We can Live With a Nuclear Iran, New York Times.
Procida, Frank. Jun 9, 2009. Overblown, Why an Iranian Nuclear Bomb Is Not the End of the
World, Foreign Affairs.
René Beres, Louis. 2004. ISRAEL’S STRATEGIC FUTURE, PROJECT DANIEL, the diplomatic club magazine, www.diplomacy-club.com.
Rubin, Trudy.July 1, 2009. Worldview, Iran talks must be deleyed, The Philadelphia Inquirer.
Shahak, Israel. 1997. Open Secrets: Israeli Nuclear and Foreign policies, London: Pluto press.
Takeyh, Ray. 2005. It’s Not Israel That’s Driving Tehran to Nukes, www.CFR.org
Takeyh, Ray. June 25, 2010. The Downside of Sanctions on Iran, International Herald Tribune, in
www.CFR.org.
Takeyh, Ray and Gvosdev, Nikolas. 2004. Pragmatism in the Midst of Iranian turmoil, www.CFR.org.
Takeyh, Ray. 2011. A Post-American Day Dawns in the Mideast, NYTimes.com, june 8.
Takeyh, Ray.March 29, 2011. The key is Not in Libya, NYTimes.com.
Takeyh, Ray. September 13, 2011. "Seize the moment for a New Golden Age of Coercive Diplomacy". Financial times.
Telhami, shibley. April 10, 2012. The Israeli and Arab Dimensions of Iran’s Nuclear program, Brookings Institution, Saban Center for Middle East policy.
Yaniv, Avner. 1987. Deterrence without the Bomb, Lexington Books.
Zak, Chen. 2004. Iran’s Nuclear policy and IAEA, The Washington Institute for Near East policy.

پی نوشت ها :

1- Preventive Attack
2- Anticipatory Self Defence
3- Buck Passing.
4- Near Abroad.
5- Per capita gross domestic product .
منبع مقاله :
فصلنامه روابط خارجی، سال پنجم، شماره اول، بهار1392،




 

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط