مدينه ي فاضله ي خواجه نصير الدين طوسي

خواجه نصير الدين طوسي، افزون بر اشتياق طبع انسان به مدني بودن، نياز آدميان به همکاري را سبب پديد آمدن جامعه معرفي مي کند، بدين رو از نظر او تقسيم کار در جامعه، منشأ الهي دارد.
پنجشنبه، 1 آبان 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مدينه ي فاضله ي خواجه نصير الدين طوسي
مدينه ي فاضله ي خواجه نصير الدين طوسي

 

نويسنده: علي محمدي آشناني




 

خواجه نصير الدين طوسي، افزون بر اشتياق طبع انسان به مدني بودن، نياز آدميان به همکاري را سبب پديد آمدن جامعه معرفي مي کند، بدين رو از نظر او تقسيم کار در جامعه، منشأ الهي دارد.
خواجه طوسي، مدينه ي فاضله را چنين تعريف مي کند: « مدينه اي، فاضله بوَد که مردمش سعي در به دست آوردن سعادت حقيقي کنند و اداره اش به دست حکما و افاضل بوَد و هر کس در آن براي سعادت کار مي کند و اقامه ي عدالت اجتماعي را علما و افاضل به دست گيرند، که دانند چه کنند و سعي در تکميل ديگران کنند. » (1)
خواجه طوسي در اين تعريف، مدينه ي فاضله را اجتماع افرادي مي داند که هدفشان فراهم کردن خيرات است و از حيث وحدت در اهداف همه ي مردم جهت واحدي را دنبال مي کنند ولي در مدينه هاي غير فاضله به دليل کثرت اهداف و اختلاف آن ها مردم به گروه هايي تقسيم شده و حتي مدينه هاي متعددي را به وجود مي آورند که هر يک هدف خاصي را دنبال مي کند در واقع از آن جا که شهروندان مدينه براي رسيدن به نيکي ها تلاش مي کنند و نيکي ها از خير مطلق سرچشمه مي گيرد و خير مطلق يکي است، بنابراين مدينه ي فاضله برخلاف مدينه اي غير فاضله، واحد و تعدد ناپذير خواهد بود. سعي و تلاش مردم مدينه، فراهم نمودن نيکي ها و از بين بردن بدي هاست. بر اساس تعريف خواجه، بارزترين ويژگي شهر آرماني،« هم آهنگي و انسجام در باور و رفتار » است که بدون آن، شهر آرماني معنا پيدا نمي کند. (2)

الف) طبقات اجتماعي

چون مردم مدينه ي فاضله از نظر نقش و وظيفه اي که در مدينه بر عهده دارند، پنج گروه هستند، جامعه ي او داراي پنج طبقه است:
1. رهبري که بايد واجد چهار صفت باشد: 1. حکمت؛ 2. خردمندي؛ 3. قدرت؛ اقناع؛ 4. شجاعت يا قوّت جهاد، (3) اگر چهار صفت پيش گفته در يک نفر جمع نشد 4 نفر به صورت مشترک و اگر نشد کسي که به آن صفات آگاه است رهبري را بر دوش مي گيرد که در حقيقت رياست سنّت است. جماعتي که به تدبير مدينه مشغولند و رهبري را به عهده دارند و آنان را افاضل مي نامند؛
2. ذوي الالسنه يا خطيبان که عُموم اهل مدينه را به آنچه مورد اعتقاد طايفه ي اوّل است دعوت مي کنند؛
3. مقدران و حسابداران که قوانين عدالت را در ميان اهل مدينه حفظ مي کنند؛
4. مجاهدان و نظاميان که پاسدار و حافظ مدينه مي باشند و جلوي تهاجمات خارجي را مي گيرند؛
5. ماليون و اقتصاديون که وسايل مادي مورد نياز ساير گروه ها را فراهم مي کنند. « نوابت » يا بزهکاران در مدينه ي فاضله گروهي هستند که از فضيلت دور شده و اهداف ديگري را دنبال مي کنند و به تعبير ديگر، همانند خارهايي هستند که در کشتزار جامعه ي بشري و مدينه ي فاضله آشکار مي شوند. نوابت يا آفت هاي مدينه ي فاضله نيز پنج دسته اند: 1. محرّفان يعني تحريف کنندگان؛ 2. نافرمانان؛ 3. مارقان؛ 4. منحرفان؛ 5. مغالطان. (4)

پي نوشت ها :

1. خواجه نصير الدين طوسي، اخلاق ناصري، ص 246.
2. همان، ص 280.
3. نيز بايد داراي علوّ همت، اُبهّت، متانت رأي، عزيمتِ تمام، شکيبايي در برابر سختي ها، دارايي، ياران نيک باشد؛ طوسي؛ همان، ص 31-32.
4. همان.

منبع مقاله :
محمدي آشناني، علي؛ (1392)، جامعه آرماني قرآن کريم، قم: مؤسسه بوستان کتاب، ( مرکز چاپ و نشر دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط