سه‌شنبه، 30 بهمن 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

مخالفت اسلام با ارتباط و دوستیهای انسانی و غیرجنسیتی دختر و پسر

پرسش :

در حالی که بعضی از دوستی های دختران و پسران در حدّ صحبتهای متعارف و مراوده های اجتماعی بی غرض و ضروری است، و از طرفی بعضی از این دوستی ها منجر به ازدواج شده است، چرا در جامعه ما با این دوستیها با شدّت مخالفت می شود؟!


پاسخ :

پاسخ اجمالی:
صحبت ضروری و معمولى مرد و زن نامحرم اگر مفسده ای نداشته باشد و حجاب اسلامى رعایت گردد، اشکالى ندارد؛ اما ارتباط پسر و دختر جوان و مجرد جهت دوستى با توجّه به اینکه غالبا منشأ مفاسدى مى شود جایز نیست، مگر در جایی که قصد ازدواج دارند که مى توانند به مقدار ضرورت و زیر نظر والدین یکدیگر را ببینند و صحبت کنند. دو جنس مخالف مثل آتش و پنبه هستند و از آنجا که ارتباط آنها غالبا قابل کنترل نیست، مفسده دارد. ضمن اینکه در ارتباط نامشروع چه بسا طرفین بخاطر جلب رضایت جنس مخالف از اعتقادات خود دست برمی دارند.
 
پاسخ تفصیلی:
از نظر اسلام صحبتهاى [ضروری و] معمولى مرد و زن نامحرم اگر مفسده خاصّى بر آن مترتّب نشود و حجاب اسلامى رعایت گردد، اشکالى ندارد؛ اما ارتباط پسران و دختران جوان و مجرد و مکالمه تلفنى آنها و مراوده طرفین جهت دوستى، یا ارتباط نوشتارى و نامه نگارى دختر و پسر بالغ نامحرم از طریق کامپیوتر و شبکه اینترنت با توجّه به این که این گونه ارتباطها غالباً منشأ مفاسدى مى شود، جایز نیست. فقط در مورد مرد و زنى که مى خواهند با یکدیگر ازدواج کنند، مى توانند به مقدار لازم در جلسه اى بنشینند و یکدیگر را ببینند و با یکدیگر صحبت کنند. و اگر در یک جلسه مقصود حاصل نشد، مى توانند در چند جلسه با هم بنشینند و صحبت کنند، و سپس تصمیم بگیرند.(1)

دو جنس مخالف و نامحرم مثل آتش و پنبه هستند:
دو جنس مخالف و نامحرم مثل آتش و پنبه هستند و همانطور که بعضی از دوستی های دختران و پسران در حدّ صحبتهای متعارف و مراوده های اجتماعی ممکن است منجر به مفسده نشود، بسیاری از این دوستی ها هم منجر به مفسده می شود و اگر مراقب سطح روابط خود نباشند و به ضروریات اکتفا نکنند حتما اتفاقی خواهد افتاد. لذا گرچه صرف صحبت کردن آنها حرام نیست اما دعوت به سوى این رابطه ظاهراً مشروع، مفاسد زیادى در بر دارد. در بسیاری از این ارتباط ها، دختر و پسر هر چند به بهانه های گوناگون با هم آشنا می شوند امّا کم کم بر اساس تسلّط طبیعی غرایز نگاه و سخن و رفتارشان رنگ و بویی دیگر گرفته و چه بسا بعد از مدتی به یکباره متوجه می شوند عواطف و احساسات و عفت و طهارت آنان بازیچة هوس قرار گرفته است. اگر سری به مجلات و روزنامه هایی که در این رابطه تجربه های دیگران را منعکس می کنند زده شود آمارهای زیادی از سرانجام تلخ این ارتباط ها مشاهده می شود. از این رو جامعه اسلامی به تبع قانون اسلام تأکید دارد که هرگونه ارتباط تحت ضابطه و در کادر رسمی آن یعنی ازدواج باشد. در سایه ازدواج از هرج و مرج جنسی و بی بند و باری -که امروزه جوامع غربی شاهد آن است- جلوگیری می شود و به نیاز طبیعی نیز پاسخ داده می شود.(2) اما ارتباط بدون ضابطه و بدون اینکه قصد جدی برای ازدواج دائم باشد، صحیح نیست. زیرا تجربه نشان داده که غریزه سرکش جنسى هرگز آنها را در یک مرحله محدود نمى کند؛ بلکه غالباً به مراحل دیگر مى کشاند که سبب مشکلات عظیم براى جامعه مى گردد و ممکن است یک فرد بی آنکه قصد جدی برای ازدواج دائم داشته باشد با چند نفر نیز رابطه برقرار کند که مفاسد آن بر کسى مخفى نیست.(3)

ارتباط نا مشروع انسان را از اعتقاداتش نیز دور می کند:
از آنجا که وقتى انسان دوستى‏ پیدا کرد، دلش مى خواهد هر چه او مى گوید، انجام دهد؛ لذا در دوستی و عشقهاى مجازى بین دو جنس مخالف وقتی پسرى عاشق دخترى نااهل یا برعکس دختر عاشق پسرى نااهل شود، چه بسا این عشق و محبت کاذب انسان را کور و کر مى کند و حتى پا روى اعتقادات و اصول مسلم و پذیرفته شده عقلى و نقلى مى گذارد، و دست به گناه آلوده مى کند و محدودیتهاى مرزهاى الهى را مى شکند. چه بسا پسر جوان به خاطر محبوبش بى نماز و بى اعتقاد مى شود و فکر مى کند اگر در برابر این دوست معشوقش نماز خواند و ظواهر دین را رعایت کند، امّل و غیر مترقى است و چه بسا دختر بواسطه این که پسرى را دوست مى دارد و او نااهل است و خانواده اش بى حجاب است، دست از حجاب خود مى کشد و حریم عفّت را مى شکند!(4)

در نتیجه با توجه به این آسیب های احتمالی که بر ارتباط زنان و مردان نامحرم مترتب است، ضرر این رابطه ها حتما بیشتر از فواید آنهاست. یعنی اگرچه ممکن است بعضی از این دوستی ها منجر به ازدواج شود، اما از آنجا که به تجربه ثابت شده این ارتباطات سبب بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی و اخلاقی است، دین مبین اسلام با پیش بینی آن ناهنجاری ها، از اساس مردم را از شکل گیری شان بر حذر داشته است و زنان و مردان را موظف به رعایت برخی حریم ها در ارتباط با نامحرم کرده است. این حریم‏ها به ظاهر ممکن است در مواردی خصوصا برای زنان محدودیت جلوه کند، ولی برای حفظ کرامت و شخصیت متعالی زن و ایجاد بستری مناسب، برای تحقق اصلی ترین نقش زنان، یعنی نقش تربیتی آنان در پرورش نسل آینده، اهمیت دارد.

پی نوشت:
(1). احکام بانوان، مکارم شیرازى، ناصر، انتشارات مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، 1386 هـ ش‏، چاپ یازدهم‏، ص 194.
(2). ر.ک: اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، مطهری، مرتضی، انتشارات صدرا، تهران، بی تا، ص 69.
(3). ر.ک: احکام خانواده، مکارم شیرازى، ناصر، انتشارات مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، 1389 هـ ش، چاپ دوم‏، ص 69.
(4). اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقین)، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات نسل جوان‏، قم، 1385 هـ ش، چاپ اول‏، ج ‏2، ص 524.

پرسش های مرتبط:

آیا جواز تعدد همسر در اسلام، هوسبازی و ظلم در حق زنان نیست؟!

فلسفه «حجاب» چیست؟

اسلام چه اهدافی را از وضع برخی «مجازات ها» برای مجرمین دنبال می کند؟

چرا زنان باید بعد از طلاق یا فوت شوهرانشان «عِدّه» نگه دارند ولی مردان نیاز به این کار ندارند؟

فلسفه تحریم «جنگ» در «ماه هاى حرام» چیست؟



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.