تعمیم داده ها در انتقال یادگیری

آموختن یک موضوع یا یک مهارت، گاهی تنها به آموختن خود آن موضوع و مهارت محدود نمی گردد، بلکه مایه و پایه ای برای آموختن موضوعها و مهارتهای دیگر می شود. به این معنا که یادگیری قبلی موجب یادگیری بهتر و سریعتر بعدی
يکشنبه، 31 فروردين 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تعمیم داده ها در انتقال یادگیری
 تعمیم داده ها در انتقال یادگیری

 

نویسنده: دکتر محمد پارسا




 

آموختن یک موضوع یا یک مهارت، گاهی تنها به آموختن خود آن موضوع و مهارت محدود نمی گردد، بلکه مایه و پایه ای برای آموختن موضوعها و مهارتهای دیگر می شود. به این معنا که یادگیری قبلی موجب یادگیری بهتر و سریعتر بعدی می شود. این امر را انتقال یادگیری (1) نامیده اند. برای نمونه، دانش آموزی که اطلاعات ریاضی خود را برای آموختن درس فیزیک به کار می برد، معلومات حاصل از یک ماده ی درسی را به ماده ی دیگر انتقال می دهد. اما گاهی هم عکس آن رخ می دهد. یعنی، موضوع قبلی نه تنها سبب آموختن موضوع بعدی نمی شود، بلکه مانع آن نیز می گردد. نمونه ی نخست را انتقال مثبت (2) و نمونه ی دوم را انتقال منفی (3) نامیده اند.

انتقال مثبت

برای آنکه انتقال مثبت انجام شود، یعنی معلومات قبلی به آموختن بعدی یا معلومات جدید یاری دهد باید به شرایط زیر توجه نمود:

1- همانندی:

همانندی میان دو موضوع یادگیری به صورت زمینه ی کلی، مهارت مشترک، اصل مشترک و روش کار پدیدار می گردد.
همانندی در زمینه ی کلی در درسهای تاریخ و جغرافیا دیده می شود. زیرا، در هر دو موضوع کلیاتی درباره ی رویدادها، ساختمان طبیعی و منابع اقتصادی یک کشور آموخته می شود و همانندی در مهارتهای مشترک، مانند بازیهای پینگ پونگ و تنیس که هر دو به یک مهارت نیاز دارند مشاهده می گردد. اما همانندی در اصل مشترک به صورت یک اصل یا یک قاعده در دو موضوع مختلف به کار می رود. چنانکه در بازی والیبال و جنگ اصل مشترک در هر دو بهره گرفتن از غفلت و ضعف طرف مقابل است و یا همانندی در بازی فوتبال و فعالیتهای اجتماعی اصل مشترک روح همکاری افراد با یکدیگر است. همانندی روش کار هنگامی پیش می آید که برای دو موضوع یا دو فعالیت یک روش به کار می رود، مانند طرحهای آزمایشی در فیزیک و فیزیولوژی، روان شناسی و زیست شناسی.

2- درک همانندیها:

یادگیرنده باید توانایی درک همانندیها را داشته باشد که این امر به هوش و آمادگی او بستگی دارد. هرچه فرد با هوشتر باشد همانندیها را بهتر و زودتر درک می کند. اما اگر باهوشها فاقد آمادگی روانی باشند و به یافتن همانندیها توجه نکنند به ادراک درست دست نمی یابند. اگر میان اعضای یک خانواده یگانگی و احساس مسؤولیت وجود نداشته باشد آشفتگی و نابسامانی در آن خانواده پدیدار خواهد شد. عین همین وضع در یک کشور یا ارتشی ایجاد می شود که میان فرمانروایان و فرماندهان اختلاف نظر وجود داشته باشد و از اهمیت یگانگی و احساس مسؤولیت آگاهی کافی نداشته باشند.

3- چیرگی در موضوع پایه:

هر قدر فرد موضوع نخستین یا زمینه ی انتقال را بهتر بداند میزان انتقال یادگیری بیشتر خواهد بود وگرنه امر انتقال انجام نخواهد شد. اگر شاگردی درس ریاضی را به خوبی نیاموخته باشد نمی تواند از آن در آموختن فیزیک بهره جوید.

