divine right

حق الهي

يكي از نظريات آمريت است كه مشروعيت نظام سياسي را با ارجاع به مشيت الاهي يا وراثت تبيين مي كند. گاهي ادعا مي شود كه حكومت تحت فرمان خداوند است؛ و گاهي ادعا اين است كه پادشاه در واقع خداست. نظريه پردازان...
جمعه، 24 مرداد 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
حق الهي
حق الهي

 

نويسنده: جان پايك
مترجمان:
دكتر سيدمحمدعلي تقوي
دكتر محمدجواد رنجكش




 

 divine right
يكي از نظريات آمريت است كه مشروعيت نظام سياسي را با ارجاع به مشيت الاهي يا وراثت تبيين مي كند. گاهي ادعا مي شود كه حكومت تحت فرمان خداوند است؛ و گاهي ادعا اين است كه پادشاه در واقع خداست. نظريه پردازان حق الاهي بر آن اند كه پادشاهان طبق اراده ي خداوند حكم مي رانند، بنابراين آمريت آنان نبايد مورد منازعه ي قدرت هاي زميني قرار گيرد، زيرا به چالش كشيدن قدرت و آمريت آنها به منزله ي چالش با قدرت و آمريت خداست. در نتيجه، مخالفت سياسي نوعي كفر و مخالفت با اراده ي الاهي تلقي مي شود. نظريه ي حق الاهي را مشخصاً آگوستوس (1) با هدف ايجاد مشروعيت براي حكومت مطلقه اش در امپراتوري روم باب كرد. در ميان پادشاهاني كه از نظريه ي حق الاهي بسيار بهره جستند مي توان جيمز اول از انگلستان و لويي شانزدهم از فرانسه را نام برد. سر رابرت فيلمِر مؤلف كتابب پاترياركا ( Patriarcha,1680 ) از جمله نظريه پردازان حق الاهي است. فيلمر نقش خداوند در مشروعيت حكومت را براي تبيين رابطه ي سياسي ميان فرمانروايان و فرمانبران، در غياب هرگونه قراردادِ از پيش موجود، مطرح مي كند.
نظريات حق الاهي در قرن شانزدهم مورد تهديد واقع شدند و آماج حملات شديد جدلي ( و انجيلي ) جان لاك در رساله ي اول حكومت وي قرار گرفتند. امروزه ديگر حق الاهي آمريت حكومت به طور مؤثر و گسترده اي مورد استفاده قرار نمي گيرد، هر چند در موارد نادري همچون ادعاي دالايي لاما در تبت بدان استناد مي شود.

پي‌نوشت‌:

1.آوگوستوس سزار اوكتاويوس، امپراتور روم بين سالهاي 27ق. م تا 14م.

منبع مقاله:
پايك، جان، (1391)، فرهنگ اصطلاحات فلسفه ي سياسي، مترجمان: سيد محمدعلي تقوي- محمدجواد رنجكش، تهران: نشر مركز، چاپ اول.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط