موقعیت خیمه های امام حسین (علیه السلام) در کربلا
پرسش :
موقعیت خیمه های امام حسین (علیه السلام) و نقش آنها در صحنه نبرد چگونه بود؟
پاسخ :
امام حسین علیه السلام، در آغاز ورود به کربلا، نقطه ای را برای بر پا کردن خیمه ها در نظر گرفت که در صورت وقوع درگیری با دشمن، از دو ویژگی برخوردار باشد :
۱. دشمن، از یک سو بیشتر نتواند به آنها حمله کند؛
۲. زنان و کودکان، امنیت بیشتری داشته باشند.
از این رو، امام علیه السلام دستور داد خیمه ها را در منطقه ای زدند که پشتِ آن، نیزار بود، به گونه ای که دشمن نمی توانست از پشت به سپاه امام علیه السلام، حمله کند. در گزارش طبری، چنین آمده است :
حسین علیه السلام، راه افتاد و طلیعه سپاه عبید اللّه، با او برخورد کردند. وقتی چنین دید، راهش را به سوی کربلا، کج کرد و برای این که تنها از یک جانب بجنگد، نیزار و گیاهان تازه را در سمت پشتِ سر قرار داد و خیمه هایش را بر پا کرد. [۱]
و در گزارش ابن اعثم، می خوانیم:
یاران حسین علیه السلام، فرود آمدند و بارها را در حوالی فرات، مستقر کردند و خیمه ها را برای خانواده حسین علیه السلام و فرزندانش، بر پا نمودند و خویشاوندانش، خیمه هایشان را در اطراف خیمه او بر پا کردند. [۲]
افزون بر این، پشت خیمه ها و یا پشت نیزاری که خیمه ها جلوی آن بود، گودالی شبیه به جوی آب قرار داشت که به گزارش طبری، امام علیه السلام در ساعتی از شب عاشورا، دستور داد تا آن را کندند و چیزی شبیه به خندق، درست کردند و در آن، هیزم و نِی ریختند تا هنگام حمله دشمن، آن را آتش بزنند و مانعی دیگر برای حمله از پشتِ سر ایجاد نمایند. در این گزارش، آمده است:
امام علیه السلام، صبحگاه عاشورا، دستور داد تا هیزم و نِی آوردند و پشتِ خانه ها، آتش برافروختند تا مبادا دشمن، از پشتْ حمله کند. همچنین به دستور حسین علیه السلام، به جایی در پشتِ جایگاهشان که همانند نهر آب، گود بود، نِی و هیزم آوردند و آن را در ساعاتی از شب کنْدند و به صورت خندق، در آوردند و نِی ها و هیزم ها را در آن ریختند و گفتند : هر گاه بر ما تاختند و قصد جنگ با ما را داشتند، این جا را آتش می زنیم تا از پشتِ سر، حمله نکنند و تنها از یک سو با ما رو به رو شوند. این کار، برایشانْ سودمند افتاد. [۳]
اقدام دیگری که برای پیشگیری از حمله دشمن از پشت سر، به دستور امام علیه السلام در شب عاشورا انجام شد، این بود که یاران امام علیه السلام، خیمه های خود را در کنار هم قرار دادند و با طناب، آنها را از سه طرف به هم متصّل کردند و فقط یک راه از رو به رو برای برخورد با دشمن، باقی گذاشتند. به این گزارش بنگرید:
حسین علیه السلام، به سوی یارانش آمد و دستور داد که خیمه هایشان را به هم نزدیک کنند و طناب های خیمه ها را به هم متّصل کنند و خودشان، میان خیمه ها قرار بگیرند و تنها یک راه را که مقابل دشمن بود، باز بگذارند. [۴] اگر مجموع این تدابیر حکیمانه جنگی امام علیه السلام نبود، نه تنها سپاه ابن سعد می توانست از پشت، یاران امام علیه السلام را مورد حمله قرار دهد؛ بلکه در همان لحظات آغازین حمله، به سادگی، آنان را در حلقه محاصره خود می گرفتند و با کمترین درگیری، امام علیه السلام و یارانش را شهید یا اسیر می کردند.
ولی صبح عاشورا، هنگامی که دشمن خواست تا حمله را آغاز کند، ناگاه، خود را در برابر تلّی از آتش و دود، مشاهده کرد که از اطراف خیمه های امام علیه السلام و یارانش زبانه می کشید. ضحّاک مشرقی، در این باره می گوید :
وقتی به سمت ما آمدند، ناگهان، چشمشان به آتشی افتاد که از هیزم و نِی، شعله می کشید. ما آن را پشتِ سرمان برافروخته بودیم تا از پشت، به ما حمله ور نشوند. [۵]
او در ادامه، می افزاید که خیمه های یاران امام علیه السلام، چنان در محاصره آتش و دود بود که وقتی شمر از نزدیکی آنها عبور کرد، چیزی جز هیمه هایی که آتش از آنها زبانه می کشید، ندید.
بر اساس این تدبیر و با این آرایش جنگی، سپاه امام علیه السلام ـ که عدد آنها بنا بر نقل مشهور، ۷۲ تن بود ـ، [۶] توانستند در برابر سپاه دشمن ـ که تعداد آنها تا ۳۵۵ هزار نفر، برآورد شده ـ، ساعت ها مقاومت کنند و شمار فراوانی از دشمنان را به هلاکت برسانند. طبری، در این باره می گوید:
تا ظهر، با دشمن، جنگ سخت و بی سابقه ای کردند و [دشمنان] به خاطر کنار هم قرار گرفتن خیمه ها و تراکم آنها، جز از یک طرف نمی توانستند به آنها حمله ور شوند. [۷] شدّت مقاومت یاران امام حسین علیه السلام در نبرد رویارو، موجب شد که عمر بن سعد، جمعی از سپاه خود را مأمور کرد که خیمه های آنها را ویران کنند تا بتوانند آنها را محاصره نمایند. [۸]
این تدبیر هم کارساز نبود؛ چون یاران امام علیه السلام، در گروه های سه یا چهار نفره، در لا به لای خیمه ها کمین می کردند و دشمن را ـ که مشغول ویران کردن خیمه ها بودند ـ، از پا در می آوردند.
ابن سعد، چون از این اقدام هم نتیجه ای نگرفت، برای پیشگیری از تلفات بیشتر سپاه خود، ضمن دستور توقّف این عملیات، مجدّدا چنین دستور داد که خیمه ها را آتش بزنند؛ ولی داخل آنها نشوند و آنها را خراب نکنند. لذا آتش آوردند و خیمه ها را آتش زدند.
یاران امام علیه السلام می خواستند مانع آتش زدن خیمه ها شوند؛ ولی امام علیه السلام فرمود :
ـ دَعوهُم فَلیحرِقوها. فَإِنَّهُم لَو قَد حَرَّقوها لَم یستَطیعوا أن یجوزوا إلَیکم مِنها. [۹] رهایشان کنید تا خیمه ها را بسوزانند، که اگر آنها را به آتش بکشند، نخواهند توانست از آنها عبور کنند و به شما دست یابند. ـ
بدین سان، دشمن، بخشی از خیمه های یاران امام علیه السلام را ـ که مانع نفوذ آنها بود ـ ، آتش زد؛ امّا همان طور که امام علیه السلام پیش بینی کرده بود، باز هم نتوانستند به حلقه دفاعی یاران او نفوذ کنند و بدین ترتیب، امام علیه السلام و یاران دلاور و باوفایش، تا آخرین نفر و آخرین نفس، در برابر سپاه کوفه که همچون سیل به سوی آنان سرازیر شده بودند، مقاومت کردند.
بر پایه گزارش هایی که گذشت، می توان چنین نتیجه گیری کرد که:
۱. چینش و آرایش خیمه های همراهان امام علیه السلام، به صورت هِلالی بوده است که خیمه های اهل حرم، در بخش میانی آن قرار داشته و دو سوی آن، تا میدان نبرد، کشیده شده بوده است. این دو طرف، احتمالاً خیمه های یاران بوده که به دلیل حضور ساکنان آن در میدان نبرد، غالبا خالی بوده است و از آنها به عنوان سنگر یا دیوار دفاعی، استفاده می شده است که در نهایت، به دستور عمر بن سعد، به آتش کشیده شدند.
۲. خیمه های یاران امام علیه السلام، با میدان نبرد، فاصله چندانی نداشته اند. این مطلب، در گزارش های دیگر از صحنه نبرد نیز دیده می شود، چنان که در گزارش مربوط به شهادت علی اکبر علیه السلام، آمده است :
او را از قتلگاهش آوردند و در برابر خیمه هایی که در مقابلش می جنگیدند، گذاشتند. [۱۰]
۳. اهل بیتِ امام علیه السلام، از نزدیک، شاهد جانبازی عزیزان خود، و قساوت و بی رحمی دشمنان بوده اند. از این رو، می توان حدس زد که بر زنان و کودکانی که دیده اند عزیزانشان در جلوی چشم آنها قطعه قطعه می شوند، چه گذشته است!
پینوشتها:
[۱] ر.ک: دانشنامه امام حسین (ع)، ج ۵ ص ۳۵۱ ح ۱۵۱۱.
[۲] همان، ص ۳۶۴ ح۱۵۱۹.
[۳] همان، ص ۶۱ ح ۱۶۰۵.
[۴] همان، ص ۶۱ ح ۱۶۰۵.
[۵] همان، ص ۶۳ ح ۱۶۰۵.
[۶] همان، ص ۸۴ (فصل دوّم / سخنى در باره شمار دو سپاه).
[۷] همان، ص ۱۵۳ ح ۱۶۵۶.
[۸] همان، ص ۱۵۳ ح ۱۶۵۶.
[۹] همان، ص ۱۵۳ ح ۱۶۵۶.
[۱۰] همان، ج ۷ ص ۱۷ ح ۱۷۶۴.
منبع : دانشنامه امام حسین (ع)، ج ۶، صص ۷۱-67
امام حسین علیه السلام، در آغاز ورود به کربلا، نقطه ای را برای بر پا کردن خیمه ها در نظر گرفت که در صورت وقوع درگیری با دشمن، از دو ویژگی برخوردار باشد :
۱. دشمن، از یک سو بیشتر نتواند به آنها حمله کند؛
۲. زنان و کودکان، امنیت بیشتری داشته باشند.
از این رو، امام علیه السلام دستور داد خیمه ها را در منطقه ای زدند که پشتِ آن، نیزار بود، به گونه ای که دشمن نمی توانست از پشت به سپاه امام علیه السلام، حمله کند. در گزارش طبری، چنین آمده است :
حسین علیه السلام، راه افتاد و طلیعه سپاه عبید اللّه، با او برخورد کردند. وقتی چنین دید، راهش را به سوی کربلا، کج کرد و برای این که تنها از یک جانب بجنگد، نیزار و گیاهان تازه را در سمت پشتِ سر قرار داد و خیمه هایش را بر پا کرد. [۱]
و در گزارش ابن اعثم، می خوانیم:
یاران حسین علیه السلام، فرود آمدند و بارها را در حوالی فرات، مستقر کردند و خیمه ها را برای خانواده حسین علیه السلام و فرزندانش، بر پا نمودند و خویشاوندانش، خیمه هایشان را در اطراف خیمه او بر پا کردند. [۲]
افزون بر این، پشت خیمه ها و یا پشت نیزاری که خیمه ها جلوی آن بود، گودالی شبیه به جوی آب قرار داشت که به گزارش طبری، امام علیه السلام در ساعتی از شب عاشورا، دستور داد تا آن را کندند و چیزی شبیه به خندق، درست کردند و در آن، هیزم و نِی ریختند تا هنگام حمله دشمن، آن را آتش بزنند و مانعی دیگر برای حمله از پشتِ سر ایجاد نمایند. در این گزارش، آمده است:
امام علیه السلام، صبحگاه عاشورا، دستور داد تا هیزم و نِی آوردند و پشتِ خانه ها، آتش برافروختند تا مبادا دشمن، از پشتْ حمله کند. همچنین به دستور حسین علیه السلام، به جایی در پشتِ جایگاهشان که همانند نهر آب، گود بود، نِی و هیزم آوردند و آن را در ساعاتی از شب کنْدند و به صورت خندق، در آوردند و نِی ها و هیزم ها را در آن ریختند و گفتند : هر گاه بر ما تاختند و قصد جنگ با ما را داشتند، این جا را آتش می زنیم تا از پشتِ سر، حمله نکنند و تنها از یک سو با ما رو به رو شوند. این کار، برایشانْ سودمند افتاد. [۳]
اقدام دیگری که برای پیشگیری از حمله دشمن از پشت سر، به دستور امام علیه السلام در شب عاشورا انجام شد، این بود که یاران امام علیه السلام، خیمه های خود را در کنار هم قرار دادند و با طناب، آنها را از سه طرف به هم متصّل کردند و فقط یک راه از رو به رو برای برخورد با دشمن، باقی گذاشتند. به این گزارش بنگرید:
حسین علیه السلام، به سوی یارانش آمد و دستور داد که خیمه هایشان را به هم نزدیک کنند و طناب های خیمه ها را به هم متّصل کنند و خودشان، میان خیمه ها قرار بگیرند و تنها یک راه را که مقابل دشمن بود، باز بگذارند. [۴] اگر مجموع این تدابیر حکیمانه جنگی امام علیه السلام نبود، نه تنها سپاه ابن سعد می توانست از پشت، یاران امام علیه السلام را مورد حمله قرار دهد؛ بلکه در همان لحظات آغازین حمله، به سادگی، آنان را در حلقه محاصره خود می گرفتند و با کمترین درگیری، امام علیه السلام و یارانش را شهید یا اسیر می کردند.
ولی صبح عاشورا، هنگامی که دشمن خواست تا حمله را آغاز کند، ناگاه، خود را در برابر تلّی از آتش و دود، مشاهده کرد که از اطراف خیمه های امام علیه السلام و یارانش زبانه می کشید. ضحّاک مشرقی، در این باره می گوید :
وقتی به سمت ما آمدند، ناگهان، چشمشان به آتشی افتاد که از هیزم و نِی، شعله می کشید. ما آن را پشتِ سرمان برافروخته بودیم تا از پشت، به ما حمله ور نشوند. [۵]
او در ادامه، می افزاید که خیمه های یاران امام علیه السلام، چنان در محاصره آتش و دود بود که وقتی شمر از نزدیکی آنها عبور کرد، چیزی جز هیمه هایی که آتش از آنها زبانه می کشید، ندید.
بر اساس این تدبیر و با این آرایش جنگی، سپاه امام علیه السلام ـ که عدد آنها بنا بر نقل مشهور، ۷۲ تن بود ـ، [۶] توانستند در برابر سپاه دشمن ـ که تعداد آنها تا ۳۵۵ هزار نفر، برآورد شده ـ، ساعت ها مقاومت کنند و شمار فراوانی از دشمنان را به هلاکت برسانند. طبری، در این باره می گوید:
تا ظهر، با دشمن، جنگ سخت و بی سابقه ای کردند و [دشمنان] به خاطر کنار هم قرار گرفتن خیمه ها و تراکم آنها، جز از یک طرف نمی توانستند به آنها حمله ور شوند. [۷] شدّت مقاومت یاران امام حسین علیه السلام در نبرد رویارو، موجب شد که عمر بن سعد، جمعی از سپاه خود را مأمور کرد که خیمه های آنها را ویران کنند تا بتوانند آنها را محاصره نمایند. [۸]
این تدبیر هم کارساز نبود؛ چون یاران امام علیه السلام، در گروه های سه یا چهار نفره، در لا به لای خیمه ها کمین می کردند و دشمن را ـ که مشغول ویران کردن خیمه ها بودند ـ، از پا در می آوردند.
ابن سعد، چون از این اقدام هم نتیجه ای نگرفت، برای پیشگیری از تلفات بیشتر سپاه خود، ضمن دستور توقّف این عملیات، مجدّدا چنین دستور داد که خیمه ها را آتش بزنند؛ ولی داخل آنها نشوند و آنها را خراب نکنند. لذا آتش آوردند و خیمه ها را آتش زدند.
یاران امام علیه السلام می خواستند مانع آتش زدن خیمه ها شوند؛ ولی امام علیه السلام فرمود :
ـ دَعوهُم فَلیحرِقوها. فَإِنَّهُم لَو قَد حَرَّقوها لَم یستَطیعوا أن یجوزوا إلَیکم مِنها. [۹] رهایشان کنید تا خیمه ها را بسوزانند، که اگر آنها را به آتش بکشند، نخواهند توانست از آنها عبور کنند و به شما دست یابند. ـ
بدین سان، دشمن، بخشی از خیمه های یاران امام علیه السلام را ـ که مانع نفوذ آنها بود ـ ، آتش زد؛ امّا همان طور که امام علیه السلام پیش بینی کرده بود، باز هم نتوانستند به حلقه دفاعی یاران او نفوذ کنند و بدین ترتیب، امام علیه السلام و یاران دلاور و باوفایش، تا آخرین نفر و آخرین نفس، در برابر سپاه کوفه که همچون سیل به سوی آنان سرازیر شده بودند، مقاومت کردند.
بر پایه گزارش هایی که گذشت، می توان چنین نتیجه گیری کرد که:
۱. چینش و آرایش خیمه های همراهان امام علیه السلام، به صورت هِلالی بوده است که خیمه های اهل حرم، در بخش میانی آن قرار داشته و دو سوی آن، تا میدان نبرد، کشیده شده بوده است. این دو طرف، احتمالاً خیمه های یاران بوده که به دلیل حضور ساکنان آن در میدان نبرد، غالبا خالی بوده است و از آنها به عنوان سنگر یا دیوار دفاعی، استفاده می شده است که در نهایت، به دستور عمر بن سعد، به آتش کشیده شدند.
۲. خیمه های یاران امام علیه السلام، با میدان نبرد، فاصله چندانی نداشته اند. این مطلب، در گزارش های دیگر از صحنه نبرد نیز دیده می شود، چنان که در گزارش مربوط به شهادت علی اکبر علیه السلام، آمده است :
او را از قتلگاهش آوردند و در برابر خیمه هایی که در مقابلش می جنگیدند، گذاشتند. [۱۰]
۳. اهل بیتِ امام علیه السلام، از نزدیک، شاهد جانبازی عزیزان خود، و قساوت و بی رحمی دشمنان بوده اند. از این رو، می توان حدس زد که بر زنان و کودکانی که دیده اند عزیزانشان در جلوی چشم آنها قطعه قطعه می شوند، چه گذشته است!
پینوشتها:
[۱] ر.ک: دانشنامه امام حسین (ع)، ج ۵ ص ۳۵۱ ح ۱۵۱۱.
[۲] همان، ص ۳۶۴ ح۱۵۱۹.
[۳] همان، ص ۶۱ ح ۱۶۰۵.
[۴] همان، ص ۶۱ ح ۱۶۰۵.
[۵] همان، ص ۶۳ ح ۱۶۰۵.
[۶] همان، ص ۸۴ (فصل دوّم / سخنى در باره شمار دو سپاه).
[۷] همان، ص ۱۵۳ ح ۱۶۵۶.
[۸] همان، ص ۱۵۳ ح ۱۶۵۶.
[۹] همان، ص ۱۵۳ ح ۱۶۵۶.
[۱۰] همان، ج ۷ ص ۱۷ ح ۱۷۶۴.
منبع : دانشنامه امام حسین (ع)، ج ۶، صص ۷۱-67