4- بینش در قاعده ی بنیادی:

اگر یادگیرنده در قاعده ی بنیادی بینش نداشته باشد انتقال یادگیری به خوبی انجام نمی شود. در زبان فارسی واژه هایی مانند تشنه و گرسنه هنگام افزودن (ی) نسبت و (ان) جمع به صورت: «تشنگی، گرسنگی و تشنگان و گرسنگان» نوشته می شوند. اما کسی که در قاعده ی اصلی بینش پیدا نکرده باشد ممکن است «رزمندگی و رزمندگان» را به غلط «رزمنده گی و رزمنده گان» بنویسد.

5- انگیزه:

یکی دیگر از شرایط لازم برای انتقال یادگیری انگیزه است. کسی که می خواهد پزشک شود به درسهای زیست شناسی، شیمی و فیزیک توجه بیشتری نشان می دهد و با کوشش و دلبستگی زیادتری مطالب را می آموزد. در این مورد باید گفت که انگیزه ی دکترای پزشکی فرد را وادار کرده است که به این درسها توجه بیشتری بکند.

انتقال منفی

چنانکه پیش از این بیان شد در انتقال منفی مهارت یا معلوماتی که در موضوعی به دست آمده است، نه تنها به آموختن موضوع دیگر کمکی نمی کند، بلکه از پیشرفت آن نیز جلوگیری می کند. انتقال منفی به سه صورت: مزاحمت عادت (4)، تعمیم غلط (5) و بازداری پیش گستر و پس گستر (6) دیده می شود.

1- مزاحمت عادت:

مزاحمت عادت هنگامی به وجود می آید که آنچه سابق آموخته و به آن خو گرفته ایم مزاحم آموختن جدید شود. چنانکه رانندگی برای یک انگلیسی در فرانسه و آلمان بسی دشوارتر از رانندگی او در انگلستان است. همچنین، برای یک فرانسوی در انگلستان. زیرا عادت انگلیسی رانندگی در سمت چپ و عادت فرانسوی رانندگی در طرف راست خیابان است.

2- تعمیم غلط:

تعمیم غلط زمانی به وجود می آید که دو محرک به ظاهر یکسان جلوه می کنند، اما محرک دوم پاسخی غیر از محرک اول می خواهد. برای نمونه، کودکی که مادرش روسری به سر می کند هر زن روسری داری، مانند مادرش را «مامان» صدا می زند، یا آنکه گوسفند را مانند سگ «هاپو» می خواند. چنین کودکی گرفتار تعمیم غلط است، زیرا با اندک شباهتی حکم کلی کرده است.

3- بازداری پس گستر و پیش گستر:

منظور از بازداری پس گستر این است که وقتی بخواهیم دو موضوع تقریباً همانند را یکی پس از دیگری بیاموزیم، موضوع نخست مانع آموختن یا به یاد آوردن موضوع دوم شود. در صورتی که در بازداری پیش گستر یا واگرد، به عکس، موضوع دوم مانع آموختن یا به یاد آوردن موضوع نخست می شود. برای مثال، زبان ایتالیایی و اسپانیایی خیلی به هم شباهت دارند؛ اگر هر روز نخست یک ساعت ایتالیایی بیاموزیم و بی درنگ به آموختن زبان اسپانیایی بپردازیم، بیشتر اوقات هنگام صحبت کردن به زبان ایتالیایی و اسپانیایی تداخل به وجود می آید. یعنی، انتقال منفی صورت می گیرد. اگر زبان ایتالیایی مانع آموختن زبان اسپانیایی شود، بازداری پس گستر، اما اگر زبان اسپانیایی از آموختن و پیشرفت زبان ایتالیایی جلوگیری کند می گویند بازداری پیش گستر یا واگرد رخ داده است.
با توجه به موارد بالا برای آنکه تعمیم غلط پیش نیاید لازم است اختلافهای مهم میان دو موضوع همانند را به روشنی مشخص کنند. در مزاحمت عادت باید همواره توجه فرد را به ترک عادتی که موجب لغزش می شود جلب نمایند و برای اینکه از بازداری پس گستر و پیش گستر جلوگیری شود شایسته است که دو موضوع همانند تا جایی که امکان پذیر است در فاصله های زمانی دور از هم آموخته شوند.

پی نوشت ها :

1. transfer of learning
2. positive transfer
3. negative transfer
4. habit interference
5. false generalization
6. proactive and retroactive inhibition

منبع مقاله :
پارسا، محمد؛ (1382)، بنیادهای روان شناسی، تهران: انتشارات سخن، چاپ دوم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.