
به لطف خال و خط از عارفان ربودی دل *** لطیفه های عجب زیر دام و دانه ی توست
دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد *** که در چمن همه گلبانگ عاشقانه ی توست
علاج ضعف دل ما به لب حوالت کن *** که این مُفرّح یاقوت در خزانه ی توست
به تن مقصّرم از دولت ملازمتت *** ولی خلاصه ی جان، خاک آستانه ی توست
من آن نی ام که دهم نقد دل به هر شوخی *** در خزانه به مهر تو و نشانه ی توست
تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار *** که توسنی چو فلک رام تازیانه ی توست
چه جای من که بلغزد سپهر شعبده باز *** ازین حیل که در انبانه ی بهانه ی توست
سرود مجلست اکنون فلک به رقص آرد *** که شعر حافظ شیرین سخن ترانه ی توست
1. ای یار! تو همیشه پیش چشم منی و من همیشه به یاد توام؛ خانه ی چشم من آشیانه و منزل توست؛ پس بزرگواری کن و فرود آی که این خانه متعلق به توست؛ همیشه پیش چشم من بمان.
2. ای معشوق، زیبایی خط و خال تو به حدی است که حتی عارفان و خداشناسان نیز دل از دست می دهند و شیفته و شیدای تو می شوند؛ به درستی که جذابیتی ورای زیبایی خط و خال در پشت خط و خال تو پنهان است.
3. ای بلبل که به همراه باد صبح در بهار شوری برپا می کنی! با وصل گل خوش باش که در چمن آواز دلنشین عاشقانه ی تو همیشه به گوش می رسد.
4. ای یار! درمان دل دردمند ما را به لب سرخ و شیرین خود واگذار که مانند شرابی است که در آن گرد یاقوت ریخته اند و دارویی است نشاط آور و قوت بخش. آری این مفرح یاقوت فقط در گنجینه ی لبان تو پنهان است.
5. ای دوست! اگرچه من نمی توانم شخصاً به خدمت تو برسم و از سعادت همراهی تو برخوردار شدم و از این بابت عذرخواهی می کنم، اما جان من با تمام خلوص و صداقت همچون خاک آستان تو مقیم درگاه است. اگر به تن از تو دورم، به دل نزد تواَم.
6. من کسی نیستم که سرمایه ی دلم را به هر گستاخ و زیبارویی بدهم؛ من عاشق هر کسی نمی شوم؛ زیرا گنجینه ی دل من مهر و نشانه ی تو را دارد و فقط متعلق به توست.
7. ای معشوق! تو در دلربایی مانند سوارکاری هستی که فلک را هم رام می کند و اسب سرکش روزگار در برابر تازیانه اش رام و گوش به فرمان است.
8. ای یار! من که جای خود دارم و چیزی نیستم، حتی فلک حیله گر و مکار نیز از حیله ها و ترفندهایی که نزد توست، فریفته می شود.
9. حالا که شعر دلنشین حافظ شیرین سخن، مانند ترانه ای است که شادی و نشاط را به مجلس تو می آورد، بر اثر این شور و نشاط، فلک نیز به وجود و رقص در می آید.
باقریان موحد، رضا؛ (1390)، شرح عرفانی دیوان حافظ بر اساس نسخه دکتر قاسم غنی و محمد قزوینی، قم: کومه، چاپ اول