عصر انقلاب ها

اروپای قرون هجده و نوزده، میدان گسترده ای است که بزرگ ترین انقلاب های تاریخ انسان در آن روی می دهند. انقلاب علمی- صنعتی از یک سو و انقلاب سیاسی- اجتماعی از سوی دیگر. این دو فرایند که تقریباً به صورتی موازی در
سه‌شنبه، 20 خرداد 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
عصر انقلاب ها
عصر انقلاب ها

 

نویسنده: ناصر فکوهی




 

اروپای قرون هجده و نوزده، میدان گسترده ای است که بزرگ ترین انقلاب های تاریخ انسان در آن روی می دهند. انقلاب علمی- صنعتی از یک سو و انقلاب سیاسی- اجتماعی از سوی دیگر. این دو فرایند که تقریباً به صورتی موازی در اروپا ظاهر می شوند به فاصله ی کم تر از 200 سال چهره ی این قاره را به کلی زیر و رو کرده، و آن را تبدیل به قدرتی بزرگ می کنند که آماده است به فتح نظامی سراسر جهان برود و امپراتوری جهانی دولت های استعماری را به وجود بیاورد. این دو فرایند با یک حرکت گسترده ی فکری، یعنی با عصر روشنگری آغاز می شوند و همزمان با شکل گیری قدرت های استعماری، به زایش نظریه ی تطوری، علم مردم شناسی و روش مردم نگاری در قالب عمومی علوم اجتماعی قرن نوزده می انجامند.
زادگاه این حرکت انقلابی و این دو تحول بنیادین، دو کشور اروپایی بودند: انقلاب صنعتی در انگلستان زاده شد(1) و انقلاب سیاسی در فرانسه(2)؛ و هر دو تحول سپس به سایر نقاط اروپا گسترش یافته و همه چیز را دگرگون ساختند.
انقلاب صنعتی، حرکتی چندجانبه و درازمدت بود که هر چند در آن عموماً بر گروهی از تحولات و اختراعات تکنولوژیک(نظیر استفاده از نیروی بخار)در فاصله ی سال های 1760 تا 1850 تأکید شده است، اما ابعاد آن را باید بسیار گسترده تر از این تحولات دانست. منشأ این انقلاب، که نام خود را به دلیل پیامدهای بی نظیر آن در زندگی اجتماعی و فضاهای زیستی به دست آورد، در شرایط خاصی بود که حوزه ی اقتصادی انگلستان در طول قرون هفده و هجده به خود شناخت. به وجود آمدن تنوع در کشت زمین به منظور آیش آن به همراه فرایند حصارکشی(3)(اختصاصی کردن مراتع و زمین های مشاع در روستاها و محروم کردن دهقانان کوچک از بهره برداری از آن ها) سبب رونق یافتن اقتصاد در حوزه ی تجاری شد که به انباشت ثروت زیادی در سطح شهرها و به تمرکزهای بانکی انجامید. از سوی دیگر، دهقانان فقیر موج گسترده ای از مهاجرت به سوی شهرها را آغاز کردند و پتانسیل مناسبی برای تأمین نیروی کار ایجاد نمودند. در همین حال نوآوری های تکنولوژیک و مواد اولیه ی ارزان قیمتی که از مستعمرات سرازیر می شدند همگی دست به دست هم دادند و شرایط را برای ظهور سرمایه داری جدید و پررونقی آماده کردند. سرمایه داری ای که از لحاظ تئوریک با ایدئولوژی های لیبرالی اقتصاددانان سیاسی نظیر آدام اسمیت(4)، داوید ریکاردو(5) و تامس رابرت مالتوس(6) تقویت می شد. به این ترتیب صنعتی شدن به مثابه ی حرکتی پیوسته و فزاینده آغاز شد، حرکتی که نیاز سیری ناپذیری به نیروهای کار داشت و سبب شد زنان و کودکان نیز وارد بازار کار شوند و نهاد خانواده به شدت به بحران کشیده شود. کارخانجات جدید صنعتی، آهنگ زندگی و فراغت مردم را تغییر دادند و به زودی هیچ بخشی از زندگی اجتماعی خارج از حوزه ی صنعت قابل دوام نبود. از سوی دیگر، نیاز رو به تزاید به مواد اولیه، حرکت استعماری را تقویت کرد و استعمارگران که چشم انداز درازمدتی برای اقامت و حاکمیت در مستعمرات برای خود تصور می کردند، در پی توجیه نظری حرکت خشونت آمیز خود(از طریق نظریه ی تطور)برآمدند و از سوی دیگر زمینه ی مناسبی برای رشد علم مردم شناسی به وجود آوردند تا بتوانند از نتایج حاصله ی مدیریت خود بهره برند. در نتیجه در حالی که اصلاح پروتستانی، مشروعیت اخلاقی را پیش از آن به این نظام داده بود، مردم شناسی به ویژه در قالب تطورگرایی شروع به مشروعیت بخشی تاریخی به استعمار کرد(7). به این ترتیب رشد جمعیت که پیش از صنعتی شدن نیز آغاز شده بود با آهنگی بسیار شدیدتر تداوم یافت و شهرهایی آکنده از فقرا و حاشیه نشینان به وجود آورد که خود زمینه را برای بروز انقلاب های بزرگ دموکراتیک آماده کردند.
به این ترتیب، انقلاب های سیاسی آخرین حرکت اصلاحی را در ساختار اجتماعی و در فضا و معیشت زندگی جامعه ی اروپایی به وجود آوردند. این انقلاب ها، که سرآغاز و الگوی اصلی و اساسی آن ها را باید در انقلاب 1789 فرانسه دانست، درواقع پروژه ی مطلق گرایی را تکمیل و در عین حال دگرگون کردند. مطلق گرایی، یعنی تمرکز یافتن و قدرتمند شدن دولت های سلطنتی در اروپا که نهادها و قدرت های فئودالی را یک به یک از میدان خارج کرد، سبب شد که نهاد عقلانی دولت با تفسیری که فیلسوفان سیاسی اروپا از نیکولو ماکیاولی(8)(1527-1469)تا تامس هابز(9)، جان لاک(10) و روسو به آن باور داشتند، به وجود بیاید. ایجاد دولت و تمرکز قدرت در آن قالبی را ساخت که سپس توانست به وسیله ی انقلابیون برای تلاش در به ثمر رساندن آرمان هایشان به کار گرفته شود. دولت انقلابی به همین دلیل بسیار سست عنصر بود و هر چند اراده ای قدرتمند در آن برای سپردن امور به دست ثروتمندان جدید، یعنی بورژواها، به چشم می خورد، اما بسیار زود در برابر موج واکنش ضدانقلابی دچار تزلزل شد و به این ترتیب عصر انقلابی به زودی جای خود را به عصر سلطه جویی و امپراتوری سازی ناپلئون اول و کودتای ناپلئون سوم داد.
شکل گیری دولت های ملی از خلال انقلاب های سیاسی و گسترش فرایند صنعتی شدن از خلال عقلانی شدن نظام بازار در قالب سرمایه داری جدید، در هر دو مورد، مدیون گروهی از اندیشمندان و فیلسوفان بود که آن ها را فیلسوفان روشنگری نامیده اند. روشنفکرانی که گروه بزرگی از آن ها با عنوان «فیلسوف»(11)دست اندرکار تألیف دایرة المعارف(12) فرانسه بودند. کسانی چون کندورسه، دالامبر، دیدرو و ولتر که همگی در این اصل که شناخت طبیعت و تمامی پدیده های آن(دایرة المعارف) باید در خدمت پروژه ی استیلای انسان بر آن درآید، با یکدیگر هم داستان بودند. از میان این گروه، چندین متفکر نقشی اساسی در شکل دادن به اندیشه ی انسان شناختی داشتند که مهم ترین آن ها عبارتند از منتسکیو، ولتر و روسو.

پی نوشت ها :

1.Landes 1965;Roiux 1989
2.Bertaud 1989;Furet 1988;- 1989;Lefebvre 1989;Soboul 1970-83
3.Enclosure,Braudel 1993;Marx,R.1993
4.Cropsy 1963: 607-630;Mathiot 1990;Smith 1976
5.David Ricardo 1993;Schmidt 1984
6.Malthus 1980;Sauvy 1966a; - 1966b
7.Mauro 1988;Rose et al.1929-69;Suret-Canale 1982
8.فاستر، 1377: صص 615-656؛ Edmond 1986: 493-501;Prélot 1992: 154-165;Strauss 1963: 271-292.
9.فاستر، 1377: صص 703-792؛ کاپلستون، 1375، صص 13-65؛ هابز، 1380؛
Berns 1963: 370-394;Manent 1986: 343-354;Prélot 1992: 294-253
10.فاستر، 1377: صص 793-880؛ کاپلستون، 1375: صص 81 -159؛
Goldwin 1963: 451-486;Prélot 1992: 281-288;Raynaud 1986: 459-472
11.Les Philosophes
12.Encyclopédia

منبع مقاله :
فکوهی، ناصر؛(1390)، تاریخ اندیشه و نظریه های انسان شناسی، تهران، نشر نی، چاپ هفتم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط