تعریف صهیونیسم مسیحی

ظاهراً اصطلاح « صهیونیست مسیحی » را اولین بار تئودور هرتسل برای توصیف هنری دونان ، بشر دوست سویسی و پایه گذار صلیب سرخ ، به کار برده است. دونان از معدود افراد غیر یهودی بود که به اولین کنگره صهیونیسم
دوشنبه، 24 آذر 1393
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حجت اله مومنی
موارد بیشتر برای شما
تعریف صهیونیسم مسیحی
 تعریف صهیونیسم مسیحی
 

نویسنده: استیون آر. سایزر
مترجمان: حمید بخشنده، قدسیه جوانمرد

ظاهراً اصطلاح « صهیونیست مسیحی » را اولین بار تئودور هرتسل برای توصیف هنری دونان (1)، بشر دوست (2) سویسی و پایه گذار صلیب سرخ ، به کار برده است.
دونان از معدود افراد غیر یهودی (3) بود که به اولین کنگره صهیونیسم (4) دعوت شد. صهیونیسم مسیحی، به ساده ترین بیان، شکل سیاسی یهود دوستی (5) است و می توان آن را « حمایت مسیحیان از صهیونیسم » (6) تعریف کرد. والتر ریگانز (7)، این اصطلاح را در یک معنای صریح سیاسی چنین تفسیر می کند: « هر فرد مسیحی که از اهداف صهیونیستی کشور مستقل اسرائیل، ارتش آن، دولت و آموزش و پرورش آن و غیره حمایت می کند، اما می توان آن را هر فرد مسیحی توصیف کرد که به هر دلیلی از کشور اسرائیل حمایت می کند». (8)
لوئیس حماده (9) در مقام تعریف این اصطلاح به ارتباط بین صهیونیسم یهودی سکولار و صهیونیسم مسیحی اشاره می کند:
اصطلاح صهیونیسم به جنبش سیاسی و یهودی ای اطلاق می شود که هدف آن ایجاد موطن ملی در فلسطین، برای یهودیان آواره است. از طرف دیگر، صهیونیست مسیحی فردی است که بیشتر تمایل دارد به خدا کمک کند تا طرح پیشگویانه اش از طریق یهودیان ظاهری و سیاستمدار (10) تحقق یاید نه این که به خدا کمک کند تا طرح تبشیری (11) خدا را از طریق پیکر مسیح [ = مسیحیان مؤمن ] تحقق بخشد. (12)
اگر چه حماده در اظهار این که صهیونیست های مسیحی در اصل از یک جنبش سیاسی و سکولاری حمایت می کنند بر حق است، امروزه به طور فزاینده ای صهیونیسم مسیحی را با عناصر مذهبی حاکم بر دستور کار صهیونیست ها، به ویژه ساکنان شهرک های یهودی و جنبش کوه معبد یکسان می دانند. علاوه بر این، صهیونیسم مسیحی بسیار پیچیده تر از آن است که حماده بیان می دارد، بدین معنا که برخی آژانس های پیشتاز آن، به ویژه یهودیان حامی عیسی و سازمان خدمات کشیشی کلیسا در میان قوم یهود (13) (CMJ) هم به « طرح پیشگویانه» (14) و هم به « طرح تبشیری» برای قوم یهود ملتزم هستند. مبلّغان انجیلی به ویژه در این خصوص بیش از پیش اختلاف نظر یافته اند که آیا صهیونیسم مسیحی مبتنی بر کتاب مقدس و مطابق با راست کیشی است یا جنبشی بدعت آمیز و فرقه ای است. کالین چپمن (15) اظهار می کند: « در جهانی که مذهب اینقدر در تار و پود سیاست رسوخ کرده و متون مقدس چنین تأثیر عمیقی بر عملکرد سیاسی داشته است نمی توان وضعیت دیگری را در هیچ نقطه ای تصور کرد». (16)
به عنوان مثال، ریگانز پیرامون ارتباط میان الاهیات و سیاست در صهیونیسم، جزئیات بیشتری را ذکر می کند:
صهیونیسم مبتنی بر کتاب مقدس که بی شک آرمان هر مسیحی است، اساساً راجع به خدا و اهداف اوست. بنابراین صهیونیسم وقتی که به درستی از چشم انداز خاص مسیحی نگریسته شود، شاخه ای از الهیات تلقی خواهد شد نه شاخه ای از سیاست... کشور اسرائیل صرفاً آغاز چیزی است که خدا برای قوم یهود و از طریق آن انجام می دهد. (17)
او در ادامه اظهار می دارد که مسیحیان نه تنها باید از ایده ی [تشکیل ] دولت یهود حمایت کنند، بلکه باید از سیاست های آن نیز پشتیبانی کنند. «معقولانه ترین راهی که من پیشنهاد می کنم این است که مسیحیان... باید اصولاً از کشور اسرائیل به عنوان مظهر رحمت خدا (18) و وفاداری او به پیمانش و به عنوان نشانه کتاب مقدس مبنی بر این که خدا در کار جهان فعال مایشاء است، حمایت کنند. (19)
شاخه اسرائیلی شورای لوزان (20) در باب تبشیر یهود (21) که اکثر فرقه های انجیلی و کرامت گرا (22) و نیز دفاتر تبلیغی مسیحایی و انجیلی را متحد می سازد، در سال 1989 بدون آن که حدود جغرافیایی سرزمین اسرائیل را مشخص کند، نظر قاطع زیر را اظهار کرد:
ما اعتقاد راسخ داریم که قوم یهود در راستای تحقق بخشی وعده های خدا در کتاب مقدس، نسبت به سرزمین اسرائیل دارای حق است. علاوه بر آن، ما موجودیت سیاسی و ملی یهودیان را در داخل مرزهای امن و تضمین شده، مشروع اعلام می کنیم. (23)
سفارت بین المللی مسیحیان در اورشلیم، (24) صهیونیسم انجیلی را « الهیات پیشتاز (25) برای " دوره ی آخرالزمان"» (26) می خواند:
صهیونیسم مبتنی بر کتاب مقدس رشته طلایی حقیقت کتاب مقدس است که برای همه ملت های جهان مایه ی برکت و رحمت است و کوششی است برای شرکت داشتن در آنچه که خدا در جهان برای درآوردن انسان ها به سوی رابطه ی مجدّد با خود انجام می دهد... صهیونیسم انجیلی نقشی را که خدا به اسرائیل عطا کرده، درک می کند ( اشعیا 60: 1-3 ) و این باور را ترویج می کند که اقدام به عنوان واسطه ی خدمتگزار (27) در جهت تحقق تقدیر خدا برای اسرائیل، به معنای حصول برکت برای همه ی ملت های دیگر روی زمین است، زیرا که « غیر یهودیان به نور شما گردش خواهند کرد» ( اشعیا 60: 3 )... از نظر صهیونیست انجیلی، بازگشت قوم اسرائیل به سرزمین تاراج شده قدیم شاهدی بر نجات وعده داده شده به جهانیان است... حمایت از اسرائیل ( پیدایش 12: 3 و مزامیر 15: 27 ). تأمین آسایش آن ( اشعیا 40: 1- 2 ) و دعا برای آرامش آن ( مزامیر 122: 6؛ اشعیا 62: 6- 7 ) به معنای جد و جهد در راستای خواست خداست. (28)
بنابراین، هواداران اسرائیل این گونه استدلال می کنند که صهیونیسم مسیحی زاییده ی این اعتقاد راسخ است که خدا، صرف نظر از کلیسا، دارای ارتباط خاص و مستمر و هدف پیمان مدارانه با قوم یهود است و قوم یهود حق الاهی برای تملک سرزمین فلسطین دارد. این استدلال مبتنی بر تفسیر ظاهری و آینده گرای کتاب مقدس مبتنی بر این اعتقاد است که پیشگویی های عهد عتیق راجع به قوم یهود رفته رفته در کشور کنونی اسرائیل تحقق می یابد. از نقطه نظر صهیونیست های مسیحی، وعده ی خدا به ابراهیم، بی قید و شرط و ابدی است.
این سرزمین را از رود نیل تا رود بزرگ، فرات (29)، به فرزندان تو خواهم بخشید... تمام سرزمین کنعان را، دیاری که الان در آن بیگانه هستید، به عنوان ملک همیشگی به تو و ذریّه ی تو بعد از تو خواهم بخشید و من پروردگار آنها خواهم بود. ( پیدایش 15: 18‌؛ 17: 8 ). (30)
از این رو، صهیونیست های مسیحی همواره حامیان و مدافعان کشور اسرائیل هستند. حمایت آنها پیوسته مستلزم مخالفت با کسانی است که از منتقدان و یا دشمنان اسرائیل به شمار می آیند، اما گذشته از این به توجیه عملکرد اسرائیل در اشغال کرانه باختری، جولان و غزه و اسکان مهاجران یهود در این شهرها بر اساس دلایل کتاب مقدس منجر می شود. همچنان که تنش ها در خاورمیانه افزایش می یابد، تلاش ها برای یافتن توجیه مناسب اخلاقی نیز افزوده می شود و از کتاب مقدس هم برای خاموش کردن انتقادکنندگان اسرائیل و هم برای توبیخ اسرائیل استفاده می کنند. در چنین فرهنگ دوگانه ای صهیونیسم ستیزی مرادف با یهود ستیزی است، در حالی که بعضی از صهیونیست ها و دانشگاهیان یهودی غیر صهیونیست اعتراف می کنند که از شوآ، با تعبیر هولوکاست شناسی (31) بهره برداری شده است تا اسرائیل را از نکوهش [ راجع به اقداماتش در خاورمیانه ] مصون سازند. (32)
مخالفت با صهیونیسم مسیحی اساساً از پروتستان های انجیلی، (33) کاتولیک های رم (34) و تشکیلاتی لیبرال همچون « شورای جهانی کلیساها» (35) شروع شد. (36) به عنوان مثال، [ خانم ] گریس هالسِل (37) می پرسد: « پیام صهیونیسم مسیحی چیست؟ به بیان ساده می توان گفت: تمام اعمالی را که اسرائیل مرتکب می شود، خدا طراحی کرده است و ما هم باید چشم بپوشیم، تأیید کنیم و حتی بستاییم». (38) این گفته باعث شد که دیل کرولی (39) یکی از گویندگان تلویزیون واشنگتن، صهیونیسم مسیحی تدبیرگرا (40) را یک فرقه و در حقیقت « بالنده ترین فرقه در آمریکا» توصیف می کند:
« هواداران واقعی » صهیونیسم مسیحی به اندازه جریان غالب، که طبقه ی متوسط و بالاتر از متوسط آمریکائیان را در بر می گیرد، نیستند. صهیونیست های مسیحی هر هفته میلیون ها دلار به مبلغان مسیحی تلویزیون می پردازند تا اصول این فرقه را تبیین کنند. آنان آثار هال لیندزی (41) و تیم لائه (42) را می خوانند و تنها هدف آنان این است که: زمینه ساز دخالت خدا برای عروج آنان به آسمان و رهایی از همه ی مشقت ها باشند، که از آنجا نظاره گر آرماگدون و ویرانی سیاره ی زمین خواهند بود. (43)
شورای کلیساهای خاورمیانه (44) نیز، صهیونیسم مسیحی را « به علت ارائه تفسیری بدعت آمیز (45) از کتاب مقدس» رد کرده است، (46) و علاوه بر این نیز جان استات، (47) آن را « منفور کتاب مقدس » (48) می خواند.
صهیونیست های مسیحی آگاهانه یا غیرآگاهانه، بر دستور کار مذهبی یهود (49) که به خوبی توسط خاخام شلومو آوینر (50) بیان شده، صحّه می گذارند. خاخام آوینر ادعا می کند: « ما نباید فراموش کنیم... که مهم ترین هدف ما از جمع کردن یهودیان تبعید شده و تشکیل کشور اسرائیل، بازسازی معبد سلیمان است. معبد دقیقاً در رأس هرم برنامه ی ماست». (51) یسرائیل میدا، (52) یکی دیگر از خاخام های یهود، پیوند بین سیاست و الهیات در صهیونیسم یهودی (53) را این گونه توضیح می دهد: « این رابطه چیزی جز حاکمیت نیست. کسی که کوه معبد [= حرم الشریف ] را در اختیار بگیرد، بیت المقدس را هم در کنترل خود دارد. و کسی که بیت المقدس را در اختیار بگیرد، سرزمین اسرائیل را هم تحت کنترل دارد». (54)
این الگو را می توان از طریق سه حلقه ی متحدالمرکز ترسیم کرد. حلقه ی بیرونی نشانه ی سرزمین مقدس، حلقه ی میانی نشانه ی بیت المقدس و حلقه درونی نشانه معبد سلیمان است. این سه حلقه دستور کار صهیونیستی (55) را تشکیل می دهد، که بر اساس آن در سال 1948 ادعای مالکیت سرزمین مقدس را کردند و شهر قدیم بیت المقدس را در سال 1967 اشغال کردند و درباره ی مکان معبد سلیمان همچنان مجادله می کنند. در نظر صهیونیست های مذهبی، اعم از یهودی و مسیحی، این سه حلقه جدایی ناپذیرند. بنابراین پندار صهیونیست های مسیحی، آن است که بکوشند تا شاهد تسلط انحصاری یهودیان (56) بر هر سه حلقه باشند، زیرا این امر در نهایت مایه ی برکت برای کل جهان است در صورتی که، ملت ها خواست خدا را تشخیص دهند و آنچه را که خدا ظاهراً در اسرائیل و از طریق آن انجام می دهد، بپذیرند. (57)

پی‌نوشت‌ها:

1. Henri Dunant
2. philanthropist
3. Gentiles
4. اولین کنگره صهیونیسم در 1897 در سوئیس برگزار شد. کنگره ی صهیونیسم تا سال 1903 سالی یک بار، پس از آن سالی دو بار و پس از جنگ جهانی هر چهار یا پنج سال یک بار برگزار می شد. در این کنگره نمایندگانی از احزاب، سازمان ها، و اتحادیه های صهیونیستی از کشورهای مختلف شرکت می کردند. کنگره صهیونیسم را می توان پارلمان جنبش صهیونیسم جهانی به شمار آورد که از نظر ئئوریک، بالاترین قدرت در سازمان صهیونیسم جهانی است. کنگره قوانین را تصویب می کند، گزارش دیگر مؤسسه های صهیونیستی را مورد بررسی قرار می دهد، سیاست های آن ها را مشخص می سازد، و مؤسسه های جنبش صهیونیستی و نهادهای مرکزی آن را انتخاب می کند که عبارتند از: شورای عمومی صهیونیسم، کمیته اجرایی، ریاست سازمان صهیونیسم جهانی، دادگاه کنگره صهیونیسم، وکیل عمومی سازمان صهیونیسم جهانی، و بازرس مالی سازمان صهیونیسم جهانی.
5. philo- Semitism
6. Colin Chapman, Whose Promised Land, Israel or Palestine?, revised edition (Oxford, Lion, 2002). p274.
7. Walter Riggans
8. Walter Riggans, Israel and Zionism, (london, Handsell,1988), p19.
9. Louis Hamada
10. physical and political Israel
مقصود از « یهودیان ظاهری » کسانی هستند که پدر و مادرشان یهودی اند و به عبارت دیگر « ذریة یعقوب » یه شمار می آیند و لو هر کار غیرمؤمنانه را انجام دهند.
11- evangelistic plan
12. Louis Bahjat Hamada, Understanding the Arab World. (Nashville, Nelson,
1990), p189.
13- Chruch"s Ministry Among Jewish People
14. "prophetic plan "
15. Colin Chapman
16. Chapman, op.cit.. p304.
17.Walter Riggans. The Covenant with the Jews, (Tunbridge Wells. Monarch,
1992), pp91, 93.
18. God,s mercy
19. Walter Riggans. Israel and Zionism (London, Handsell Press. 1988), p21.
20. Lausanne Consultation
21. jewish Evangelism
22. charismatic
23. Baruch Maoz, ‘A Statement on Christian Zionism’, Mishkan, 1,12 (1990), p6.
24. International Christian Embassy. Jerusalem
25. Cutting edge theology
26. the Last Days,
27. servant intercessor
28. International Christian Embassy, Jerusalem, "Biblical Zionism, Cutting Edge Theology for “the last Dyas"”, Word from Jerusalem, September (2001), p9.
29. Euphrates
30. Rob Richards, Has God Finished with Israel? (Crowborough, Monarch, 1994), p177.
31. holocaustology"
هولوکاست به معنی « قتل عام یهودیان» توسط نازی ها در جنگ جهانی دوم است؛ ریشه یونانی این واژه، holos به معنی « همه= whole» و kaustos به معنی « سوزانده شده= burnt» است و بنابراین مترادف هولوکاست در زبان فارسی، واژه ی « همه سوزی» است.
32. Ruth Rosen, "Holocaustology, Past Oppression, Present Excuse?’ Issues, 13:5 (2000); Norman G.Finkelstein, The Holocaust Industry, Reflections of the Exploitation of Jewish Suffering, (London, Verso. 2000); Sam Schulman, "Did Six Million Die for This?" Jewish World Review, January (2000).
33. Chapman, op.cit.; Donald Wagner. Anxious for Armageddon, (scottdale, Pennsylvania, Herald Press, 1995); Dying in the Land of Promise, (London, Melisende, 2001); Gary Burge, Who are God"s people in the Middle East? (Grand Rapids, Michigan, Zondervan. 1993); Kenneth Cragg. Palestine, the Prize and Price of Zion, (London, Cassell. 1997).
34. Michael Prior, The Bible and Colonialism, A Moral Critique, (Sheffield. Sheffield Academic Press, 1997); Zionism and the State of Israel, A Moral Inquiry, (London, Routledge, 1999).
35. World Council of Churches
36. The Middle East Council of Churches, What is Western Fundamentalist Chrisian Zionism? (Limassol, Cyprus. MECC.1988).
37. Grace Halsell
38. Grace Halsell. ‘Israel Extremists and Chrisian Fundamentalists: The Alliance’. Washington Report, December (1988), p31.
39. Dale Crowley
40.dispensational Christian Zionism
41. Hal Lindsey
42. Tim Lahaye
43. Dale Crowley, ‘Errors and deceptions of Dispensational Teachings. ‘Capital Hill Voice,(1996-1997), cited in Halsell. op.cit., p5. Grace Halsell herself defines Christian Zionism as a cult. See Halsell, op.cit., p31.
44. Midlle East Council of Churches
45. heretical interpretation
46. MECC, What, op.cit., preface; see also Peter Makari, "Abrahamic Heritage’ MECC News Report, 10:2/3 Summer (1998).
47. John Stott
48. John Stott, cited in Don Wagner, Anxious for Armageddon, (Scottdale, Herald Press, 1995). p80
49. religious Jewish agenda
50. Rabbi Shlomo Aviner
51. rabbi Shlomo Chaim Hacohcn Aviner, cited in Grace Halsell, Forcing God"s Hand.(Washington, Crossroads International, 1999), p71.
52. Yisrael Meida
53. Jewish Zionism
54. Yisrael Media, cited in Halsell, Forcing, op.cit.. p68.
55. Zionist egenda
56. exclusive Jewish control
57. "Biblical Zionism, Cutting Edge Theology for the "last days”" Word from Jerusalem, International Christian Embassy, Jerusalem, September (2001), p9.

منبع مقاله :
سایزر، استیون آر؛ (1386)، صهیونیسم مسیحی، ترجمه ی حمید بخشنده، قدسیه جوانمرد، قم: نشر کتاب طه، چاپ اول


 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط