حرمت و احترام خانه کعبه قبل از اسلام
پرسش :
آیا خانه کعبه قبل از اسلام و نزد انبیای گذشته نیز دارای حرمت و احترام بوده است؟
پاسخ :
بر پایه برخی روایات، کعبه از زمان حضرت آدم علیه السلام، محل عبادت بوده و انبیای بسیاری برای عبادت به آنجا آمدهاند؛ چنان که از آیه شریفه «وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ ...»(1) استفاده میشود، اساس خانه کعبه حتی در زمان حضرت ابراهیم علیه السلام بوده و آن حضرت به دستور الهی پایههای آن را بالا برد.
مؤید این مطلب روایتی است که در آن آمده است: چون حضرت ابراهیم علیه السلام به محل خانه کعبه رسید سنگی یافت که در آن چنین نوشته بود: من خدای کعبهام حرام کردم این شهر را در آن روزی که آسمان زمین و آفتاب و ماه را آفریدم و آن روز که این کوهها را اینجا نهادم، و آن را حفظ کردم، تا این کوهها هست آن خانه نیز هست و برکت دادم این شهر را در آب و شیر.(2)
نیز گویند: چون آدم به زمین آمد، به گزاردن حج بیت مأمور شد.(3)
در روایت دیگری است که فرشتگان نزد باب زمزم به آدم برخوردند و گفتند: ای آدم حج این خانه بر تو مبارک و مقبول باد.(4)
هنگامی که خدای متعال ابراهیم را امر کرد که مردم را به حج اعلام دهد، آن حضرت میان بیت و مقام یا بر کوه ابوقبیس ایستاد و ندا کرد و آنان که در صلبهای مردان و زنان بودند، او را جواب دادند.(5)
در حدیثی از امام باقر علیه السلام نقل شده است که فرمودند: موسی بن عمران در حالی که دو عبای قطوانی به تن داشت با هفتاد پیامبر از پیامبران بنی اسرائیل حج به جا آورد.(6)
در روایتی نیز آمده است که خداوند جبرئیل را نزد آدم و حوا فرستاد و به آن دو فرمود: برای من خانهای بسازید. جبرئیل برایشان نقشه کشید، آدم حفر میکرد و حوا (خاک را) منتقل میکرد، تا به آب رسید، از زیر آن ندا آمد: بس است ای آدم! پس چون خانه را ساختند، خداوند به او وحی فرمود که بر گِرد آن طواف کند و به او گفته شد: تو اولین کس و این نخستین خانه است. سپس قرنها گذشت تا آنکه حضرت نوح آن را دیدار کرد بعد قرنها گذشت تا آنکه حضرت ابراهیم پایههای آن را بر افراشت.(7)
مقدسی گوید: هیچ امتی در روی زمین نبوده است مگر اینکه خانه کعبه را بزرگ میشمرده است.(8)
پینوشتها:
1- بقره: 127.
2- وسائل الشیعه، ج 13، ص 243.
3- در المنثور، سیوطی، ج 1، ص 56.
4- نوادر ترجمه محاضرات الادبا و محاورات الشعراء و البلغاء، راغب اصفهانی، 348.
5- همان.
6- کافی، کلینی، ج 4، ص 213؛ علل الشرایع، صدوق، ج 2، ص 418.
7- حج و عمره در کتاب و حدیث، محمدی ری شهری، ص 109.
8- البدء و التاریخ، مقدسی، ج 4، ص 84.
منبع: پرسمان قرآنی حج، رمضان محمدی، تهران: نشر مشعر، ۱۳۸۸.
بر پایه برخی روایات، کعبه از زمان حضرت آدم علیه السلام، محل عبادت بوده و انبیای بسیاری برای عبادت به آنجا آمدهاند؛ چنان که از آیه شریفه «وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ ...»(1) استفاده میشود، اساس خانه کعبه حتی در زمان حضرت ابراهیم علیه السلام بوده و آن حضرت به دستور الهی پایههای آن را بالا برد.
مؤید این مطلب روایتی است که در آن آمده است: چون حضرت ابراهیم علیه السلام به محل خانه کعبه رسید سنگی یافت که در آن چنین نوشته بود: من خدای کعبهام حرام کردم این شهر را در آن روزی که آسمان زمین و آفتاب و ماه را آفریدم و آن روز که این کوهها را اینجا نهادم، و آن را حفظ کردم، تا این کوهها هست آن خانه نیز هست و برکت دادم این شهر را در آب و شیر.(2)
نیز گویند: چون آدم به زمین آمد، به گزاردن حج بیت مأمور شد.(3)
در روایت دیگری است که فرشتگان نزد باب زمزم به آدم برخوردند و گفتند: ای آدم حج این خانه بر تو مبارک و مقبول باد.(4)
هنگامی که خدای متعال ابراهیم را امر کرد که مردم را به حج اعلام دهد، آن حضرت میان بیت و مقام یا بر کوه ابوقبیس ایستاد و ندا کرد و آنان که در صلبهای مردان و زنان بودند، او را جواب دادند.(5)
در حدیثی از امام باقر علیه السلام نقل شده است که فرمودند: موسی بن عمران در حالی که دو عبای قطوانی به تن داشت با هفتاد پیامبر از پیامبران بنی اسرائیل حج به جا آورد.(6)
در روایتی نیز آمده است که خداوند جبرئیل را نزد آدم و حوا فرستاد و به آن دو فرمود: برای من خانهای بسازید. جبرئیل برایشان نقشه کشید، آدم حفر میکرد و حوا (خاک را) منتقل میکرد، تا به آب رسید، از زیر آن ندا آمد: بس است ای آدم! پس چون خانه را ساختند، خداوند به او وحی فرمود که بر گِرد آن طواف کند و به او گفته شد: تو اولین کس و این نخستین خانه است. سپس قرنها گذشت تا آنکه حضرت نوح آن را دیدار کرد بعد قرنها گذشت تا آنکه حضرت ابراهیم پایههای آن را بر افراشت.(7)
مقدسی گوید: هیچ امتی در روی زمین نبوده است مگر اینکه خانه کعبه را بزرگ میشمرده است.(8)
پینوشتها:
1- بقره: 127.
2- وسائل الشیعه، ج 13، ص 243.
3- در المنثور، سیوطی، ج 1، ص 56.
4- نوادر ترجمه محاضرات الادبا و محاورات الشعراء و البلغاء، راغب اصفهانی، 348.
5- همان.
6- کافی، کلینی، ج 4، ص 213؛ علل الشرایع، صدوق، ج 2، ص 418.
7- حج و عمره در کتاب و حدیث، محمدی ری شهری، ص 109.
8- البدء و التاریخ، مقدسی، ج 4، ص 84.
منبع: پرسمان قرآنی حج، رمضان محمدی، تهران: نشر مشعر، ۱۳۸۸.