علت آفرینش شیطان
پرسش :
چرا خدا شیطان را آفرید که مردم با وسوسههای او گمراه شوند؟
پاسخ :
الف) همان طور که میدانید، دنیا محل آزمایش و امتحان است؛ یعنی خدا انسانها را به این دنیا میآورد تا هر کس به اختیار خودش بین گمراهی و هدایت و بدی و نیکی یکی را انتخاب کند. آزمایش و امتحان قانون این دنیاست. در آیه ی 2و3 سوره ی عنکبوت میخوانیم: «آیا مردم پنداشته اند همین که بگویند "ایمان آورده ایم" رها میشوند و امتحان نمیشوند؟ ما امتهای پیش از آنها را هم آزمایش کردیم تا خدا راست گویان و دروغ گویان را معلوم کند.» در آیه ی 155 سوره ی بقره آمده است: «قطعاً شما را با ترس و گرسنگی و کاهش مالها و جانها و میوهها آزمایش میکنیم.» در این امتحان الهی، شیطان تنها یک ابزار امتحان است و وجود او به این معنی نیست که خدا میخواهد بندههایش گمراه شوند. خدا به مردم عقل و فطرت داده و برای آنها هزاران پیامبر فرستاده است تا در تشخیص راه خوب و بد دچار خطا نشوند و فریب شیطان را نخورند. او همچنین فرشتهها را آفریده است که آنها با الهام نیکیها به انسان با وسوسههای شیطان مقابله کنند.
کار شیطا فقط وسوسه کردن است. خدا به او آن قدر قدرت نداده است که بتواند کسی را به زور به سوی بدیها ببرد. او کسی را به قبول وسوسههایش مجبور نمیکند. در آیه ی 42 سوره ی حجر که سخن خدا به شیطان است، چنین میخوانیم: «تو هیچ سلطه و قدرتی بر بندههای من نداری مگر گمراهانی که خود بخواهند از تو پیروی کنند.» آیت الله مکارم شیرازی در تفسیر این آیه چنین نوشته است: «این آیه، اشاره ای است به آزادی اراده ی انسانها و اینکه شیطان و لشکر او هرگز نمیتوانند کسی را به زور به راه فساد بکشانند، بلکه این خود انسانها هستند که دعوت او را میپذیرند و درهای دل خود را به روی او میگشایند و به او اجازه ی ورود میدهند.»(1) جالب این است که خود شیطان هم در قیامت به پیروانش میگوید: «من هیچ تسلطی بر شما نداشتم مگر اینکه شما را [به سوی بدیها] دعوت کردم و شما هم دعوت مرا پذیرفتید. پس اینک مرا سرزنش نکنید. بلکه خودتان را سرزنش کنید.»(2)
هیچ معلمی امتحان برگزار نمیکند که دانش آموزهایش نمرههای پایین بگیرند و رفوزه شوند. دانش آموزهای تنبل و بی دقت که از امتحان سربلند بیرون نمیآیند، باید خودشان را سرزنش کنند. خدا هم در این دنیا یک جلسه ی امتحان تشکیل داده است. کسانی که خود را تسلیم شیطان میکنند و پیامهای هدایت گر پیامبرها و راهنماییهای روشنگر عقل و فطرت و الهامهای روح بخش فرشتهها را نادیده میگیرند، خودشان مقصرند. اگر شیطان نبود، جلسه امتحان ما انسانها ناقص میماند. اگر هم قرار بود مردم امتحان نشوند، دیگر آفرینش جهان و مردم معنا نداشت.
پ) شیطان برای افرادی که بر وسوسههای او غلبه میکنند و به مقامات بالای معنوی دست مییابند، نه تنها مایه ی بدبختی و خسارت نیست، بلکه وسیله ای برای رشد و ترقی آنهاست. اگر شیطان نبود، آنها با پیروزی بر او به مقامات بالای معنوی دست نمییافتند. پس شیطان با همه ی بدیهایش میتواند برای ما مایه ی خیر، رشد و سعادت باشد.
ت) به این نکته توجه کنید که خدا شیطان را شیطان نیافرید. شیطان پیش از نافرمانی خدا، دوست و همنشین فرشتهها بود و سالهای سال خدا را عبادت کرده بود، اما گرفتار کبر و غرور شد و مقابل خدا ایستاد. پس خدا از آغاز او را سرکش و وسوسه گر نیافریده بود.(3)
پی نوشتها:
1. تفسیر نمونه، ج 11، ص 89.
2. سوره ی ابراهیم، آیه ی 22.
3. تفسیر نمونه، ج 1، ص 237.
منبع: هفتاد پرسش و پاسخ درباره خدا، غلامرضا حیدری ابهری، تهران: انتشارات قدیانی، چاپ دوم، 1392.
