تفاوت رفتارهای انسان با حیوان

اگرچه بیشتر حیوانات نیز حساسیت اجتماعی دارند و با همدیگر زندگی می کنند لکن انسان تنها موجود زنده شناخته شده ای است که جز در حالات غیرعادی نمی تواند تنها زندگی کند و از تنها زیستن بیزار است. انسان یاد می گیرد که بر
سه‌شنبه، 24 دی 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تفاوت رفتارهای انسان با حیوان
 تفاوت رفتارهای انسان با حیوان

 

نویسنده: علی اکبر شعاری نژاد




 

رفتار آدمی در مقایسه با حیوانات، چهره های مشخصی دارد از این قرار:

1- انسان یک مخلوق اجتماعی است

اگرچه بیشتر حیوانات نیز حساسیت اجتماعی دارند و با همدیگر زندگی می کنند لکن انسان تنها موجود زنده شناخته شده ای است که جز در حالات غیرعادی نمی تواند تنها زندگی کند و از تنها زیستن بیزار است. انسان یاد می گیرد که بر رفتارش حاکم باشد و به اینکه دیگران درباره ی او چه فکر می کنند حساس است. او طبعاً این توان را دارد که به اصطلاح خود را بسازد و به شکل مطلوب در آورد. آدمی دارای اعتقادات، مقاصد، گرایش ها، انتظارات و ارزشهایی است که زندگی او را کاملاً از زندگی سایر حیوانات عالی مشخص می گرداند.

2- رفتار انسان، مداوم و پیوسته است

رفتار انسان در یک لحظه ظاهر نمی شود بلکه در طول زمان، رشد و تکامل پیدا می کند یعنی هر رفتار برای خودش تاریخی دارد. این تداوم خاصیت اساسی رشد و تکامل و رفتار است. مثلاً فرزند آدمی در لحظه ی معین و ناگهانی و بدون داشتن تجربه های پیشین حرف زدن را آغاز نمی کند.

3- رفتار انسان، کار محور است

حتماً بچه های چهار ساله را دیده ایم که خانه می سازند و بدان می بالند: دختر بچه ها آشپزی می کنند، پسر بچه ها خرید و فروش می کنند و همگی این کارها را با همان جدیت انجام می دهند که در بزرگترها می بینیم.

4- رفتار آدمی تلاشگرانه است

کوشش و تلاش از خصایص زندگی بیشتر موجودات زنده است اما این خاصیت در افراد انسان شکل متفاوتی دارد. تلاش او غالباً برای دست یافتن به هدف معین یا انتخابی انجام می گیرد، یا او می خواهد و می کوشد به آرزوهایش برسد. به عبارت دیگر، زندگی کلاً هدفدار است و هر موجود زنده برای رسیدن به هدفی می کوشد و انسان از این لحاظ با حیوانات دیگر تفاوت دارد که هدف یا هدف هایش را آگاهانه تعیین یا انتخاب می کند و نیز او تنها مخلوق یا موجود زنده ای است که آرزو و انتظار دارد و برای رسیدن به آن می کوشد و تلاش می کند.

5- افراد بشر متمایلند و می کوشند مهم باشند

یکی دیگر از مشخصات رفتار انسان این است که متمایل است و می کوشد خود را مهم و ارزشمند احساس کند. و این نیاز تقریباً طبیعی همه افراد انسان است و غالباً علت تن دادن به کارهای اجباری، دست یافتن به این احساس یعنی «خودمهم» یافتن است. و این خاصیتی است که باید مورد توجه خاص معلمان و مربیان قرار گیرد زیرا همه محصّلان در همه مقاطع تحصیلی به موقعیت هایی نیاز دارند که خود را اشخاص مهم و ارزشمند احساس کنند و فراهم آوردن چنین موقعیت ها از وظایف مهم و اساسی هر معلم یا مربی است. برخورد معلم با محصل هرگز نباید به این منجر شود که او خود را شخص بیهوده و به درد نخور احساس و تلقی کند. البته، موفقیت معلم یا مربی در این امر تربیتی مهم، بستگی دارد به اینکه او نیز خود را فرد ارزشمندی بداند و واقعاً به آن معتقد باشد.

6- آدمی در جستجوی معنا و تعهد است

افراد انسان، که پیوسته می خواهند خود را مهم دریابند، به جستجوی معنا و تعهد می پردازند. احتمالاً در تاریخ بشر زمانی را پیدا نکنیم که این پرسش خاص برای او مطرح نباشد که چه چیز زندی شخص را واقعاً معنادار می کند، و چگونه می توان ترتیبی داد که مردم رشد شخصی را در معناداری احساس کنند. از سوی دیگر، آدمی همیشه با این پرسش ها مواجه است: من کیستم؟ من بر اساس چه معیارها و ملاک هایی باید زندگی کنم؟ وظایف و تعهدات من کدامند؟ من نسبت به چه کسانی تعهد دارم؟ یا باید خود را متعهد بدانم؟ در واقع، زندگی فرد از معنا، هدف، و تعهد قابل تفکیک نیست یعنی شخص سالم نمی تواند دنبال معنا و هدف برای زندگی خویش نباشد و نمی تواند میان مردم زندگی کند و الزام و تعهد یا وظایفی را به عهده نگیرد.

7- هر شخص، یک واحد است

زندگی هر شخص داستان شرایط خاص و استمرار خود را دارد. تجربه های قبلی و آرزوهای او برای آینده اش به شکل گیری رفتار فعلی او کمک می کنند، و حوادث امروز نیز در ساختن آینده او اثر می گذارند و به این ترتیب، او یک فرد مشخص و واحدی می شود با ارزشها و گرایش های متمایز از دیگران. و این نکته مهم است که همیشه باید مورد توجه معلمان و مربیان قرار بگیرد و هر محصل را یک واحد ممتاز و بی مانند بدانند، از هر محصل در حد توانش انتظار داشته باشند، و از مقایسه محصلان با یکدیگر خودداری کنند.

8- روابط اجتماعی متضمن تکامل های اجتماعی است

دقت در روابط بین افراد در یک موقعیت اجتماعی به روشنی نشان می دهد که این روابط، متقابلند یعنی رفتارهای فرد از یک سو از نیازها و مقاصد او سرچشمه می گیرند، و از سوی دیگر نتیجه ی خواسته های ویژه ی اوضاع و احوال اجتماعی او می باشند. به بیان دیگر، آدمی همچنانکه یک موجود زنده (اورگانیزم) هدفدار و جهت دار است در یک رابطه پویا با میدانی از نیروها قرار دارد، میدان یا موقعیتی که شامل اشخاص دیگر، رغبت ها و مسائلی است که فرد باید به آن توجه داشته باشد. شخص سالم هرگز تنها به خویشتن نمی اندیشد و از محیط همنوعانش غفلت نمی کند.
منبع مقاله :
شعاری نژاد، علی اکبر؛ (1385)، روان شناسی رشد، تهران: نشر اطلاعات، چاپ نوزدهم 1388



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.