طبیعت در نگاه باستانی

تمدن هند در کنار رود گنگ شکل گرفت. فلسفه ها و مذاهب هندی به طور کلی به دو گروه تقسیم می شوند: 1- ناستیکا(1) که شامل سه مکتب بودایی، جین، و چارواکا است. آنان به آسمانی بودن کتابهای بودایی معتقد نبودند.
چهارشنبه، 13 آذر 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
طبیعت در نگاه باستانی
 طبیعت در نگاه باستانی

نویسنده: محمد ارزنده نیا




 

تمدن هند در کنار رود گنگ شکل گرفت. فلسفه ها و مذاهب هندی به طور کلی به دو گروه تقسیم می شوند:
1- ناستیکا(1) که شامل سه مکتب بودایی، جین، و چارواکا است. آنان به آسمانی بودن کتابهای بودایی معتقد نبودند.
2- آستیکا (2) که شامل شش دین هم ریشه ی هندی است که به وداها معتقدند. آنان شامل مکاتب نیایا، وی شیشیکا، سانکهیا، یوگا، ودانتا و پوروامی مانسا می باشند.
مکتب جین(3)، 500 سال قبل از میلاد توسط مهاویرا پایه ریزی شده است. «از نظر پیروان این مکتب عناصر اربعه زمین، خاک، هوا و آتش از ذرات (4) تشکیل شده اند و همگی دارای نوعی نفس نیز هستند.»‌(5)
از دیدگاه چاروکا (6) بانی مکتب لوکایاتا (7) «جهان تشکیل شده است از چهار عنصر خاک، آب، آتش و هوا.» (8)
در برخی متون از عنصر پنجمی نیز به نام اتر یا اثیر یاد شده است. هر یک از این عناصر نوع ویژه ی اتمهای خود را دارد، که تغییر ناپذیر و فناناپذیرند. خصوصیات یک جسم نیز به نوع اتمهایی که آن جسم مزبور از آنها تشکیل یافته و به نسبتی که آن اتمها با یکدیگر ترکیب شده اند بستگی دارد.
بوداییان معتقدند که «کلیه ی عناصر از ذرات تشکیل یافته اند. ذرات یا اتمهای زمین درشت و منجمدند و حالت ظهور آنان، مقاومت است؛ ذرات آب به هم پیوسته و مجهز به نیروی جاذبه هستند؛ ذرات آتش چون حرارت نمایان می شوند؛ و ذرات هوا نیز متحرک اند.
این چهار عنصر بزرگ در کلیه ی اشیا به نسبت متساوی ظاهر می شوند. برای مثال، در آتش، همان اندازه عنصر آتش هست که در چوب یا آب وجود دارد. در نتیجه، یگانه وجه تمایز این عناصر، شدت و ضعف کیفی ذرات موجود در آنان است».(9)
بنیانگذار این مکتب، ‌سیذارتا گوتاما (540-468ق.م) شاهزاده ی هندی است که بعدها به نام بودا مشهور گشت.
از نظر مکتب نیایا (10) (از ادیان ششگانه ی هند) حواس پنجگانه (بینی، زبان، چشم، پوست و گوش) از عناصر پنجگانه ی خاک، آب، آتش، هوا و اثیر (11) پدید می آیند. «بو، موضوع ادراک بینی و کیفیت ممیزه خاک است. مزه، موضوع ادراک زبان و کیفیت ممیزه آب است. رنگ، موضوع ادراک چشم و کیفیت ممیزه آتش است. لمس پذیری، موضوع ادراک پوست و کیفیت ممیزه هوا است. و سرانجام صوت نیز موضوع ادراک گوش و کیفیت ممیزه اثیر است.» (12)
یکی از کتابهای مکتب وی شیشیکا (13)، وی شیشیکاسوترا نام دارد که توسط شخصی به نام کانادا (14) یا کانابوج(که در حدود 600 تا 300سال قبل از میلاد می زیسته) نوشته شده است. به عقیده ی کانادا تقسیم بی پایان ماده، حرف مهملی است. و مستلزم آن است که دانه ی خردل را همان کوه بدانیم. زیرا که هر دو دارای بی نهایت جزء هستند و بی نهایت نیز همواره معادل بی نهایت است.
«مکتب جین معتقد بود که ذرات از لحاظ کیفی مانند یکدیگرند. و هر یک از آنان دارای کیفیات رنگ و مزه و بو بوده و مستعد ایجاد صوت اند اما از نظر مکتب وی شیشیکا عناصر پنجگانه (15) از ذراتی تشکیل شده اند که از لحاظ کیفی با یکدیگر متفاوتند.« (16)
ترکیب ذرات طبق این مذهب به این شکل است که دو ذره به هم می آمیزند و یک مولکول دو ذره ای تشکیل می دهند. سه مولکول دو ذره ای گرد هم می آیند و یک مولکول سه ذره ای(17) تشکیل می دهند،‌ و الی آخر.... تا اینکه اجسام مرکب بزرگی ظاهر بشوند؛ این ذرات همچنین دارای نیروی مرموزی هستند که آنان را به هم متصل می سازد.
«از نظر مکتب سانکهیا (18)، پنج عنصر لطیف عبارتند از قوای شنوایی، بویایی، لامسه، چشایی، و بینایی. (البته نیروهای بالقوه نه اعضای حسی) و پنج عنصر کثیف عبارتند از: اثیر، هوا، آتش، آب و خاک. که عناصر پنجگانه ی کثیف از عناصر لطیف بوجود می آیند، در حالیکه پنج عنصر لطیف از بوتادی زاده می شوند.