الف) همان طور که میدانید، دنیا محل آزمایش و امتحان است؛ یعنی خدا انسانها را به این دنیا میآورد تا هر کس به اختیار خودش بین گمراهی و هدایت و بدی و نیکی یکی را انتخاب کند. آزمایش و امتحان قانون این دنیاست. در آیه ی 2و3 سوره ی عنکبوت میخوانیم: «آیا مردم پنداشته اند همین که بگویند "ایمان آورده ایم" رها میشوند و امتحان نمیشوند؟ ما امتهای پیش از آنها را هم آزمایش کردیم تا خدا راست گویان و دروغ گویان را معلوم کند.» در آیه ی 155 سوره ی بقره آمده است: «قطعاً شما را با ترس و گرسنگی و کاهش مالها و جانها و میوهها آزمایش میکنیم.» در این امتحان الهی، شیطان تنها یک ابزار امتحان است و وجود او به این معنی نیست که خدا میخواهد بندههایش گمراه شوند. خدا به مردم عقل و فطرت داده و برای آنها هزاران پیامبر فرستاده است تا در تشخیص راه خوب و بد دچار خطا نشوند و فریب شیطان را نخورند. او همچنین فرشتهها را آفریده است که آنها با الهام نیکیها به انسان با وسوسههای شیطان مقابله کنند.
کار شیطا فقط وسوسه کردن است. خدا به او آن قدر قدرت نداده است که بتواند کسی را به زور به سوی بدیها ببرد. او کسی را به قبول وسوسههایش مجبور نمیکند. در آیه ی 42 سوره ی حجر که سخن خدا به شیطان است، چنین میخوانیم: «تو هیچ سلطه و قدرتی بر بندههای من نداری مگر گمراهانی که خود بخواهند از تو پیروی کنند.» آیت الله مکارم شیرازی در تفسیر این آیه چنین نوشته است: «این آیه، اشاره ای است به آزادی اراده ی انسانها و اینکه شیطان و لشکر او هرگز نمیتوانند کسی را به زور به راه فساد بکشانند، بلکه این خود انسانها هستند که دعوت او را میپذیرند و درهای دل خود را به روی او میگشایند و به او اجازه ی ورود میدهند.»(1) جالب این است که خود شیطان هم در قیامت به پیروانش میگوید: «من هیچ تسلطی بر شما نداشتم مگر اینکه شما را [به سوی بدیها] دعوت کردم و شما هم دعوت مرا پذیرفتید. پس اینک مرا سرزنش نکنید. بلکه خودتان را سرزنش کنید.»(2)
هیچ معلمی امتحان برگزار نمیکند که دانش آموزهایش نمرههای پایین بگیرند و رفوزه شوند. دانش آموزهای تنبل و بی دقت که از امتحان سربلند بیرون نمیآیند، باید خودشان را سرزنش کنند. خدا هم در این دنیا یک جلسه ی امتحان تشکیل داده است. کسانی که خود را تسلیم شیطان میکنند و پیامهای هدایت گر پیامبرها و راهنماییهای روشنگر عقل و فطرت و الهامهای روح بخش فرشتهها را نادیده میگیرند، خودشان مقصرند. اگر شیطان نبود، جلسه امتحان ما انسانها ناقص میماند. اگر هم قرار بود مردم امتحان نشوند، دیگر آفرینش جهان و مردم معنا نداشت.
پ) شیطان برای افرادی که بر وسوسههای او غلبه میکنند و به مقامات بالای معنوی دست مییابند، نه تنها مایه ی بدبختی و خسارت نیست، بلکه وسیله ای برای رشد و ترقی آنهاست. اگر شیطان نبود، آنها با پیروزی بر او به مقامات بالای معنوی دست نمییافتند. پس شیطان با همه ی بدیهایش میتواند برای ما مایه ی خیر، رشد و سعادت باشد.
ت) به این نکته توجه کنید که خدا شیطان را شیطان نیافرید. شیطان پیش از نافرمانی خدا، دوست و همنشین فرشتهها بود و سالهای سال خدا را عبادت کرده بود، اما گرفتار کبر و غرور شد و مقابل خدا ایستاد. پس خدا از آغاز او را سرکش و وسوسه گر نیافریده بود.(3)
پی نوشتها:
1. تفسیر نمونه، ج 11، ص 89.
2. سوره ی ابراهیم، آیه ی 22.
3. تفسیر نمونه، ج 1، ص 237.
منبع: هفتاد پرسش و پاسخ درباره خدا، غلامرضا حیدری ابهری، تهران: انتشارات قدیانی، چاپ دوم، 1392.