سه‌شنبه، 26 آبان 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

به فرض این که پدر و مادرى جوان در یک حادثه رانندگى هر دو نفر با هم فوت کرده و از بین رفته باشند و از مرحومین، طفلى دختر، سه سال و نیمه باقى مانده باشد همچنین پدر بزرگ ها و مادر بزرگ هاى پدرى و مادرى طفل در قید حیات باشند و به فرض این که: الف - مادر طفل مذکور معلم شاغل در مدارس خارجش هر بوده و طفل خود را از بدو تولد و در غیبت خود تحت مراقبت مادر خود (جده مادرى طفل) قرار مى داد و این طفل اکثر عمر خود را تا زمان مرگ پدر و مادرش در خانه جد مادرى و در دامان جده مادرى نشو و نمو نموده و به جده مادرى و اقرباى مادرى خود مأنوس است و وابستگى شدیدى دارد.ب - این طفل بطور مشهود و مستند نسبت به جد و جده و اقرباى پدرى خود مأنوس نبوده و گرایشى ندارد و از رفتن به خانه جد پدرى خود بسیار ناراضى مى باشد و از رفتن امتناع دارد.ج - جد پدرى طفل بدون توجه به غبطه و مصلحت طفل و بدون توجه به ضررهاى روحى و جسمى که هر لحظه نسبت به طفل پیش بینى مى شود صرفاً به عنوان ولى قهرى او را به زیستن در خانه خود مجبور مى نماید و حق ملاقات با طفل را از جد و جده مادرى و اقرباى مادرى طفل سلب مى نماید.لذا با عنایت به فرضیات موارد مذکور، استدعا دارد بیان فرمایید: آیا عمل جد پدرى مذکور در بند (ج) بر پایه شرع مقدس است؟ و اقرباى مادرى هیچگونه حق و مسئولیتى در قبال طفل ندارند؟


پاسخ :
ولى شرعى طفل در فرض مزبور جد پدرى او مى باشد و لازم است ولى بر اساس غبطه و مصلحت عمل کرده و مقدماتى فراهم کند که جنبه هاى عاطفى و تربیتى طفل تأمین شود.
منبع: noorihamedani.com


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.