عناصر کثیف نیز مرکب از ذراتند. قوه ی شنوایی براثر آمیزش با یک واحد مادی ناشی از بوتادی (یعنی حالتی که در آن خودآگاهی متأثر از جوهر مادی است) اثیر را پدید می آورد. قوه ی لامسه با قوه ی شنوایی ترکیب می یابد، و ذرات هوا را بوجود می آورد. قوه ی بینایی که شامل نور و حرارت است با قوه ی لامسه و شنوایی ترکیب می یابد و ذرات آتش را ایجاد می کند. قوه چشایی با قوای بینایی و لامسه و شنوایی می آمیزد و ذرات آب را بوجود می آورد. سرانجام قوه ی بویایی نیز با چهار قوه ی دیگر ترکیب می یابد و ذرات خاک را پدید می آورد. در نتیجه:
اثیر= نیروی بالقوه ی شنوایی + منشأ آفرینش عنصری(19) (یا بوتادی)
هوا= نیروی بالقوی ی لامسه + اثیر
آتش= نیروی بالقوی ی بینایی + هوا
آب= نیروی بالقوی ی چشایی + آتش
خاک= نیروی بالقوی ی بویایی + آب
بنابراین با توجه به روابط بالا می توان اثیر را اصل و مبدأ چهار عنصر دیگر دانست و آن را به «ام العناصر» تعبیر کرد. (20)
وانگ چونگ (21) (104-27 میلادی) فیلسوف چینی در کتاب اصلی خود به نام «لون هنگ» منشأ همه چیز در جهان را از عنصر «چی» می دانند، و انسان را نتیجه ی تمرکز و تراکم چی تعریف می کند.
بنا به یکی از سنن قدیم چین نیز، همه چیز از برخورد دو اصل بوجود می آید: یانگ (22) و یین (23)، که یانگ اصل مذکر و یین اصل مؤنث نام داشت. یانگ وابسته به آسمان، خورشید و هر نوع خصوصیت فعال و سازنده، و یین وابسته به زمین و ظلمت و تاریکی و هر نوع خصوصیت غیرفعال و ساکن بود. گویا از گذشته های دور، جنس مؤنث هیزم تری به بانیان اینگونه فلسفه ها فروخته است.
متفکران باستانی چین، اجسام را متشکل از پنج عنصر بنیادین فلز، چوب، خاک، آب و آتش تصور می کردند. به دنبال آن پس از پیدایش نظریه ی «یین و یانگ» در حدود شش قرن قبل از میلاد فیلسوفی به نام لائوتسه (Lao- Tseu) در کتابش به نام «تائوته کینگ» که اساس آیین اوست، می گوید که تمام اشیا توسط قوه ی مجهولی به نام تائو (به معنی راه و طریق) کنترل می شوند؛ و بشر باید با نفی اعمال آگاهانه، انزواطلبی و زندگی زاهدانه در جستجوی آن برآید.
بعدها تائوگرایان برای توجیه و تفسیر پدیده های طبیعت، ‌از دو نظریه ی قدیمی «یین و یانگ» و «پنج عنصر» کمک گرفتند. در سده ی دوم قبل از میلاد، تائوگرایان در کتابی به نام «هوینان تسو» چنین نوشتند:
«... آنگاه تائو از هیچ و سکوت پدید آمد؛ و از هیچ و سکوت، زمان و مکان تولد یافت و سپس از زمان و مکان جوهر ازلی آفریده شد. جوهر ازلی خود به دو قسمت گردید؛ قسمتی که باریک و فرا می نمود، به جریان درآمده و آسمان را پدید آورد؛ و آن قسمت که سنگین و ثقیل می نمود، متراکم تر گشته و زمین را به وجود آورد.... یین و یانگ از تمرکز جوهرهای آسمان و زمین ناشی گردید و جوهر یین و یانگ نیز به واسطه ی تمرکزش فصول چهارگانه را بوجود آورد. همان طور که از گرمای موجود در یانگ آتش و خورشید بوجود آمدند، از سرمای موجود در یین نیز آب و ماه شکل گرفتند. سپس به واسطه ی کنشهای متقابل خورشید و ماه، اجرام سماوی رو به تکوین نهادند.»‌

پی نوشت ها :

1. Nastika
2. Astika
3. Jain
4. Anu
5. ادیان و مکتبهای فلسفی هند، داریوش شایگان، انتشارات امیرکبیر، صفحه 203
6. Caravaka
7. Lokayata
8. ادیان و مکتبهای فلسفی هند، صفحه 214
9. ادیان و مکتبهای فلسفی هند، صفحه361
10. Nyaya
11. Akasa
12. ادیان و مکتبهای فلسفی هند، صفحه 449
13. Vaisesika
14. Kanada
15. Panca Bhuta
16. ادیان و مکتبهای فلسفی هند، صفحه 497
17. Tryanuka
18. Sankhya
19. Bhutadi
20. ادیان و مکتبهای فلسفی هند، صفحه های 606 و 607
21. Wange Chung
22. Yang
23. Yin

منبع :ارزنده نیا، محمد، (1387) اتم و الفبای کتاب طبیعت، تهران: اطلاعات، کتابهای سپیده، چاپ سوم

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط