خانواده خاستگاه کرامت بشری از دیدگاه ملاصدرا

با سلام خدمت کلیه سروران و اساتید کرام و فضلای عظام. خانمها و آقایان، موضوع سخن بنده «خانواده خاستگاه کرامت بشری از دیدگاه ملاصدرا» است. من سعی کردم مباحث امسالم با سال قبل، تا حدودی ارتباط داشته باشد.
جمعه، 12 ارديبهشت 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خانواده خاستگاه کرامت بشری از دیدگاه ملاصدرا
 خانواده خاستگاه کرامت بشری از دیدگاه ملاصدرا

 

نویسنده: سید مصطفی محقق داماد (1)




 

با سلام خدمت کلیه سروران و اساتید کرام و فضلای عظام. خانمها و آقایان، موضوع سخن بنده «خانواده خاستگاه کرامت بشری از دیدگاه ملاصدرا» است. من سعی کردم مباحث امسالم با سال قبل، تا حدودی ارتباط داشته باشد.
مسئله تدبیر منزل از دیدگاه حکما از سیاست مدن جداست و در تقسیم بندی سیاست مدن بخشی جدا از تدبیر منزل است، برعکس سیستم نظام امروزی که حقوق خانواده بخشی از سیاست مدن است. ظاهراً حکما به این امر توجه داشته اند که خانواده قلعه یی است که از دیواره ی بلندش آنچنانکه باید قانون نفوذ نمی کند. زیرا قانون در همه جا جاری است و نقش دارد، اما در این قلعه ی مستحکم آنچه که باید نقش داشته باشد عشق و موّدت و سکون است. در سیاست مدن امر دیگری حاکم است؛ در سیاست مدن آنچه که مُجری است، قانون است و ضمانت اجراییش نیز تصمیماتی است که توسط دولت و قدرت اتخاذ می شود. اما در درون این قلعه محکم آنچه که نقش اصلی را ایفا می کند و از قانون به مراتب محکمتر است، عشق و علاقه است. ملاصدرا مبحثی تحت عنوان تدبیر منزل ندارد، اما ابن سینا در این باره مفصّل بحث دارد که در آن مقاله یی که قبلاً از من منتشر شد، درباره ی تدبیر منزل از دیدگاه ابن سینا بحث کرده ام اما ملاصدرا در این زمینه بحثی ندارد.
من امروز می خواهم نکته ای را عرض کنم. در سال گذشته عرض کردم که اصل کرامت بشری اصل است که امروز محور اصلی حقوق بشر جهانی است. حتی آنهایی که می گویند حقوق بشر از کانت گرفته شده، باید گفت که به هیچ وجه در کانت کلمه ای تحت عنوان "human right" دیده نمی شود. آنچه که در کانت مطرح است همین کرامت بشری است. در کلماتی مثل عبارات بزرگان ما شاید حقوق بشر هم عیقناً نباشد، امّا اصل کرامت بشری وجود دارد. سخن این است که کرامت بشری به چه معناست؟
اقوال مختلف و نظریاتی که در تعریف کرامت بشری گفته شده را اگر بخواهیم بیان کنم به درازا می کشد و از آنجاییکه می خواهم در این وقت کوتاه به عرایضم برسم، خلاصه می کنم و از نظریات دیگران می گذرم. صدرالمتألهین در مورد کرامت بشری به صراحت می گوید که کرامت بشری آن چیزی است که بشر را موجب استحقاق خلافة الله در عالم کرده است:
و افضل قوةٍ فیه التی بها یستحق خلافة الله فی العالم هو القوة العقلیه و اشرف صفاتها التی بها یفوق علی الملائکه کلها هی العلم و الحکمه. (2)
ملاصدرا می گوید که شرافت بشری، علم و حکمت است؛ قوه ی علم و حکمت است و اگر این قوه در بشر نباشد، هیچ مابه الامتیازی برای او وجود ندارد.
صدرالمتألهین در آنجا تمسک می کند به شعر ابی الطیّب که شعر لطیفی است:
«لولا العقول لکان ادنی ضیغمٍ ادنی الی الشرف من الانسان؛ اگر عقل برای بشر نبود کوچکترین و پستترین حیوان درنده به شرافت نزدیکتر بود تا انسان».
«وَلما تفاضلت النفوس و دبّرت اَیدی الکلماة عوالی المرّان: اگر عقول نبود نفوس آدمی برتری نمی یافت و مدبر نمی شد و دستهای ترک خورده ی انسان زحمتکش و پاک بر چوب مُرّان برتری نمی یافت.»
عوالی المُرّان: مرّان آن نی یی را می گویند که هیچ گرده ای ندارد و از آن نیزه می ساختند. اگر عقول نبود نفوس آدمی بر چوب مُرّان برتری پیدا نمی کرد. بنابراین آنچه که مایه برتری برای انسان است عقول بشری است؛ علم و حکمت است. وی می گوید معرفت و حکمت در قرآن مجید: «و من یؤتی الحکمة فقد اوتی طیراً کثیراً و ذلک فضل الله یؤتی من یشاء» این است که کرامت بشری به معرفت و حکمت می رسد. ولی چه چیز می تواند این کرامت را برای بشر تأمین کند؟ عوامل تأمین این کرامت چیست؟
ایشان معتقدند که انسانها و همه موجودات از نظر وجود برابرند.
الاشیاء کل عام متساویه، غیرمتفاوته من حیث آنها مصنوعة بحکمة صانع واحد حکیم «ما تری من خلق الرحمن من تفاوت (3) لاشتراکها بقبول فیض الرحمة و الوجود.
همه اینها توجه به جانب حق دارند و بنابراین اختلافی در این زمینه ندارند: «ولکن یختلف من حیث انّ کل نوع یختص بمعنی معین» تا اینکه به انسان می رسد، ولی اختلاف افراد انسان جالب است؛ اختلاف آنها در این نشئه است: «الاختلاف الافراد الانسان بحسب هذه النشئه اختلافٌ بالعوارض و بحسب النشئة الاخرویه اختلاف بالذّاتیات.» ایشان در مبحث معاد درباره ی این نکته بحث کرده است که این اختلافها و تفاوتها مربوط به این نشئه است و در آن نشئه اختلافی وجود ندارد. ولی سخن این است که در این نشئه مابه الاختلاف به چه چیز است؟ چه چیز باعث می شود که از میان انسانها، یکی حکمت و معرفت پیدا می کند، یکی نمی کند؟ چه باید کرد که همه ی انسانها به معرفت و حکمت برسند؟
ملاصدرا می گوید:
و اعلم أن أسباب تفاوت الناس فی الصنائع و الأغراض أمور سبعة.
أولها اختلاف الأمزجة و تفاوت الطینة و اختلاف الخلقه، کما أشیر إلیه فیما روی «إن الله لما أراد خلق آدم أمر أن یؤخذ قبضة من کل أرض فجاء بنو آدم علی قدر طینتها الأحمر و الأبیض و الأسود و السهل و الحزن و الطیب و الخبیث، و إلی هذا أشار بقوله: «وَ البَلَدُ الطَّیِّبُ یَخرُجُ نَباتُهُ بإذنِ رَبَّهِ والذی خبُثَ لا یخرُجُ الا نکداً»، و بقوله: «هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُکُم فِی الارحامِ کیفَ یشاءَ».
هفت چیز است که بشر را از یکدیگر جدا و متفاوت می سازد:
اولین مایه ی تفاوت و اختلاف، طینت است. مبحث طینت یک مبحث بسیار مفصلی است که اینجا جای بحث آن نیست. بنظر ملاصدرا بر حسب روایات، طینت افراد متفاوت است و قرآن مجید نیز این تفاوت را تأیید می کند، آنجا که می فرماید:
«وَالبَلَدُ الطَّیِّبُ یخرُجُ نَباتُهُ بِإذنِ رَبِّهِ وَ الَّذی خَبُثَ لا یَخرُجُ إلَّا نَکِداً؛ و زمین پاکیزه رستنیهایش به اذن پروردگارش می روید و آنکه پلید باشد نمی روید جز اندک و بیفایده.» (اعراف / 58).
«و بقوله: هُوَ الذی یُصَوِّرُکُم فِی الأرحامِ کَیفَ یَشاءُ؛ اوست کسی که شما را آنگونه که می خواهد در رحمها صورتگری می کند هیچ معبودی جز او توانای حکیم نیست.» (آل عمران/6).
و ثانیها اختلاف أحوال الوالدین فی الصلاح و الفساد، وذلک أن الإنسان قد یرث من أبویه آثار ما هما علیه من جمیل السیرة أو قبیحها، کما یرث تشابههما فی خلقتهما، و لهذا قال تعالی: وَ کانَ أبُوهُما صالِحاً، و علی نحو ما روی أنه قال فی التوراة إنی إذا رضیت بارکت، و إن برکتی لتبلغ البطن السابع، و إذا سخطت لعنت و إن لعنتی لتبلغ البطن السابع تنبیها علی أن الخیر و الشر الذی یکتسبه الإنسان و یتخلق به یبقی أثره موروثا إلی البطن السابع.
دومین مایه تفاوت و اختلاف، احوال والدین در صلاح و فساد است. زیرا انسان همانگونه که از والدین خود از نظر جسمانی ارث می برد، از نظر روحانی نیز ارث می برد. ملاصدرا از تورات نقل می کند که در آن از قول پروردگار چنین آمده است:
من وقتی از بنده ای راضی می شوم، به او برکت می دهم و برکت من تا هفت نسل او باقی می ماند و وقتی بر برنده ای غضب می کنم، بر او لعنت می فرستم و لعنت من نیز تا هفت نسل او می رسد. این گفتار نشانه آن است که انسانها بخش عمده ای از سعادت و شقاوتشان ارثی است.
و الثالث اختلاف ما یتکون منه النطفة التی تکون منها الولد، و دم الطمث الذی یتربی به، فلذلک تأثر بحسب طیب ما یکونان منه و خبثه، و لهذا قال صلّی الله علیه و آله: تخیروا لنطفکم، و قال: الناکح غارس فلینظر أین یضع غرسه، و قال: إیاکم و خضراء الدمن قیل و ما خضراء الدمن، قال: المرأة الحسناء فی منبت السوء.
سومین مایه اختلاف، تکون نطفه آدمی و دوران جنینی اوست. پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در این باره می فرماید: برای نطفهای خود، افراد نیکو انتخاب کنید. و نیز می فرماید: شخصی که ازدواج می کند، همچون کسی است که در زمین چیزی می کارد، باید زمین صالحی انتخاب کند.
و رابعها اختلاف ما یتغذی به من طیب الرضاع و طیب المطعم الذی یتربی به، و لتأثیر الرضاع الطیب ورد فی الحدیث «الرضاع یغیر الطباع»، و یقول العرب لمن تصفه بالفضل «لله درک».
چهارمین مایه اختلاف، غذایی است که آدمی در دوران تربیتی مصرف می کند؛ شیر و طعامی که می خورد. در حدیث آمده است که شیر، طبع آدمی را دگرگون می کند از اینرو عربها وقتی می خواهد کسی را بستایند، می گویند: رحمت بر آن شیری که خورده ای.
و خامسها اختلاف أحوالهم فی تأدیبهم و تلقینهم و تعویدهم العادات الحسنة و القبیحة، فحق الوالد أن یأخذ الولد بالآداب الشرعیة، و إخطار الحق بباله، و تعویده فعل الخیرات، کما قال صلی الله علیه و آله:
مروهم بالصلاة لسبع، و اضربوهم لعشر، ویجب أن یصان عن مجالسة الأردیاء فی حال صباه، فإنه کالشمعة یتشکل بکل شکل، و أن یحسن فی عینه الکرامة و الشرف و المدح، و یقبح عنده المهانة و المذلة و الخسة و الذم، و یعوده مخالفة الشهوة و مجانبة الهوی، قال بعض الحکماء: من سعادة الإنسان أن یتفق له فی صباه من یعوده تعاطی الشریعة، حتی إذا بلغ الحلم و عرف و جوبها فوجدها مطابقة لما یعودها قویت بصیرته و نفذت فی تعاطیها.
پنجمین مایه تفاوت و اختلاف، در تأدیب و تربیت است. «عادتهای حسنه و قبیحه» در دوران کودکی است. کودک همچون موم و شمعی است که به هر شکل می تواند درآید. بایستی خصلتهای نیکو و شریف و فضیلت را در نظر کودک بزرگ داشت و خصلتهای زشت را پست و منفور نشان داد. او را به رفتارهای پسندیده عادت داد و از هوی پرستی دور نگاه داشت. بعضی از حکیمان گفته اند: سعادت انسان در این است که در دوران کودکی، معلمی برایش باشد که او را به رعایت شریعت و عمل به قانون و قانونگرایی آموزش دهد تا آنکه در بزرگسالی وقتی خودش لزوم آن را درک کرد، از آن همانگونه که بر آن بوده و عادت داشته، بصیرتش روشن گردد.
و سادسها من یتخصص به، فیأخذ طریقة فیما بتمذهب به.
و ششمین مایه تفاوت، مکتب و روشی است که هر کسی بر می گزیند و از آن پیروی می کند.
و سابعها اختلاف اجتهاده فی تزکیة بالعلم و العمل حین استقلاله بنفسه.
و هفتمین مایه تفاوت، اختلاف در کیفیت و کمیت تلاش برای اصفیه و تزکیه است.
فالفاضل التام الفضیلة من اجتمعت له هذه الأسباب المسعدة، و هو أن یکون طیب الطینة معتدل ایمزجة، جاریا فی أصلاب آباء صلحاء ذوی أمانة و استقامة، متکونا من نطفة و طیبة و دم طمث مطیب علی مقتضی الشرع، و مرتضع بدر طیب، مأخوذا فی صغره من قبل مربیة بالآداب الصالحة، و بالصیانة عن مصاحبة الأشرار، و متخصصا بعد بلوغه بمذهب حق، و مجتهدا بنفسه فی تعرف الحق مسارعا إلی الخیر فمن وفق فی هذه الأشرار، و متخصصا بعد بلوغه بمذهب حق، و مجتهدا بنفسه فی تعرف الحق مسارعا إلی الخیر فمن وفق فی هذه الأشیاء یجمع فیه الخیرات من جمیع الجهات. کما قال تعالی: لأکَلُوا مِن فَوقِهِم وَ مِن تَحتِ أرجُلِهِم. و یکون جدیرا أن یعد ممن وصفه الله تعالی: وَ إنَّهُم عندنا لَمِنَ المُصطفینَ الأخیارِ، و الرذایل التام الرذیلة، هو من یکون بعکس ذلک فی الأمور التی ذکرناها.
بنابراین فاضلِ کامل کسی است که این امور که اسباب سعادت است، در وی مجتمع گردد؛ یعنی دارای طینتی پاک، مزاجی معتدل و از اصلاب آباء دارای امانت باشد. از پستان پاک شیر نوشیده و تحت تربیت و مربیِ صالح به آداب و تربیت صالحین بوده و از مصاحبت اشرار بدور باشد و پس از آنکه بالغ شد و خود مذهب حق را دریافت، به کوشش فکری ادامه دهد. چنین کسی جامع جمیع خیرات خواهد بود و متقابلاً کسی که فاقد این ویژگیها باشد، در رذیلت کامل قرار خواهد گرفت.

پی نوشت ها :

1- این مقاله متن سخنرانی دکتر مصطفی محقق داماد، استاد گروه حقوق دانشگاه شهید بهشتی، در یازدهمین همایش بزرگداشت حکیم ملاصدرا است که از قالب گفتار بصورت نوشتار درآمده است.
2- ملاصدرا، اسرار الایات، ص 137.
3- همانجا.

منبع مقاله :
خامنه ای، سید محمّد، حکمت متعالیه و تدبیر خانواده بهمراه ملاصدرا و مکتب شیراز (مجموعه مقالات یازدهمین و دوازدهمین همایش بزرگداشت حکیم صدرالمتألهین شیرازی) (1388)، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط