نکاتي براي زندگي با فرد مبتلا به اختلال دوقطبي

نه کسي مي تواند به طور کامل اختلال روان پزشکي بيمار را بهبود دهد و نه فردي در ايجاد اين اختلال مقصر است؛ بنابراين خود يا ديگران را سرزنش نکنيد.
شنبه، 28 تير 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نکاتي براي زندگي با فرد مبتلا به اختلال دوقطبي
 نکاتي براي زندگي با فرد مبتلا به اختلال دوقطبي

 

نويسنده: دکتر مژگان خادمي




 

نه کسي مي تواند به طور کامل اختلال روان پزشکي بيمار را بهبود دهد و نه فردي در ايجاد اين اختلال مقصر است؛ بنابراين خود يا ديگران را سرزنش نکنيد.

- از فرزند خود انتظار نداشته باشيد که خودش بتواند نشانه هاي رفتاري در دوره ي حاد بيماري را در خود کنترل کند چون ايجاد اين نشانه ها توسط ژن ها و تغييرات شيميايي در بدن صورت مي گيرد و فرزند شما نقشي در ايجاد اين نشانه هاي رفتاري ندارد هم چنان که در ايجاد رنگ مو و قدرت بينايي اش نقشي نداشته است. بنابراين او را به خاطر داشتن بيماري و علايم آن سرزنش يا تنبيه نکنيد.
- هر بيماري بر همه ي اعضاي خانواده اثر مي گذارد. پس به واکنش هاي ديگران و خواهر و برادرها نيز حساس باشيد و به يک ديگر ياري برسانيد.
- ممکن است حتي با بيش ترين تلاش هاي شما، بيماري کسي که دوستش داريد بازگشت کند و اين به معناي مقصر بودن شما نيست.
- پذيرش بيماري هم براي بيمار هم براي ساير اعضاي خانواده سخت است، يک ديگر را در اين زمينه درک کنيد و ياري دهيد.
- هرگز خود را ناديده نگيريد، شما حق داريد به سلامت خود اهميت دهيد و به هيجانات و خواسته هاي فردي خود رسيدگي کنيد و اين وظيفه ي اصلي شما در زندگي است. اگر سلامت جسمي و رواني کافي نداشته باشيد نمي توانيد از خودتان و ديگران مراقبت کنيد.
- اگر در مراقبت از بيمار احساس خستگي مي کنيد، از منابع حمايتي ديگر کمک بگيريد و با پزشک مشورت کنيد. صرف انرژي بيش از اندازه کمک بيش تري به بيمار نمي کند و تنها باعث از پا افتادن شما مي شود.
- شما حق داريد خسته و عصباني باشيد اما حق نداريد بيمار را متهم يا سرزنش کنيد يا با کلام نادرست خود، او را آزار دهيد. اين طبيعي است که دچار احساسات متفاوتي از جمله احساس سوگ، گناه، ترس، خشم و گيجي شويد ولي شما مسئول احساس خود هستيد نه بيمار.
- براي رفع خستگي و عصبانيت و تعديل احساسات خود از مشاور کمک بگيريد و مسئوليت هاي خود را با ديگران تقسيم کنيد.
- در رويارويي با بيماري ممکن است هم شما و هم خود بيمار دچار سوگ شويد. مراحل سوگ عبارتند از:
- انکار و نپذيرفتن مشکل، خشم و اين تفکر که چرا خانواده ي شما گرفتار اين مشکل شده اند، غمگيني و افسردگي و در نهايت پذيرش و کنار آمدن با مشکل. ممکن است طي شدن اين مراحل چندماه طول بکشد. در اين مدت منابع حمايتي و مشاور باتجربه مي تواند به شما ياري برسانند.
- تمام مسئوليت کمک به بيمار را به تنهايي بر دوش نگيريد. به جاي آن که ديگران را سرزنش کنيد که چرا به شما کمک نمي کنند به طور مستقيم و عملي درخواست کنيد که مسئوليت تقسيم شود، به طور مثال به همسر خود بگوييد: «مسئوليت تماس براي تعيين وقت پزشک و تهيه ي داروها با شما، کنترل مصرف داروها با من، مراجعه به پزشک با هردومان، مشکلات مدرسه اش با شما، مشکلات بيرون و مهماني با من و... ». اين کار باعث کمک ديگران به شما مي شود، در حالي که تنها سرزنش کردن و بيان اين که چرا همه ي کارها را من بايد انجام دهم، تنها شما را در نقش يک قرباني بدون کمک فرو خواهد برد و سرزنش هاي مکرر، ديگران را از شما دور خواهد کرد.
- هم شيرها در کنترل يا کمک به حل مشکلات مربوط به بيماري نقشي ندارند. آن ها بايد به سلامت و زندگي خود بينديشند و مسئول زندگي خواهر و برادر بيمار خود نيستند. بيماري خواهر و برادر به آن ها فشار رواني زيادي وارد خواهد کرد. سعي کنيد آن ها را مستقيماً در اين مسئوليت دخالت ندهيد. آن ها وظيفه دارند خواهر يا برادر باشند نه مراقب، والد يا کمک درمانگر.

مراقب باشيد که بيماري باعث فراموش شدن حقوق هم شيرها نشود.

براي رسيدگي به بيمار وظيفه ي خود را در مقابل آن ها فراموش نکنيد. از طرفي اجازه ندهيد آن ها به دليل خشم خود حقوق بيمار را ضايع کننند يا با رفتار و کلام خود او را به خاطر بيماريش سرزنش کنند يا آزار دهند.
- نيازهاي افراد خانواده ي خود را اولويت بندي کنيد، نياز بيمار هميشه در اولويت نيست.
- اين که به دليل بيماري توانايي هاي فرد در بعضي زمينه ها محدود مي شود به اين معنا نيست که توانايي هاي ديگرش دچار اشکال شده است و نمي تواند هيچ مسئوليتي بپذيرد. انتظارات خود را از بيمار بر اساس دوره ي بيماري تنظيم و تعديل کنيد.
- سعي کنيد در گروه هاي حمايتي خانواده هاي داراي مشکلات مشابه شرکت کنيد و شبکه ي حمايتي خود را گسترش دهيد.
- تا جايي که مي توانيد راجع به اختلال فرزندتان بياموزيد. هرچه بيش تر راجع به بيماري بدانيد، بهتر آن را مديريت مي کنيد اما فراموش نکنيد که سؤالات بسياري در زمينه ي اين اختلال وجود دارد که هنوز پاسخ علمي کاملي براي آن ها وجود ندارد.

مواجهه ي صحيح با مشکلات به تدريج شما را پخته تر مي کند. در طول زمان فرامي گيريد که صبور باشيد و کم تر قضاوت کنيد؛ به خود و ديگران ياري رسانيد؛ خود و ديگران را بهتر ببينيد و انسان کامل تري شويد، بهاي کامل تر شدن کم نيست اما لذت رسيدن به آن ارزش سختي راه را خواهد داشت و شما در اين راه تنها نخواهيد بود.
منبع مقاله:
خادمي، مژگان، (1389) اختلال دوقطبي در کودکان و نوجوانان، تهران: نشر قطره، چاپ اول.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط