desert

شايستگي

شايد عجيب به نظر برسد كه مفهوم شايستگي از جايگاه و موقعيت پرمناقشه اي در فلسفه ي سياسي برخوردار است. ظاهراً بديهي به نظر مي آيد كه اگر من شايسته ي چيزي باشم، بايد آن را در اختيار گيرم؛ و اين شايستگي به سبب وجود
سه‌شنبه، 21 مرداد 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شايستگي
شايستگي

 

نويسنده: جان پايك
مترجمان:
دكتر سيدمحمدعلي تقوي
دكتر محمدجواد رنجكش




 

 desert
شايد عجيب به نظر برسد كه مفهوم شايستگي از جايگاه و موقعيت پرمناقشه اي در فلسفه ي سياسي برخوردار است. ظاهراً بديهي به نظر مي آيد كه اگر من شايسته ي چيزي باشم، بايد آن را در اختيار گيرم؛ و اين شايستگي به سبب وجود خصوصيتي در من است، خصوصيتي كه كسب كرده ام يا آن كه جزئي از وجود من است. اين خصوصيت مبناي شايستگي من است. اگر فرض كنيم شايستگي تعيين كننده ي آن باشد كه افراد چه چيزي را به دست مي آورند، پس بايد در بحث هاي مربوط به عدالت توزيعي نمود پيدا كند؛ و همين جاست كه مناقشه ي ياد شده مطرح مي شود. زيرا اگرچه ممكن است به نظر آيد كه من شايسته ي داشتن ثروتم هستم، چرا كه براي آن به سختي زحمت كشيده ام، اما آيا شايستگي برخورداري از توانايي براي به سختي زحمت كشيدن را هم داشته ام؟ اين توانايي احتمالاً فقط محصول يك تصادف طبيعي بوده است و همان گونه كه رولز خاطرنشان مي سازد « از نظر اخلاقي، امري دلبخواهي » است. اگر توانايي كسب خصوصيتي كه مبناي شايستگي من براي داشتن ثروتم است به شيوه اي دلبخواهي توزيع شده است، توزيع بر اساس شايستگي فقط مقوّم آن توزيع دلبخواهي اوليه خواهد بود و در نتيجه از نظر اخلاقي نادرست است.
اگر همه چيز به شايستگي بازنمي گردد و استعدادهاي لازم براي ايجاد شايستگي به صورت دلبخواهي توزيع شده اند، پس عدالت توزيعي مبتني بر شايستگي هم اساساً امري دلبخواهي خواهد بود و ما بايد راه هاي ديگري براي توزيع بيابيم ( مثلاً توزيع بر مبناي نياز ).
در برابر اين انتقاد، مدافعان نظريه ي شايستگي چند پاسخ را مطرح مي كنند. ممكن است بگويند كه شايستگي همه چيز را دربرنمي گيرد و فقط تا آن حد پيش مي رود كه بتواند مبنايي براي توزيع باشد. همچنين ممكن است مدعي شوند كه اهميت مفهوم شايستگي چنان بديهي است كه علي رغم مشكلاتي كه در سطح مسئوليت فردي ايجاد مي كند، بايد در هر نگرشي از عدالت توزيعي كه رضايت عقلاني افراد را مدنظر دارد لحاظ شود.
منبع مقاله:
پايك، جان، (1391)، فرهنگ اصطلاحات فلسفه ي سياسي، مترجمان: سيد محمدعلي تقوي- محمدجواد رنجكش، تهران: نشر مركز، چاپ اول.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.